حذف خاتمی و همگرایی روی هاشمی میتواند پیشدرآمد مناسبی برای پیدایش موج بلند هاشمی باشد.
مدیرمسئول این روزنامه ، با اشاره به تکثر اصولگرایان و وحدت اصلاح طلبان ، چنین نتیجه گرفته که اصلاح طلبان به رهبری خاتمی یا هاشمی ، پیروز همزمان انتخابات ریاست جمهوری و شوراها خواهند بود.
به گزارش حدیدنیوز، روزنامه وابسته به تامین اجتماعی، تقوی فرد در این تحلیل با عنوان "موج بلند هاشمی پشت سر خاتمی" که تیتر نخست خورشید هم شده ، نوشته است:
تا ثبتنام کاندیداهای ریاست جمهوری چند روز بیشتر باقی نمانده است و از امروز شمارش معکوس برای ثبتنامها آغاز میشود.
برآوردهای اولیه نشان میدهد که تعداد نامزدهای اصولگرا برای این دوره از انتخابات ریاستجمهوری اکثریت را تشکیل میدهند و به نظر میرسد اصلاحطلبان با همگرایی بیشتری پا به میدان رقابت بگذارند.
هنوز سیدمحمد خاتمی تصمیم نهایی خود را برای حضور در عرصه انتخابات ریاستجمهوری اعلام نکرده، گمانهزنیها برای حضور یا عدم حضور وی براساس شنیدهها صورت میگیرد. فرزند هاشمیرفسنجانی هم گفته است پدرش قصدی برای آمدن ندارد ولی خیز سیاسی هاشمی اشارههای دیگری دارد.
تعداد بالای کاندیداهای اصولگرا نشان میدهد که آرای اصولگرایان در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری مشتق خواهد شد. ازسوی دیگر نشانههای وحدت در اصلاحطلبان که با تعداد کمتری پا به عرصه رقابت گذاشته یا حداقل تاکنون اعلام کاندیداتوری کردهاند به چشم میخورد. هرچند که حسن روحانی، محمدرضا عارف، اکبر اعلمی و مصطفی کواکبیان از طیف اصلاحطلبان برای انتخابات اعلام حضور کردهاند و حتی رئیس ستاد انتخاباتی خود را نیز معرفی نمودهاند، ولی هرگز نباید از نظر دور داشت که حضور سیدمحمد خاتمی در این دوره از رقابتها به سادگی آنها را به یک اجماع کلی خواهد رساند. در این صورت آرای اصلاحطلبان بهصورت متمرکز بهنام خاتمی در صندوقها ریخته خواهد شد.
از طرفی ناراحتی جریان حامیان احمدینژاد که از سوی اصولگرایان به انحراف متهم شدهاند، اقبال عمومی روی هر یک از کاندیداهای اصولگرا را منتفی کرده است. چه بسا در صورت پافشاری اصولگرایان بر تداوم اتهامات علیه حامیان احمدینژاد، این گروه که میتوان آنها را اصولگرای اصلاحطلب دانست، بهطور کلی از طیف اصولگرا دل کنده و در یک پیمان نانوشته و سازماندهی نشده به سیدمحمد خاتمی نزدیک شوند. این فرضیه با مروری بر نقطه نظرات اصلاحطلبانه اسفندیار رحیم مشایی، قوت گرفت.
این در حالی است که برخی، شعارهای اصلاحطلبانه اسفندیار رحیم مشایی به عنوان نسخه بدل آنچه سیدمحمد خاتمی ارائه میکند، مطرح میکنند. این گروه معتقدند حتی درصورت تأیید صلاحیت و حضور رحیم مشایی در انتخابات، رأیدهندگان طرفدار اصلاحات باز هم مردی با نگین فیروزهای و عبای شکلاتی را برخواهند گزید. از دیدگاه آنان هرچند تندرویهای برخی جریانات اصلاحطلب ازجمله جبهه مشارکت و دعواهای سیاسی دوران اصلاحات مردم را دچار یک واخوردگی سیاسی از این طیف نموده است، ولی نباید از نظر دور داشت که مردم پیش از این نیز امکان جبران اشتباهات سیاسی را به سیاستمداران ایرانی دادهاند. نمونه بارز آن رأی بالای مردم تهران به علیاکبر هاشمی رفسنجانی در انتخابات خبرگان رهبری بعد از رویگردانی آنها از وی در انتخابات مجلس ششم بود.
برآوردها نشان میدهد که مردم منتظر شنیدن حرفهای تازهای از خاتمی هستند و اگر او قول دهد که جامعه را وارد فضای درگیریهای سیاسی نکند و در انتخاب همکارانش رویکرد مردمیتری داشته باشد، این ظرفیت در جامعه وجود دارد تا او را در همان مرحله نخست بر صندلی ریاست جمهوری بنشاند.
**اگر خاتمی نیاید
بعید است سیدمحمد خاتمی در بررسیهای شورای نگهبان رد صلاحیت شود ولی در صورت پیدایش این پدیده سیاسی، میدان برای علیاکبر هاشمیرفسنجانی بازخواهد شد تا شخصا هدایت فضای انتخاباتی این طیف اصلاحطلبان را برعهده گرفته و با استفاده از همه ظرفیتهای پیدا و پنهان خود، موج بلندی را به راه بیندازد. چه بسا این موج تا یک مرحلهای کردن انتخابات یازدهم ریاستجمهوری نیز پیش برود.
برخی از ناظران سیاسی و کارشناسان بر این باورند که هاشمی بهدلیل آسیبهای حیثیتی که بهواسطه رفتارهای فرزندانش یا حتی بعضی موضعگیریهای وی در جریان برگزاری انتخابات ۸۸ و پس از آن بر وی وارد شده است، هرگز نخواهد توانست رکورد مناسبی را در جذب آرای مردم بزند، اما نباید از نظر دور داشت که حذف سیدمحمد خاتمی و همگرایی اصلاحطلبان روی هاشمی، آن هم در شرایطی که وی بنیانهای مستحکمی را نیز در اردوگاه اصولگرایان دارد، میتواند پیشدرآمد مناسبی برای پیدایش موج بلند هاشمی باشد. این درحالی است که سیاستمدار کارکشته، طی ماههای گذشته فرزندانش را به محاکم قضایی سپرده و با زندانی شدن آنها، تلاش کرده خود را مستقل از عملکرد فرزندانش در عرصه سیاسی نشان دهد.
به هر ترتیب کنشهای بیواکنش اصولگرایان نشان میدهد که اصلاحطلبان میخواهند با مهره سفید بازی کنند تا بدینترتیب با چرخاندن صفحه شطرنج و یک کنش قوی و حسابشده، اصولگرایان را در موضع واکنش قرار دهند. بیشک بازی واکنشی اصولگرایان میتواند برای آنها آنقدر بازخوردهای غیرمترقبه داشته باشد که مردم خاطره پیروزی قاطع نامزد اصلاحطلبان در برابر نامزد اصولگرایان در سال ۱۳۷۶ را زنده کنند. شاید اصلاحطلبان این بار با شعار ۲خرداد+۲۲، پا به میدان رقابتهای انتخاباتی بگذارند و درصورت داشتن یک سازماندهی مشخص بتوانند قوه مجریه و شوراهای اسلامی شهر و روستا را همزمان به تسخیر خود درآورند. باید دید در اتاق فکر اصلاحطلبان چه میگذرد، ولی تردیدی نیست که بازی جدی این جریان با حضور مردان سیاسیاش میتواند به راحتی توپ را از زیر پای تکثرگرایان اصولگرا که اکثریت مجلس نهم را نیز تشکیل داده اند، دربیاورد.
در پایان نباید از نظر دور داشت که حملههای کلامی و رفتاری به نزدیکان احمدینژاد بهخصوص اسفندیار رحیممشایی، حتی امکان همگرایی روی وی را نیز در میان اصولگرایان از بین برده است و بعید به نظر میرسد اصولگرایان که حامیان احمدینژاد را به انحراف متهم کردهاند، بتوانند در دقیقه ۹۰ توپ را به احمدینژاد و یارانش بسپارند تا نتیجه بازی را غیر از روالی که پیش خواهد آمد، تغییر دهد. پس دور از انتظار نیست که احمدینژاد بهعنوان رئیسجمهور، فقط برگزارکننده انتخابات سالم در کشور باشد و بیهیچ تعلقی، قوه مجریه را از همان دستی که تحویل گرفته است، به همان دست تحویل دهد و یکبار دیگر سیدمحمد خاتمی بر مسند ریاستجمهوری اسلامی ایران بنشیند. بدینسان پس از یک دوره ۸ ساله که دولت در دست اصولگرایان بوده است، یکبار دیگر اصلاحطلبان زمام امور را در دست خواهند گرفت و حرکت پاندولی اصلاحطلبان- اصولگرایان با همان ریتم سابق سیاسی در کشور ادامه خواهد یافت. http://hadidnews.com/vdceop8z.jh8o7i9bbj.html