از زماني كه بانك مركزي در دولت قبل تصميم گرفت با ابلاغ دستوري نرخ سود بانكي، افسار بانكها را در دست بگيرد...
سياستگذاريهاي جهتدار يا كمك نادانسته و ناخواسته؟! كدام يك از اين گزينهها در چند سال گذشته سياست بانك مركزي در جهت رشد و توسعه موسسات مالي و اعتباري، مجاز و غيرمجاز، بوده است؟موسساتي كه حالا فكر بانك شدن را در سر مي پرورانند، تعداد شعبشان در برخي موارد،چند برابر بانكهاي خصوصي قديمي است و اين را مرهون تلاشهاي دامنهدار بانك مركزي در طول سال هاي اخير براي بستن دست بانكهاي رسمي و آزاد گذاشتن دست اين موسسات هستند.
به گزارش حدیدنیوز، از زماني كه بانك مركزي در دولت قبل تصميم گرفت با ابلاغ دستوري نرخ سود بانكي، افسار بانكها را در دست بگيرد، دوران طلايي موسسات مالي و اعتباري كه عمدتا داراي وابستگيهاي قوي سازماني بودند آغاز شد.
بانكهاي رسمي، چه خصوصي و چه دولتي محدود شدند و جا براي جولان موسسات مالي و اعتباري باز شد. اين موسسات ارائه تسهيلات خرد با سودهاي بالا را در دستور كار خود قرار دادند و در اندك زماني از هر گوشه شهرهاي مختلف كشور، يك شعبه از اين موسسات سر برآورد.
به يكباره بانكهاي خصوصي كه خود آغاز گر ارائه تسهيلات خرد بودند از زمين رقابت اخراج شدند. بانك مركزي بازيگران رسمي را با ابلاغ بسته سياستي ـ نظارتي و تعيين دستوري نرخ سود از زمين مسابقه خارج كرد و شرايط را براي حضور موسسساتي كه از سالها پيش و از روي نيمكت ذخيرهها نظارهگر بازي بودند مهيا و خود هم عرصه داوري را ترك كرد.
بانك مركزي سفرهاي را كه بانكهاي خصوصي پهن كرده بودند و از آن بهره ميبردند را از آنها گرفت و براي اين گروه پهن كرد.
اين گونه شد كه برخی موسسات مالي و اعتباري هر كدام حدود ۷۰۰ شعبه در سراسر كشور داير كردند و كوچكترين آنها به بيش از حدود ۳۵۰ شعبه رسيد.
اين موسسات، مجوز خود را از وزارت تعاون تحت عنوان تعاونيهاي اعتبار آزاد ميگرفتند و بياعتنا به قوانين بسته سياستي ـ نظارتي بانك مركزي هر طور كه دوست داشتند و تحت نام طرحهاي گوناگون به ارائه تسهيلات مختلف به مردم ميپرداختند.
زماني، يك مقام بانك مركزي عمليات مالي كه برخي از اين موسسات انجام ميدادند را به كاري در حد جنايت در عرصه بانكي كشور تشبيه كرد. اخذ سپردههاي وامخواه براي اعطاي تسهلات قرضالحسنه و عقود مبادلهاي، خريد شعبه از طريق وجوه سپرهگذاران و ارائه سود سپرده و تسهيلات غيرمتعارف، كمترين تخلفاتي بود كه از سوي اين موسسات انجام ميشد.
گذشته از اين، همواره يكي از اتهاماتي كه در زمينه پولشويي به كشورمان وارد ميشد به دليل تحت نظارت بانك مركزي نبودن تعداد زيادي موسسه پولي و اعتباري بوده است.
بانك مركزي دلخوش از اينكه با سياستهاي انقباضياش در حال كنترل نقدينگي است خبر نداشت بنا بر آمارهايي كه بعدا از سوي قائممقام سابق بانك اعلام شد بيش از ۲۵ درصد نقدينگي جامعه سرگردان در اين موسسات بوده است كه بيشك از عوامل موثر تورمي كشور به شمار ميرود.
دير زمان بعد و وقتي كه اين موسسات به حد كافي چاق شده بودند، بانك مركزي بازي ساماندهي آنها را آغاز كرد. به يكي مجوز بانك داد، يكي را در مرز بانك شدن نگه داشت، ديگري را منحل و آن يكي را ورشكسته اعلام كرد. برخي را در هم ادغام كرد، به بعضي كه كفالت موسسه ديگري را پذيرفته بودند امتياز داد اما در مقابل بر سر ديگري كوفت و همه اينها بدون رعايت يك رويه واحد بود و برخورد سليقهاي از آن ميباريد.
نتيجه اما اين است موسسات مالي و اعتباري همچنان به كار خود و با همان سياستها و همان تخلفات ادامه ميدهند.
محمود بهمني رئيس كل سابق بانك مركزي يك بار گفته بود از موضوع به سامان كردن اين موسسات و آزارهايي كه از اين ناحيه ديده است روزي سخن خواهد گفت. شايد خاطرات او بتواند روشن كند بانك مركزي ناخواسته به رشد اين موسسات كمك كرد يا اين، سياستي ديكتهشده بود و بانك مركزي، البته با هوشمندي آن را اجرايي كرد.
هوشمندياي كه آنجا نمود پيدا ميكند كه چگونه بدون كمك مستقيم به يك تيم، تنها با بستن دست حريفان مقابلش، كمكي غيرمستقيم كرد و ردپايي هم بر جا نگذاشت.
این موضوع را یک مدیر سابق بانک مرکزی تایید میکند که شاید این چنین شائبهای از عملکرد این سالهای بانک مرکزی در ذهنهای کنجکاو به ذهن متبادر شود اما در حد قسم خوردن تاکید میکند که این کار از روی عمد و توسط بدنهی بانک مرکزی انجام نشده است.
حالا بانک مرکزی باید سفرهای را جمع کند که خود زمانی به پهن کردن و گسترده کردن آن کمک کرده بود. آیا هوشمندی سابق را بکار خواهد گرفت؟ بازی موثری که معاونت نظارت در حذف و ادغام برخی بانکها و موسسات آغاز کرده بارقههایی از هوشمندی سابق را نشان میدهد. اعتماد به نفسی که حميد تهرانفر معاون نظارتي بانک مرکزی در مصاحبههای گوناگون در تاکید بر برخورد جدی با بانکها و موسسات مختلف و صراحت بیان از خود بروز داده باعث میشود ناظران امیدوار به جبران گذشتهی بانک مرکزی باشند.