پیامبر(س) فرمود: «جبرئیل سیبى از بهشت براى من آورد و خوردم و نطفه فاطمه از آن منعقد شد».
در حدیث دیگرى این میوه «سفرجل» یعنى «به» معرفى شده است، چنانکه در «مستدرک الصحیحین» از «سعد بن مالک» از پیغمبر اکرم (ص) این معنى آمده است.
به گزارش حدیدنیوز، محمد انصاری مدیر وکارشناس شبکه وهابی وصال حق در برنامه آن روی سکه با پخش کلیپ هایی از سخنرانی علمای شیعه در مورد مقام ومنزلت حضرت زهرا (س) منعقد شدن نطفه حضرت از عصاره میوه های بهشتی که پیامبر (ص) در شب معراج در بهشت از آنها تناول کرده بودند را منکر شد ومدعی شد حتی روایتی از تشیع در این مورد وجود ندارد.
هنگامى که به تاریخ زندگى بانوى اسلام فاطمه زهرا (س) مراجعه مىکنیم ، مىبینیم آن حضرت در خلقتشان نسبت به دیگران وضعیت متفاوتی دارند که در تاریخ شخصیتهاى بزرگ جهان اعم از مرد و زن بى نظیر است. بهتر است این سخن را از زبان پیغمبر اکرم(ص) بشنویم:
ابن عباس مىگوید: «پیغمبر اکرم (ص) زیاد فاطمه (س) را مىبوسید، روزى عایشه عرض کرد شما زیاد فاطمه را مىبوسید؟ رسول خدا (ص) فرمود: (این دلیلى دارد) در شب معراج هنگامى که جبرئیل مرا وارد بهشت کرد، از تمام میوه هاى بهشتى به من داد، و از عصاره آنها نطفه فاطمه در رحم خدیجه منعقد شد.هنگامى که مشتاق آن میوههاى بهشتى مىشوم، فاطمه را مىبوسم، و از بوى او بوى تمام میوههارا که در آن شب خوردم استشمام مىکنم.
این درحالى است که در بعضى از روایات تعبیر به خصوص «سیب» بهشتى شده، چنانکه در همان کتاب «ذخائر العقبى» در حدیثى از گروهى از اصحاب نقل شده که پیغمبر (س) فرمود: «جبرئیل سیبى از بهشت براى من آورد و خوردم و نطفه فاطمه از آن منعقد شد». در حدیث دیگرى این میوه «سفرجل» یعنى «به» معرفى شده است، چنانکه در «مستدرک الصحیحین» از «سعد بن مالک» از پیغمبر اکرم (ص) این معنى آمده است.
باز در حدیث دیگرى این میوه بهشتى به عنوان یک میوه ناشناخته براى ما مردم دنیا، اما میوه بسیار زیبا و خشبو و جذاب، معرفى شده، چنانکه دانشمند معروف «سیوطى» در کتاب «در المنثور» از پیغمبر اکرم (ص) نقل مىکند: «در شب معراج مرا وارد بهشت کردند، و در برابر درختى از درختان بهشتى ایستادم که در تمام بهشت از آن زیباتر و برگهائى از برگهاى آن سفیدتر، و میوهاى از میوه آن خوشبوتر ندیدم، یکى از میوههاى آن را برگرفتم، و تناول کردم، و نطفهاى در صلب من تشکیل شد و بعد از آنکه به زمین هبوط کردم و با خدیجه همبستر شده نطفه فاطمه (س) منعقد شد، لذا هنگامى که اشتیاق بوى بهشت پیدا مىکنم بوى فاطمه (س) را استشمام مىکنم .
در واقع همان حدیث اول، مجموع این احادیث را تفسیر مىکند، چرا که بر طبق آن، پیغمبر اکرم (ص) از تمام میوههاى بهشتى تناول کرده، و نطفه فاطمه (س) از عصاره آنها تشکیل شده است، از این گذشته عالم بهشت با جهانى که ما در آن زندگى مىکنیم به قدرى تفاوت و فاصله دارد که الفاظ ما قادر بر بیان حقایق آن نیست، و آنچه مىگوئیم اشارات مختصرى به آنها است. به هرحال یک بانوى بهشتى که داراى خلق و خوى بهشتى است، باید نطفه او را عصاره میوههاى بهشتى تشکیل دهد، و این امتیازى است که این بانو بر همه زنان جهان دارد.او یک زن بهشتى بود، خلق و خویش بهشتى، قلب و جانش بهشتى، رنگ و رویش بهشتى، گفتار و سخنانش بهشتى، خلاصه سر تا پا بهشتی بود.
آیا در تمام تاریخ بشر کسى را مىتوان یافت که چنین سند افتخارى که در این روایات آمده در تاریخچه زندگانیش ثبت شده باشد:
۱- سیوطی در تفسیر خود «الدرالمنثور»، ذیل تفسیر کریمهی «سبحان الذی اسری بعبده لیلاً من المسجد الحرام» به نقل از طبرانی مینویسد: «عایشه گفت: رسول گرامی (ص) فرمود: آنگاه که بسوی آسمانم بردند، داخل بهشت شده در کنار درختی از درختان آن توقف نمودم، درختی که به نیکوئی آن درخت و به سفیدی برگ آن، برگی و به لذیذی میوهی آن، میوهای در بهشت ندیدم، پس میوهای از میوههای آن برگرفتم و خوردم و به صورت نطفهای در صلب من درآمد و آنگاه که به زمین هبوط کردم با خدیجه همبالین شدم و او فاطمه (س) را باردار گشت. پس از آن هرگاه مشتاق بوی بهشت میشوم، فاطمه (س) را میبویم».
۲- مستدرک الصحیحین از سعد بن مالک روایت میکند که رسول گرامی (ص) فرمود: «جبرئیل- علیه الصلوة والسلام- با یک «گلابی» بهشتی نزد من آمد، گلابی را شب معراج خوردم و خدیجه، فاطمه را باردار شد. پس از آن هرگاه- مشتاق بوی بهشت میشدم، گردن فاطمه (س) را میبوئیدم».
۳- در «ذخائرالعقبی» به نقل از ابنعباس آمده است: «رسول خدا (ص) فاطمه (س) را زیاد میبوسید. عایشه (به عنوان اعتراض) به آن حضرت گفت: شما فاطمه (س) را زیاد میبوسید! حضرت در جواب فرمودند: همانا جبرئیل در شب معراج مرا وارد بهشت نمود و از تمام میوههایش اطعامم نمود و آن طعام، نطفهای در صلبم شد و خدیجه، فاطمه (س) را باردار گشت. آنگاه که مشتاق به آن میوهها شوم، فاطمه (س) را میبوسم و از بوی او، رائحهی تمام آن میوهها را استشمام میکنم». ۴- ذخائرالعقبی از کتاب «سیرهی ملّا» نقل میکند که: «رسول خدا (ص) فرمود: «جبرئیل سیبی از بهشت نزدم آورد، آن را تناول کردم و با خدیجه همبالین شدم، پس او فاطمه (س) را باردار گشت. خدیجه گفت: بار من خفیف و سبک است، آنگاه که شما میروید (و من تنها میشوم) کودکی که در رحم دارم با من سخن میگوید». ۵- خطیب بغدادی در «تاریخ بغداد» از عایشه نقل میکند که: «خطاب به رسول خدا (ص) عرض کردم: ای رسول خدا (ص)! شما را چه میشود هرگاه فاطمه (س) میآید بر او بوسه میزنید، حتی زبان خود را در کام او گذاشته، گوئی میخواهید عسل بخورید؟ فرمود: آری! جبرئیل در شبی که به آسمان برده شدم، وارد بهشتم کرد، پس سیبی از آن به من داده آن را خوردم و نطفهای در صلبم گشت، آنگاه که به زمین بازگشتم با خدیجه همبستر شدم و فاطمه (س) از همان نطفه پدید آمد. او حوریهای از انسانها است، هرگاه مشتاق بهشت شوم، او را میبوسم».
۶- خطیب بغدادی از ابنعباس نقل میکند که رسول خدا (ص) فرمود:«دخترم فاطمه (س) حوریهای از آدمیان است مبری از حیض و نفاس. او را (خداوند) فاطمه (س) نامید چرا که خداوند او را و دوستانش را از آتش جدا نموده است».
۷- صاحب «ذخائرالعقبی» حدیثی از اسماء در رابطه با ولادت امام حسن (ع) نقل میکند که اسماء به رسول خدا (ص) عرض کرد: «من در این ولادت ندیدم که فاطمه (س) مبتلا به حیض یا نفاس شود! رسول گرامی (س) فرمودند: مگر نمیدانی دخترم پاک و پاکیزه است و هیچگاه مبتلا به حیض و نفاس نمیشود.
۸- سیوطی در تفسیر خود «الدرالمنثور»، ذیل تفسیر کریمهی «سبحان الذی اسری بعبده لیلاً من المسجد الحرام» به نقل از طبرانی مینویسد: «عایشه گفت: رسول گرامی (ص) فرمود: آنگاه که بسوی آسمانم بردند، داخل بهشت شده در کنار درختی از درختان آن توقف نمودم، درختی که به نیکوئی آن، درختی و به سفیدی برگ آن، برگی و به لذیذی میوهی آن، میوهای در بهشت ندیدم، پس میوهای از میوههای آن برگرفتم و خوردم و به صورت نطفهای در صلب من درآمد و آنگاه که به زمین هبوط کردم با خدیجه همبالین شدم و او فاطمه (س) را باردار گشت. پس از آن هرگاه مشتاق بوی بهشت میشوم، فاطمه (س) را میبویم».