تاریخ انتشار :سه شنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۲ ساعت ۱۷:۴۳
مدیران رسانه ملی نشان دادند که حتی برای ساختن یک برنامه عبرت آموز هم نمی توانند قدرتمندانه عمل کنند .
چند میگیری گریه مخاطب را دم افطار در بیاوری؟



برنامه ماه عسل امسال با تمام حواشی عجیب و غریب خود در حال اتمام است و اینبار هم مدیران رسانه ملی نشان دادند که حتی برای ساختن یک برنامه عبرت آموز هم نمی توانند قدرتمندانه عمل کنند .

به گزارش حدیدنیوز به نقل از تهران پرس برنامه ماه عسل امسال با تمام حواشی عجیب و غریب خود در حال اتمام است و اینبار هم مدیران رسانه ملی نشان دادند که حتی برای ساختن یک برنامه عبرت آموز هم نمی توانند قدرتمندانه عمل کنند .

برنامه «ماه عسل» در حالی آخرین روزهایش را پشت سر می‌گذارد که هرچند به ظاهر‌ به هدف‌گذاری تولیدکنندگانش دست یافته و به قول معروف دیده شده، ولی بهای‌ این دیده شدن، به کارگیری همه‌ ابزارها و سوژه‌های ممکن برای گریاندن مخاطب بوده است؛ رخدادی که با رویکرد کلی صداوسیما همخوانی دارد.

تلاش این برنامه برای متفاوت بودن همواره مورد توجه مخاطبین تلویزیون بوده است اما گاهی فراتر رفتن ماه عسل از واقعیت یا شور شودن بیش از حد برخی معضلات یا تکراری شدن گرفتن اشک از مهمان برنامه باعث شد تا آخرین سری ماه عسل شبکه سه به کام بسیاری تلخ شود و دیگر آن رنگ و لعاب همیشگی را نداشته باشد . 



رها کردن ماه عسل امسال از نیمه راه توسط مخاطبان به دلیل دلزدگی شدید از روند تکراری آبغوره گیری از مهمان در این برنامه در شرایطی صورت گرفت که تناسب تولیدات رسانه ملی در ماه رمضان با فضای معنوی و عبادی این ماه از یک سو و همچنین سمت و سوی اجتماعی سریال های امسال ماه مبارک رمضان در رسانه ملی با جاشنی طنزپردازی از سوی دیگر تا کنون باانتقادات فراوانی روبرو شده است و در مراتبی آنقدر آش طنز و شادی در رمضان شور می شود که دل انسان را می زند و آنقدر بی نمکی برنامه قبل از افطار روی مخ مخاطب میرود که از نیمه راه برای بی حال نشدن قبل از افطار بر اثر گریه های قراوان سریع کانال تلویزیون را عوض می کند . 



برخوردی افراط گونه با برخی معضلات اجتماعی یا سعی در نشان دادن زمین خورده ها یا اسرار بیش از حد برای فضولی در زندگی اشخاص معروف و در منگنه قرار دادن خانواده های این افراد با سوال های پیچ در پیچ همگی عناصری بود که نه تنها ماه عسل را متفاوت نکرد بلکه به نوعی باعث خورد شدن عصاب مخاطب از روند بی ملاحظه برنامه می شد و روند چهار هفته اخیر این برنامه نشان داد که علی رغم ادعای تهیه کنندگان آن دیگر تاریخ مصرف اینگونه برنامه ها در رسانه ملی به این سبک تمام شده و مخاطب دیگر نمی تواند بعد از ساعت ها روزه داری درست در ساعات منتهی به اذان شاهد جنگ عصابی روح خراش باشد . 



تاکید مدیران رسانه ملی برای پخش این برنامه چند سوال جدی را در ذهن مخاطبان ایجاد می کند و آن هم این است که با توجه به سنگینی فضای برنامه برای ذهن مخاطب در ساعات پایانی روزه داری و تحلیل رفتن روح و جسم انسان در ساعات منتهی به افطار آیا باید این برنامه حتماً در ماه رمضان و آن هم در چنین ساعتی روی آنتن برود؟ آیا زمینه لازم فراهم نبود که چند سوژه معتدل‌تر نیز برای این برنامه در این سی شب تدارک می‌دیدند و فضا این‌گونه رقم نمی‌خورد؟ تا مخاطب می توانست در زمان مناسبتر و با روحیه شادب تر به سراغ این برنامه برود آیا فقط باید به وسیله داستان های ماورایی یا احساسی کردن ماجرا مخاطب خود را متوحل کنیم ؟!

البته در این نقد نباید از نکات مثبت این برنامه طی سال های گذشته غافل شد اما بی شک بی توجهی به روند اصلی داستان ماه عسل کم کم این برنامه را که کپی شده از چند برنامه جذاب شبکه سه با همین موضوعات در سال های پیش از این بود را مجبور به خدا حافظی با مخاطب خود خواهد کرد . http://hadidnews.com/vdchxwni.23nxzdftt2.html
نام شما
آدرس ايميل شما

مریم
خداییش بی انصافیه. خیلی بی انصافید. اشک ریختن از روی آگاهی که حتی برای یه لحظه آدمو به فکر فرو ببره صدتا می ارزه به خنده های لغو و بیهوده.
.
کاملا با حرفهای شما مخالفم. به شدت
محمد
گل گفتی داداش قربون دهنت.