شوهر میتواند همسر ناشزه خود (نافرمان نسبت به حقوق واجب شوهر) را تأدیب کند.
به گزارش حدیدنیوز، تعزیر در لغت به معنای تعظیم، تأدیب، منع و نصرت آمده، ریشه اصلی آن همان منع و ردّ است. نصرت نیز به این معناست که انسان دشمن را از کسی ردّ میکند و مانع اذیت او توسط دشمن میشود و به تأدیب هم تعزیر اطلاق میشود، چون جانی را از تکرار گناه باز میدارد. تَأدیب به معنای ادب آموختن یا کیفر است.از عنوان تادیب به مناسبت در باب اجاره-نکاح -حدود و تعزیرات یادشده است.
تادیب و تنبیه در قانون جدید مجازات اسلامی
لازم به ذکر است که بند (ت) ماده ۱۵۸ قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲ مقرر میکند: «اقدامات والدین و اولیای قانونی و سرپرستان صغار و مجانین که به منظور تأدیب یا حفاظت آنها انجام میشود، مشروط بر اینکه اقدامات مذکور در حد متعارف و حدود شرعی تأدیب و محافظت باشد.» بنابراین شرایط تنبیه در این ماده از قانون جدید مجازات اسلامی به شرح زیر است:
از سوی والدین، اولیای قانونی و سرپرستان صغار و مجانین باشد.
تنبیه تنها در خصوص صغار و مجانین امکان اعمال دارد.
به منظور تادیب و حفاظت آنها انجام شود.
اقدامات تنبیهی در حد متعارف باشد.
اقدامات تنبیهی در حدود شرعی تادیب و محافظت باشد.
دارندگان حق تنبیه
در قانون به والدین، اولیای قانون و سرپرستان اجازه تنبیه داده شده است. نخستین سوالی که در این خصوص پیش میآید این است که منظور از والدین، اولیای قانونی و سرپرستان چه کسانی هستند؟ منظور از والدین، پدر و مادر هستند؛ بنابراین با این لفظ ناپدری و نامادری، از شمول این ماده خارج میشوند. همچنین منظور از اولیای قانونی، پدر و جد پدری و وصی منصوب از طرف آنهاست. در یکی از نظریات اداره حقوقی قوه قضاییه آمده است که منظور از سرپرست، قیم است.
مراد از سرپرستان، زن و شوهرانی هستند که با توافق یکدیگر، کودکی را با تصویب دادگاه و به موجب قانون حمایت از کودکان بی سرپرست مصوب ۱۳۵۳، به سرپرستی پذیرفتهاند. ماده ۱۱ این قانون، مقرر میدارد: «وظایف و تکالیف سرپرست طفل تحت سرپرستی او، از لحاظ نگهداری، تربیت و نفقه و احترام، نظیر حقوق و تکالیف اولاد و پدر و مادر است.»
غیر از سه گروه فوق، سایر افراد، مثل معلم، معاون مدرسه، ناپدری، نامادری و... حق تأدیب ندارند و اقدامات آنان جرم محسوب میشود.
تغییرات قانون جدید
تغییر نخست در مورد دامنه شمول افرادی است که میتوان آنها را تأدیب کرد. قانون سال ۱۳۷۰ به والدین، اولیا و سرپرستان قانونی، اجازه تأدیب اطفال و محجوران را داده بود. در حالی که، محجوران، طبق ماده ۱۲۰۷ قانون مدنی شامل سه دسته صِغار(کودکان)، مجانین(دیوانگان) و سُفها (اشخاص غیر رشید) هستند.
قانونگذار در قانون فعلی، در بند «ت» ماده ۱۵۸، فقط به صغار و مجانین اشاره کرده است؛ با این اوصاف، در حال حاضر، والدین، اولیاء و سرپرستان قانونی، اجازه تادیب محجوران را ندارند.
این موضوع از دو حالت خارج نیست؛ یا قانونگذار سهوا، فراموش کرده است که به عبارت عام محجور که شامل هر سه گروه میشود، اشاره کند یا اینکه، عمدا واژه محجوران را از قانون حذف کرده است که در هر دو حالت، موضوع با اشکال مواجه خواهد شد؛ زیرا مفهوم این تغییر این است که چنانچه، والدین و اولیاء قانونی و سرپرستان، مبادرت به تأدیب محجوران، که افراد سفیه را نیز شامل میشوند، بنمایند، اقدامات آنها جرم است و دادگاه باید آنها را مجازات کند؛ نتیجهای که، هیچکس، آن را نمیپذیرد و بعید است که دادگاهها نیز حکم به مجازات آنها را بدهند.
تغییر دوم، اضافه کردن بحث حدود شرعی تأدیب و محافظت است. قانون سال ۱۳۷۰، جرم نبودن اقدامات والدین، اولیا و سرپرستان را منوط به وجود دو شرط میدانست:
اقدامات انجام شده، به منظور تأدیب و محافظت باشد.
اقدامات انجام شده، در حد متعارفِ تأدیب و محافظت باشد.
ضابطه متعارف بودن شامل ماهیت رفتار تنبیهکننده، مدت زمان اعمال تنبیه، آثار فیزیکی رفتار، سن وخصوصیات تنبیهشونده میشود. بند «ت» ماده ۱۵۸ قانون جدید، علاوه بر دو شرط یاد شده، شرط سومی را به قانون اضافه کرده است و آن شرط، این است که تأدیب در حدود شرعی آن باشد یا به عبارت دیگر، حدود شرعی تأدیب و محافظت رعایت شده باشد. از لحاظ شرعی، گفته میشود، تأدیب تا حدی جایز است که موجب سرخی، سیاهی یا کبودی نشود؛ زیرا در این صورت باعث ثبوت دیه می شود.
این شرط نیز، مشکلات جدیدی را ایجاد میکند؛ زیرا کوچکترین تنبیه بدنی مثل زدن یک سیلی، باعث سرخی صورت می شود که باعث ثبوت دیه است و تنبیه را از حدود شرعی آن خارج میکند و سبب جرم بودن اقدامات والدین و اولیاء و سرپرستان میشود؛ در این مورد نیز، دادگاه باید برای آنها، به اتهام ایراد ضرب و جرح، تعیین مجازات کند که بدیهی است، هیچ دادگاهی حاضر نمیشود، پدر یا مادر را برای تنبیه متعارف و معمول مثل سیلی زدن به فرزند، مجازات کند.
بنابراین به نظر میرسد که دو تغییر ایجاد شده در بند «ت» ماده ۱۵۸ قانون جدید اساسا ضروری نیست و بند ۱ ماده ۵۹ قانون مجازات سال ۱۳۷۰، در خصوص تأدیب، با جامعه ایران و نیز منطق و عدالت، هماهنگی بیشتری دارد.
حکم تادیب
تادیب اعم از تعزیر است چه انکه تادیب فرزند توسط پدر،شاگرد توسط معلم و برده توسط مولانیز در بر بگیرد.تادیب با تحقق شرایط آن امری مشروع و جایر است وبلکه در فرض مفسده داشتن ترک آن واجب است.
ولایت تادیب
حقّ تأدیب براى ولی مانندحاکم شرع،پدر و مولا و نیز برای شوهر ثابت است.
مقدار و چگونگی تادیب
در تأدیب لازم است به آن مقدار و نحوهاى که تأدیب بدان حاصل مىگردد بسنده شود وافزون بر آن در صورت علم به زیاده بودن جایز نیست.البته در شرع مقدس نسبت به مقدار وچگونگى تأدیب حدودى قرار داده شده که بدان اشاره مىشود.
تادیب بزهکار
تادیب حاکم شرع نسبت به بزهکار که از آن به تعزیر یاد میشود باید کمتر از بالاترین حد شرعی (۱۰۰تازیانه )یا پایین ترین آن(۷۵ضربه) باشد.
تادیب کودک
تأدیب کودک با زدن تا سقف پنج یا شش تازیانه با ملایمت ونرمى جایز است.
تادیب زن ناشزه
شوهر می تواند همسر ناشزه ی خود (نافرمان نسبت به حقوق واجب شوهر) را تأدیب کند. براى تأدیب وى مراتبى قرار داده شده است، مانند سخن گفتن و نصیحت ، پشت کردن به وى در رختخواب و زدن به مقدار رفع نشوز، بدون آنکه موجب ایجاد جراحت و ایجاد زخم و کبودی گردد.
براساس تعاریف مزبور تفاوت تعزیر و تادیب با حد در یک نگاه کلی چیست؟
۱-تعزیرات، کیفرهای نامعین هستند، امّا حدود مجازات معین و منصوص بر اساس کتاب و سنت می باشند
۲-ملاک اصلی تعزیر، کمتر بودن آن نسبت به حد است
۳-مقدار و کیفیت تعزیر در صلاحدید حاکم شرع است، بر خلاف حد
۴-در تعزیر شخصیت مجرم، وضع روحی و جسمی و زمان و مکان دخالت دارد، در صورتی که حد تابع صدق عنوان است
۵-در تعزیر، امید به اصلاح و تأدیب مجرم شرط است، امّا فلسفه اجرای حد دفاع از مصالح بنیادین جامعه است
۶-تعزیر با توبه ساقط میشود، اما در حدود، اختلاف نظر است و ظاهر سقوط آن در اثر توبه است. البته قبل از رسیدن نزد حاکم و شهادت شهود یا حکم حاکم
۷-تعزیر قابل شفاعت است، امّا در حد، واسطه و شفاعت ممنوع است
۸-در تعزیر، حاکم حق عفو دارد، بر خلاف حدود
۹-در تعزیرات احصاء و محدودیتی وجود ندارد، امّا در حدود اصل احصائی و محدود بودن آنها است و در موارد مشکوک مجازات غیرحدی جاری میشود. http://hadidnews.com/vdcftxd0.w6dvmagiiw.html