تشییع باشکوه و کم نظیر پیکر مرتضی پیامی بود برای همه هنرمندان این سرزمین که راه شهرت، محبوبیت و عزت در میان این مردمی که دل در گرو اهل بیت(ع) دارند نه از دل موسیقیهای ساختار شکن است، نه شبکههای ماهواره ای و نه لس آنجلس و دبی...
به گزارش حدیدنیوز، متن یادداشت هادی شریفی را با عنوان «مرتضی پاشایی شهرت هیأتی یا لسآنجلسی!» در ذیل میخوانید:
یک هفته از خاکسپاری مرحوم مرتضی پاشایی خواننده موسیقی پاپ کشورمان می گذرد و هنوز بسیاری در تجزیه و تحلیل تشییع پیکر پرشکوهی هستند که برای وی برگزار شد.
خواننده ای که ماه مبارک رمضان میهمان سفرههای افطار مردم بود و بنا به گفته پدرش عاشق اهل بیت(ع) و جمهوری اسلامی بود و اهل نماز شب؛ آرزویش زیارت حرم اربابش در کربلا بود و وصیتش خواندن روضه امام حسین(ع) در مراسم تشییع پیکرش و چه با معنا بود تقارن روز فوتش با روزهای عزاداری سالار شهیدان(ع) که همان آرزوی همه بچه هیأتیهاست. و البته چقدر بهجا و بههنگام بود واکنش پدر داغدارش حاج ناصر پاشایی که در شرایطی که داغدار غم از دست دادن جوانش بود اما سوء استفاده برخی کج اندیش و مغرض را بر نتابید و صادقانه روشنگری کرد.
خواننده جوانی که از دل روضهها و هیأتهای امام حسین(ع) بیرون آمده بود و آرزویش عکس گرفتن با گنبد حرم مولایش امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) و چرخ زدن در بین الحرمین بود، نه سالنهای کنسرت لس آنجلس و عکس یادگاری با انواع خوانندههای مبتذل و انواع مخاطبان بیبند و بار.
در بررسی رفتار مردم و گرامیداشت این هنرمند فقید جوان که روزگار آنچنان مهلت نداد تا هنرهایش را بیشتر به نمایش بگذارد این نکته مبرهن و آشکار است که پاشایی گمشده مردم این سرزمین است در عرصه هنر. مسلما مردمی که دل به روضههای امام حسین(ع) دارند و اولین آرزویشان از سیاحت این دنیای بزرگ، زیارت حرم اربابشان در کربلاست چنین هنرمندی را که پای روضههای امام حسین(ع) بزرگ شده و در عین شهرت و جوانی عقبه اخلاقی هیأتی خود و مرام بچه هیأتیها را حفظ کرده می ستایند نه کسانی را که آرزویشان کنسرتهای لس آنجلس و دبی است. مردمی که به واسطه توصیه مولایشان امام رضا(ع) که «اگر برای چیزی گریان بودی پس برای حسین(ع) گریه کن» در سوگ خود اگر پدری از میان رفته روضه وداع سیدالشهدا(ع) و اگر مادری از میان رفته روضه وداع حضرت فاطمه(س) و اگر جوانی از میان رفته روضه علی اکبر(ع) و اگر کودکی، روضه علی اصغر (ع) را می خوانند و می گریند؛ و چه زیبا این سنت را حاج ناصر پاشایی اجرا کرد.
تشییع باشکوه و کم نظیر پیکر مرتضی پیامی بود برای همه هنرمندان این سرزمین که راه شهرت، محبوبیت و عزت در میان این مردمی که دل در گرو اهل بیت(ع) دارند نه از دل موسیقیهای ساختار شکن است، نه شبکههای ماهواره ای، نه لس آنجلس و دبی، نه استودیوهای ساختار شکن زیر زمینی و نه دل پارتیهای شبانه و مجالس نامناسب بلکه فقط و فقط از دل روضهها و هیأتهای امام حسین(ع) است.
اگرچه جسم مرتضی پاشایی هفته پیش به خاک سپرده شد اما مرام و مسلک و یاد وی که اصلی ترین اثر هر انسان است دفن نشد و تا زمانی که مرام بچه هیأتیها استوار باشد دفن نخواهد شد و تا وقتی آهنگهای دلنشینش زمزمه زبان مردم کشورش است در یادها خواهد ماند و چه بسا سالها و قرنها بعد هم به عنوان یک خواننده امام حسینی، هیأتی و اخلاق گرای نسل جوان این یاد زنده بماند.
مرتضایی که میهمان سفرههای افطار مردم کشورش شد و خود را در مدت کوتاهی جاودانه کرد و اگرچه شعرهای معنوی اش به پای آیات «ربنا» نرسید اما گویی صدا و اشعار خالصش برداشتی خودمانی، مهربانانه و جوانانه از همان آیات قرآن بود و البته حرمت سفرههای افطار را نگه داشت و با مرام بچه هیأتیها بلندگویی که از آن صدایش به همه مردم کشورش رسید را حرمت نهاد و پرچم کشورش که به یاد پرچم مولایش حضرت عباس(ع) بعنوان اولین نظام اسلامی- مردمی شیعه به دست فرزند زهرا(س) برافراشته شده و به سختی و مشقت فراوان به قیمت خون نگاه داشته شده را (اگرچه کم و کاستی دارد) ارج نهاد؛ نه اینکه مانند برخی که از همین بلندگو به شهرت رسیدند، از بلندگوی نجس دشمنش از انگلیس و آمریکا که دستشان به خون صدها هزار جوان این وطن آلوده است این پرچم را نشانه برود و تخریب کند. این چیزی نیست که بستگی به سن و سابقه و تجربه زیاد در سلفژ و پردههای موسیقی داشته باشد بلکه مرام می خواهد، آن هم مرام بچه هیأتی که پرچم اباالفضل(ع) را بفهمد و تخریب نکند و نگذارد زمین بخورد. بچه هیأتیای که در خانواده هیأتی زیسته باشد و پای پرچم عباس(ع) سینه زده باشد و نمک گیر نان سفره اباعبدالله(ع) و چای روضهها باشد و قدر پرچم نگه داشته شده را در سخت ترین شرایط تحریم و تهاجمات و کمی نیرو و زیادی دشمن و کثرت فتنه بداند. فقط بچه هیأتی است که می فهمد چقدر ننگ و عار است که فرزند زهرا(س) را تنها بگذاری و شمر و یزید زمانه ات را بچسبی. فقط بچه هیأتی است که معنی «انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم» را می فهمد.
چه بهتر بود مردم (و مسئولینی که خواب ماندند) در جایی که برای یادبود او تجمع شد همان گونه که وصیت کرده بود محفل روضه ای تشکیل می دادند و به سبک بچه هیأتیها زیارت عاشورا و دعای توسلی می خواندند و شاید بهتر که در کنار همان روضه، مسئولین انتظامی هم به احترام دیگر عزادارانش به یاد این جوان اخلاق گرا شمعی روشن می کردند که محلی برای جولان برخی مغرضان ایجاد نشود.
همچنین چه بسیار بهتر که در همان تالار وحدت یا هرجایی که مرکز موسیقی آموزش و پرورش اهل موسیقی است یک یادبود، عکس ویا نمایشگاه عکسی دائمی از شکوه تشییع جنازه پاشایی برقرار کنند و بنویسند "این مراسم تشییع مرتضی پاشایی خواننده جوان فقید کشورمان است که آرزویش این بود به کربلا برود نه لس آنجلس".
بایستید و بخوانید به یاد این بچه هیأتیِ نمازشب خوانِ بامرام، فاتحه ای با صلوات بر محمد و آل محمد... http://hadidnews.com/vdceon8x.jh8zfi9bbj.html