صحنه های این سریال دیگر قابل دیدن نیست

این سریال که به بهانه روایت بخشی از تاریخ ایران در زمان حکومت رضاخان و مسئله کشف حجاب کلید خورده است با عبور کردن از خط حیا به سمتی حرکت می کند که نوعی روایت گری روابط غربی را در بر دارد. 

به گزارش حدیدنیوز به نقل از سراج۲۴ به نظر می رسد سریال پر حاشیه (کلاه پهلوی) که به عقیده برخی مدیران رسانه ملی از افتخارات صدا و سیما در عرصه ساخت مجموعه های فاخر محسوب می شود با روندی تند در حال حرکت به سمت اشاعه برخی فرهنگی های غربی و ضد ارزش در جامعه ایرانی است و با گذشتن از برخی انتقادات نسبت به تحریفات تاریخی این سریال؛ به نظر می رسد دیدن بسیاری از صحنه ها و دیالوگ های این مجموعه تلویزیونی نیز برای مخاطبین کم سن و سال تلویزیون صلاح نباشد .

این سریال که به بهانه روایت بخشی از تاریخ ایران در زمان حکومت رضاخان و مسئله کشف حجاب کلید خورده است باگذشتن از چندین قسمت و عبور کردن از خط حیا به سمتی حرکت می کند که نوعی روایت گری روابط غربی را در بر دارد؛ روابطی که عنوان آنها همواره در عرصه فرهنگ و هنر این کشور مورد مخالفت های شدید بوده است .

طرح و عادی سازی مسئله خیانت ، ایراد دیالوگ های زننده ، پوشش های نامناسب و تطهیر برخی چهره های بی بند و بار در این سریال کار را به جایی رسانده که مخاطب به جای درس گرفتن از تاریخ بیشتر به دنبال ماجراهای غیر اخلاقی این قصه می رود و هرهفته منتظر خیانتی دیگر از سوی یکی از سوژه های زن یا مرد این سریال بشیند. 



سریالی که نماد زن های مومن در آن خانه نشینی و انزواست و نماد زن های متجدد همواره بی حیایی ، بی بند و باری و محجبوبیت در نزد گروه های اجتماعی است چگونه می تواند آثار زیان بار کشف حجاب را برای نسل امروزی ایران روایت کند ؛ بیان دیالوگ های کلیشه ای از سوی برخی چهره های مذهبی این سریال نیز از عوامل دیگری است که مخاطب را بیش از پیش از قصه و هدف اصلی ماجرا دور نگاه می دارد و بیشتر وی را به جست و جو در رابطه با موضوع هیجان انگیز خیانت سوق می دهد . 






جالب اینجاست که نماد یک زن بیدار شده کسی است که توانسته با کشف حجاب و شرکت در چند مهمانی مختلط خود را به افراد با نفوذ از طریق حیازدایی نزدیک کند و برای خود قدرت و ابتکار عمل به ارمغان بیاورد ؛ مه لقا همسر صمصام خان در پی مراوده با مادام از حق و حقوق خود آگاه می شود و به مقابله با زورگویی های همسر می پردازد رفتار ظالمانه امثال صمصام خان با همسرانشان که آشکارا با ادبیات شلاق و زور سخن می گویند هم به مشروعیت و محبوبیت تلاش بانوان نو اندیش کمک می کند که زنان بسیاری را از کتک و مظلومیت به حضور در جامعه و احقاق حق خود تشویق شوند و در نهایت قدرت مه لقا در مراوده با افرادی نظیر رئیس اداره سیاسی به جایی می رسد که برای رهایی از شوهر خود و مراوده با یک مرد فرانسوی؛ خان را به فرانسه میفرستد و خود به عشقبازی با مرد معلوم الحال فرانسوی که در این سریال نماد عشق یک زن بیدار شده از خفقان تعهد است می پردازد! 



نکته ای که از همه این مسائل بیشتر ذهن مخاطب را درگیر می کند نزدیک شدن قصه این داستان به سریال هایی است که از شبکه های ماهواره ای فارسی زبان پخش می شود ، میزان بی بند و باری زنان متأهل در این سریال به حدی است که مخاطب را به یاد سریال های منطقه آمریکای لاتین و ترکیه ای می اندازد که همواره از سوی بسیاری از کارشناسان علوم رفتاری دیدن آنها برای مخاطب و زندگی زناشویی به مثال سم تلقی شده است . 



به هر ترتیب در سخن آخر باید گفت که وا نهادن اصل هدف تولید آثار تاریخی به تحریف و درگیر شدن در ماجراهای بی نتیجه کلاه پهلوی را به افتضاحی عظیم برای رسانه ملی تبدیل ساخته است و هر چه از ادامه ماجرا بر شخصیت های این سریال می گذرد بیشتر سازندگان این سریال به منجلاب بی برنامگی در ساخت سریال های ایرانی فرو می روند .