انتخابات شورای شهرقابل مقایسه با انتخابات ریاست جمهوری نیست اما از منظری این همیتی دوچندان دارد.
در حالی که کشور خود را برای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم آغاز می کند؛ در سایه این واقعه مهم سیاسی انتخابات دیگری نیز در کشور اتفاق می افتد که چندان مورد توجه تحلیل گران و رسانه ها قرار نگرفته است. هر چند انتخابات شورای شهر در سطح و بُعد،قابل مقایسه با انتخابات ریاست جمهوری نیست اما از منظری دیگر این انتخابات اهمیتی دوچندان می باید.
به گزارش حدیدنیوز، دقیقا زمانی که کشور خود را برای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم آغاز می کند؛ در سایه این واقعه مهم سیاسی انتخابات دیگری نیز در کشور اتفاق می افتد که چندان مورد توجه تحلیل گران و رسانه ها قرار نگرفته است. هر چند انتخابات شورای شهر در سطح و بُعد،قابل مقایسه با انتخابات ریاست جمهوری نیست اما از منظری دیگر این انتخابات اهمیتی دوچندان می باید. اهمیت این انتخابات از آن جهت است که بسیاری از تحلیل گران پیروزی در آن را دروازه پیروزی برای مجلس و دولت در عرصه سیاسی ایران می دانند،از این رو انتخابات شورای شهر و روستا از چند جهت مهم و درخور توجه است:
عضویت در شورای شهر با پذیرفتن منصب نمایندگی در مجلس تنافی ندارد یعنی افراد همزمان که عضو شورای شهر هستند می توانند برای مجلس کاندیدا شوند.
با توجه به ظرفیت هایی که قانون در سطح شهری و محلی برای شورای شهر و روستا تدارک دیده، می توان با بالا بردن خدمات و رضایتمندی، بستری را برای مدیریت افکار عمومی فراهم ساخت و از آن برای ورود به سایر ارکان نظام بهره جست. ظرفیتی که آقای احمدی نژاد آن را به خوبی دریافت و خلف او یعنی آقای قالیباف بر آن طریق می رود.
به عبارت دیگر شورای شهر و روستا بستری برای تمرین ورود به سایر عرصه های قدرت سیاسی می باشد و از آن جهت که دریچه ی همکاری با نظام سیاسی می باشد قابل توجه و تأمل است.
از این رو مناسب است در تحلیلی مجزا به انتخابات شورای شهر چهارم که همزمان با انتخابات ریاست جمهوری برگزار می شود بپردازیم و آرایشی که جریان ها و گروه های سیاسی برای آن انجام می یابند را مورد بررسی قرار دهیم.البته قبل از آن باید مروری بر بستر قانونی این انتخابات، دوره های مختلف انتخابات شورای شهر در کشور و جناح های پیروز در آن داشته باشیم.
مروری بر انتخابات گذشته شورای شهر
اصل یکصدم فصل هفتم قانون اساسی مصوب ۱۳۶۸ صراحتا به نهاد شورای شهر و روستا اشاره داشته و بیان می کند: (برای پیشبرد سریع برنامه های اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، بهداشتی، فرهنگی، آموزشی و سایر امور رفاهی از طریق همکاری مردم با توجه به مقتضیات محلی اداره امور هر روستا، بخش، شهر، شهرستان یا استان یا نظارت شورایی به نام شورای ده، بخش، شهر، شهرستان یا استان صورت می گیرد که اعضای آن را مردم همان محل انتخاب می کنند. شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان و حدود وظایف و اختیارات و نحوه انتخاب و نظارت شوراهای مذکور و سلسله مراتب آنها را که باید با رعایت اصول وحدت ملی و تمامیت ارضی و نظام جمهوری اسلامی و تابعیت حکومت مرکزی باشد قانون معین می کند...)
هر چند در متن قانون اساسی به انتخابات شورای شهر و روستا اشاره شده بود اما ساز و کار اجرایی آن عملا در دوره اصلاحات و در ورای شعارهای جامعه مدنی و مردم سالاری دولت هفتم و اولین دوره آن در سال ۱۳۷۷ انجام گرفت، به عبارت دیگر این بخش از قانون اساسی در دوره اصلاحات زنده شد؛ تا قبل از دولت اصلاحات کشور به دلیل وقوع جنگ تحمیلی شرایط برگزاری این انتخابات را نداشت؛ هر چند اصلاحات بذر این عمل را نشاندند اما در عمل بهره ی آن را اصول گرایان برای بازگشت دوباره به قدرت بردند.
اگر به روند قدرت یابی دو جناح مطرح در کشور یعنی اصول گرایان و اصلاح طلبان در نیمه دومدهه هفتاد و دهه هشتاد نگاهی داشته باشیم در می یابیم که پله اول موفقیت جناح ها سیاسی مطرح در کسب مناصب سیاسی و ورود به ارکان نظام از همین انتخابات یعنی انتخابات شهر و روستا شروع شده است.اصول گرایان وقتی که از تمامی ارکان نظام خارج شدند، قدم اول را با پیروزی در انتخابات شورای شهر تهران برداشتند و توانستند با پیروزی در انتخابات شورای شهر،زمینه را برای ورود سایر اصول گرایان در دولت و مجلس فراهم سازند و درست زمانی که بین اصول گرایان برای انتخابات شورای شهر سوم اختلاف جدی پیش آمد، حدود نیمی از کرسی این شورا در تهران نصیب رقیب آنان یعنی اصلاح طلبان شد.
اولین دوره
اولین دوره ی انتخابات شورای شهر و روستا در اسفند۱۳۷۷یعنی یک سال بعد از ریاست جمهوری سید محمد خاتمی برگزار شد و با حاشیه های فراوانی همراه بود.
در اولین دوره انتخابات شورای شهر اصلاح طلبان به پیروزی رسیدند،هر چند تعیین دقیق جناح پیروز در این انتخابات کمی مشکل می نمایاند اما اگر به نتایج آن در شهرهای مهمی چون تهران، مشهد، اصفهان، تبریز و ... توجه داشته باشیم پیروز اولین دوره انتخابات شورای شهر و روستا، جناح اصلاح طلبان بودند.
اختلافات داخلی اصلاح طلبان دامن گیر آنان شد و باعث شد تا شورای شهر تهران در اولین دوره تأسیس خود از سوی هیأت مرکز حل اختلاف و با نظر مساعد دولت اصلاحاتمنحل اعلام شود، اختلافی که اصول گرایان از آن بیشترین بهره را برای تقویت خود بردند.
دومین و سومین دوره
در انتخابات شورای شهر دوم اصول گرایان توانستند با تقویت خود و تشکیل جریان جدید با عنوان ائتلاف آبادگران جوان کرسی های شورای شهر دوم را فتح کنند، در دور سوم این انتخابات نیز اصول گریان توانستند با کسب یک کرسی بیشتر به پیروزی حداقل برسند و به آن اکتفا کنند.
آرایش سیاسی جریان های سیاسی در انتخابات شورای شهر
هر چند بیشتر تحلیل ها و گمانه زنی ها در خصوص آرایش سیاسی جریان های سیاسی در خصوص انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری است اما می توان از ورای موضع گیری ها و رسانه های طیف های مختلف دو جناح سیاسی کشور آرایش آنان را برای انتخابات شورای شهر و روستا تحلیل و دسته بندی نمود.
اصول گرایان
بی شک مدعی اصلی پیروزی در هر دو انتخابات سال ۹۲ اصول گرایان هستند اما آنها نیز در بین خود به طیف های مختلفی تقسیم می شوند. از بین طیف های مختلف اصول گرایی اعم از جبهه پایداری، حامیان دولت، نزدیکان قالیباف و سنتی ها، به نظر می رسد رقابت در بین دو گروه نزدیکان قالیباف و نزدیکان احمدی نژاد بیش از پیش خود را بروز بدهد. دو فردی که طعم شهردار بودن بر کلان شهری چون تهران را چشیده اند.
سنتی ها جبهه ی اصول گرایی چندان اعتقادی به انتخابات شورای شهر و روستا ندارند و سوابق آنان در انتخابات سه دوره گذشته نشان می دهد که حضوری فعال در این انتخابات نداشته اند اما طیف جدید و جوان اصول گرایی اهل برنامه ریزی و حضور فعال دراین دست از انتخابات بوده و باعناوینی نظیر ائتلاف آبادگران، رایحه خوش خدمت، جبهه پیشرفت و عدالت و ... قصد حضور در انتخابات دور چهارم شورای شهر دارند، رقابت نیز بین همین گروه ها خواهد بود. رقابت بین احمدی نژاد و قالیباف.
۱- طیف دولت (جریان منتسب به احمدی نژاد)
مسئولیتی که باعث معرفی احمدی نژاد نزد افکار عمومی شد؛ مسئولیت شهرداری تهران بود، مسئولتی که راه را برای رسیدن او به ریاست جمهوری هموار کرد. از این رو دولت به شهرداری ها و علی الخصوص شهرداری تهران به عنوان یکی از مراکز اصلی قدرت می نگرد و هرگز موافق چشم بستن نسبت به این جایگاه حساس نیست.
دولت احمدی نژاد در مراوادت خود با شهرداری تهران نشان داده که جایگاه این مرکز حساس را به خوبی می داند و خود از همین نردبان ترقی به ریاست جمهوری رسیده است. دولت نهم به شدت با رسیدن قالیباف رقیب سرسخت و دیرینه احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری به جایگاه ریاست شهرداری تهران، مخالف بوده و تمام توان خود را برای عدم شهردار شدن قالیباف به کار بست اما رأی طلایی مهدی چمران قالیباف را شهردار تهران ساخت. رأیی که باعث دلگیری احمدی نژاد از چمران و بعد از آن حضور کمرنگ چمران در دولت شد.
علاوه بر اینکه دولت راضی به روی کار آمدن رقیب خود در شهرداری تهران نیست و تلاش می کند تا راه دوباره رابر او ببندد و زمینه برای برای روی کارآمدن گزینه ای همفکر فراهم سازد؛ باید به این تحلیل این نکته را نیز اضافه نمود که شهرداری تهران می تواند یکی از گزینه های احمدی نژاد برای بعد از ریاست جمهوری باشد. منصبی که قبلا آن را تجربه کرده و خوب می داند که منصبی با ظرفیت های بسیار است.از این رو جریان نزدیک به دولت برای انتخابات شورای شهر برنامه داشته و تصاحب آن را یکی از اهداف سیاسی خود بر می شمارند.
۲- طیف جبهه پیشرفت و عدالت (جریان منسب به قالیباف)
از جمله طیف های جناح اصول گرا که خود را برای تصاحب کرسی های شورای شهر آماده می کنند؛ طیف جبهه پیشرفت و عدالت یا جریان نزدیک به قالیباف هستند. این طیف به دو دلیل درصدد کسب این کرسی هاست.
۱- در صورت پیروزی قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری، منصب شهرداری تهران به فردی ازهمین جریان برسد تا هم درگیری و اختلاف بین دولت و شهرداری کم شود و هم از ظرفیت و بستر شهرداری تهران برای انتخابات بعدی استفاده شود.
۲- درصورت عدم کسب منصب ریاست جمهوری حضور این جریان در شهرداری تهران تداوم داشته باشد تا زمینه را برای انتخابات بعدی فراهم سازد.
به عبارت دیگر اهمیت این انتخابات حتی از ریاست جمهور هم مهمتر است چراکه در صورت پیروزی در انتخابات شورای شهر، پیروزی های دیگر محتمل است اما پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری لزوما زمینه را برای پیروزی های بعدی فراهم نمی سازد. از این رو باید برای پیروزی در انتخابات شورای شهر نیرویی مضاعف و دوچندان هزینه نمود.
اصلاح طلبان
هر چند اصلاح طلبان به حضوری حداقلی در انتخابات ریاست جمهوری می اندیشند اما بی شک آنان به انتخابات شورای شهر نگاهی حداقلی نداشته و با افقی بلندتر درصدد حضور فعال در این انتخابات هستند. آنان خود را صاحبان اصلی انتخابات شورای شهر می دانند و برای آن برنامه دارند چرا که معتقدند انتخابات شورای شهر نماد مردم سالاری بوده و ره آورد دولت اصلاحات است.
اما در اصلاح طلبان نیز مانند اصول گریان تمامی طیف ها برای شرکت در این انتخابات حضور فعال ندارند. بزرگان این طیف یعنی مجمع روحانیون مبارز از حضور در انتخابات شورای شهر به عنوان کاندیدا طفره می روند و آن را خارج از وظیفه ی ذاتی خود می دانند. اماجریانهای تکنوکرات این جناح به دلیل خاستگاهفن سالاری که دارند همواره در این انتخابات حضور داشته اند. چراکه عرصه ی مدیریت شهری بیش از آنکه وابسته به جریان های سیاسی باشد نیازمند تخصص در حوزه های مختلف شهری است. و در حقیقت رقابت بین متخصصین است.
۱- جریان کارگزاران
به طور کلی این طیف از اصلاح طلبان سابقه ای طولانی در شهرداری ها دارند و ریشه آن به دولت سازندگی، شهرداری تهران در این دوره و سر سلسله کارگزرانی ها یعنی غلامحسین کرباسچی باز می گردد. همچنین بستری که دولت سازندگی به این دسته از فن سالارن داد را نیز نباید از تحلیل فراموش کرد. این طیف از اصلاح طلبان دردور اول و سوم انتخابات شورای شهر حضوری فعال داشتند. محمد علی نجفی نیز از جمله اعضای راه یافته به شورای شهر سوم در تهران بود که سابقه ای برجسته در حزب کارگزاران اسلامی دارد.
۲- حزب اعتدال و توسعه
این طیف از اصلاح طلبان تا حل خود را کمتر در معرض افکار عمومی و آرای مردم گذاشته اند و بیشتر مناصب انتصابی را از دولت های سازندگی و اصلاحات دریافت کرده اند. دکتر محمدخان وزیر اقتصاد دولت سازندگی و محدباقر نوبخت از جمله شخصیت های برجسته ی این حزب هستند، هر چند تحرک رسانه ای خاصی از این طیف از اصلاح طلبان تا حال رصد نشده اما آنان را می توان در لیست فعالین انتخابات شورای شهر از جناح اصلاح طلبان اضافه کرد.
۳- وزرای دولت اصلاحات
سابقه نشان داده که در ایران، برخی از جریان های سیاسی محفلی از بدنه دولت های مستقر شکلمی گیرند و در صورت کار تشکیلاتی تبدیل به حزب می شوند. وزاری دولت اصلاحات نیز بعد از این دولت خود را برای ورود به انتخابات مجلس یا شورای شهر آماده کردند؛ از جمله این شخصیت ها پزشکیان نماینده مردم تبریز در مجلس هشتم و نهم و احمد مسجد جامعی، معصومه ابتکار در شورای شهر سوم تهران بوده است.
به نظر می رسد که از جمله طیف های سیاسی اصلاح طلب فعال در انتخابات شورای شهر؛ طیف دولت اصلاحات خواهند بود؛ چراکه این دسته از افراد حداقل در شهر تهران دارای بستر رأی خوبی هستند.
جمع بندی:
انتخابات شورای شهر و روستا به دلیل بسترهای مختلفی که برای مدیریت افکار عمومی و بعد از آن زمینه مناسب برای ورود به دولت و مجلس دارد از سال ۱۳۷۷ مورد توجه جریان های سیاسیبوده است.
در انتخابات شورای شهر چهارم که همزمان با انتخابات شورای ریاست جمهوری یازدهم برگزار می شود؛ بخش هایی از دو طیف خود را برای کسب پیروزی آماده می کنند. گروه هایی که هر یک ویژگی هایی خاص خود را دارند. http://hadidnews.com/vdcb9fb8.rhbf0piuur.html