تاریخ انتشار :سه شنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۲ ساعت ۱۲:۱۴
خیانت گازی و بازی بزرگ ایران و قطر

كلاه گشادي كه توتال بر سر پارس جنوبي گذاشت!

ايران در نتيجه ۱۰فاز توسعه يافته در پارس جنوبي روزانه تنها كمي بيشتر از ۲۹۰ميليون مترمكعب گاز برداشت مي كند.
كلاه گشادي كه توتال بر سر پارس جنوبي گذاشت!
درحالي كه هم اكنون ايران در نتيجه ۱۰فاز توسعه يافته در پارس جنوبي روزانه تنها كمي بيشتر از ۲۹۰ميليون مترمكعب گاز برداشت مي كند و در همين زمان برداشت كشور قطر در سواحل جنوبي خليج فارس از اين ميدان به بيش از ۴۰۰ميليون مترمكعب در روز رسيده است.


به گزارش حدیدنیوز، در كنار همه تحليل هاي موجود از دلايل عقب افتادگي ايران در توسعه ميدان مشترك پارس جنوبي و جايگاه اين ميدان مشترك گازي در اقتصاد وابسته به درآمدهاي نفتي كشور، نگاه ديگري وجود دارد كه دليل اصلي اين عقب افتادگي را فراتر از درگير شدن ايران در جنگ تحميلي و دوران سازندگي پس از آن، مسائل و مشكلات تامين منابع مالي، فشارهاي سياسي كشورهاي غربي، خروج شركت هاي بين المللي از پارس جنوبي، مشكلات خريد تجهيزات و لايسنس موردنياز و حتي نبود يك مديريت قوي براي توسعه يكپارچه فازهاي پارس جنوبي دانسته و از يك «حقه» و «بازي بزرگ» خبر مي دهد كه ايران ندانسته و نخواسته در آن گرفتار شده است.



بازي بزرگ از همان زمان كه تمام توان ايران به ميدان كارزار با رژيم بعث عراق كشانده و موجب شد هشت سال فرصت رشد اقتصادي صرف جنگ تحميلي و هشت سال بعد آن صرف بازسازي و سازندگي كشور شود، آغاز شده بود و با زمين خوردن كلنگ توسعه فازهاي ميدان مشترك پارس جنوبي در سال۱۳۷۶ به صورت ساماندهي شده  تري ادامه يافت.



شايد جرقه اين حقه زماني خورده باشد كه كاركنان اداره اكتشاف شركت ملي نفت ايران در اوايل دهه۱۳۵۰ شمسي هنگام لرزه نگاري در آب هاي خليج فارس روي خط مرزي مشترك با قطر ذخاير عظيم هيدروكربوري را كشف كردند؛ پس از آن نيز مبارزات دوران انقلاب اسلامي و پيروزي انقلاب مردم ايران موجب شد تا بازي بزرگ به جرياني بدل شود كه بعدها در هر فرصتي به پياده سازي اهدافش اقدام كرده است.



بازي بزرگ محدود به زمان و مكان خاصي نبوده و نگاهي موشكافانه به كارشكني هاي كوچك و بزرگ انجام گرفته در دوران مختلف توسعه اين ميدان نشانگر وسعت اقدامات انجام گرفته بود كه قاعدتا در ميداني كه عدم توسعه يا توقف هر يك فاز آن در هر روز ۱۰ميليون دلار عدم النفع به همراه دارد، خسارت هاي زيادي را به نفع كشور شريك وارد كرده است. بر همين اساس است كه پس از گذشت بيش از ۱۶سال از سپردن توسعه فازهاي۲و۳ پارس جنوبي به شركت فرانسوي توتال و شركاي آن يعني گازپروم روسيه و پتروناس مالزي، نشانه هايي از اين حقه اعلام عمومي مي شود.



بر اين اساس چندي پيش رئيس انجمن گاز ايران در گفتگو با مهر از اخلال عمدي شركت توتال فرانسه در شيوه برداشت گاز از لايه هاي پارس جنوبي خبر داده و يادآور شده بود كه با همين اقدامات ايران ۱۰سال از برداشت يكي از لايه هاي پارس جنوبي محروم شده، بدون آن كه كسي از اين موضوع مطلع باشد. منصور دفتريان با تاكيد بر اين كه اين انجمن كه يك بخش خصوصي بوده قصد دارد لايحه اي براي شكايت از شركت توتال فرانسه تنظيم كند، توضيح داده بود: در ميدان گازي پارس جنوبي چهار لايه گازي وجود دارد، اما ۱۰سال است كه ايران از بزرگترين لايه گاز? اين ميدان برداشتي نداشته چراكه طرح شركت توتال براي برداشت كامل نبوده و كسي هم متوجه اين موضوع نشده است.



اين كارشناس انرژي با بيان اين كه «حقه بزرگ در حال انجام است»، به ضررهاي اقتصادي هنگفت ايران از يك سو و منفعت چشمگير كشور رقيب در آن سوي ميدان مشترك اشاره كرده و اين كار توتال را عمدي دانست. در اين خصوص مطالعات انجام شده توسط اين انجمن گوياي آن است كه وضعيت برداشت از ميدان هاي مشترك، مساله اي بسيار جدي است و در اين رابطه هيچ شك و شبهه اي وجود ندارد كه اين كار شركت توتال فرانسه عمدي بوده است.



درحالي كه هم اكنون ايران در نتيجه ۱۰فاز توسعه يافته در پارس جنوبي روزانه تنها كمي بيشتر از ۲۹۰ميليون مترمكعب گاز برداشت مي كند و در همين زمان برداشت كشور قطر در سواحل جنوبي خليج فارس از اين ميدان به بيش از ۴۰۰ميليون مترمكعب در روز رسيده، دفتريان، از ايران به عنوان بازي خورده اين بازي بزرگ نام برد و تاريخ را بهترين قاضي اين حقه دانسته بود.



نكته قابل توجه ديگر آن است كه تاخير در توسعه فازهاي مختلف اين ميدان مشترك گازي، تنها به ضررها و عدم النفع هاي عظيم عقب افتادن از رقيب و از دست دادن سهم گاز خود براي هميشه، محدود نمي شود، بلكه آسيب هاي بلندمدتي دارد كه از آن جمله عدم تامين كافي گاز، عدم تزريق كافي و وارد شدن خسارات جبران ناپذير به ميادين نفتي است؛ البته مي توان خسارات مربوط به توقف يا زير ظرفيت كار كردن بسياري از واحدهاي پتروشيمي به دليل كمبود خوراك (گاز يا ميعانات گازي) را به آن اضافه كرد.







جشن نفتي شيخ نشينان قطر با شاهين ايران



بازي بزرگ نه فقط به بخش گاز پارس جنوبي بلكه به لايه هاي نفتي نيز كشيده شده و بررسي ظريف روند توسعه لايه هاي نفتي در بخش ايران مي تواند ردپاي بازي بزرگ را نشان دهد. اگرچه در همه اين مراحل تدبير مدبرانه مديران مي توانست جلوي بازي خوردن ايران را بگيرد ولي به هرحال محقق نشده و نتيجه به نفع قطر رقم خورده است. قطر ۳سال پيش براي برداشت يك ميلياردي از لايه نفتي پارس جنوبي يا همان كه شاهين مي نامندش، جشن گرفت و اين درحالي بود كه به گفته رئيس انجمن گاز ايران، در ۱۰۰سال گذشته ايران از ميدان مسجدسليمان يك ميليارد بشكه?برداشت كرده است!



اين همه عقب افتادگي در ميداني صورت گرفته كه طبق مقررات بين المللي مالكان اين ميدان مشترك كه بزرگترين ذخيره منابع طبيعي در دنياست، مي توانند هر اندازه كه تمايل داشته باشند به بهره برداري از آن بپردازند و اين گونه نيست كه هركدام از دو كشور تنها حق برداشت نيمي از اين ذخاير را داشته باشند و بر همين اساس ممكن است كشوري همچون قطر كه داراي برنامه ريزي، تكنولوژي و همچنين قدرت سرمايه گذاري مناسب است در بهره برداري از اين منابع از حد خود فراتر برود و در مقابل كشوري همچون ايران قرار دارد كه فاقد امكانات و تجهيزات مطلوب بوده، حتي قادر به برداشت از حق قانوني خود نباشد.



دفتريان با تاكيد بر اين مطلب كه براي تحقيقات انجمن گاز روي ميدان گازي پارس جنوبي، قطر براساس طرحي كه از اين ميدان گازي در دست دارد، در حال اكتشاف در مناطقي است كه بيشترين ذخاير گاز در آنجا وجود دارد، گوشزد كرده است: بازي بزرگ به ميدان مشترك با قطر محدود نشده و هم اكنون در ميدان هاي مشترك با عراق نيز اقداماتي در حال انجام است كه اين بار با تجربه به دست آمده، زمين خورده اين بازي نخواهيم بود.







پاداش قطر به خوش خدمتي توتال



با گذشت بيش از ۱۵سال از خيانت گازي شركت توتال به ايران در پارس جنوبي، قطر پاداش اين خوش خدمتي فرانسوي ها را به طور مستقيم و با امضاي يك قرارداد نفتي ۲۵ساله پرداخت كرد. از اين رو قطر يك قرارداد ۲۵ساله ديگر به منظور استخراج از يك ميدان نفتي اصلي برون ساحلي با شركت فرانسوي توتال امضا كرده است. براساس اين قرارداد، دستكم ۴۰درصد از سود عملياتي در ميدان نفتي الخليج در خليج فارس كه در ۱۳۰كيلومتري شرق ساحل قطر قرار دارد، به غول نفتي فرانسوي ها تعلق خواهد گرفت. شركت دولتي نفت قطر و توتال براساس قراردادي كه در سال۱۹۸? ميلادي به امضای دو طرف رسيد مشاركت خود را آغاز كردند و اين همكاري در اوايل سال۲۰۱۴ ميلادي منقضي مي شود. 



http://hadidnews.com/vdcgxq9x.ak97t4prra.html
منبع : همشهری اقتصاد
نام شما
آدرس ايميل شما