چین در سال ۲۰۱۴ میلادی به کشوری با رتبه اول اقتصادی دنیا تبدیل میشود و تولید ناخالص داخلیاش از آمریکا جلو میزند.
به گزارش حدیدنیوز، هـــوآوی یکـی از کارخانههای بهشدت غیرمعمول است، با ساختار یک مجموعه شرکت بسیار بزرگ که در خارج از چین کمتر نمونهای از آن یافت میشود. این کارخانه برخلاف عرف معمول با گـرفتـن پول از کارمندانش توانست رشد کند. این پولها پرداخت میشد و کارکنـان به جای آن سهـام دریافت میکـردند.
چین در سال ۲۰۱۴ میلادی به کشوری با رتبه اول اقتصادی دنیا تبدیل میشود و تولید ناخالص داخلیاش از آمریکا جلو میزند. همانطور که تحلیلگران پیش از این نیز بیان کرده بودند، گمان بر این بود که چین در سال۲۰۱۹ به این رتبه برسد. پس میتوان به یک نتیجه در اینباره رسید: چین با سرعتی بیش از تصور و پیشبینی کشورهای غربی به سوی رونق اقتصادی حرکت میکند و کارشناسان اقتصادی غرب هیچچیز در اینباره نمیدانند! و همچنین باید گفت که رهبران دنیای غرب هم نمیدانند چرا این اتفاق افتاده است.
تنها کافی است سفری به چین داشته باشید تا بدانید چگونه چین دارد در رقابتی پیروز میشود که کشورهای غربی فکر میکنند هیچ کشوری جز خودشان نمیتواند وارد مسابقه شده و در این حیطهها به رقابت با آنها بپردازد. با این حال خبرهای خوبی در این زمینه برای آمریکا هم وجود دارد و مهمترین خبر این است: غرب باید بسیاری از مسائل را از چین بیاموزد و کافی است نگاهی دقیق به اقتصاد این کشور بیاندازد و البته باید دست از افسانههای زیادی که راجع به اقتصاد این کشور وجود دارد، بکشد.
تصور غربیها از اقتصاد چین با دو نوع افسانه قدیمی راجع به این کشور، شکل گرفته و هر دو این تصورها هم در تمام مراحل زمانی گذشته، همراه با پارانویا و نژادپرستی بودهاند. یکی از این تصورات غلط این است که کسبوکار چینیها در بخش تجارت و تکنولوژی «کپیکاریهای بیارزش» است. اما اگر مدت زمان کمی وقت گذاشته و یک نمونه از این شرکتها مانند «مجموعه شرکتهای الکترونیک هایر» را مطالعه کنید که در سال۲۰۱۳ به یکی از شرکتهای برتر دنیا در عرصه تکنولوژی تبدیل شده و بازده سود سهامش در حدود ۶۲.۶میلیارد ین و درآمدش نیز ۲.۱میلیارد ین بوده است، ممکن است نگاهتان به صنعت چین به کلی متحول شود. شرکت هوآوی (Huawie) هم سال گذشته میلادی در حدود ۴۰ میلیارد ین درآمد داشته و این مساله هر ذهن کاوشگری را به اندیشه وامیدارد که آیا کپیکاری میتواند چنین درآمدی را نصیب یک کشور کند؟ صنعت چین شاید با کپیکاری از روی صنایع غربی متولد شده باشد، اما درحال حاضر آنها محصولاتی هوشمند و کاملا خلاقانه تولید میکنند. برای مثال هوآوی اعلام کرده بیشتر از هر شرکت دیگری، در بخش R&D یا تحقیقات، هزینه صرف کرده است تا در بخش سختافزاری مخابرات.
یکی از کارشناسان صنایع که کارش مشاوره دادن به عاملان بخش خرید است، میگوید: هوآوی درحال حاضر روی فناوریهای نسل اول فعالیت میکند. آنها بیشتر روی ظاهر و ویژگیهای محصولاتشان رقابت دارند تا روی قیمت. در حقیقت تجهیزات مورد استفاده در محصولات هوآوی گرانتر از تجهیزات رقبایش است اما مشتریان احساس میکنند که گرانتر خریدن این محصول ارزشش را دارد. کارشناسان غربی با این حال خود را با تغییرات به وجود آمده هماهنگ نکردهاند.
استراتژی پیروی سریع این رویه در تضاد اصلی با کتاب آکادمیک قبلی است که بسیار مورد توجه قرار گرفته و تحسین شده بود. در این کتاب در مورد رشد اقتصادی چین با نام «اجرای ملکه قرمز» که توسط دن برنیتز و مایکل مورفی نوشته شده، بیان شده که شرکتها با تولید تکنولوژیهای نسل دوم که نسبت به تکنولوژی رقبای غربیشان عقبتر تصـور غربـیها از اقتصـاد چین با دو نوع افسانه قدیمی راجع به این کشور شکل گرفته، و هر دو این تصورها هم در تمام مراحل زمانی گذشته، همــراه با پارانویا و نژادپرستی بودهاند. یکی از این تصورات غلط این است که کسبوکار چینیها در بخـش تجارت و تکنولوژی «کپیکاریهـــای بـیارزش» اسـت و ارزانتر است، موفق شدهاند.
این کتاب در سال۲۰۱۱ منتشر شده، اما مدتهاست که دیگر تاریخ مصرفش در چین تمام شده است.
یکی از صنعتگران چینی میگوید: «در طول ۱۰سال گذشته استراتژی پیروی سریع در چین شکل گرفته بود به این معنی که تماشا کنید و ببینید بازار به چه سمتی میرود. اما چند سالی است که دیگر از این استراتژی تبعیت نمیشود.»
یکی دیگر از مسائلی که در تفکر آمریکایی راجع به صنایع چین قابل بحث و جدل است، بحث شرقشناسی مدرن است. این مکتب ـ که از تفکرات اواخر قرن نوزدهمی شکل گرفته و ترس از بیگانگان را رواج میدهد ـ معتقد است که چین «خطر زرد» است. این مکتب و تفکر چنین تاثیری در قرن حاضر روی تفکر غربی گذاشته که چینیها صنعت را بهخاطر اینکه اقدامی معقول و منطقی است دنبال نمیکنند، بلکه این کار را از روی حیلهگری و به عنوان طرحی برای صدمه زدن به کشورهای دیگر دنبال میکنند.
این نگاه ناشی از این تفکر است که میگوید هرچه که پیش آید درنهایت من برنده هستم یا هرچه پیش آید خوش آید. اگر چینیها غرب را دنبال کنند، حتما به کپیکاری با درجه پایین مشغولند و اگر خلاقیت داشته باشند، در حال انجام دادن کاری شیطانی هستند. اما حالا چین با به دست آوردن سود بالای ناشی از به دست آوردن بازار با کپیکاری، تبدیل به صنایع پیشرو در این زمینه شده است و خلاقیت هم از خود نشان میدهد. آنها فارغالتحصیلان زیادی با مدرک تحصیلی بالای دکترا دارند و فهمیدهاند که چطور بدون بالا آوردن بدهی زیاد، دست به خلاقیت و ابتکار زده و رشد کنند. به همین دلیل، روی به سرمایهگذاری در R&D یا تحقیقات صنعتی آوردهاند. البته شاید در جدل با کارشناسان غربی مشاهده کنید که آنها استدلال میکنند این مساله یک تغییر تاکتیک است و استراتژی بلندمدت نیست.
هوآوی نمونه یک استراتژی موفق شاید برای بیان این مساله بهتر باشد به تازهترین و بهترین نمونه در این میان بپردازیم. هوآوی به نظر میرسد که در این میان مهمترین قربانی طرز نگاه غرب به محصولات چینی باشد، زیرا غرب بر این باور است که چین قابلیت تولید محصول خوب را ندارد و تنها، چیزی را میسازد که سالها پیش توسط آمریکا ساخته شده است. پس بهتر است به ساختار و جزئیات کار این کارخانه نگاه دقیقتری شود.
هوآوی یکی از کارخانههای بهشدت غیرمعمول است، با ساختار یک مجموعه شرکت بسیار بزرگ که در خارج از چین کمتر نمونهای از آن یافت میشود. این کارخانه برخلاف عرف معمول با گرفتن پول از کارمندانش توانست رشد کند. این پولها پرداخت میشد و کارکنان به جای آن سهام دریافت میکردند. این کار رسما این شرکت را به یک شرکت با سرمایه جمعی تبدیل کرد و بالا رفتن قیمت سهام آن به مرور زمان باعث شده است که بسیاری از کارکنان این شرکت بتوانند در دهه چهارم از عمر خود طعم بازنشستگی با حقوق بالا را بچشند.
هوآوی هماینک به یکی از بزرگترین مجتمعهای تحقیقاتی در حوزه مخابرات تبدیل شده و یکی از شرکتهایی است که بیشترین میزان درآمد خود را در تحقیق و توسعه هزینه میکند. این میزان هزینه ۳۰.۷میلیارد ین و معادل ۴.۹۱میلیارد دلار است که میتوان آن را معادل ۱۲.۸درصد از کل درآمدهای این شرکت دانست. این مبلغ بسیار بیشتر از هزینه شرکت اریکسون در این زمینه است و باعث شده شرکت هوآوی سال گذشته نقش محوری در تعیین استانداردهای تکنولوژی در آینده داشته باشد. کارخانه هوآوی هماکنون بیش از ۱۵۰هزار کارمند در سراسر دنیا دارد.
با این حال شایعات و افسانهها در مورد این کارخانه همچنان در مغربزمین ادامه دارد. در میان این صحبتها چنین مواردی وجود دارد؛ هوآوی یکی از کارگزاران و عاملان ارتش چین است، توسط نظامیان حمایت میشود یا اینکه توسط افسران ردهبالای ارتش تاسیس شده است، کیتهای معمولی و استفادهشده را در کارش استفاده میکند یا اینکه وسیلهای برای اهداف جاسوسی چین است.
مفهوم همه این ادعاها و حرف و حدیثها این است که موفقیتی که هوآوی به دست آورده در غرب تکرار نمیشود، چراکه مهندسان چینی (این مهندسها ازجمله مهندسان بسیار خوب جهان هستند) و کارآفرینان چینی (بهترین کارآفرینان در سرتاسر جهان) این محصول را ساخته و روانه بازار کردهاند. در هر صورت در مورد چین هر اتفاقی هم که بیافتد، مخاطب غربی باید بداند که باز هم اشتباه میکند. با وجود همه این مسائل، هوآوی همان جوابی را به این همه شایعه میدهد که معمولا از چینیها برمیآید: شانه بالا میاندازد، اعتراضات و شایعات را نادیده میگیرد و به کارش میپردازد. همین!