به گزارش حدیدنیوز، «دختر جوان بعد از مخالفت والدینش برای ازدواج با خواستگار اینترنتی خود از خانه فرارکرد»، «زندگی پسری که با دختر مورد علاقهاش از طریق چت ازدواج کرده بود، با خودکشی پایان یافت»، «ازدواج اینترنتی و طلاق غیابی؛ سرنوشت دختر ۱۸ساله» و... اینها فقط تیترهای سادهای بر ماجراهایی که هر روز زندگی روزمره ما را تحت تاثیر قرار میدهند نیست؛ ازدواج امروز دستخوش مسائل مختلفی شده و به خاطر تغییر در زندگی روزمره ما که بخشی از آن نتیجه ورود تکنولوژیهای مختلف است شکل تازه و غریبی پیدا کرده است که چندان با سنتهای اجتماعی ما در این حوزه همخوانی ندارند.
در این میان جوانان به خاطر تمرکز بر احساس، به دنبال پاسخگویی احساسی هستند و برایشان فرقی نمیکند که کانال این احساسها از چه جنسی باشد اما والدین همواره با بدبینی به چنین روندی نگاه میکنند و به هیچ عنوان نمیپذیرند که به عنوان نمونه فرزندشان در فضاهای اینترنتی، دوستی منجر به ازدواجی داشته باشد. در این میان خبرهای تلخ روزنامهها، تاییدکننده نظر والدین است اما سوال اینجاست که آیا هر نوع ارتباطی در فضای مجازی به چنین حوادث تلخی ختم میشود؟ اصولا مرز ارتباط در دنیایی که با یک کلیک میشود با آدمی چند میلیون کیلومتر آنطرفتر ارتباط برقرار کرد کجاست و فرهنگ و شأن مذهبی جامعه در این ارتباطات چه نقشی دارد؟ دکتر علیرضا محسنی تبریزی، روانشناس اجتماعی و عضو هیات علمی دانشگاه تهران در گفتوگو با آرمان تاکید میکند که زندگی امروز چه فضاهایی را برای ارتباط منجر به ازدواج فراهم کرده و برای دوری از آسیبهای آن چه باید کرد.
چند سالی است اینترنت و فضای مجازی نهتنها مراکز اداری و تجاری، بلکه در بسیاری از خانههایی که فرزندان نوجوان و جوان دارند، جایی برای خود پیدا کرده است و کاربران اینترنتی از این فناوری برای انجام کارهای مختلف استفاده میکنند. در این میان، دوستان اینترنتی بسیاری پیدا میکنند، با آنها آشنا میشوند، چت میکنند، شماره تلفن رد و بدل میکنند، آدرس میدهند و... گاهی مواقع نیز این آشناییها و دوستیها به عشقهای اینترنتی و ازدواج میانجامد. بهتر است که با چت شروع کنیم. آسیبشناسی ارتباط افراد در چترومها به چه شکلی است؟
افرادی که وارد فضای چت میشوند ۲ نوع هستند؛ دسته اول افرادی هستند که چنین رابطههایی برایشان هیچ معنیای ندارد و فقط برای این که اوقات بیکاریشان را پر کنند و گپی زده باشند یا قصد داشته باشند مدتی احساسات بقیه را به بازی بگیرند به جستوجو در فضای مجازی میپردازند. اما دسته دوم افرادی هستند که بسیار سریع تحت تاثیر احساساتشان قرار میگیرند، خیلی زود به دیگران و بخصوص جنس مخالفشان وابسته میشوند و همیشه منتظر دریافت ایمیل از عشق مجازیشان هستند، همیشه به او فکر میکنند و گاه هفتهها بدون این که حتی یک بار دوست اینترنتی خود را دیده باشند، به او وابسته میشوند و شب و روزشان را با فکر عشق مجازیشان سر میکنند. واقعیت اینجاست که هیچ فرقی نمیکند این ارتباط فقط از سر کنجکاوی باشد یا برای پر کردن ساعات بیکاری، تفننی باشد یا جدی، به قصد دوستی باشد یا برای پیدا کردن مرد یا زن رویاها که به ازدواج ختم شود. مهم این است که بررسیها و تحقیقات پلیس و اتفاقات تلخی که طی سالهای اخیر رخ داده، بیانگر این واقعیت غم انگیز است که آمار آسیبهای اجتماعی همچون تجاوز به عنف، فرار دختران از خانه، سوءاستفاده و اخاذی از قربانیان و حتی قتل که یک سر آن به دوستیهای اینترنتی منتهی میشود، روزبه روز در حال افزایش است. استفاده از اینترنت، روشی جدید برای اغفال دختران و زنان توسط باندهای قاچاق طی سالهای اخیر بوده است. دلالان و قاچاقچیان انسان ابتدا از طریق چت و دادن تصویر خود با استفاده از شیوههای خاص، طرح دوستی با این دختران را ریخته و سپس با وعده ازدواج، کار خوب و درآمد بالا، آنها را به کشور مورد نظر دعوت کرده و در آنجا به قاچاقچیان تحویل میدهند.
به نظر شما این میزان اتفاقات تلخ به خاطر بستر ارتباط یعنی همان فضای چت است یا این که روند رو به گسترش ارتباطات و دلالیهای اینترنتی پا در این عرصه گذاشته است؟
چترومها فضای بسیار مناسبی برای آشنایی با افراد جدید، ارائه نظر و مطرح شدن، در برخی مواقع شغلیابی و در بسیاری از مواقع حتی همسریابی دارند که شخص با نشستن پشت یک رایانه و تنها فشار دادن چند دکمه بتواند دنیای دیگری را تجربه کند. جذابیتها و قابلیتهایی که برای تالارهای گفتوگو ایجاد شده و آشنا شدن با افراد جدیدی که در این فضا با یکدیگر به گفتوگو میپردازند، باعث
می شود فرد بدون اینکه متوجه شود ساعتها در این فضا به گفتوگو با افرادی بپردازد که حتی از هویت واقعی آنها اطلاعی ندارد و این مساله باعث به وجود آمدن مشکلات فراوانی میشود که برای پسران و دختران شکلهای خاصی دارد.
به این مشکلات اشاره میکنید، به نظر میرسد که بعضی از آنها شناخته شده و بعضی برای جوانان ناشناخته باشد؟
اولین مشکل هدر دادن هزینه و وقت مفید شخص است. افراد به جای اینکه به کارهای روزمره خود مانند درس بپردازند، وقت و هزینه خود را ساعتها پای اینترنت و در چترومها صرف میکنند و در پایان، آنقدر انرژی مصرف کردهاند که دیگر توانی برای انجام کار دیگری ندارند زیرا در تمام این مدت به فکر این بودهاند که پاسخ فلان مخاطب را چگونه بدهند که کاملا ایدهآل جلوه کنند. آسیب بعدی ایجاد وابستگی به اینترنت است که همان اعتیاد خوانده میشود. متاسفانه در فضای مجازی چت کردن یکی از لذتبخشترین کارها برای جوانان محسوب میشود و این لذت باعث جذب چندین باره جوان به فضای مجازی و در آخر وابستگی شدید او به اینترنت میشود.
به نظر میرسد که این دو مشکلی که اشاره کردید، برای مخاطب اینترنت و به خصوص فضاهای چت چندان دور از ذهن نباشد و به نوعی با پذیرش آن وارد چنین محیطهایی شود. مشکلات دیگر چطور؟
یکی از دلایل افزایش دوستی با جنس مخالف در جامعه، همین دوستیهای اینترنتی است. دوطرف در اینترنت با یکدیگر آشنا میشوند و در فضای واقعی با یکدیگر قرار ملاقات گذاشته و دوست میشوند. از طرف دیگر این ارتباطات مجازی در اینترنت باعث تبدیل شدن دوستی دو جنس مخالف به یک فرهنگ شده و جوانان با خود میپندارند همان طور که در فضای مجازی، آزادانه با یکدیگر گفتوگو میکنند در دنیای بیرون نیز میتوانند بدون وجود هیچگونه محدودیتی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. از نگاه دیگر عضویت در باندهای فساد و کلاهبرداری از معضلات بزرگی است که در بسیاری از مواقع از طریق همین تالارهای گفتوگو صورت میپذیرد. اشخاصی که در این باندها هستند بعد از ارتباط با برخی از جوانانی که در فضای مجازی در حال چت هستند و ایجاد یک حس اعتماد در آنها، سعی میکنند جوانان و افراد بیکار را با چربزبانی و وعدههای دروغ در این باندها عضو کنند و مشکلات ناشی از این اتفاق را نمیتوان در جامعه نادیده گرفت.
در سطح اجتماع و جامعه ما چه پیامدهایی را میتوان از این ارتباطات دید؟
بررسی جرائمی همچون قتل، تجاوز به عنف، اخاذی با تهدید توزیع عکس، فیلم خصوصی یا مطلع کردن خانواده از روابط پنهانی دختر و در یک کلام انتقام جوییهای سیاه اینترنتی شاید نه همه اما پایان بسیاری از دوستیها و روابط پنهانی در دنیای مجازی بوده است.
اما بعضی از کاربران چنان به محیطهای چت و شناختی که از طرف مقابل در این محیط مجازی به دست میآورند، اعتماد دارند که اقدام به ازدواج میکنند، این مساله را هم میتوان آسیب به حساب آورد یا یک نوع پایان بندی خوب برای یکسری حرمتشکنیها که در بالا به آن اشاره کردید؟
دقیقا! متاسفانه یکی از بزرگترین آسیبهای اجتماعی ناشی از آشنایی در فضای مجازی ایجاد وابستگی کاذب و ازدواج اینترنتی است که زندگی دختران و پسران زیادی را به تباهی کشانده است زیرا دوطرف بدون هیچ گونه شناخت واقعی از یکدیگر به هم وابسته میشوند و در آخر متوجه میشوند که هیچ یک از آن حرفهایی که در چتروم با هم ردوبدل میکردهاند صحت نداشته است. این مساله حتی زندگیهایی را از هم پاشیده که ممکن است ۲۰سال از تشکیل آن گذشته باشد و دختران و پسران آن خانواده خود هم اکنون در حال ازدواج باشند اما پدر خانواده از طریق چتروم با شخصی آشنا شده و به زندگی خود پشت پا میزند.
اتفاقات تلخی که در بالا به آن اشاره کردید چه هنگامی به ارتباط میان دو نفر وارد میشود؟ در واقع اگر بخواهیم آگاهسازی انجام داده باشیم، زنگ خطر بروز چنین اتفاقاتی کجاست؟
بسیاری از این اتفاقات تلخ، گاه زمانی اتفاق میافتد که یکی از طرفین این ارتباط که در بیشتر موارد در مورد مردان مصداق پیدا میکند، با اطلاع از این که دختر مورد علاقه اش که با او از طریق دنیای مجازی آشنا شده، دیگر حاضر به ادامه این ارتباط و تن دادن به خواستههای بعدی او نیست و قصد پایان این رابطه را دارد یا این که قرار است با شخص دیگری ازدواج کند، رقم میخورد.
مواردی که شما به آن اشاره کردید، معمولا بدون پیش فرض و برنامهریزی اتفاق میافتند، اما به نظر میرسد در حال حاضر جامعه ما بیشتر دچار مشکلاتی در این حوزه است که با برنامهریزی و در حقیقت طرح و نقشه روی میدهد.
بله متاسفانه! در مواردی شاهدیم که در همان آغاز رابطه، هدف از ارتباطهای دوستانه اینترنتی کاملا حساب شده و مشخص است؛ یعنی یک نفر از طرفین این ارتباط -که متاسفانه مروری بر پروندهها و حوادث مرتبط در این زمینه بیانگر شیوع بیشتر آن از سوی مردان است- با جستوجو در فضای چت و ارائه بخشی از خصوصیات فردی شامل سن، وضعیت ظاهری، مالی، تحصیلی و ... خود که گاه ممکن است دور از واقعیت موجود نیز باشد، برای پیدا کردن دوستی از جنس مخالف ابراز تمایل میکند و بهتدریج با ملاقاتهای حضوری و در نهایت با دادن قول ازدواج که به رد و بدل شدن عکس و گاه روابط نامشروع میانجامد، اعتماد طرف مقابل را به خود جلب میکند. سپس مرحله اصلی نقشه از قبل طراحی شده خود را که تهدید به توزیع عکس و فیلم در سایتهای غیراخلاقی درصورت نپرداختن مبالغ کلان است، به اجرا میگذارد.
مواردی هم از چنین پروندههایی توسط شما بررسی شده؟
بله! در یکی از تاسف آورترین پروندههای این زمینه که در دادسرای جنایی تهران پیگیری شد، مرد جوانی پس از آن که دختر مورد علاقهاش با فرد دیگری ازدواج کرد، تصاویر او را روی یک سایت مستهجن قرار داد و با دادن شماره تلفن خانه دختر جوان از بینندگان این سایت خواست تا برای قرار گذاشتن با زن جوان با این شماره تماس بگیرند. عامل این انتقام جویی سیاه اگر چه با شکایت زن جوان و دخالت پلیس بهسرعت دستگیر شد، اما زندگی زن جوان را تا مرز نابودی پیش برد.
به نظر شما اینترنت تا چه حد میتواند در پیشبرد یک دختر و پسر در مسیر ازدواج نقش داشته باشد؟
در فرهنگ سنتی ایران ما افرادی بهعنوان راوی داریم. راوی معرف یک دختر و پسر به همدیگر است برای آشنایی بیشتر که میتواند منجر به ازدواج هم بشود. به نظرم نباید گمان کرد که اینترنت در حال حاضر بازیگر همان نقش راوی است چرا که راوی براساس اعتماد محلی و شناسایی واقعی راوی شده است در حالی که در اینترنت هر آشنایی بر محور برداشت ظاهری ما از اطلاعات طرف مقابل است. اما اینترنت میتواند یک کاربری مهم داشته باشد و آن هم رصد ناملموس آدمهاست. میشود از طریق آن میزان علاقه واقعی آدمها را با سیاست خاصی سنجید و بهعنوان تنها یکی از ملاکها از آن استفاده کرد. تاکید میکنم که این ملاک اثربخشی زیادی ندارد بلکه صرفا در کنار بقیه موارد قابل توجه است. به دور از این مساله، در دیگر موارد آن چه که اهمیت دارد اتفاقا عدم توجه به حضور اینترنتی افراد در زندگی ماست. روانشناسی نوین به این نکته تاکید دارد که ارتباطات اینترنتی بعد از آشناییهای واقعی در زندگی روزمره قابل اعتمادتر هستند تا این که پلی باشند برای آشنایی و در نهایت ازدواج!