در حالیکه پیشبینی میشود تولید گندم امسال بین ۳ تا ۶ میلیون تُن کاسته شود، کارشناسان میگویند ضعف جدی در نظام ترویج کشاورزی، گرانی نهادههایی چون بذر و کود، و نبود حمایت مالی از کشاورزان از دلایل بحران فعلی هستند.
به گزارش حدید نیوز؛ بر اساس اظهارات وزیر جهاد کشاورزی، تولید گندم در سال زراعی جاری با افت ۲۰ درصدی مواجه شده است؛ رقمی معادل ۳ میلیون تُن. در همین حال، معاون وزیر از کاهش ۴ میلیون تُنی و رئیس سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی از عدد نگرانکننده ۶ میلیون تُن خبر دادهاند. کاهش بارندگی، عامل رسمی این افت اعلام شده، اما نگاهی دقیقتر به وضعیت کشاورزی کشور، ریشههای عمیقتری را آشکار میسازد.
یکی از مهمترین این ریشهها، نظام ناکارآمد ترویج کشاورزی است؛ نهادی که بنا بود پل ارتباطی میان علم و مزرعه باشد، اما سالهاست به دلیل کاهش منابع، نیروی انسانی محدود و سیاستگذاریهای مقطعی، از ایفای نقش مؤثر بازمانده است.
حسین کریمی، کارشناس کشاورزی، میگوید:
«امروز بخش ترویج ما توان رساندن دانش روز به مزارع را ندارد. کشاورز ما هنوز نمیداند چطور در شرایط کمآبی، از روشهای بهزراعی استفاده کند. آموزشها یا به روز نیستند یا اصلاً به کشاورز نمیرسند.»
به گفته وی، کمبود بودجه، حذف پستهای کارشناسی در سازمانهای جهاد کشاورزی استانها، و بیتوجهی به نقش مروجان، باعث شده فاصله بین علم و عمل در کشاورزی روزبهروز بیشتر شود.
در کنار این، گرانی بذر و کود نیز به مانعی جدی برای کشاورزان تبدیل شده است. بذرهای اصلاحشده و مقاوم به خشکی به اندازه کافی تولید نمیشوند، و همان مقدار هم به دلیل ضعف در شبکه توزیع و قیمت بالا، به سختی به دست کشاورزان میرسد. کود شیمیایی نیز که میتواند بهرهوری زمین را در شرایط سخت افزایش دهد، با چند برابر شدن قیمتها، از سبد مصرف بسیاری از کشاورزان حذف شده است.
علی حسینی، کشاورز گندمکار در استان خوزستان، میگوید:
«سال قبل بذر اصلاحشده خواستیم، گفتند نداریم. کود فسفاته که خیلی مهمه، هر کیسهاش شد نزدیک به یک میلیون تومان. از کجا بیاریم؟ بانک هم وام نمیده.»
با این شرایط، طبیعی است که عملکرد مزارع کاهش یافته و تولید ملی در سراشیبی سقوط قرار گیرد. اما راهحل چیست؟ آیا میتوان از این چرخه تکراری کمبود، کاهش تولید و واردات گندم خارج شد؟
پاسخ، در تغییر نگاه به کشاورزی نهفته است. ترویج باید از حاشیه به متن بیاید. نوسازی نظام آموزش کشاورزان، جذب نیروهای علمی و میدانی در بخش ترویج، و استفاده از ابزارهای نوین ارتباطی برای آموزش، حیاتی است. در کنار آن، دولت باید حمایتهای مالی هدفمندی طراحی کند؛ از جمله یارانه مستقیم برای بذر و کود در مناطق مستعد، و نیز تسهیلات آسان برای خرید نهادهها، خصوصاً در سالهای بحرانی.
همچنین، سیاستگذاری خرید تضمینی باید از حالت شعاری خارج شده و به ابزاری واقعی برای پایداری تولید تبدیل شود؛ قیمتی که واقعاً هزینههای تولید را پوشش دهد و کشاورز را به ادامه فعالیت امیدوار کند.
و در نهایت، پایداری در حمایت از تحقیق و توسعه، بهویژه در زمینه تولید بذرهای مقاوم و بومی، ضرورتی انکارناپذیر است. خودکفایی در گندم، هدفی دستیافتنی است؛ همانگونه که در سالهای ۱۳۸۳، ۱۳۹۵ و ۱۳۹۸ محقق شد. اما بدون تداوم برنامهها، سرمایهگذاری در آموزش، و حمایت مؤثر از تولیدکننده، این خودکفایی هر بار به رویا تبدیل میشود.
در شرایطی که تنها واردات ۴ میلیون تُن گندم، معادل ۱.۲ میلیارد دلار ارز نیاز دارد، شاید اکنون زمان آن است که از واردات جلوگیری نکنیم، بلکه از تولید ملی دفاع کنیم.