زنان معتاد نامطلوب و هراسانگیزند، قیافههایی غیرعادی و پژمرده، صورتی رنگپریده، چشمانی گود، لبهایی سیاه و دندانهایی زرد، نشانههایی هستند که از زنان و زنانگیشان انتظار نداریم. در زندگیشان زخمهایی هست که جسمشان را میتراشد.
به گزارش حدید نیوز؛ تنها زنان تهرانی نیستند که معتاد میشوند، زنان خراسان، اصفهان و دهها استان و شهر دیگر که هنوز کسی از آنها خبر ندارد، زندگی را مثل مرگ زیرزمینی زندگی میکنند. در عالمشان، زن با مرد برابر نیست؛ زنها خیلی جلوترند.
در دنیای اعتیاد، زنان معتاد خطرآفرینتر از مردان هستند. یک زن در برابر ١١مرد؛ این آخرین آمار کشور از تعداد معتادان زن است. آماری که اگرچه میزان یک به ١١ را نشان میدهد اما به اعتقاد کارشناسان، یک زن معتاد خطرآفرینتر از ١١ مرد معتاد است.
زنان معتاد نامطلوب و هراسانگیزند، قیافههایی غیرعادی و پژمرده، صورتی رنگپریده، چشمانی گود، لبهایی سیاه و دندانهایی زرد، نشانههایی هستند که از زنان و زنانگیشان انتظار نداریم. در زندگیشان زخمهایی هست که جسمشان را میتراشد.
درد زنان معتاد را نمیشود به وضوح دید، دردهایشان را ابراز نمیکنند و تنها دوای دردشان مواد است. زن کم میآورد، زن زودتر غرق میشود، جامعه مردانه این خصوصیت را به زن تحمیل کرده و تابوی اعتیاد را برای زنان در هم شکسته است. غیر از این است؟
«اغلب زنان معتاد، نخستینبار مواد را با شریک جنسیشان مصرف میکنند.» اینها را دکتر سعید خراطها، آسیبشناس اجتماعی میگوید و در رابطه با اعتیاد زنان در جامعه ایران میافزاید:
«اعداد و ارقام آمار معتادان، بیشتر به پژوهشهای مربوط به دستگیرشدهها تکیه میکند. نهادهای مختلف با رویکردهای متفاوت برخی از مواد را مورد مطالعه قرار میدهند، به همین خاطر دسترسی به آمار دقیق از معتادان کل کشور کاری دشوار است، اما بهطورکلی به تناسب افزایش سوءمصرف موادمخدر در جامعه، جنسیت معتادان هم دستخوش تغییر و افزایش است.»
پژوهشی تحت عنوان «علل سوقدهنده زنان به سوی اعتیاد» نشان داد که بین تحصیلات و اعتیاد رابطه وجود ندارد. اما بین وضع اشتغال و اعتیاد، نابسامانی خانواده و اعتیاد زنان رابطه معناداری وجود دارد، یعنی هرچه نابسامانی بیشتر باشد، احتمال معتادشدن نیز بیشتر خواهد بود.
از طرفی دیگر، بین وجود فرد معتاد در خانواده و معاشرت با دوستان ناباب و اعتیاد و درنهایت بین نحوه گذراندن اوقاتفراغت و اعتیاد زنان رابطه معناداری وجود دارد، یعنی گذراندن اوقاتفراغت با دوستان احتمال معتادشدن را افزایش میدهد.
خراطها در رابطه با اینکه زنها بیشتر به مصرف چه نوع موادی گرایش دارند، میگوید: «زنها بیشتر تحتتأثیر شریک جنسیشان به موادمخدر گرایش پیدا کرده و درواقع موادی را مصرف میکنند که طرف مقابلشان هم مصرفکننده آن است.
هرچند درحالحاضر به نظر میرسد که زنها در آغاز این راه به ٢ نوع مواد گرایش دارند؛ نخستین مخدر گراس یا همان گل و دومین ماده شیشه است. دلیل افزایش مصرف گراس در بین زنها برای شکستهشدن قبح مصرف موادمخدر است و دلیل افزایش مصرف شیشه به خاطر مصرف این ماده صنعتی توسط شریک جنسیشان است.
در روابط آغازین پیش از ازدواج، فرهنگ استفاده از مواد از فردی به فرد دیگر منتقل میشود، به این معنی که خیلی از مصرفکنندگان، مواد را بهعنوان یک ابزار کمک آمیزشی میدانند، بنابراین زنها هم با همین انگیزه از دروازه اعتیاد عبور میکنند. هرچند که دروازههای دیگری هم برای ورود به اعتیاد وجود دارد، مثل مصرف قرصهای لاغری؛ بهطورکلی قرصها موجی از اعتیاد را به جامعه وارد کرده است.
مافیای موادمخدر هر نوع مادهای را در شکلهای متفاوت وارد بازار میکند، به این معنی که دختران برای کمکردن وزنشان در برابر تبلیغات اغواکننده مصرف شیشه یا قرصهایی با ترکیبات خطرناک و اعتیادآور قرار میگیرند و چون فرهنگ ورزش و تغذیه در جامعه ما نهادینه نشده است.
به همین خاطر برای کمکردن وزن این ماده خطرناک را مصرف میکنند، این تصور اشتباه باعث میشود خیلی زود از دروازه اعتیاد عبور کنند و قبح مصرف موادمخدر برایشان فرو بریزد. پس از این دوره است که دیگر به مصرف مواد معتاد میشوند و نمیتوانند از آن دست بکشند. پر واضح است که اعتیاد در زنانی که دچار فقر مالی نیز هستند، آنها را به ورطه نابودی میکشاند.»
جرایم زنانه اعتیاد زن معتاد متهم به قتل مرد همسایه؛ قتل دختر شیشهای به دست پدر؛ قتل زن جوان، جنایت سیاه پایان رابطه نامشروع با زن معتاد؛ راز قتل زن معتاد در هالهای از ابهام؛ قتل مرموز دختر معتاد در لانه کبوتران، همه اینها تیتر خبرهای حوادث روزنامههای کشور است.
خبرهایی واقعی که نشان میدهد زنان معتاد بیشتر قربانی میشوند تا قاتل. جرایم زنان در دنیای آسیبپذیر اعتیاد خرد است. کمتر دست به جنایت و خشونت میزنند و آنقدر ضعیف و بیپناهاند که میتوانند طعمههای خوبی برای یک سناریوی جنایی باشند.
در راهروهای دادسرا پر است از معتادان جنایتکار، سارق و قاتل. این وجه جزو جداناپذیر بسیاری از جرایم است. هرچند بزهکاری و این نوع جرایم در مردان معتاد بیشتر از زنان است و دنیای بزهکاری زنان معتاد به شکل دیگری بروز میکند اما جرم زنان معتاد در پروندههای جنایی بیشتر جرایم غیراخلاقی، معاونت در قتل یا سرقت است.
قاضی مجتبی حسینپور، بازپرس ویژه قتل دادسرای جنایی پایتخت در اینباره به «شهروند» میگوید: «بهطورکلی جرم شایع در معتادان، سرقتهای خرد است.کسانی که به سمت اعتیاد روی میآورند، به دلیل وابستگی به مواد و ضعف اراده، جرایمشان از سمت خشن نزول پیدا میکند و بیشتر دچار جرایم غیراخلاقی میشوند، این موضوع در زنان معتاد بیشتر صادق است.
چند سال پیش که در دادسرای ارشاد خدمت میکردم، این موارد را زیاد دیدهام. اغلب زنانی که در خانههای فساد دستگیر میشدند، معتاد بودند، اما اینکه زنان معتاد دست به جرایم خشن بزنند، کمتر اتفاق میافتد.
زنان معتاد در جرایمی مانند قتل یا سرقتهای خرد نیز، معمولابه عنوان معاونت دست به بزهکاری میزنند و کمتر اتفاق میافتد که یک زن معتاد دست به جرمی خشن بزند، مگر اینکه در زمان مصرف یک ماده توهمزا تحتتأثیر قرار بگیرد و مرتکب این نوع از جرم شود. روی دیگر این ماجرا اما برای زنان معتاد بیشتر اتفاق میافتد، یعنی در جرایمی مثل قتل، زن معتاد میتواند مقتول باشد، یا در تجاوزها زنان معتاد، قربانی میشوند.»
افزایش مرگومیر زنان معتاد اعتیاد جزو ۵ رتبه نخست دلایل مرگومیر در کشور است. آمارهای سالانه پزشکیقانونی در مورد مرگ معتادان به دلیل سوءمصرف موادمخدر نشان میدهد که عددها از٣١٠٠ تا ٣هزار و ٢هزارو٩٥٠ نفر بیشتر یا کمتر نمیشود. معتادان میمیرند مثل همه آدمها.
این مرگ اما مرگ بدی است. مسمومیت حاد، مصرف زیاد مواد و همچنین جاسازی موادی در شکم، تزریق و عفونتهایی مانند ایدز و هپاتیت و مصرف روانگردان هر کدام یکی از دلایل مرگومیر در بین قشر معتادان است.
یعنی میتوان گفت روزانه حدود ۸ معتاد در کشور جان خود را از دست میدهند.براساس آمار سازمان پزشکیقانونی کشور، در٤ ماهه نخست سال جاری آمار تلفات سوء مصرف مواد مخدر ٨٣٨ مرد و ١٠١ زن است که در مقایسه با مدت مشابه سال قبل با آمار ٩٣٧ نفر، ٢/٠درصد افزایش یافته است.
همچنین در ٤ ماهه نخست امسال استانهای تهران با ٢٤٠نفر، خراسانرضوی با ١٢٢نفر و اصفهان با ٦٢ نفر بیشترین و استانهای بوشهر با ٣نفر، آذربایجانغربی و گلستان با ٤نفر و خراسانجنوبی و مرکزی با ٥ نفر کمترین آمار تلفات سوءمصرف موادمخدر را داشتهاند. با این روند، مرگهای ناشی از سوء مصرف موادمخدر در زنان نیز رو به افزایش است.
دکتر پرویز افشار، معاون کاهش تقاضا و توسعه مشارکتهای مردمی ستاد مبارزه با موادمخدر درباره سهم مرگومیر زنان معتاد میگوید: «پژوهشهای زیادی در رابطه با نرخ رشد اعتیاد و تعداد معتادان کشور انجام میشود، بعضی از این پژوهشها در یک استان یا شهر خاص، مرکز درمانی و... انجام میشود، اما این آمارها قابلیت تعمیم به سراسر کشور را ندارد.
با این حال آماری که ستاد مبارزه با موادمخدر اعلام میکند طرحهای ملی از استانهای مختلف، با حجم نمونه کافی و با رعایت اصول آماری توسط اپیدمیلوژیستها و متخصصان آماری کشور است. در طول یک دهه گذشته وضع اعتیاد در زنان روبهافزایش بوده است.
به این معنی که سال ٨٠ در طرح ارزیابی سوءمصرف مواد ٥ درصد از جمعیت کل معتادان کشور را زنان تشکیل میدادند که این آمار در یک دوره ١٠ساله یعنی سال٩٠ به عدد ٩درصد رسید. زنان نسبت به آسیب اعتیاد شکنندهتر از مردان هستند، همین موضوع هم عاملی میشود که در مدت زمان کمتری نسبت به مردان به آخر خط اعتیاد برسند.
طبق آخرین آمار سالانه در سال ٩٣ نسبت به ٩٢ افزایش مرگومیر معتادان مرد را به میزان زیاد نداشتیم و این افزایش حدود یکدرصد بود، اما میزان مرگومیر در بین معتادان زن در سال ٩٣ نسبت به سال٩٢، ٣٣درصد افزایش داشته و این عدد نگرانکننده است.»
میگویند روزانه ١٠٠ نفر به موادمخدر آلوده میشوند؛ میگویند سن شروع مصرف موادمخدر در اغلب زنان معتاد زیر ٢٠سالگی است؛ میگویند هزینههای درمان معتادان مواد صنعتی چندین برابر هزینه درمان سرطان است.
کسی نمیتواند ادعا کند این پدیده مختص تهران است، آن روی ماجرا هم میگویند زنان معتاد در شهرستانها تن به زندگی پنهانی میدهند، غرق در خماری و نشئگی میمیرند مثل همه. هیچکس هم نه در زمان زندهبودنشان سراغی از آنها میگیرد، نه بعد از مرگ. هیچ آماری از فراوانیشان در دست نیست. هیچکس نمیداند دقیقا بعد از اعتیاد چه بر سرشان میآید.