فيلمهايي که در تنوع جغرافيايي و لوکيشن ميتوانند جذابيت بصري مناسبي براي مخاطب داشته باشند و تماشاگر را با آداب و رسوم شهرها و روستاهاي ايران همچنين کشورهاي مختلف آشنا کنند.
به گزارش حدیدنیوز به نقل از ستاد خبري سي و يكمين جشنواره بينالمللي فيلم فجر، جشنواره فجر امسال با دقت هيئت انتخاب تنوع قابل توجهي در مضامين فيلمها دارد. ۱۴ فيلم اجتماعي با موضوعات مختلف از جمله نگاهي به روحانيت و طلاب، معضلات زنان و دختران، آسيب هاي اجتماعي و خانواده به رقابت ميپردازند.
فيلمهايي که در تنوع جغرافيايي و لوکيشن ميتوانند جذابيت بصري مناسبي براي مخاطب داشته باشند و تماشاگر را با آداب و رسوم شهرها و روستاهاي ايران همچنين کشورهاي مختلف آشنا کنند.
•روحاني و طلبه در قاب تصوير
دوفيلم «رسوايي» و «آفتاب مهتاب زمين» درباره روحاني است. در فيلم «رسوايي» ده نمکي اين بار با دور شدن از فضاي طنز، زندگي دختري را به تصوير ميکشد که بدنام است. او به دليل بدهي خود و پدرش دست به دزدي ميزند. حاج يوسف روحاني زاهدي است که در حين فرار افسانه به او برخورد ميکند و در تلاش است به او کمک کند.
علي قويتن در «آفتاب مهتاب زمين» به نوعي ديگر به زندگي يک روحاني نزديک ميشود. روحاني اين فيلم براي احقاق حق خود وارد روستايي ميشود که همه آدمهاي آنجا برايش غريبهاند. اين بار کارگردان به موضوعي نزديک شده است که پيش از اين در کارنامه فيلمسازي خود آن را تجربه نکرده است. قويتن در اين فيلم خودش نقش روحاني را بازي ميكند.
امسال در ميان آثار انتخاب شده فيلم «گهواره اي براي مادر» را هم شاهد هستيم. فيلمي معناگرا که با نگاه فيلمساز به زندگي يک طلبه زن و تلاشهاي او براي تدريس به دانشجويان تازه مسلمان همراه ميشويم. «پناه بر خدا رضايي» در اين اثر مانند «چراغي در مه» نگاهي ديني را دنبال کرده و داستان دختري جوان با نام نرگس را روايت ميکند که ادبيات روسي را در دانشگاه مسکو به اتمام رسانده است. او اينک در کسوت بانويي طلبه درس ميخواند و قرار است براي تدريس به دانشجوياني که تازه مسلمان شدهاند؛ به روسيه بازگردد که با مسايلي مواجه ميشود.
•انحرافات و شيطان پرستي
در فيلم «بشارت به يک شهروند هزاره سوم» مينو شخصيت اصلي داستان در تب و تاب رسيدن به آرزويي است که سالها انتظارش را کشيده و با يک دعوت روبرو است، دعوتي که با دشواريهاي زيادي او را مواجه ميکند، اما مينو ميپذيرد. محمدهادي کريمي در ساخته اخير خود به شيطانپرستي و مشکلاتي که در زندگيها ايجاد ميکند ميپردازد. شايد اين ساخته کارگردان را نيز بتوان در گونه فيلمهاي ديني قرار داد.
•معضلات زنان و دختران
بر اساس اين گزارش، «پرويز شهبازي» پس از سالها فيلمي با نام «دربند» ساخته است. اين بار شهبازي زندگي دختر دانشجوي شهرستاني را به تصوير کشيده که براي ادامه تحصيل وارد خوابگاه ميشود. او با توجه به مسايل و مشکلات مختلفي که پيرامونش و در خوابگاه وجود دارد، سلامت زندگي ميکند.
پوران درخشنده هم پس از سالها دوباره به ساخت فيلمي اجتماعي روي آورده است. «هيس دخترها فرياد نميزنند» درباره باندهايي است که براي دختران مزاحمت ايجاد ميکنند. در اين فيلم درخشنده داستان دختري را روايت ميکند که براي ازدواج سوم آماده ميشود اما او دچار بحراني روحي شده و باعث ماجراهايي ميشود.
در ميان آثاري که به معضلات زنان و دختران اشاره دارد بايد به فيلم هاي «دهليز» و «روز روشن» نيز اشاره کرد.
•اجتماعي با رگه هاي طنز
داريوش مهرجويي پس از تجربيات موفق خود در جذب مخاطب براي فيلمهاي «اجارهنشينها» و «مهمان مامان»، اين بار نيز به آن فضاي شاد و طنز نزديک شده است و توانسته با بهره بردن از بازيگران مطرح سينما فضايي گرم را در فيلم خود فراهم کند. داستان فيلم مهرجويي توسط خودش و وحيده محمديفر نوشته شده و درباره فرزاد (جراح دندانپزشک) است که پس از سالها به ايران ميآيد تا دور از مسايل آشفته زندگياش نفسي تازه کند ولي ورود او با پديدار شدن يک شي مرموز شبه فضايي است.
•آسيب هاي اجتماعي
«جيب بر خيابان جنوبي» دومين ساخته سياوش اسعدي است كه درباره جوان ۲۶ سالهاي با نام کاوه دربندي است که پس از آزاد شدن از زندان با دختري دزد آشنا ميشود و درگير جرياناتي ميشود. اين فيلم فضايي شبيه به فيلمهاي مسعود کيميايي دارد که اين بار فيلمساز در دومين اثرش آن را تجربه ميکند.
بخش اعظم «هيچ کجا هيچکس» سومين ساخته ابراهيم شيباني در شمال کشور ميگذرد . در اين فيلم شيباني چهار جوان را به تصوير ميکشد که در سوداي زندگي بهتر هستند و به سوءاستفاده مالي بزرگ دست ميزنند. از قضا همه تدابير آن ها درست درنميآيد. همه چيز به هم ميريزد و هر کدام به سرنوشتي محتوم گرفتار ميشوند. در اين فيلم شيباني به سوداي يک شبه ره صد ساله رفتن اشاره دارد و عواقب آن را به تصوير ميکشد.
•خانواده
بر اساس گزارش ستاد خبري جشنواره فيلم فجر، جديدترين فيلم «مازيار ميري» با نوشته اي از حامد محمدي جلوي دوربين رفت و نهاد خانواده را سوژه اصلي فيلم قرار داد. اين فيلم درباره بنيان خانواده و شرايطي که ممکن است اين هسته اصلي اجتماع را برهم بزند، روايت ميشود. در اين فيلم مريم و رضا با بازي نگار جواهريان و شهاب حسيني با آدمهاي ديگر يک تفاوت بزرگ دارند و تلاش ميکنند خانواده خود را با تمام مشکلات پيرامون سالم نگه دارند.
«کلاس هنرپيشگي» مانند ديگر ساختههاي داودنژاد با بهانه قرار دادن کلاس هنرپيشگي تاثيرات تحولات روز اجتماعي را در مناسبات و رفتارهاي خانواده جستوجو ميکند. اين بار نيز داودنژاد از اعضاي خانوادهاش براي به تصوير کشيدن هر چه بهتر روابط بهره برده است.
«قاعده تصادف» مانند اولين ساخته بلند بهنام بهزادي به مسايل اجتماعي ميپردازد اما در قالب يک گروه تئاتري که خود را براي اجراي صحنه آماده ميکنند. در اين فيلم بهزادي به رابطه بين والدين و فرزندان هم اشاره دارد.
•فيلم اوليها و توجه به مسايل اجتماعي
چهار فيلم اولي که توانستند به بخش سوداي سيمرغ (مسابقه سينماي ايران) راه يابند، مسايل اجتماعي را مد نظر قرار داده و فيلمساز با دريچه نگاه خود با مسايل اجتماعي روبرو شده است. محسن قرايي فيلم «خسته نباشيد» را با نزديک شدن به زندگي دو جهانگرد با نام رومن و ماريا، فضايي تازه در فيلمهاي ايراني رقم زده است که پيش از اين در آثار ايراني کمتر ديده شده است. اين فيلم با نگاهي توريستي از جذابيت بصري بالايي برخوردار است و ميتواند در جذب مخاطب به واسطه اين جذابيتها موفق عمل کند.
بهروز شعيبي در اولين ساخته بلند سينمايي خود به مسايل و مشکلات بانوان در شهر ميپردازد. در اين فيلم شيوا سرپرست خانوادهاي است و با تلاش و کوشش سعي کرده زندگي خوب و آبرومندي براي خود و تنها پسرش فراهم کند. با رسيدن نامهاي زندگياش دچار تحول ميشود. حسين شهابي نيز به مشکلات زنان در جامعه در اولين ساخته خود با نام «روز روشن» اشاره دارد. خانم جواني جهت نجات يک نفر از اعدام تلاش ميکند تا در آخرين دادگاه او تعدادي از شاهدين صحنه را به دادگاه بکشاند اما شهود هر کدام به بهانهاي از شهادت سر باز ميزنند. اکثر صحنههاي فيلم در خيابان هاي مرکزي تهران جلوي دوربين رفته است.
در اين ميان «برلين -۷» داستاني متفاوت داشته و رامتين لوافي در اين فيلم به اثرات مخرب جنگ و تبعات آن بر خانوادهها ميپردازد و گوشه چشمي به مسايل اجتماعي دارد.
•تاريخ معاصر
«استرداد» همانطور که از نامش پيداست به موضوع بازگشت طلاهاي ايراني كه به شوروي فرستاده شد، اشاره دارد كه مشخص نيست كه اين طلاها به ايران بازگردانده شده يا خير. اين فيلم مربوط به سال ۱۳۳۲ است، درامي تاريخي درباره وقايع جنگ جهاني دوم و مسايلي که پاي نيروهاي متحدين و متفين را به کشور باز ميکند. سومين ساخته «علي غفاري» پس از آثار تجاري چون «شاهرگ» و «چراغ قرمز» تمام توجهها را به سمت او جلب ميکند. اکثر آثار تاريخ معاصر ما در حوزه تلويزيون ساخته شده است، اما اين بار در قاب سينما شاهد يک اثر تاريخي خواهيم بود.
• پليسي
«گناهکاران» فيلمي پليسي است که اين روزها در سينما اينگونه سينمايي مغفول مانده و کمتر آثاري از اين دست را شاهد هستيم. فيلم درباره دختر سرهنگ بازنشسته فرازمند است که پس از سالها زندگي در آمريکا به ايران باز ميگردد. تفاوت فرهنگي و اجتماعي او با اطرافيان و خانوادهاش هسته اصلي فيلم را تشکيل مي دهد. «گناهکاران» چهارمين ساخته فرامرز قريبيان به شمار ميآيد که در بخش مسابقه راه يافته است و شايد بتوان گفت تنها فيلم در گونه پليسي است که امسال شاهد آن خواهيم بود.
•جنگ
بر اساس گزارش ستاد خبري جشنواره فيلم فجر، در ميان آثار راه يافته به بخش مسابقه سينماي ايران، ۵ فيلم با موضوع جنگ و تبعات آن به چشم ميخورد. دو فيلم از اين ۵ فيلم درباره زندگي دو شهيد دفاع مقدس (شهيد مدق و شهيد علمالهدي) است.
رامتين لوافي در«برلين۷-» به جنگ عراق و تبعات آن ميپردازد. در اين فيلم که توسط محمدرضا گوهري نوشته شده، عراق در زمان اشغال آن توسط آمريکا مورد توجه قرار ميگيرد. عاطف زمان اشغال، همسرش را در جنگ از دست ميدهد و پسر خردسالش که شاهد کشته شدن مادر بوده، تعادل روحياش را از دست ميدهد. در وضعيت آشفته بغداد اشغال شده، دختر او ربوده شده و عاطف تمام زندگياش را براي بازپسگيري دخترش به پليس عراقي رشوه ميدهد. او پس از نااميدي از زندگي در عراق با دو فرزندش به آلمان ميرود و تقاضاي پناهندگي ميکند.
رضا اعظميان در سومين ساخته خود به سراغ زندگي شهيد مدق ميرود و داستاني شخصيت محور از دلاورمردان جنگ تحميلي را روايت و بخشي از زندگي اين شهيد بزرگوار را به تصوير ميکشد. در اين فيلم فرشته و منوچهر پس از بازگشت از ماه عسل متوجه حمله عراق به ايران ميشوند و زندگيشان دستخوش تغييراتي ميشود.
در فيلم سينمايي «زيباتر از زندگي» بخشي از زندگي شهيد حسين علمالهدي بر پرده سينما نقش ميبندد. انسيه شاهحسيني كارگردان فيلم، زماني که اين شهيد حکم فرماندهي سپاه هويزه را دريافت ميکند تا لحظه شهادتش را روايت ميکند. در اين فيلم تلاشهاي حسين علمالهدي براي مقابله با دشمن به همراه نيروهاي مردمي و مخالفتهاي بنيصدر براي حضور نيروهاي مردمي و سپاه و بسيج در جبههها به تصوير کشيده ميشود.
حميد بهمني در چهارمين ساخته خود «غريبه» از هشت سال دفاع مقدس فاصله گرفته و به سراغ اشغال عراق توسط نيروهاي آمريکايي ميرود. در اين فيلم جوليا سرباز هنگ چهارم ارتش آمريکا که بالاجبار به عراق اعزام ميشود تا گزارشهاي ويژه و خاصي براي فرماندهي مستقر در عراق تهيه کند، هسته اصلي داستان است. آمدن او به عراق مصادف با اربعين و راهپيمايي مردم به سمت کربلا است و همين امر جوليا را دچار ماجراي عجيبي ميکند.
«خاک و مرجان» به جنگ افغانستان اشاره دارد و در اين اثر مسعود اطيابي با نوشتهاي از پانته آ تاجبخش به سراغ مردي ميرود که سالها پيش همسرش را در جنگ از دست داده است. او هماينک در آستانه عروسي يکي از دخترانش قرار دارد. پدر به کابل بازميگردد و ناخواسته درگير کشمکش دروني ميشود. بخشهايي از فيلم در کابل جلوي دوربين رفته که براي اولين بار انجام شده زيرا فيلمبرداري در کابل با شرايط سختي همراه است. http://hadidnews.com/vdcirraz.t1a5u2bcct.html