>>
با توجه به نزدیک شدن و شروع نسبی فعالیتهای نامزدهای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و با توجه به تکثر نامزدهای احتمالی در طیف اصولگرا، عملا موضوع رسیدن به وحدت و اجماع به عنوان اصلیترین موضوع در این طیف تبدیل شده است و در کنار این مسئله، ورود بعضی از اشخاص سبب بهم خوردن مناسبات و رفتارهای طیفهای مختلف اصولگرایی میشود. این نوشتار بنا دارد به آرایش گروه های سیاسی داخلی نسبت به حضور سه چهره اصولگرا - که هنوز ورود یا کناره گیری آنها در انتخابات ریاست جمهوری آتی مبهم است - نگاهی تحلیلی بیاندازد.
پیشینه بحث
از سال ۸۳، شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب اسلامي - متشكل از دو بخش اصلي احزاب و اقشار اجتماعی- همچون انتخابات شوراهاي دوم و مجلس هفتم، متولي تدارك انتخابات رياست جمهوري نهم بود تا از ميان ۶ چهره مطرح آن روزهاي اصولگرايان (ولايتي، لاريجاني، حدادعادل، احمدي نژاد، توكلي و رضايي) يكي را برگزيند. حدادعادل به جهت مسووليت رياست مجلس هفتم و ولايتي به جهت قطعيت يافتن كانديداتوري هاشمي رفسنجاني عذرخواهي كرده و كنار كشيدند. در زمستان ۱۳۸۳، بخشی از فعالین در شورای هماهنگی که اکثریت نمایندگان احزاب اين شورا - عمدتا گروههاي حاضر در جبهه پيروان خط امام و رهبري- بر نامزدی نهايي لاريجاني تاكيد و آن را در بهمن ماه اعلام نمودند.
از طرف ديگر بخش اقشار شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب كه نماينده بدنه اجتماعي جديد اصولگرايان يا همان آبادگران (اصولگرایان تحولخواه) بودند، اعلام زود هنگام نامزد نهايي را منتهي به شكست قطعي ميدانستند و در نتيجه اين دو بخش در اسفند ماه از هم جدا شدند و چهار نامزد دیگر ( احمدي نژاد، قاليباف، رضايي و توكلي) مورد توجه بخش اقشار شورای هماهنگی قرار گرفتند که در نتیجه قرار شد چهار نامزد بعد از اقدامات و فعالیتهای خود و بر اساس تعهد به میثاقنامه، سه نامزد دیگر به نفع نامزدی که از مقبولیت بیشتری برخوردار است کنار بروند که بعد از مشخص شدن نامزد مورد تأیید بخش اقشار، دو نامزد دیگر به غیر از توکلی خلاف تعهد عمل کردند و در نتیجه بعد از تمام همه حواشی ریاست جمهوری نهم، احمدینژاد به عنوان رئیس دولت نهم برگزیده شد.
انتخابات دهم ریاست جمهوری و کاندیدای واحد
در دور دهم ریاست جمهوری، با توجه به شرایط اصولگرایان و همچنین سازماندهی همه جانبه طیف اطلاحطلب مقابل اصولگرایان، نامزد اصولگرایان بنابر مصلحت، احمدینژاد معرفی شد و تمامی گروههای اصولگرا از ایشان حمایت کردند.
حال بعد از نزدیک شدن به اتمام دور دوم ریاست جمهوری احمدینژاد و شروع تقریبی فعالیتهای انتخاباتی و تلاش تمامی طیفهای سیاسی برای برنامهریزی درباره انتخابات دور یازدهم ریاست جمهوری، طیف اصولگرا نیز با ابهاماتی روبرو شده است که اگر حساب شده عمل نکند، به نظر میرسد تهدیدی جدی برای آنها محسوب میشود.
انتخابات ۹۲؛ ظرفیت بالای اصولگرایان و تکثر بحران آفرین
تکثر فعلی نامزدها و چهرههای انتخاباتی از درون طیف اصولگرا بر اساس شواهد و قرائن و همچنین بر اساس نقل قولهای درست و حتی غلط، نشان از تکثر قابل توجهی در گفتمان اصولگرایی است که بنابر رفتار منطقی و همچنین مصلحت، میبایست از این تکثر به وحدت و اجماع برسند.
آنچه در این نوشتار مد نظر است، بررسی رفتارهای احتمالی و حمایت طیفهای مهم اصولگرا بر اساس شرکت یا عدم شرکت سه نفر از چهرههای اصولگرایی است در حال حاضر و بر اساس شواهد ورود و یا عدم ورود آنها با ابهام و تردید روبرو است. البته سایر کاندیداهای نزدیک به جریان اصولگرایی نظیر محسن رضایی و قالیباف نیز وجود دارندکه با توجه به احتمال فراوان حضور آنها در انتخابات یازدهم در اینجا بدان پرداخته نمی شود.در این فرصت کوتاه ۳ نفر که احتمال کاندیداتوری آنها وجود دارد مورد بررسی قرار می کیرد.
لاریجانی: برنامهای برای حضور ندارم
يكي از چهرههایی که با ورود خود به عرصه انتخابات سبب برهم زدن احتمالات در اجماع اصولگریان میشود، علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی است، البته بنابر اخبار منتشر شده، ایشان در مصاحبه خود با خبرنگاران اعلام کرده است که برنامهای برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری ندارد و حال آنکه عبارت فوق در ادبیات سیاسی دلیل کافی مبنی بر عدم ورود در عرصه انتخابات محسوب نمیشود، حال با فرض احتمال مثبت ورود ایشان به عرصه انتخابات، بنابر شواهدی که از انتخابات دوره فعلی و گذشته مجلس شورای اسلامی وجود دارد، طیف سنتی اصولگرایان همچون جامعتین و مؤتلفه و جامعه اسلامی مهندسین از ایشان حمایت خواهند کرد و دیگر اصولگرایان همچون تحولخواهان و پایداری به دیگر نامزدها همچون غلامعلی حدادعادل میاندیشند.
البته با توجه به تلاش ايشان در بدست آوردن رياست مجلس، به نظر ميرسد احتمال ورود لاريجاني به عرصه انتخابات يازدهمين دوره رياست جمهوري نسبت به ديگر نامزدهاي احتمالي كمتر باشد.
ولایتی؛ نامزد دولت وحدت ملی
از دیگر چهرههای مؤثر در بهم زدن احتمالات اجماع در طیف اصولگرایی، علیاکبر ولایتی است که میتواند سبب تغییرات قابل توجهی در رفتار اصولگرایان شود.
دکتر ولایتی از منظر رفتارها و علایق سیاسی به گونهای است که با حضور خود در عرصه انتخابات آتی ریاست جمهوری، نه تنها سبب بهم زدن احتمالات در جبهه اصولگرایی میشود بلکه در رفتارهای جبهه اصلاحات نیز تغییراتی را ایجاد میکند و حتی بر اساس نقل قولهای مختلف، ورود ولایتی تنها برای ایجاد وحدت میان اصولگرایان و عناصر قابل توجه و درون نظام اصلاحطلبان است و از وی به عنوان نامزد وحدت ملی نام میبرند.
فارغ از هرگونه اظهارنظری، با ورود ایشان به عرصه انتخابات، احتمال آن میرود که قسمتی از بدنه طیف سنتی همچون جامعه روحانیت مبارز و - شاید - حزب مؤتلفه از وی حمایت کنند، لکن طیف تحولخواه و جبهه پایداری (آنهم با تردید بسیار روبرو است) با وجود غلامعلی حدادعادل، از ورود ولایتی به عرصه انتخابات حمایت نکنند و عملا انتساب واژه کاندیدای وحدت ملي به ولايتي دچار خدشه ميشود.
جلیلی؛ نامزد تحولخواهان
یکی از گزینههای احتمالی که با ورود به عرصه انتخابات سبب بهم خوردن قاعده بازی در گفتمان اصولگرایی میشود، سعید جلیلی است که ورود یا عدم ورودش تا به حال به صورت رسمی تکذیب یا تأیید نشده است.
به نظر میرسد با ورود وی به عرصه انتخابات ریاست جمهوری، احتمالا طیفی از اصولگرایان اعم از تحولخواه همچون جمعیت رهپویان، ایثارگران و طیف پایداری را با خود همراه سازد و بخشی از بدنه مردمی گفتمان اصولگرایی نیز به وی رغبت داشته باشند.
به نظر ميرسد اگر دبیر شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران از ورود به عرصه انتخابات صرفه نظر کند، غلامعلی حدادعادل از حمایت اصولگرایان تحولخواه و جبهه پایداری برخوردار است و حمایت دیگر طیفها همچون جامعتین و سنتیها بستگی به دیگر نامزدها دارد.
در اين بين، حمايت جبهه پايداري نيز منوط به اين مسئله است كه آيا جبهه پايداري به دنبال اجماع با اصولگرايان است يادر پی آن است که راه انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي را جدا از سایر اصولگرايان ادامه دهد!ویا طبق گفته بزرگواری از اعضای جبهه پایداری کاندیدای مشترک با دولت معرفی کنند.
از سوی دیگر، نيم نگاهي به رفتار جبهه پايداري در نهمين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي و نقل قولهاي مختلف مبني بر نامزد مورد حمايت جبهه پايداري، شايد اين جبهه نيز نامزدي به غير از گزينههاي فوق را براي شركت در انتخابات معرفي كند لكن با توجه به گزينههاي احتمالي و ذكر شده، به نظر ميرسد تغييرات چنداني در معادلات انتخاباتي بوجود نيايد.