وزرای گرامی! آیا به این موضوع فکر کردهاند که این سخنان و سیاستهای اقتصادی اعلامی چه تاثیری بر بازار و فضای اقتصادی کشور داشته است؟ تاثیر این اظهارات را بر افکار عمومی سنجیدهاند؟
به گزارش حدیدنیوز، تجربه و سوابق اجرایی در قوه مجریه یکی از ویژگی های تاثیرگذاری است که می توان از آن به خوبی و بهینه استفاده کرد. این تجربیات بستگی به نوع عملکرد، رفتار و نگرش فرد باتجربه دارد. اما اکتفا کردن به تجربه به تنهایی نمیتواند شاخصه مناسبی برای گماردن فردی در جایگاه مهم و حساس باشد.
گذشته تجربی یک فرد نکات مثبت و منفی، خوب و بد، ضعیف و قوی هم دارد. کفه ترازو میتواند همه آنها را اندازه بگیرد و آنگاه تشخیص داده شود که سنگینی ترازو مثبت است یا منفی.
علاوه بر آن علم و تخصص در کنار تجربه مکمل است. هرکدام به تنهایی شاید کارآیی و تاثیرگذاری مناسب نداشته باشد که البته چنین است. یک مثال و نمونه کوچک را می توان از سالهای گذشته کلانشهر تهران بیان کرد. از سالهایی که یکی از اعضای کارگزاران سازندگی بر مسند مدیریت شهری آن تکیه زده بود و مدعی بود: هرکس نمیتواند در تهران زندگی کند... (نقل به مضمون)
تفکر سرمایهداری و لیبرالی در این جمله نهفته است. اصلا آشکار است و نمایان. لیبرالها و سرمایهداران غربی بر همین اساس سیاستهای خود را پیاده میکنند. هرکس توان ادامه زندگی را داشته باشد و بتواند خود را با سیاستهای اقتصادی آنها تطبیق دهد، حق حیات خواهد داشت و اگر نتواند، زیر چرخهای اقتصاد لیبرالی خرد خواهد شد. به گمان سرمایه داران غربی مردم باید خودشان را بالا بکشند وگرنه حق زندگی عادی و متوسط را هم نخواهند داشت.
اینها را نوشتیم تا به این جا برسیم که در چند روز گذشته اعضای تیم اقتصادی دولت تدبیر و امید با حضور در تلویزیون مطالبی را بیان کرده اند که قابل توجه و نقد و بررسی است.
رئیس کل بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران بر دلار ۳۲۰۰ تومانی تاکید کرده است. وزیر مسکن، تورم را بر گردن مسکن مهر میاندازد. وزیر اقتصاد از افزایش نرخ حاملهای انرژی سخن میگوید. وزیر نفت هم از قیمت واقعی بنزین ۳۰۰۰ تومانی خبر میدهد گرچه درباره برخی موارد تحقق این قیمت بالا هم سخن میگوید.
از زمان استقرار دولت تدبیر و امید هنوز یکماه هم نگذشته است و مردم شاهد حضور وزرای دولت در رسانهها به ویژه صدا و سیما هستند.
واکنش مردم به این گفتگوها و مصاحبهها در چند روز گذشته جالب توجه است.امیدی که در دل مردم ایجاد شده بود اکنون و در ابتدای کار کمرنگ شده و اظهارات تیم اقتصادی دولت در این امر بی تاثیر نیست.
دلیل این که وزرای دولت اینگونه پر حجم در صدا و سیما حاضر میشوند و نکاتی را مطرح میکنند که دل مردم خالی شود چیست؟ هدف آنها از این سیاست که همه مشکلات به دولت پیشین ربط داده شود چه میتواند باشد؟
دولت قبلی هم از دولتهای قبلی خود انتقاد میکرد حتی میگفت نمیگذارند کار کنیم.آیا این سیاست میتواند راهگشا باشد؟
بهتر نیست وزرای دولت تدبیر و امید از همین ابتدا کمتر سخن بگویند و بیشتر عمل کنند و تفکر؟
وزرای گرامی! آیا به این موضوع فکر کردهاند که این سخنان و سیاستهای اقتصادی اعلامی چه تاثیری بر بازار و فضای اقتصادی کشور داشته است؟ تاثیر این اظهارات را بر افکار عمومی سنجیدهاند؟
توقع همگان به ویژه مردم از دولت و وزرای با تجربه رعایت اینگونه مسائل است. بار روانی این گفته و سخنان به ویژه در حوزه افتصادی بر مردم فشار وارد میکند و آرامش جامعه را به هم میزند. دولت نیاز به آرامش جامعه دارد.
اکنون برای کاهش نگرانیهای ایجاد شده در جامعه چه خواهید کرد؟ بهتر است وزرا سنجیده سخن بگویند و شرایط را در نظر بگیرند.