روزگاری با پول نگاتیو و پوزتیو مصرفی هر فیلم پور احمد در دهه شصت، سه خانواده زیر طبقه متوسط میتوانست خانهدار شود؛ اما خالق قصههای پرخرج مجید، شمشیر را برای نظام از رو بسته است.
به گزارش حدیدنیوز، خشایار الوند در بهت و ناباوری اهالی فرهنگ، در حالیکه فیلمنامه نسخه تلویزیونی ۱۲۰ دقیقهای سریال پایتخت را آماده کرده بود، چشم از جهان فروبست تا سریال مرگهای سینمایی، در آخرین ماههای سال، مثل سالهای گذشته دوباره تکرار شود. الوند هنرمندی بود که خلاقانهترین و بهترین سریالهای کمدی را به نگارش درآورد و یکی از هنرمندان کم حاشیه و بااخلاق کشورمان بود. تنها حاشیههای او مربوط به سینما و حرفهاش بود و از فرصت فراهم شده پس از انقلاب، در سیما بیشترین بهره را برد و در مهمترین تولیدات کمدی سالهای اخیر سیما حضور پرنگی داشت. شهرت او به قدری افزایش یافته بود که او را بیشتر از برادر سینماگر کهنهکارش میشناختند.
امامراسم تشییع پیکر این هنرمند بیحاشیه، بدون حاشیه تمام نشد و کیومرث پوراحمد بدون آنکه با حال و هوای کاری و پرستیژ الوند نسبتی داشته باشد، ناگهان در این مراسم حضور یافت و حرفهای عجیبی را بر زبان آورد و گفت: آقای ملکی (کامران) میگفت که امروز روز بدی است، روز سختی است. بله! امروز واقعاً روز سختی است. ولی در چهل سال گذشته کدام روز ما روز خوبی بوده؟ این خشایار الوند، یک منافق واقعی بود چون مردم را میخنداند. خنده یا مکروه یا حرام است. یکی از این دو تا هست. رقص و شادی مکروه یا حرام است. بالاخره یکی از این دو تا هست. این منافق (خشایار الوند) مردم را میخنداند. در چهل سال گذشته ما همش در برهه حساس بودیم و باید خفهخان میگرفتیم، نمیخندیدیم. سرمان در لاک خودمان بود. چون برهه حساس، برهه حساس.... تمام این چهل سال… تمام اینروزهایش….
بحرانی توصیف کردن چهل سال اخیر انقلاب، در مراسمهای ترحیم و تشییع سینمایی به تدریج گستردهتر میشود. چندی پیش رضا کیانیان نیز در مراسم تشییع سیدضیاالدین دری مشابه همین سخنان را بر زبان آورد. مسئول انتخاب سینماگران سخنران در خانه سینما (شماره ۲) حین تشییع هنرمندان، جناب آقای کامران ملکی است، یکی از اعضای محترم و پاسخگوی خانه سینما.
حالا این سوال مطرح است و آقای کامران ملکی فرصت پاسخگویی دارند. آیا ایشان سخنرانان را تعیین میکنند یا این افراد (سینماگران) برای ایجاد بحرانی نشان دادن چهل سال اخیر، توسط ایشان انتخاب میشوند؟ آیا منوچهر شاهسواری که سمت مدیرعاملی خانه سینما را بر عهده دارد در چیدمان چنین نمایشهایی تعیین کننده است؟ اینها سوالاتی است که مسئولان خانه سینما، فرصت پاسخگویی آن را در همین صفحه خواهند داشت.
اما همانطور که رضا کیانیان در این چهل سال بحرانی در اغلب پروژههای دولتی و حکومتی حضور داشت و بیشترین دستمزد را دریافت میکرد، تمامی پروژههای سینمایی پوراحمد غیر از چندین مورد مشمول همین اتفاق است. یعنی در زمانی که سینما دیجیتالی نشده بود (اشاره به ۱۳۵۷ تا ۱۳۹۲)، بنیاد سازمان سینمایی فارابی به فیلمسازانی نظیر پوراحمد، نگاتیو و پوزتیو رایگان برای فیلمبرداری و نمایش اعطا میکرد.
یعنی در زمانی که ایران با دشمن بعث درگیر بود و وضعیت کشور بحرانی و وخیم بود، آنهم در شرایطی که کشورمان نیاز به پول خرید سلاحهای سبک و سنگین داشت، شرایط تحریم بسیار سنگینتر از شرایط کنونی بود، نظام همیشه بحرانی (به زعم پور احمد) دلارهایش را خرج نگاتیو و پوزتیوهای پوراحمد میکرد و از سال ۱۳۶۰ با بالاگرفتن جنگ تحمیلی، آقای پور احمد، فیلمهای باران، تاتوره، بیبی چلچله، آلبوم تمبر، شکوه زندگی، گاویار، لنگرگاه، شکارخاموش، را با نگاتیوهای و پزتیوهایی که بشدت در دهه شصت گران بود ساخت و نکته جالب غیر از نگاتیو و پوزتیو این نظام چهل ساله همیشه بحرانی، سرمایه ساخت آثار پوراحمد را تأمین میکرد.
اما به دهه هفتاد که رسیدیم تلویزیون این نظام همیشه بحرانی، سرمایه هنگفتی در اختیار کیومرث پوراحمد قرار داد تا سریال قصههای مجید را بسازد و تأمین سرمایه این مجموعه تلویزیونی در شرایط نوسانات عجیب دلار در اوایل دهه هفتاد، به قدری خوب انجام شد که پوراحمد توانست غیر از ساخت یک سریال چندین قسمتی، ۴ فیلم سینمایی مستقل از عواید قصههای مجید، تولید کند.
نکته جالب اینجاست که فیلمی که ایشان در حوزه دفاع مقدس با بدترین شکل ممکن ساختهاند، با عنوان ۵۰ قدم آخر، سرمایهاش توسط انجمن سینمای دفاع مقدس تأمین شده است که باید حدس زد که بودجه این نهاد توسط کدام ارگان تأمین میشود. به عبارت دیگر آقای پوراحمد دستمزد این فیلمش را از همانجایی گرفته که از ورود تمامی بحرانهای سیاسی و نظامی به کشور جلوگیری کرده است.
با نمایش تیغ و ترمه در جشنواره فیلم فجر وبه تبع آن در سالهای قبل ساخت فیلم شکستخورده و «کفشهایم کو» اثبات کرد که پور احمد خارج از سازو کار نهادهای دولتی نمیتواند فیلم مرغوب بسازد، مگر اینکه دوباره شرایط بحرانی شود و انجمن سینمای دفاع مقدس یا تلویزیون بودجه آثار آینده پوراحمد را تأمین کند.
با پول نگاتیو و پوزتیو مصرفی هر فیلم پور احمد در دهه شصت، سه خانواده زیر طبقه متوسط میتوانست خانهدار شود. حالا آقای پوراحمد به جای تشکر و قدردانی که این نظام بحرانی ۴۰ سال فرصت و بودجه برایش فراهم کرده تا فیلم بسازد، او از بحرانی که حداقل برای امثال او نیست، سخن میگوید. جالب اینجاست که رضا کیانیان و پور احمد در مراسم سیدضیاالدین دری و خشایار الوند عقده خود را نسبت به چهل سالگی انقلاب بروز دادند. در صورتیکه هر دو هنرمندان فقید با رسانه ملی این نظام بیشترین همکاری را داشتند و بیشترین بودجهها را دریافت کردهاند. http://hadidnews.com/vdcftydm.w6dexagiiw.html