تاریخ انتشار :دوشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ ساعت ۱۵:۵۷
هوش سیاه وارد ابعاد امنیتی می شود

«هوش سیاه ۲» به ارتقای هوش مخاطب می اندیشد

در گفتگو با آرش قادری نویسنده این اثر به طور اجمالی از چگونگی شکل گیری داستان این سریال مطلع شدیم.
«هوش سیاه ۲» به ارتقای هوش مخاطب می اندیشد
در سری اول هوش سیاه علاوه بر روایت داستان اصلی با محوریت یک ابرتبهکار رایانه ای مجموعه ای از جرائم متداول سایبری نیز برای مخاطب تشریح می شد . اما در هوش سیاه ۲ قصه ابعاد امنیتی یافته است و تلاش های پلیس مبارزه با جرائم رایانه ای در به دام انداختن شبکه های جاسوسی و ناقض امنیت ملی به تصویر کشیده شده است .

در گفتگو با آرش قادری نویسنده فیلمنامه این اثر به طور اجمالی از چگونگی شکل گیری داستان این سریال مطلع شدیم.

آنچه که در تفاوت میان سری اول و دوم هوش سیاه مشهود است تخصصی تر شدن سری دوم آن است. به این معنا که هم پیشرفت های بسیار چشمگیری در بخش تکنولوژی پلیس فتا شاهد هستیم و هم فرآیند داستان و اصطلاحات تخصصی متن پیچیده تر شده است آیا مشاورین پلیس مبارزه با جرائم رایانه ای و همچنین کارشناسان خبره این حیطه شما را در نگارش متن همراهی می کردند؟

در پاسخ به بخش اول سوالتان باید بگویم خیر یعنی تقریبا پلیس فتا همکاری چندانی در شکل گیری داستان این سریال نداشت و در واقع من نمی دانم که آیا چنین فضای حرفه ای در این بخش از پلیس وجود دارد یا خیر به همین دلیل بیشتر آنچه که شما در سایت پلیس می بینید مبتنی بر تخیل است و اینکه ما فضا را آرمانی دیده ایم کما اینکه در سری اول این همکاری وجود داشت و ما در آن زمان دایره ۱۳ آگاهی تهران را در کار بازسازی کردیم ولی با این وجود در همان مقطع نیز آنچه که ما ترسیم کردیم پیشرفته تر از امکانات موجود در پلیس بود .

اما در پاسخ به بخش دوم باید بگویم بله یکی از مهندسین رایانه مشاوره هایی به من می داد که قطعا در شکل گیری داستان مورد استفاده قرار می گرفت اما عمده اصطلاحات تخصصی و فضاهای پیچیده ای که از آنها یاد می کنید حاصل دانش و علاقه مندی خودم است چون سالها در این زمینه مطالعه داشته ام.



آیا این نگرانی وجود نداشت که این اصطلاحات برای مخاطب عام گیج کننده باشد و نتواند ارتباط لازم را برقرار کند؟

ما همان ابتدا یک شاکله و هدفی را از کار برای خودمان ترسیم کردیم و آن اینکه کاری تولید نشود که به سطح سلیقه مخاطب عام نزدیک باشد بلکه اثری خلق شود که سلیقه و نگاه مخاطب را ارتقاء داده و به سطح سریال نزدیک کند. اما در عین حال نیز جذابیت های بصری و دراماتیک برای قصه طراحی شد که تماشاگر را بیشتر به ادامه داستان ترغیب کند. مسئله جالب توجه این است که حتی ادای این اصطلاحات برای بازیگران نیز کار دشواری بود و البته کاملا هم طبیعی است . در اینجا باید به نکته ای اشاره کنم و آن اینکه درام های معمایی –پلیسی در جهان به مدد حضور کارآگاه خصوصی به پیش می رود اما چون ما در ایران کاراگاه خصوصی نداریم اهرم اصلی ما پلیس است به همین دلیل وجوه دراماتیک پلیس داستان ما نیز برای مخاطب جذابیت های لازم را دارد.



در قسمت های مربوط به زندان به رغم جذابیت موجود به نظر می رسد داستانک های فرعی کم است و بهتر بود شخصیت هایی که در اطراف کامران بوریایی یا جمشید کاظمی هستند پر رنگ تر می شدند و یا قصه مجزایی برای هر یک تعریف می شد.

نگاه شما درست است اما مسئله این است که در داستان ما تنها یک سوم از کل قصه به فضای زندان اختصاص دارد و داستان اصلی از بعد از فرار کامران بوریایی از زندان آغاز می شود . تعریف کردن داستان مجزا برای کاراکترها نیازمند مقدمه و موخره مناسب و مفصل است که در یک برش امکان پذیر نیست به همین دلیل شخصیت ها به گونه ای طراحی شدند که تنها فراهم کننده شرایطی برای فرار کاراکتر اصلی باشند.و در عین حال مخاطب فرصت تمرکز بیشتری بر روی این شخصیت پیدا می کند.



در زمان آغاز تصویربرداری صحبت هایی مبنی بر مشابهت این سریال با فرار از زندان مطرح می شد در حال حاضر و با پخش چند قسمت از کار بازخوردهایی که در این زمینه به شما منتقل می شود چگونه است؟

ببینید زندانی یک جسم فیزیکی و زندان یک مکان فیزیکی است و در همه حال نیت زندانی فرار است کما اینکه رئیس زندان نیز در فصلی می گوید کار زندانی فرار و کار زندانبان نیز محافظت است به همین دلیل درتمام دنیا تمام آثاری که در خصوص زندانیان ساخته می شودند از این منظر مشابه یکدیگرند اما آنچه که این آثار را ازیکدیگر متمایز می کند چگونگی فرار است ما در هوش سیاه تبهکاری را ترسیم کردیم که به جرات می توان گفت نمونه اش را در کارهای اسبق نمایشی نداشته ایم . پلیسی را به تصویر کشیده ایم که به لحاظ ابزار تکنولوژیک فراتر از پلیس خودمان است .

زندانی ماورای تصور تعریف کرده ایم که اصولا وجود خارجی ندارد. زندان کتابخانه مجهزی دارد که در هیچ یک از زنداهای ما وجود ندارد در اصل نگاه مسعود آب پرور در این جهت بود که زندان فضایی برای محبوس شدن نیست بلکه برای بازپروری است و البته فرار کامران بوریایی نیز کاملا متفاوت است و تمامی این فاکتورها در عین حال به شدت ایرانی طراحی شد پس می توان به این نتیجه رسید که هوش سیاه شبیه هیچ سریال دیگری نیست.



به شخصیت رئیس زندان اشاره کردید نکته قابل توجه آن است که مشابه این کاراکتر را تا به حال نداشته ایم و در اجرا نیز خوب درآمده است.

بله بازیگر این نقش آقای اصغر آبگون صدابردار کار هستند که البته پیش از این نیز تجربه بازیگری داشته اند و و خوشبختانه شخصیتی که مد نظر من بود را بسیار عالی اجرا کرده اند تا جایی که تصور می کنم ارتباط خوبی نیز با مخاطب برقرار کرده است .



و نکته پایانی ..

نکته پایانی اینکه تاکید می کنم ما در شرایط اقتصادی موجود بزرگترین سریال را در حوزه جرائم سایبری تولید کردیم که بسیار کار دشواری بود و امیدوارم با حل مشکلات اقتصادی نسخه های بعدی این سریال حتی حرفه ای تر از نسخه موجود باشند.

منبع:‌ سایت اطلاع رسانی سیما فیلم http://hadidnews.com/vdcdxn0x.yt0fz6a22y.html
نام شما
آدرس ايميل شما