وقتی بازیگری به شهرت میرسد، درصد هوش خود را بالاتر از آدمهای معمولی میبیند .
زمانی که فرج الله سلحشور از اعتیاد در سینما و تلویزیون پرده برداشت و طی دیداری که با خانم لاجوردی، مدیر مرکز زنان دولت قبل داشت گفت:" من خبر دارم که در پشت صحنه تولید یکی از سریالهای تلویزیون که چند سال هم طول کشید، چند ده کیلو تریاک مصرف شده است. ما یوسف را در شرایطی کاملا اسلامی ساختیم و اهل شمال و ویلا و آنتالیا هم نیستیم." این اظهارات به دلیل عدم قرابت این کارگردان به بدنه به اصطلاح دگر اندیش سینما، باعث شد وی را آماج حملات تند قرار بدهند و از دورغ بودن این اظهارات بگویند و اشاره کنند که سینما پاک پاک است. اما در چند وقت گذشته یادداشت امیر سمواتی کارگردان اثار روشنفکری و انتقادی نظیر دربند و ساکن طبقه وسط با عنوان «اخلاق، اندیشه و سینما» معادلات را عوض کرد. وی که هیچ نزدیکی فکری به سلحشور نداشت نیز از افزایش شدید معقوله اعتیاد در بین هنرمندان گفت: «مدتها بود از بیاخلاقیهای سینما در رنج بودم و این رنج را در چهره بسیاری از هنرمندان شایسته نیز میدیدم. از بیانضباطی که سرلوحه ساختار تولید در سینما شده است، بیوقت آمدن، جدی نبودن، بازیگوشی، خوابآلودگی، دروغ و تفکرات محفلی که بیشتر بخشی از پشت صحنههای فیلمها را به یک بزم تبدیل میکند تا یک هنر، صنعت و مهمتر از همه استفاده از مواد مخدر که برای بعضی مایه فخر هم شده است.» تهیه کننده فیلم «ساکن طبقه وسط» ادامه داده است:« اگر سرلوحه یک سینماگر تعهد و بازسازی و اصلاح اجتماعی باشد این زمینههای آلوده، شخصیتهای انسانی ما را به کجا میبرد؟ مگر میتوان سینماگر بود و نسبتهای ریاضی را درک نکرد؟ مگر میتوان سینماگر بود و اندیشههای متعالی را جست وجو نکرد؟ مگر میتوان به انسان و کرامت او فکر نکرد؟ هستی مهدوی فر بازیگر فیلم جراحت نیز نظری شبیه به امیر سماواتی دارد. وی می گوید: بهنظرم تاثیری که یک بازیگر از استعمال موادمخدر میپذیرد با یک فرد معمولی فرق دارد. فکر میکنم برخی از بازیگران از موادمخدر برای تمرکز روی نقش استفاده میکنند یعنی خیال میکنند اگر سر صحنه از موادمخدر استفاده کنند، میتوانند بهتر بازی کنند. معتقدم سینما چنین معضلی دارد و زرق و برق این حرفه زیاد است، به خصوص وقتی بازیگری به شهرت میرسد، درصد هوش خود را بالاتر از آدمهای معمولی میبیند و این باعث میشود که تصور کند بر همه چیز اشراف دارد، گویی خود بزرگبینی پیدا میکند و تصور میکند با یکی دو مرتبه مصرف مواد به اعتیاد مبتلا نمیشود. البته همین تصور اشتباه باعث این اتفاق میشود. من خودم به عینه سر صحنه این ماجرا را دیدهام. مهران رجبی اما معتقد است اعتیاد یک نوع بیماری است که در جامعه وجود دارد بنابراین بازیگران ما هم جزو همین اجتماع و مردم هستند و برای ما نگران کننده است که مردم ما درگیر این بیماری شوند. وی افزود: در همه اقشار و صنوف مختلف بیماری اعتیاد وجود دارد و نکته جالب اینجا است معمولاً مقوله اعتیاد در بین بازیگران نسبت به حضور بیماران معتاد در دیگر مشاغل کمتر است. رجبی ادامه داد: با توجه به علاقهای که مردم به بازیگران دارند، درست نیست حاشیههایی در جهت تخریب موقعیت شغلی و اجتماعی آنها درست کرد. وی افزود: تا آنجایی که من با بازیگران و گروههای مختلف کار کردم درصد بسیار بسیار ضعیفی از بازیگران ما درگیر این بیماری هستند. سیروس الوند نیز در پاسخ به این سوال که "در برخی نشریات به تازگی انگشت اتهام را به بدترین شکل به سمت هنرمندان در خصوص اعتیاد آنها به مواد مخدر گرفتهاند نظر شما در این خصوص چیست؟" گفت: ماشاالله اینقدر جامعه سالم است و همه ورزشکارند و صبحها میدوند! تو مطبوعات نداریم، تو مسئولان نداریم و بقیه جاها دیده نمیشود، در نتیجه در سینما بیشتر به چشم میآید. هر چند حرف الوند و مهران رجبی قابل تامل است اما اعتیاد در بین هنرمندان و در کل مشاهیر عمومی اثری به مراتب سنگین تر نسبت به صنوف عادی جامعه دارد. هنرمندی که خیلی راحت تمامی ضوابط و هنجارهای اجتماعی را می شکند چطور می تواند الگویی صحیح برای جوان جامعه شود؟ شنیدن اخبار روزانه بستری شدن فلان بازیگر برای بار چندم در کمپ اعتیاد هرچند به خودی خود اخبار هیجان انگیزی است اما در پس این اخبار، زنگ خطری وجود دارد. اینکه جامعه سازان ایرانی خود در چه وضعیتی قرار دارند. اعتیاد برخی بازیگران سینما و تئاتر به مواد مخدر شیمیایی، زنگ خطر را برای هنروران نمایشی به صدا در آورده است.برخی کارشناسان فرهنگی معتقدند وزارت ارشاد و صداوسیما باید هر چه سریعتر برای مقابله با این پدیده خطرناک وارد شده و اقدام به باز کردن چتر صیانتی و حمایتی از جمله تاسیس مرکز ترک و بازپروری برای هنرمندان فریب خورده نمایند. *عکس تزیینی است. برگرفته شده از نقش بهرام رادان در فیلم سنتوری