كفشي با پاشنه بلند چندسانتي به پا داشت و از مانتو شلوارهاي تنگي كه اخيراً به سبك زنان خياباني رايج شده پوشيده بود اما در عين حال حجاب كاملي داشت ـ از قرار تنها قسمتي كه جلوي دوربين پيداست بايد پوشيده باشد!
وارد مصلي شديم تا به نمايشگاه قرآن برويم؛ در ميان آدمهاي مختلفي كه درصحن بيروني تجمع كرده بودند تا ساعت ۵ بشود و در ورودي نمايشگاه را بازكنند. در همين حال و هوا بوديم كه پوشش خانمي به همراه دو آقا توجهم را جلب كرد؛ آن خانم جوان تناقضي درنوع پوشش داشت كه ديگر سكوت را جايز ندانستم.
كفشي با پاشنه بلند چندسانتي به پا داشت و از مانتو شلوارهاي تنگي كه اخيراً به سبك زنان خياباني رايج شده پوشيده بود اما در عين حال حجاب كاملي داشت ـ از قرار تنها قسمتي كه جلوي دوربين پيداست بايد پوشيده باشد! ـ گفتم اين ديگر چه نوع حجابي در فضاي مصلاي نمايشگاه قرآن است؟! معلوم نيست هنجارشكني يا محجبه، نه اين تمام و نه آن تمام؟! گفت: من مجري برنامه شبكه سحرم و آقايي هم كنارش ايستاده بود خيلي موجه و حق به جانب گفت: خانم محترم! من تهيه كنندهام حجاب ايشان چه اشكالي دارد؟ اين لباس فرم و اداري شبكه براي خانمهاي مجري است! با تعجب پرسيدم يعني اين پوشش دوپاره لباس رسمي در رسانه ملي است؟! خيلي محكم جواب داد: بله.
خلاصه به حكم وظيفه هرچه شرط بلاغ بود گفتم و رفتم. از قضا همان روز يكي از شبكههايي كه براي تهيه گزارش و مصاحبه به بخش ما آمد و اجازه خواست، همان خانم و آقايان همراهش بودند (خودشان هم ازاين ديدار دوباره تعجب كرده بودند) به آنها گفتم با اين نوع پوشش ناجور اجازه تهيه برنامه نميدهيم كه ديدم خانم از كيفش چادري بيرون آورد و برسركرد وگفت براي اين مواقع چادر همراه داريم.
ناخودآگاه به ياد اين ضرب المثل معروفي افتادم كه هرچه بگندد نمكش ميزنند واي به روزي كه بگندد نمك. وقتي مجري زن درجمهوري اسلامي با چنين پوشش ناجوري در شبكه برون مرزي براي اجراي برنامههايش ظاهر ميشود انصافاً چه انتظاري از مردم عادي داريم وچگونه ميخواهيم فرهنگسازي منطقي براي حجاب و عفاف داشته باشيم؟!
حالا هرچقدر هم براي آنها ازحجاب و پوشش اسلامي حرف بزنيم وقتي عملاً خلاف آن را پياده ميكنيم چگونه ميخواهيم دختران و زنان جامعه را به حجاب راغب سازيم؟! يكي از مجريان خارجي محجبه درشبكه پرس. تي. وي هم به ما گفت: «من پوشش چادر دارم ولي به من ميگويند وقتي جلوي دوربين براي پخش خبر ميرويد چادرتان را برداريد و من ناچارم بدون چادر برنامه داشته باشم كه اصلاً تمايلي به آن ندارم.»
آنچه مسلم است خيلي ميخواهيم فرهنگسازي درخصوص نهادينه كردن فرهنگ حجاب و عفاف داشته باشيم اما حقيقتاً نميتوان تنها به حرف و سخنراني و همايش بسنده كرد بايد درعمل آن را نشان داد به ويژه افرادي كه تريبون رسانه در اختيار دارند بايد مراقب نوع پوشش و رفتارهاي خود باشند و به خصوص وقتي در فضاهايي كه برد بينالمللي دارد و افرادي ازكشورهاي خارجي ميآيند، تا مبادا تصوير ذهني نامناسبي برايشان تداعي شود.
چنانكه يكي ازمهمانان امريكايي كه اخيراً مسلمان شده است و خانمي با پوشش كاملي بود با تعجب ميگفت: «چرا چنين پوششهايي در ايران وجود دارد؟ براي ما مسلمانان غيرايراني كه در فضا و محيط غيراسلامي هستيم، ايران كشوري آرماني است و خيليها دوست دارند اينجا بيايند اما چرا عدهاي اين طور بدحجاب هستند و قدر موقعيتي را كه دارند نميدانند؟!»
حال تصور كنيد قرار بود تا همان خانم مجري با پوشش كاريكاتوري كه داشت يا همان لباس رسمي كار! براي شبكه برون مرزي سحر با او مصاحبه داشته باشد؛ انصافاً چه ذهنيتي براي او ايجاد ميشد؟! وقتي پرسنل سازمان دولتي صداوسيما كه خودشان در زيرنگاه مردم و ساير رسانهها هستند خود را موظف به رعايت حجاب مناسب ندانند به خصوص افرادي كه در حوزه بينالمللي و برون مرزي فعال هستند چگونه ميخواهيم بنا به توصيه امام خميني (ره) فرهنگ انقلاب اسلامي را به جهانيان صادر كنيم؟! /روزنامه جوان http://hadidnews.com/vdcgnu9x.ak9wz4prra.html