تاریخ انتشار :سه شنبه ۲۸ شهريور ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۰۲
فروکش کردن موج سینمای زرد تجاری

ستاره هایی که رنگ باختند

سينماها مدتي است كمتر رنگ چهره هاي بازيگراني را به خود مي بيند كه پاي ثابت فيلم هاي كمدي تجاري بودند.
ستاره هایی که رنگ باختند

سردر سينماها مدتي است كمتر رنگ چهره هاي بازيگراني را به خود مي بيند كه پاي ثابت فيلم هاي كمدي تجاري بودند: فيلم هايي كه اغلب در مدت زماني كوتاه توليد و به فاصله كمي از ساخت روانه پرده نمايش مي شدند و گيشه نسبتا تضمين شده يي داشتند و از سويي مورد انتقاد جدي منتقدان و گروهي از سينماگران بودند. فيلم هايي با شوخي هاي تكراري و موضوعاتي جواب پس داده و بازيگراني كه تصوير آنان از سردر اين سينما با يك فيلم به سردر سينماي ديگر با فيلمي تازه منتقل مي شد و آنچه در محتوا اتفاق مي افتاد، اغلب تفاوتي با يكديگر نداشت. البته به تازگي فيلم سينمايي «تو و من» به كارگرداني محمد بانكي در همين حال و هوا و با حضور چهره هاي شناخته شده فيلم هاي كمدي الناز شاكردوست و محمدرضا گلزار اكران عمومي شده است، اما نمايش دو سه فيلم در اين حال و هوا در شش ماه از يك سال به وضوح نشان از فروكش كردن موج فيلم هاي كمدي تجاري دارد: موجي كه مي توان گفت به نوعي از اوايل دهه ۸۰ به صورت جدي وارد ميدان شد و نزديك به ۱۰ سال بخش قابل توجهي از توليدات سينماي ايران را از آن خود كرد و در نهايت اواخر دهه ۸۰ از سوي مخاطب پس زده شد. از جمله نخستين نمونه هاي اين فيلم ها مي توان به «شاخه گلي براي عروس» به كارگرداني قدرت الله صلح ميرزايي با بازي جواد رضويان، حديث فولادوند و مجيد صالحي اشاره كرد كه اكران موفقي نيز داشت. «كما» به كارگرداني آرش معيريان و با بازي محمدرضا گلزار، امين حيايي و حديث فولادوند جزو نمونه هاي موفق اين نوع فيلم ها محسوب مي شود كه در سال هاي بعد تلاش شد بارها از روي آن كپي برداري شود. علاوه بر گلزار و حيايي كه در كنار بازي در فيلم هاي غيركمدي تجاري، سالانه در يكي دو فيلم با اين حال و هوا حاضر مي شدند، رضا شفيعي جم، جواد رضويان، مجيد صالحي، مهران غفوريان، رضا عطاران، الناز شاكردوست، سحر زكريا و علي صادقي جزو بازيگران ثابت اين فيلم ها محسوب مي شوند كه حالاچندي است كمتر تصوير آنان روي سردر سينماها ديده مي شود. نگاهي به كارنامه اين بازيگران نشانگر روند حضور آنان در سينماي تجاري و در نهايت مسيري است كه اكنون بيشتر متوجه سريال ها يا فيلم ها و مجموعه هاي شبكه نمايش خانگي است.

حيايي: مقبول در نقش هاي مختلف
فيلم سينمايي «كما» به كارگرداني آرش معيريان را مي توان نقطه عطفي در كارنامه كاري امين حيايي دانست. حيايي كه پيش از اين فيلم سينمايي نيز به عنوان بازيگر فيلم هاي محبوب گيشه شناخته شده بود، با فروش ركوردشكن كما وارد مرحله يي تازه از فعاليت هاي سينمايي خود شد. معيريان كه خود هم با «كما» نشان داد مي تواند در ساخت فيلم هاي گيشه يي موفق عمل كند، بازيگران خود را به عنوان نيروهاي جدي سينماي گيشه يي به بدنه سينماي ايران معرفي كرد. امين حيايي پيش از «كما» در فيلم هايي همانند «دست هاي آلوده»، «مزاحم» يا «دختر ايروني» بازي كرده بود اما نقش جدي او در فيلم هاي «دست هاي آلوده» و «مزاحم» نتوانسته بود محبوبيت او را به اندازه بازي در «كما» بالاببرد. حيايي كه از اوايل دهه ۷۰ فعاليت خود را در سينما آغاز كرده بود، از آغاز دهه ۸۰ وارد فاز تازه يي از كار در سينما شد و سال هاي پركاري او شروع شد. بازي در فيلم هاي مختلف در طول يك سال نشان داد مخاطب از ديدن چهره او در فيلم هاي مختلف هرچند رنگ و بوي چندان متفاوتي نداشته باشد، خسته نمي شود و گاه اين پركاري ها نوع فعاليت برخي از بازيگران قبل از انقلاب را يادآوري كرد. حاصل اين فعاليت ها نقش بستن تصوير حيايي روي سردر سينماها حداقل در شش ماه از سال بود. او در اين سال هاي پركاري، در فيلم داريوش مهرجويي هم بازي كرد. مهرجويي با استفاده از جنبه كمدي بازي حيايي از او در فيلم «مهمان مامان» استفاده كرد: فيلمي كه فضايي كمدي داشت و حيايي هم در نقش دانشجويي درسخوان در آن ظاهر شده بود. هرچند پركاري ها تصاوير تكراري از حيايي براي مخاطب به وجود آورده اما همچنان او را مي توان يكي بازيگران شاخص سينماي ايران در حوزه طنز و كمدي محسوب كرد. او امسال با نقشي جدي در فيلم «قلاده هاي طلا» به كارگرداني ابوالقاسم طالبي روي سردر سينماها حاضر شد. بازي او در نقش يك مامور وزارت اطلاعات نشان داد حيايي همچنان بازيگر قابلي براي حضور در نقش هاي جدي است.

گلزار: ستاره سينما
محمدرضا گلزار را به صراحت مي توان سوپراستار سينماي ايران در دهه ۸۰ ناميد: بازيگري كه به لحاظ كيفيت و تكنيك هاي بازيگري شايد نتواند امتياز چنداني به دست آورد اما با اتكا به قابليت هاي ظاهري توانسته طرفداران بسياري بيابد. البته گلزار برخلاف بسياري از بازيگران كه محبوبيت خود را از تلويزيون به دست مي آورند و پس از آن در سينما مطرح مي شوند، از دنياي موسيقي وارد سينما شده و طرفدارانش از آن عرصه تا سينما او را همراهي كرده اند. همچنان دو فيلم شاخص در كارنامه كاري محمدرضا گلزار، بازيگر محبوب و پركار سينماي ايران، ديده مي شود. «بوتيك» به كارگرداني حميد نعمت الله بهترين بازي و «آتش بس»، جذاب ترين و پرطرفدارترين حضور گلزار روي پرده سينماست. هر چند پس از اين فيلم ها باز هم گلزار در مسير اصلي جريان بازيگري خود قرار گرفته و اغلب در فيلم هاي گيشه يي ظاهر مي شود. از جمله اين فيلم ها مي توان به «تو و من» ساخته محمد بانكي اشاره كرد كه به تازگي به نمايش عمومي درآمده است. «شيش و بش» نيز ديگر فيلم اين بازيگر در فضاي كمدي تجاري بود كه سال قبل اكران شد و البته واكنش هايي را نيز به همراه داشت.

شاكردوست: دنياي سينماي تجاري
الناز شاكردوست بازيگري را با حضور در فيلم «گل يخ» به كارگرداني كيومرث پوراحمد آغاز كرد. هر چند «گل يخ» را پوراحمد كارگرداني كرده بود اما جزو فيلم هاي گيشه يي سينما محسوب مي شود و جايگاه قابل توجهي در كارنامه پوراحمد ندارد. شايد همين نحوه حضور در سينما بود كه شاكردوست را در جريان فيلم هاي گيشه يي و عامه پسند قرار داد. او در مدت نزديك به هشت سالي كه وارد سينما شده، در بيش از ۲۷ فيلم ظاهر شده كه شايد قابل تامل ترين آنها «اتوبوس شب» كيومرث پوراحمد باشد، البته شاكردوست در اين فيلم در نقشي بسيار كوتاه حضور داشت. سالانه بازي در سه چهار فيلم براي بازيگري كه تازه وارد عرصه سينما شده، طبيعتا كارهاي تكراري را سبب خواهد شد: اتفاقي كه درباره شاكردوست ديده مي شود. هرچند او در كارهاي مختلف و فيلم هايي كه فضايي را براي او فراهم كرده اند، سعي كرده تا حدودي متفاوت عمل كند اما گويا همواره زرق و برق سينماي تجاري در مقابل حضور هاي اندك اما قابل توجه براي اين بازيگر جوان جذاب تر بوده اند. اين بازيگر نيز در «تو و من» حضور دارد. از جمله تازه ترين فعاليت سينمايي او مي توان به بازي در «رسوايي» به كارگرداني مسعود ده نمكي اشاره كرد كه كاري متفاوت در كارنامه اين بازيگر محسوب مي شود. اين فيلم برخلاف سه فيلم «اخراجي ها...» كاري كمدي نيست. آنچه به عنوان خلاصه داستان اين فيلم منتشر شده عبارت است از: «مضمون فيلم دغدغه هاي آرمان گرايانه و عدالت طلبانه است و در لايه هاي زيرين، عرفان هاي كاذب را نفي مي كند.»

رضويان: غرق در سينماي تجاري
جواد رضويان هم از آن گروه بازيگراني است كه به واسطه كارهاي تلويزيوني به مخاطبان معرفي شد و پس از به دست آوردن محبوبيتي در تلويزيون راهي سينما شد. رضويان نيز بازيگر مجموعه يي از فيلم هاي كمدي است كه با توجه عمده به گيشه ساخته مي شوند و اتفاقا حضور اين بازيگر يكي از اصل هاي جدي فيلم براي جذب تماشاگر محسوب مي شود.
رضويان كه در تلويزيون به عنوان جواني خوش ذوق در زمينه كارهاي كمدي و طنز معرفي شده بود در سينما بيش از آنكه در قيد و بند كيفيت كار باشد، نگاهي جدي به گيشه و ميزان جذابيت كار براي تماشاگران دارد. حضور در فيلم سينمايي «شاخه گلي براي عروس» با توجه به پوستر طراحي شده براي فيلم و ظاهر اين بازيگر در فيلم قدرت الله صلح ميرزايي نشان داد دغدغه هاي رضويان چه سمت و سويي دارد. «ده رقمي» و «چارچنگولي» را مي توان اوج درخشش رضويان در كارهاي كمدي محسوب كرد. البته درخشش در همان زمينه و حد و اندازه كارهاي كمدي گيشه پسند. او در «چارچنگولي» در كنار رضا شفيعي جم يكي از نقش هاي پرطرفدار خود را بازي كرد، هرچند كه اين حضور ارزشي به كارنامه كاري اين بازيگر اضافه نمي كند. مجموع حضور رضويان در سينما شامل ۱۰ فيلم «اخلاقتو خوب كن»، «يك جيب پر پول»، «اخراجي ها ۲»، «چارچنگولي»، «دلداده»، «ده رقمي»، «زندگي شيرين»، «كلاهي براي باران»، «شاخه گلي براي عروس» و «شارلاتان» است كه همگي جزو محصولات تجاري سينماي ايران محسوب مي شوند.

شفيعي جم: همه چيز به قيمت كمدي
مهم نيست كه چه پيشينه يي داشته باشي تا بتواني تماشاگر را بر پرده سينما ميخكوب كني. دقيقا اين نكته مهم است كه يك بار و فقط يك بار بتواني دل مخاطب را بربايي و نام خودت را بر ذهنش حك كني تا هم خودت بسيار ديده شوي و هم اينكه تهيه كننده از اينكه با تو قرارداد ببندد رضايت داشته باشد. رضا شفيعي جم اگرچه از طيف جوانان خوش ظاهر سينما نيست اما مي شود او را از جنس هم نسلان ساعت خوشي خودش جا داد. او كه هر نقشي را آنقدر خوب بازي مي كند كه تماشاگر حسابي بخندد و او كه چند بار توانست خودش را در ذهن مخاطبان تلويزيون و سينما حك كند: رضا شفيعي جم است. البته فعلااين نام خيلي جذاب تر از بامشاد نيست و هنوز هم خيلي ها او را با چنين نامي مي شناسند. او هر فيلمي بازي كرده به مذاق كمدي بين هاي حرفه يي سينما كه يك دم دست از سر سريال هاي طنز تلويزيون هم برنمي دارند خوش آمده است. همين خوش آمد يعني كه فروش فيلم تضمين شده است. حالارضا شفيعي جم كه با نسل درخشان سال هاي دورتر، در ساعت خوش درخشيده بود توانسته به تنهايي يكه تازي كند. اگر در سال هاي بعد از ساعت خوش تا به حال فقط مهران مديري توانست به فتح قله برسد، در كنارش جناب بامشاد، يار ديرين او هم به فتح گيشه هاي سينما مي انديشد. او بيش از دوستان قديمي خود توانست در سينما موفق باشد. خيلي ها از آن دوره تقريبا فراموش شدند، مابقي در تلويزيون ماندند، اما او مدتي در سينما پاي ثابت ليست تهيه كننده هاي توليدكننده فيلم هاي بفروش بود و حالابا كم شدن توليد فيلم هاي تجاري شفيعي جم نيز راهي رسانه ديگري شده است. بازي در فيلم هايي كه در شبكه نمايش خانگي عرضه مي شود فضاي ديگري براي اين بازيگر است كه همچنان كار در فيلم هاي كمدي را ادامه دهد. شفيعي جم حتي در عرصه شبكه نمايش خانگي فيلمي را هم كارگرداني كرد كه ديگر غير از تكه كلام ها و اكت هاي تكراري او چيزي نداشت و اين نشان مي دهد بازيگري كه روزي مي توانست مخاطب را به شدت جذب كند، در نبود كارگرداني قابل در زمينه فيلم هاي كمدي از همه توان خود دور شده است.

عطاران: حركت روي خط سينماي تجاري
رضا عطاران مدتي پاي ثابت سريال هاي مناسبتي ماه رمضان بود و همين سريال ها او را به يكي از شناخته شده ترين بازيگران طنز در تلويزيون تبديل كرده بود. تجربيات او در زمينه ساخت مجموعه هاي مناسبتي بسيار پرطرفدار بود و همين محبوبيت او را بيش از پيش كرد. البته او چند سالي هم هست كه در پروژه هاي سينمايي به عنوان بازيگر شناخته شده است. او به مرور از نقش مكمل بامزه خودش را به يك نقش ثابت ارتقا داد و اينها را مديون استعداد ويژه و شكل انحصاري كمدي اش است. رضا عطاران در سال هاي اخير يكي از پركارترين بازيگران سينماي ايران به حساب مي آيد. او كه در حد فاصل سال هاي ۷۶ تا ۸۶ تنها در ۵ فيلم سينمايي بازي كرده بود از سال ۸۶ تا ۹۱ در ۲۰ فيلم نقش آفريني كرد. رضا عطاران به واسطه محبوبيت بي نظيرش در تلويزيون توانست وضعيت مناسبي در سينما پيدا كند و بدون شك توجه به هر كدام از اين فيلم ها به خاطر حضور رضا عطاران است. او در سال ۱۳۹۰ فيلم «ورود آقايان ممنوع» را روي پرده داشت كه عنوان پرفروش ترين فيلم سال را به دست آورد و در همان سال نخستين فيلم سينمايي خود را با عنوان «خوابم مي آد» كارگرداني كرد كه يكي از چهار فيلم ميلياردي اكران سال ۱۳۹۱ است. در شرايطي كه عطاران به سمت كارهايي تجربي و كارگرداني در سينما گرايش پيدا كرده البته كماكان در سينماي تجاري نيز به حضور خود ادامه مي دهد.

صالحي: چهره يي تكراري بر بيلبوردها
مجيد صالحي، بازيگري كه مخاطب چهره او را به واسطه مجموعه هاي تلويزيوني شناخته، با آغاز موجي از فيلم هاي كمدي فعاليت خود را در سينما به صورت جدي آغاز كرد. او كه قبل از دهه ۸۰ «چشم شيطان» و «يكي بود، يكي نبود» را در سينما داشت، در دهه ۸۰ با شكلي تازه و متفاوت به سينما آمد. «مجردها» نخستين فيلمي است كه صالحي در دهه ۸۰ بازي كرد. فيلم اصغر هاشمي اثري آبرومند در جريان كمدي موجود در سينما بود كه اتفاقا فروش خوبي نيز داشت. اما حضور صالحي در سينما حاصل راه افتادن موجي در سينما بود. موجي كه پس از مجموعه هاي تلويزيوني ۹۰ شبي آغاز شده بود و بيش از هرچيز به محبوبيت و شناخته شده بودن بازيگر از سوي مخاطبان اتكا داشت. «شاخه گلي براي عروس» از جمله همين تجربيات براي صالحي است. شوخي هاي كلامي، سادگي ها و لودگي ها در بازي تكرار حالات و گفتار مخاطب پسند در نقش هاي مختلف از ويژگي هاي بازي صالحي در فيلم هايي همانند «دلداده»، «سوغات فرنگ» و «هرچي تو بخواي» است. تصوير خندان صالحي بر بيلبوردهاي تبليغاتي اين فيلم ها خود نشان دهنده نوع عملكرد صالحي در فيلم هاي مختلف است، هرچند كه همين حالت ها و بازي هاي او از سوي مخاطبان مورد توجه قرار مي گيرد. او در تابستان امسال «همه چي آرومه» را روي پرده داشت كه البته اين فيلم محصول سال ۱۳۸۹ است و او در سال هاي ۹۰ و ۹۱ فعلادر كار تازه يي بازي نكرده است.

غفوريان: سراب سينما
در سال هايي كه تلويزيون ايران سراغ تجربه يي تازه با عنوان توليد مجموعه هاي ۹۰شبي رفته بود، مهران غفوريان از نخستين بازيگران و كارگرداناني بود كه در اين مسير قدم گذاشت و تجربه موفق «زير آسمان شهر ۱» را رقم زد. غفوريان كه پيش از اين كار نيز در آيتم هاي طنز تلويزيوني خوش درخشيده بود، با پشتوانه يي از كارهاي موفق تلويزيوني وارد سينما شد اما سينما براي اين بازيگر سرابي بيش نبود، زيرا او هيچ گاه نتوانست موفقيت هايش را در تلويزيون، در سينما تكرار كند. هرچند در ابتداي راه مخاطبي كه خاطرات خوشي از بازي هاي تلويزيوني او به خاطر داشت، به شور و شوق بسيار راهي ديدن كارهاي اين بازيگر در سينما مي شد اما به مرور غفوريان كه البته دچار برخي حواشي و خبرها و شايعات شده بود، نشان داد نمي تواند موفقيت هاي تلويزيوني خود را در مديوم سينما تكرار كند. نخستين بازي سينمايي او در فيلم سينمايي «شارلاتان» به كارگرداني آرش معيريان بود: فيلمي كه پس از «كما» ساخته شد اما به حدي گيشه را مد نظر قرار داده بود كه به هيچ عنوان نتوانست موفقيت هاي فيلم اول معيريان را تكرار كند و در نتيجه بازي غفوريان نيز چندان جالب توجه نبود. غفوريان در فيلم هاي كمدي ديگري نيز بازي كرده اما نه «انتخاب» و نه «كلاهي براي باران» نتوانستند وجهه معتبري براي او در سينما رقم بزنند هرچند هنوز هستند افرادي كه با اتكا به محبوبيت تلويزيوني اين بازيگر براي ديدن بازي هايش راهي سينما مي شوند. «پيتزا مخلوط» و «فوتبالي ها» كه جزو آخرين فيلم ها با بازي غفوريان محسوب مي شوند، سال گذشته به نمايش درآمدند تا نگاه جدي غفوريان به بازي در فيلم هاي مربوط به شبكه نمايش خانگي باشد.

صادقي: حضورهاي تكراري
علي صادقي هم پس از كسب محبوبيت از طريق بازي در مجموعه هاي تلويزيوني و همكاري با رضا عطاران براي مخاطب به چهره يي شناخته شده و محبوب تبديل شد. آنچه درباره حضورهاي صادقي در فيلم هاي مختلف مي توان گفت، بيش از آنكه مناسب به كار گيري واژه بازي باشد، به نوعي حركت ها و رفتارها و شوخي ها مقابل دوربين است. صادقي آنچه از شوخي هاي روزمره دارد، در ديالوگ ها و رفتارهاي نقشي كه به او پيشنهاد شده، وارد مي كند كه اوج اين شكل بازي او را مي توان در فيلم هاي «هوو» و «تيغ زن» مشاهده كرد. او البته در بازي هاي تلويزيوني خود نيز چنين حضوري دارد اما ساده لوحي ظاهري و برخي شيطنت ها كه مربوط به نقش است، از اين بازيگر شخصيت جذابي براي تماشاگر ساخته و او را در جمع بازيگران پرطرفدار فيلم هاي گيشه يي قرار مي دهد. نگاهي به بازي صادقي در فيلم هاي «كيش و مات»، «اگه مي توني منو بگير»، «چپ دست» و «پيك نيك در ميدان جنگ» نشان مي دهد صادقي هيچ گاه تلاش نكرده و مايل نبوده از تكرار بازي هاي قبلي خود فاصله بگيرد و وارد فاز تازه يي در اين عرصه شود. بازي او در «همه چي آرومه» نيز كاري در ادامه همان بازي هاي قبلي محسوب مي شود.

زكريا: پناه شبكه نمايش خانگي
سحر زكريا زماني توانست در سينما حضوري پرتعداد داشته باشد كه فيلم هاي كمدي گيشه يي تمام ابعاد سينماي ايران را دربرگرفته بودند و به حضور بازيگراني كه با دستمزد نه چندان بالاو چهره يي جذاب براي مخاطب مي توانستند تماشاگر را راضي نگه دارد، بيش از پيش نياز بود. زكريا با استيل ظاهري خود كه در برخود اول چندان هم با فضاي طنز و كمدي همخواني ندارد، در كارهاي كمدي زيادي در اين سال ها بازي داشته است. او هم بازيگري است كه بيش از هر چيز حضور هاي پرتعداد خود را در سينما مديون محبوبيتي است كه به واسطه كارهاي مطرح تلويزيون به دست آورده است. بازي در مجموعه هاي پرمخاطب مهران مديري در تلويزيون از زكريا چهره يي شناخته شده در ميان تماشاگران ساخته است. البته بخت هم در اين سال ها با او يار بوده زيرا او در فرصتي توسط تلويزيونه شناخته شد كه سينماي ايران بيش از كارهاي جدي و تاثيرگذار به توليد فيلم هاي مخاطب پسند مي پردازد و به اين شكل زكريا هم فرصت بيشتري براي كار مي يابد. «زنان ونوسي مردان مريخي» از كار هاي اخير او در سينما بود. زكريا كه در اين مدت برخلاف گذشته بازيگر كم كاري در سينماست، به سمت شبكه نمايش خانگي رفته و با همكار قديمي خود مهران مديري همكاري مي كند.

افول موج كمدي تجاري
انتقادهاي جدي به فيلم هاي كمدي تجاري و دست پايين گرفتن مخاطب در اين فيلم ها بالاخره موجب شد به نوعي اين كارها از چرخه اصلي توليدات خارج شوند هرچند اين دست كم گرفتن مخاطب در نوع ديگري از فيلم ها ادامه دارد، اما عملاموج كمدي تجاري هاي دهه ۸۰ كم نفس به دهه ۹۰ رسيد و طبيعتا بازيگران فعال در اين عرصه اگر تواني در بازيگري داشتند، در فضاهاي ديگر به كار خود ادامه دادند و اغلب بازيگران اين نوع كارها يا به شبكه نمايش خانگي پناه بردند يا معدود كارهاي تجاري توليدشده در طول سال.

http://hadidnews.com/vdce.z8nbjh87f9bij.html
منبع : آوینی فیلم
نام شما
آدرس ايميل شما