تاریخ انتشار :چهارشنبه ۳ مهر ۱۳۹۲ ساعت ۱۱:۴۸
تغییر توازن قوا و پیدایش خلأ قدرت در منطقه

۸ سال جنگ چگونه به ما تحمیل شد

کارشناسان مباحث نسبتاً گسترده‌ای را درباره‌ علت وقوع جنگ ایران و عراق ارائه کرده‌اند.
۸ سال جنگ چگونه به ما تحمیل شد
آنچه که حاکمان حزب بعث عراق را به حمله همه‌جانبه نظامی علیه ایران ترغیب کرد، شرایط حاکم بر نظام بین‌المللی و مواضع دو ابرقدرت امریکا و شوروی (سابق) نسبت به این رویداد بود.
 

به گزارش حدیدنیوز، محققان، تحلیلگران و کارشناسان مباحث نسبتاً گسترده‌ای را درباره‌ علت وقوع جنگ ایران و عراق ارائه کرده‌اند که برخی از آن واقعیات و فرضیات در این زمینه عبارتند از:

۱. اختلافات تاریخی و رقابت منطقه‌ای ۲ کشور ایران و عراق.

۲. معضلات ژئوپلتیکی عراق که تا کنون منشأ آغاز ۲ جنگ شده است.

۳. ماهیت رژیم عراق و تضاد آن با ماهیت نظام جمهوری اسلامی ایران.

۴. وقوع انقلاب اسلامی در ایران و تغییر مناسبات منطقه‌ای با نگرانی از صدور انقلاب.

۵. تغییر توازن قوا و پیدایش خلأ قدرت در منطقه.

۶. تنش در مناسبات ایران و آمریکا بر اثر سیاست‌های مداخله‌جویانه‌ی آمریکا در ایران و واکنش ایران در تصرف سفارت آمریکا.

۷. فروپاشی قدرت سیاسی‌ـ‌نظامی و اقتصادی گذشته در ایران و عدم انسجام درونی برای تصمیم‌گیری و مقابله با بحران‌ها و تهدیدات خارجی.

حال به بررسی بیشتر این موضوع می پردازیم. جنگ عراق با ایران که در ایران با نام‌های «دفاع مقدس»، «جنگ تحمیلی»، و «جنگ هشت‌ساله»، و نزد اعراب با نام‌های «قادسیه صدام» و «جنگ اول خلیج» (به عربی: قادسیّة صدّام، حرب الخلیج الأولی) شناخته می‌شود، طولانی‌ترین نبرد کلاسیک در قرن بیستم و دومین جنگ طولانی این قرن پس از جنگ ویتنام بود. این جنگ از ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ با تجاوز زمینی و هوایی عراق به خاک ایران آغاز شد و پس از حدود ۸ سال در مرداد ۱۳۶۷ با قبول آتش بس از جانب ایران خاتمه یافت. این جنگ همچنین خونین‌ترین جنگ مدرن پس از جنگ جهانی دوم بود.

شورای امنیت در سال ۱۳۷۰ عراق را به عنوان متجاوز و آغازگر این جنگ معرفی کرد. این شورا همچنین عراق را موظف به پرداخت غرامت جنگ به ایران نمود که تاکنون تحقق نیافته‌است. مبادلهٔ اسیران جنگی بین دو کشور از سال ۱۳۶۹ آغاز شد و ۱۲ سال به طول انجامید. آخرین گروه از اسرای جنگی ایرانی و عراقی در سال ۱۳۸۱ مبادله شدند.

در این جنگ ارتش عراق به طور گسترده از جنگ‌افزارهای شیمیایی علیه کردهای عراقی و مردم و نظامیان ایران استفاده کرد. ولی ادعای استفاده ایران از سلاح‌های شیمیایی ثابت نشده‌است. همچنین دو طرف در مقاطعی اقدام به بمباران و موشک‌باران شهرها و اهداف غیرنظامی نمودند که در این مورد نیز عراق همواره پیش‌قدم بود. درگیری‌ها برای مدتی در اواخر جنگ به خلیج فارس کشیده شد و طی آن تعداد زیادی سکوی نفتی و کشتی‌های تجاری و نفت‌کش با پرچم کشورهای گوناگون آسیب دیدند.

تعداد زیادی از کشورهای منطقه و جهان در طول جنگ از کشور عراق حمایت مالی، اطلاعاتی و تسلیحاتی کردند و ایالات متحده آمریکا در اواخر جنگ به شکل مستقیم وارد درگیری با ایران شد. از سوی دیگر کشورهای سوریه، کره شمالی و لیبی نیز از ایران حمایت تسلیحاتی و تکنولوژیکی کردند.

از بعد نظامی عراق با استفاده از عنصر غافلگیری در ابتدای جنگ موفق شد بخش‌هایی از خاک ایران از جمله شهر خرمشهر را اشغال نماید. ایران در سال‌های دوم و سوم جنگ موفق شد بیشتر مناطق اشغالی از جمله خرمشهر را آزاد نموده و در سال چهارم و پنجم جنگ نقاط مهمی همچون شبه جزیره فاو در جنوب و نیز ارتفاعات مشرف به سلیمانیه در شرق کشور عراق را تصرف کند. در سال پایانی جنگ، عراق بخشی از متصرفات ایران را با مشارکت مستقیم نظامی آمریکا آزاد نمود.

شورای امنیت سازمان ملل متحد در کل ۸ قطعنامه در این خصوص صادر نمود که همگی به جز قطعنامه ۵۹۸ توسط ایران رد شد. دو کشور در طول جنگ آسیب‌های فراوان اقتصادی را متحمل شدند و بیش از یک میلیون نفر در این جنگ کشته یا مجروح شدند.

عوامل شروع حمله عراق به ایران را می‌توان به سه دسته عوامل داخلی ایران، عوامل داخلی عراق و عوامل بین‌المللی تقسیم کرد؛ که در زیر به بررسی هر یک از آنها می‌پردازیم:

الف) عوامل داخلی ایران

اوضاع و احوال ایران بعد از انقلاب در سه زمینه نظامی، اقتصادی و سیاسی مساعد نبود؛ به گونه‌ای که مجموعه این شرایط، دشمنان انقلاب اسلامی را به این جمع‌بندی رسانده بود که از طریق یک جنگ همه‌جانبه علیه ایران، قادر خواهند بود تا آن را به زانو درآورده و ساقط نمایند یا حداقل آن را به تعدیل در مواضع و اقداماتش مجبور سازند.

در زمینه نظامی، بنا به دلایل گوناگونی نظیر از هم‌پاشیدگی ارتش به جای مانده از رژیم گذشته, قطع مراودات نظامی و تسلیحاتی با دیگر کشورها, نوپا بودن و عدم تجربه سپاه پاسداران در جنگ کلاسیک و… این ذهنیت در حکام بعثی عراق و حامیان منطقه‌ای و بین‌المللی‌اش شکل گرفت، که حمله نظامی به ایران با مقاومت نظامی چندانی مواجه نخواهد شد.

از نظر اقتصادی هم به دلیل تضعیف اقتصاد کشور بر اثر وقوع انقلاب, این تصور برای عراق و حامیانش به وجود آمد که ایران توان تحمل و تأمین هزینه‌های یک جنگ همه‌جانبه را نخواهد داشت و بر اثر آن، مجبور می‌شود بسرعت در مقابل خواسته‌های مهاجمین تمکین نماید.

از نظر سیاسی هم وضعیت کشور بعد از انقلاب، بحرانی و متشنج بود. از یک طرف در داخل کشور بین گروههای مختلف و حتی سران نظام ـ بنی‌صدر و لیبرالها از یک طرف و نیروهای خط امام از طرف دیگرـ توافق و همسویی وجود نداشت، و از طرف دیگر، در سطح بین‌المللی نیز رابطه ایران با کشورهایی چون امریکا و شوروی و در پی آن کشورهای منطقه، تیره بوده و در نتیجه، ذهنیت ضعیف بودن ایران و ثمربخش بودن حمله به آن, در مخالفان انقلاب اسلامی ایجاد شد.

ب) عوامل داخلی عراق

عامل دیگر آغاز جنگ ایران و عراق، به شرایط داخلی کشور عراق برمی‌گردد. به عبارتی عوامل مختلف ایدئولوژیکی، ناسیونالیستی و قومی، اجتماعی، سیاسی، ارضی، تاریخی، حقوقی و شخصی در حمله عراق به ایران دارای نقش بوده‌اند.[۶]یعنی ماهیت توسعه‌طلبانه حزب بعث و باورهای ناسیونالیستی آنها مبنی بر رهبری جهان عرب، مخالفت با انقلاب اسلامی و بازتابهای آن ـ که یکی از مهمترین آنها، نگرانی سران حزب بعث از وقوع جنبش شیعیان عراق متأثر از انقلاب اسلامی بود ـ تلاش برای کسب ژاندارمی منطقه و ارتقای موقعیت سیاسی خود پس از سقوط شاه، به دست آوردن حاکمیت کامل بر اروندرود و خوزستان و استرداد جزایر سه‌گانه، و در نهایت جاه‌طلبی و فرصت‌طلبی صدام، همگی دست به دست هم داده و زمینه حمله عراق به ایران را فراهم آوردند.

ج) عوامل بین‌المللی

علاوه بر شرایط داخلی ایران و عراق, آنچه که حاکمان حزب بعث عراق را به حمله همه‌جانبه نظامی علیه ایران ترغیب کرد, شرایط حاکم بر نظام بین‌المللی و مواضع دو ابرقدرت امریکا و شوروی (سابق) نسبت به این رویداد بود.

انقلاب اسلامی ایران از بدو پیدایش, دنیای غرب و همچنین ابرقدرت شرق آن زمان را به مبارزه طلبید. به لحاظ نظری, انقلاب اسلامی, اساس نظم بین‌المللی‌ای را که پس از جنگ جهانی دوم شکل گرفته بود، زیر سؤال برد. نظمی که به دلیل وجود سلطه دو ابرقدرت جهانی در روابط بین‌المللی, پذیرفته شده بود. انقلاب اسلامی ایران, آشکارا مخالفت خود را با سلطه دو ابرقدرت, بویژه امریکا اعلام کرد و هنگامی که دانشجویان پیرو خط امام, سفارت امریکا در تهران را تسخیر کردند, ایران نشان داد که عملاً قصد درگیری با نظام بین‌المللی مبتنی بر وجود دو قطب مسلط را دارد. به علاوه, این تصور که انقلاب اسلامی با گسترش روزافزون خود, منافع غرب را در سراسر جهان و بویژه خاورمیانه به خطر می‌اندازد, آرامش را از امریکا و متحدانش سلب کرد.در چنین شرایطی، ضربه وارد ساختن به ایران از طریق تجاوز نظامی یک کشور ثالث, می‌توانست منافعی برای امریکا به همراه داشته باشد که می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱- از دید امریکایی‌ها, فشارهای سیاسی و اقتصادی ناشی از جنگ، به فروکش کردن احساسات انقلابی مردم ایران کمک می‌کرد و به اصطلاح, انقلابیها را بر سر عقل می‌آورد و سرانجام روند انقلاب اسلامی را در مسیر مورد نظر و دلخواه امریکا قرار می‌داد.

۲- پیامدهای جنگ, ایران را متقاعد می‌کرد که برای تأمین نیازمندیهای خود، بویژه نیازهای نظامی و تسلیحاتی, به امریکا روی آورد.

۳- جنگ, ایران را وادار می‌کرد, یا خود را تسلیم وضعیت جاری جهان کرده و به ناچار اهداف انقلابی خود را فراموش کند و یا در پی مقاومت در برابر تجاوز عراق, بر اثر کمبود سلاح از پا درآید, که در هر دو صورت نتیجه به سود امریکا بود.

۴-فشارهای اقتصادی, نظامی و سیاسی منجر به ایجاد نارضایتی مردم از هیأت حاکمه جدید در ایران می‌شد.

۵- ایجاد تفرقه میان مسلمانان و رودررو قرار دادن کشورهای عربی با ایران و بازداشتن اعراب از توجه به اسرائیل و متوجه ساختن آنها به ایران, از دیگر اهداف مورد نظر امریکایی‌ها از چنین تجاوزی بود.

۶-هدف دیگر امریکایی‌ها در کوتاه مدت و به صورت مقطعی, فشار به ایران برای آزادساختن گروگانهای امریکایی بود.

شوروی نیز در این جنگ در ظاهر اعلام بیطرفی می‌کرد, اما در نهان به پشتیبانی از عراق می‌پرداخت. این کشور با آنکه قبلاً از تجاوز عراق به ایران آگاه بود, ولی هیچ تلاشی برای بازداشتن صدام از حمله به ایران به عمل نیاورد, زیرا آغاز این جنگ برای شوروی نیز منافعی به دنبال داشت که مهمترین آنها عبارت بودند از:

۱- شوروی که از دیرباز, قراردادهای نظامی و امنیتی گوناگونی با عراق منعقد کرده و به صورت بزرگترین پشتیبان این کشور درآمده بود, با شروع جنگ امیدوار بود تا به عمده‌ترین تأمین‌کننده نیازهای تسلیحاتی عراق تبدیل شده و از گرایشات رو به رشد غربگرایانه در حزب بعث جلوگیری نماید.

۲- با توجه به رقابت میان دو ابرقدرت جهان, شوروی پس از وقوع انقلاب اسلامی و خروج ایران از مدار غرب, بی‌میل نبود تا از طریق اعمال فشار به جمهوری اسلامی, ایران را در زمره کشورهای بلوک شرق درآورد.

۳- پس از انقلاب اسلامی, روسها مناطق مسلمان‌نشین خود را که بیش از شصت میلیون جمعیت داشتند, آماج اهداف و شعارهای انقلاب اسلامی می‌دیدند و وقوع جنگ می‌توانست تا حدودی روسها را از خطر احتمالی گسترش اسلام‌گرایی در برخی از مناطق سرزمینش آسوده‌خاطر سازد.

۴-با شروع جنگ, اتحاد شوروی می‌توانست جمهوری اسلامی ایران را برای حل مسالمت‌آمیز مسأله افغانستان تحت فشار قرار دهد و منجر به قطع کمکهای ایران به مجاهدین افغانی شود.

شبستان گزارش داد که در مجموع، موضع مساعد امریکایی‌ها و سکوت همراه با رضایت روسها و نیز همسویی کشورهای منطقه که انقلاب اسلامی را خطری جدی برای بقا‌ی خویش تلقی می‌کردند، از عوامل عمده مساعد بین‌المللی و منطقه‌ای بودند که صدام را در تجاوز به ایران ترغیب و تشویق ‌کردند. http://hadidnews.com/vdcb88b5.rhb05piuur.html
منبع : تهران پرس
نام شما
آدرس ايميل شما