یکى از ابعاد پیشرفت با مفهوم اسلامى عبارت است از سبک زندگى کردن، رفتار اجتماعى، شیوهى زیستن ...
نفوذ رسانهها روز به روز در حال رشد است، آنها مخاطبان را در راستای خطوط فکریشان حرکت میدهند و با استفاده از شگردهای مختلف افراد را تحت تاثیر قرارمی دهند.
یکى از ابعاد پیشرفت با مفهوم اسلامى عبارت است از سبک زندگى کردن، رفتار اجتماعى، شیوهى زیستن ... ما اگر از منظر معنویت نگاه کنیم - که هدف انسان، رستگارى و فلاح و نجاح است - باید به سبک زندگى اهمیت دهیم؛ اگر به معنویت و رستگارى معنوى اعتقادى هم نداشته باشیم، براى زندگى راحت، زندگى برخوردار از امنیت روانى و اخلاقى، باز پرداختن به سبک زندگى مهم است. حضرت آیتالله خامنهای چندی پیش با طرح مسئله اهمیت توجه به سبک زندگی و با استناد به تجارب مکرر چند قرن اخیرفرمودند: فرهنگ غرب اصولاً فرهنگی مهاجم است و به هر دلیلی در هر کشوری رواج یابد، بهتدریج فرهنگ و هویت آن ملت را نابود میکند. ایشان با اشاره به عادیشدن گناه بزرگ همجنسبازی در غرب، فروپاشی خانوادهها و بحرانها و مشکلات عمیق دیگر در کشورهای غربی و کشورهای مقلد فرهنگ غرب افزودند: پوستهی فرهنگ غربی پیشرفت ظاهری است، اما باطن آن «سبک زندگیِ مادیِ شهوتآلودِ گناهآفرین هویتزدایِ ضد معنویت» است. ایشان با اشاره به تقلید از فرهنگ غربی در برخی مظاهر زندگی در کشور افزودند: باید با فرهنگسازی لازم، یک حرکت تدریجی در زمینهی اصلاح این مسئله ایجاد شود. رهبر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود، سوءاستفادهی گستردهی غرب از ابزار هنر و بهویژه هنرهای نمایشی و سینما را مورد اشاره قرار دادند و افزودند: سیاستمداران غربی با استفاده از این روش، به دنبال سلیقهسازی و ترویج سبک زندگی غربی در جوامع دیگر هستند. به همین علت به سراغ تحلیل عملکرد برخی شبکه های ماهواره ای رفتیم تا با بررسی کوتاه شیوه تخریب سبک زندگی ایرانی- اسلامی و القای الگوی بی بند و بارانه ا توسط آنان در فضای رسانه تبیین کنیم :شبکههای ماهوارهای با شکل دادن به الگوی ذهنی مخاطبان، ارزشها و نگرشهای جدیدی را نهادینه میسازند در حالی که جامعه پذیری از طریق رسانهها صورت میگیرد، شبکههای ماهوارهای در حال ماهی گرفتن از آب گل آلود هستند. نفوذ رسانهها روز به روز در حال رشد است، آنها مخاطبان را در راستای خطوط فکریشان حرکت میدهند و با استفاده از شگردهای مختلف افراد را تحت تاثیر قرارمی دهند. نمایش سریال تلویزیونی با موضوعات نامناسب در طولانی مدت، زمینهای برای تغییر نگرش افراد نسبت به مسائل ایجاد میکند. در واقع این تغییر نگرش تا جایی گام برمی دارد که اکثر افراد تماشای تلویزیون و سریال های ماهوارهای را جزء جدایی ناپذیر زندگیشان میدانند حال آنکه نباید فراموش کنیم که رسانه حامل پیام است و به عنوان پلی بین زندگی شخصی و جامعه عمل میکند و در جامعه پذیری افراد نقش مهمی ایفا میکند. مبحثی که رسانه به آن میپردازد گاهی نقل محافل میشود و نشان میدهد نه تنها در زندگی شخصی بلکه در جمعهای عمومی موضوعات رسانه ما را احاطه کرده است. حال اگر پیام رسانه در جهت خلاف ارزشهای ما باشد، مطمئنا افکار و عقایدمان در خطر هستند. گاهی رسانهها با نمایش مواردی، استاندارهای زندگی افراد را تغییر میدهند. خانوادهای که تا دیروز در کنار یکدیگر به خوبی زندگی میکردند، امروز با الگوگیری از سریال های ماهوارهای ارزشهایشان دستخوش تغییر شده است و از استاندارهای زندگی سالم فاصله گرفتهاند. سریالهای ماهوارهای با آگاهی کامل نوعی دیگر از زندگی را به افراد یاد میدهد. در واقع این سریالها غیر مستقیم به افراد میآموزد که چه رفتارهایی پاداش و چه رفتارهایی تنبیه در انتظار خواهند داشت. اما نکته حائز اهمیتی این است که آیا واقعا رسانههای خارجی رفتاری را که با ارزشهای ما همخوانی دارند، آموزش میدهند؟ رسانههای تصویری منبع اصلی یادگیری اجتماعی هستند. «باندورا» مینویسد: رسانهها اگر چه تنها منبع یادگیری اجتماعی نیستند و نفوذ و تاثیرشان به دیگر منابع یادگیری یعنی والدین، دوستان، معلمان وابسته است ولی روی افراد تاثیر مستقیم دارد. اگر کمی فکر کنیم در خواهیم یافت که رسانه برای انتقال پیام به مخاطب راههای زیادی پیش رو دارد و همچنین با توجه به اهدافی که دنبال میکند میتواند مخاطبان را به سمتی که میخواهد سوق دهد. شبکههای ماهوارهای با تلاشی چشمگیر در صدد هستند تا مخاطب را از آن خود کنند و با ساختن سریالهایی که بالای ۱۰۰ قسمت است به نوعی مخاطب را دنبال میکنند تا گمشان نکنند. چرا که این شبکهها سالها تلاش کردهاند تا ارزشهای جدیدی را به زندگی افراد تزریق کنند. اثر گذاری نمایش سریالهایی با طعم خیانت را نمیتوان منکر شد چرا که علاوه بر تزریق ارزشهای جدید، رسانهها در پی تثبیت و تقویت باورهای مخاطبان هستند. رسانهها در سریالها با برجسته کردن بعضی از موضوعات چون «خیانت» آگاهی و اطلاعات مردم را تحت تاثیر قرار میدهند، آنها با تمام کوششهایی که میکنند، میتوانند تعیین کنند که مردم به چه چیزی بیاندیشند. افراد خودشان را از طریق رسانههایی درک میکنند که به طور متناوب تصاویر والگوهای رفتاری، درباره زندگی به مخاطبان عرضه میکنند. در این میان افراد باید مانند پلیسی برای زندگی خود، سعی در به حداقل رساندن این تاثیرات داشته باشند. اگر افراد در تمام مراحل زندگی نسبت به خود مسئول باشند و نگذارند هر چیز در ذهن آنها اثر بگذار، ارزشها و عقاید لباس جدیدی به تن نخواهد کرد و این رسانه است که در صورت عدم برنامه ریزی صحیح وشناخت مخاطب خود بازنده میدان خواهد بود. http://hadidnews.com/vdcenp8w.jh8xoi9bbj.html