مردم، کاندیدا را به واسطه جاذبه گفتمان میپذیرند و حمایت مردم از کاندیداها بر اساس برنامههای آنهاست...
مردم، کاندیدا را به واسطه جاذبه گفتمان میپذیرند و حمایت مردم از کاندیداها بر اساس برنامههای آنهاست نه تفاوتهای ظاهری، آن هم با روبانهای رنگی بر سر و دست.
به گزارش حدیدنیوز، نزدیک شدن به روز حماسه آفرینی ملت بزرگ ایران،شور و اشتیاق و نشاط سیاسی در جامعه روز به روز پر رنگ تر می شود.پیش بینی ها از شکل گیری یک حماسه بزرگ سیاسی با حضور اکثریت قاطع مردم در پای صندوق های رای حکایت دارد.با توجه به نام نویسی کاندیدا های متعدد از طیف ها و جناح های مختلف سیاسی کشور احتمال برگزاری یک انتخابات پر شکوه و حماسی دور از انتظار نیست.همه باید در هر مسئولیتی که هستند تلاش خود را برای برگزاری هر چه بهتر این انتخابات به کار ببندند و به آن به دیده یک تکلیف شرعی بنگرند.
در این میان خود کاندیداها باید در صف اول التزام به قانون و مقررات کشور در امر برگزاری انتخابات باشند چرا که همین افراد می خواهند مجری قانون در کشور باشند.لذا می بایست در وهله اول خود ملتزم به قانون باشند و در ایام منتهی به برگزاری انتخابات از بروز رفتار های شبهه ناک و خلاف قانون خودداری کنند.همه کاندیداها موظف هستند در ایام تبلیغات انتخابات پا را از حدود قانونی تعیین شده فراتر نگذارند و با احترام به قانون یک انتخابات قانونمدار را به نمایش بگذارند.یکی از مواردی که این روز ها پیرامون آن بحث می شود استفاده کاندیداها و ستاد های انتخاباتی آنان از رنگ های خاص است.در این باره این سئوال مطرح می شود که موضع قانون در خصوص به کارگیری رنگ چیست؟
به نظر می رسد قانون در این زمینه سکوت کرده است و موضعی ندارد. عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان در خصوص انتخاب رنگ از سوی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری گفته قانون نسبت به این مسئله ساکت است و خلاء قانونی در این زمینه وجود دارد.
شاید علت این سکوت این باشد که استفاده از رنگ در تبلیغات انتخاباتی از سال ۸۸ در کشور باب شد و تا آن زمان نمودی در فضای انتخاباتی کشور نداشت.در انتخابات سال ۸۸ یک کاندیدای ریاست جمهوری رنگ سبز را برای خود برگزید و این رنگ به عنوان نماد آن کاندیدا به جامعه معرفی شد و بعد در جریان اغتشاشات و فتنه مورد سوء استفاده قرار گرفت.از آن زمان تا کنون که دوباره بحث انتخابات رونق گرفته و بحث رنگ برای کاندیداها مطرح شده قانونگذار در قبال آن موضعی نگرفته است.
با توجه به اینکه در انقلاب های مخملی اروپای شرقی از یک رنگ خاص برای سازماندهی مخالفان علیه حکومت استفاده شد و همچنین در انتخابات و فتنه سال ۸۸ همان سناریو در کشور ما به اجرا درآمد باید به این موضوع به دیده تردید نگریست.همین تجربیات تلخ و ناگوار استفاده از رنگ های خاص در اغتشاشات اجتماعی باعث می شود که استفاده از رنگ در تبلیغات سیاسی کاندیداها شبهه ناک تلقی شود و باید نسبت به آن حساس بود.
اگر انتخاب رنگ مسبوق به سابقه نبود، تداعی جریان فتنه نمیشد اما این کار سابقه دارد و در کودتاهای مخملی صورت گرفته و جریان فتنه نیز در ایران رنگ سبز را انتخاب کرد و منتج به فتنهای بزرگ شد.رهبری معظم از فتنه ۸۸ به عنوان عمل زشتی یاد میکنند که خسارات زیادی را به نظام وارد کرده است؛ انتخاب رنگ که در سال ۸۸ برگرفته از کودتاهای مخملی بود توسط جریان سبز استفاده شد و این جریان تمام مقدسات را از عاشورا گرفته تا آرمان قدس زیر پا گذاشت.
کسانی که در این انتخابات برای خود رنگ انتخاب کردهاند از همان جریان الگو می گیرند که کار غلطی است چرا که انتخاب رنگ از سوی کاندیداها میراث جریان فتنه است.اگر افرادی که برای خود رنگ انتخاب کردهاند چنانچه نظری هم نداشته باشند اما جامعه برداشت میکند که امری برگرفته از فتنه در حال وقوع است.
تجربه استفاده از نمادهای رنگین در کشور تجربه خوبی نبوده است.ریشه استفاده از رنگ قابل اتکا نیست.شاید اولین باری که از نمادهای رنگین استفاده شد در جریانهای انقلابهای مخملین بود و گروههای مختلف شروع به استفاده از رنگهای خاصی کردند.
در ایران نیز در انتخابات ۱۳۸۸ از نمادهای رنگین استفاده شد که آثار خوبی را به همراه نداشت.از نظر قانونی هماکنون منعی برای استفاده از نمادهای رنگین در انتخابات پیشبینی نشده است.خود نامزدهای انتخاباتی باید برآورد کنند و نسبت به آثار استفاده از رنگ به تحلیل درستی دست یابند و برای تبلیغات در انتخابات به جای رنگ از ابزارهای دیگری استفاده کنند.
تجربه ثابت کرده است که تحقق انقلاب رنگی در ایران امری محال است و دشمنان انقلاب از این مسیر به موفقیت دست پیدا نخواهند کرد.
انتخاب رنگ و برپایی انقلابهای رنگین در انتخابات نسخهای کاملاً سطحی و بدلی برای نظام سیاسی کشور است که در هیچ دورهای نمیتواند موفق باشد.کشورهای غربی و بیگانه هرچه تلاش کنند و برنامههایی را طراحی کنند برای اینکه با بازیگردانی، صحنهآرایی و ابزار قراردادن عدهای مردم را از فضای شور و حماسی خارج و در نهایت تبدیل به مهرهای برای اهداف خود کنند،موفق نخواهند شد.
مدلهایی مانند انقلابهای رنگین که در کشورهای شرق اروپا جواب داده است به هیچ عنوان نسخه قابل اجرایی در کشور ما نخواهد بود، چراکه مردم کشور هوشیار و بیدار هستند و میتوانند دستهای پنهان را تشخیص دهند. ضمن آنکه مقام معظم رهبری روشنگرایانه موضوعات را تبیین میکنند و بصیرت مردم را افزایش میدهند.به دلیل هدایت مدبرانه مقام معظم رهبری و هوشیاری ملت شریف ایران هیچ زمانی استفاده از رنگ و انقلابهای رنگین در کشور به بار نخواهد نشست.
استفاده از رنگ خاص به عنوان نماد در تبلیغات انتخاباتی برخاسته از فرهنگ سیاسی بومی ما نیست بلکه امری وارداتی و مختص دموکراسی های غربی است. حبیب الله عسکراولادی در این باره معتقد است:"انتخابات سال ۸۸ نشان داد رنگآمیزی یک یا چند نامزد چه خساراتی برای «امنیت ملی» و «اقتدار ملی» دارد ما باید از میان رقابتهای آزاد، قانونی و سالم تصویری از یک نظام با ثبات و پرقدرت را در منظر جهانیان به نمایش بگذاریم. رنگآمیزی کردن رقابتها یک تئوری و نظریه داخلی نیست. این نظریه از اتاقهای جنگ نرم دشمنان نظام علیه ملت ایران سر در میآورد و معنا و مفهوم آن آشتیناپذیری اضلاع رقابت است".
از آنجا که نظام جمهوری اسلامی مفتخر به مردم سالاری دینی است و بنیانگذار یک نظام سیاسی دینی و نوین در جهان است نمی تواند این گونه مدل های انتخاباتی غربی را در دل خود هزم کند.بازی با رنگ ها در نظام مردم سالاری دینی جایگاهی ندارد و مردم هم از کاندیداهای ریاست جمهوری رنگ نمی خواهند بلکه از آنان برنامه و ارائه طریق برای حل مشکلات کشور می خواهند.انتخاب رنگ دردی را از دردهای جامعه ما دوا نمی کند بلکه به تفرقه و هرج و مرج و توجه اذهان به ظواهر کار منجر می شود و این برای کشور مضر است.
نماد هر فرد و کاندیدایی خودش است و پیامهای افراد میتواند بهترین نماد باشد چرا که مردم به کاندیدا و برنامههای آن رأی میدهند.استفاده از نمادهای رنگین بوی کهنگی میدهد.از این رو بهترین اقدام تبلیغاتی ارائه برنامهها از سوی کاندیداهای ریاست جمهوری است.
کاندیداها باید در این میان به هواداران خود اعلام کنند که نیازمند انتخاب رنگ نیستند در صورتی که کاندیداها نخواهند کسی نمیتواند برای آنها رنگی را انتخاب و جعل رنگ کند.بی تردید استفاده از رنگ منشاء کدورتها و اختلافات میشود چراکه لزومی ندارد در سطح جامعه شهروندان از انتخاب و سلایق یکدیگر به واسطه استفاده از رنگ بخصوصی مطلع شوند.
غوغاسالاری و تشنجآفرینی مختص افرادی است که حرف مردم پسند ندارند.برخی سعی میکنند تا جو جامعه را متشنج و از این روش به حرفهای غیرواقعی خود شکل واقعی ببخشند و شدت این جنجالآفرینی به اندازهای پیش میرود تا قدرت تشخیص بین حقیقت و غیرحقیقت در میان مردم کاملا از بین برود.اینگونه رفتار، شیوهای است که احزاب غربی از آن استفاده میکنند و با ایجاد جو شانتاژ و دادن شعارهایی که اصلا قابل تحقق نیست، تنها برای عوامفریبی سعی میکنند که مردم را به سمت خود جلب کنند.
به کارگیری این شیوهها توسط هر فرد، جریان و گروه از دیدگاه دینی محکوم است و جامعه باید با طرد این مسائل، این افراد را از عرصه سیاست داخلی منزوی کند.
بر کاندیداها لازم است تا گفتمان خود را به طور شفاف برای مردم بیان کنند و برنامه های خود را برای اداره کشور اعلام نمایند و از غوغا سالاری و هیاهو بپرهیزند و اجازه ندهند در یک فضای آرام انتخاب خود را انجام دهند.تعیین این تیپ نمادها برای هواداران برگرفته از فعالیت احزاب سیاسی در غرب است و برخی بازیچههای سیاسی برای جلب مشارکت جوانان، اقشار سطحی و عادی از آن استفاده میکنند.این در حالی است که ما دارای فرهنگی دینی و منطقی انقلاب اسلامی هستیم و تمایز کاندیدا بر اساس گفتمان آنها تعیین میشود نه رنگ انتخاباتی، چراکه رنگ یک نماد کاملا بچهگانه و سخیف است و تعیینکننده هیچ چیز دیگری نیست.
رئیس جمهور آینده باید برنامه متقنی برای حل مشکلات جامعه داشته باشد.مردم کاندیدا را به واسطه جاذبه گفتمان میپذیرند و نشاط حمایت از آنها در ارتباط با رنگ، برنامه سیاسی آنهاست و آن برنامه است که در میان مردم تحرک ایجاد میکند نه تفاوتهای ظاهری، آن هم با روبانهای رنگی بر سر و دست.انتخاب رنگ نه تنها یک رفتار کودکانه، سخیف و فاقد ارزش است بلکه یک تقلید شکلی کاملا غیر موجه برای احزاب سیاسی در جامعه دینی محسوب میشود. http://hadidnews.com/vdccxiqi.2bqxo8laa2.html