کلاه قرمزی که امسال بیست و یک ساله شد بدون اغراق تنها برنامه کودک تلویزیونی است که نه تنها دچار رکود نشد بلکه سال به سال بر محبوبیت و هوادارانش افزوده شد.
برنامه ای که با حفظ جذابیت و آموزندگی خویش بر تعداد اعضای خانواده خویش نیز، سال به سال افزوده است. کلاه قرمزی، پسرخاله، پسرعمهزا، فامیل دور، گیگیلی، جیگر، ببعی، آقوی همساده، گاوی، مرغی و آقای مجری. شادی حاکم بر فضای برنامه نه تنها کودکان را به خنده و نشاط میآورد بلکه بزرگترها را نیز به شادی میکشد و این نشاط را مقایسه کنید با بعضی برنامههای به اصطلاح طنز! اما سخیف سیما که علاوه بر کسالت، وقت مخاطب را نیز هدر میدهند. و همینطور مقایسه کنید با برنامه کودکهای سالهای اخیر تلویزیون که خاله محور و عمو محور شده اند؛ و خالی از خلاقیت و پیام تربیتی و بچهها اگر به تماشای آنها بنشینند صرفا برای خالی نبودن عرصه است و از سر آن است که برنامه جذاب دیگری برای تماشا برای گروه سنی کودک وجود ندارد. البته در این میان باید حساب عمو قناد و عمو پورنگ را جدا کرد.
کلاه قرمزی پسر بچه دوست داشتنی، شیرین زبان و پرشیطنتی است که نه در فضایی فانتزی و غیر واقعی میزید و نه کارهای باورنکردنی و خارق العاده انجام میدهد. کلاه قرمزی و دوستانش نماینده بچههای ایرانی هستند با همان سادگی و صمیمیت اصیل. پسرخاله نمونه بارز روحیه همدلی و نوعدوستی ایرانی ست که در همه دنیا این خصلت معرف ایرانیان است. کلاه قرمزی از معدود برنامههایی ست که خانوادههای ایرانی میتوانند بدون دغدغه بدآموزیهای سایر برنامهها به واسطه آن فرزندانشان راساعتها به تلویزیون بسپارند اتفاقی که به ندرت رخ میدهد.
سر و کله کلاه قرمزی از کجا به تلویزیون پیدا شد؟ ایرج طهماسب (آقای مجری) و حمید جبلی، خالقان کلاه قرمزی و پسرخاله فعالیت خود را از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شروع کردند و بعد از آنکه مرضیه برومند (خالق زیزیگولو) مدرسه موشها را در دهه ۶۰ ساخت؛ این دو نفر به جای "دم باریک" و "کپل" صحبت کردند و اینگونه پایشان به برنامه های عروسکی باز شد.
بعد از این مجموعه، طهماسب مجموعهی عروسکی "آسمون و ریسمون" را کار کرد که در زمان خود عروسکهای محبوبی بودند. سال ۷۰ جبلی و طهماسب، مجموعهی «صندوق پست» را ساختند. در این مجموعه هر روز آقای مجری، نامههایی را که بچهها برایش فرستاده بودند میخواند و با حضور یک عروسک تازه با صدای حمید جبلی، یک شغل را به بچهها معرفی میکرد. اما بهخاطر تعداد زیاد شخصیتهای عروسکی و کمبود بودجه، شبکه به آنها اجازه داده بود از عروسکهای قدیمی آرشیو صدا و سیما استفاده کنند. شاید کسی باور نمیکرد که میشود عروسکها را گریم کرد، اما میشود!
مرضیه محبوب، مادر بسیاری از عروسکهای دوستداشتنی ما، آن زمان عروسکها را از آرشیو بیرون میآورد، چیزهایی به صورتشان اضافه میکرد و قیافهی آنها را تغییر میداد. در میان آن عروسکها یک مورچه و یک لاکپشت هم بودند.
شاید باورکردنی نباشد که اولین عروسکهای کلاه قرمزی و پسرخاله، در واقع انسان نبودند! کلاه قرمزی یک مورچه بود که خانم محبوب شاخکهایش را برداشته و از آن یک پسر بچه درآورد و پسرخاله هم یک لاکپشت!
اما اصلاً کلاه قرمزی چرا در برنامهی صندوق پست حاضر شد؟ قرار بود کلاهقرمزی بهعنوان یک شاگرد کفاش که درست کلمهها را بیان نمیکند، یک روز در برنامهی صندوق پست حاضر شود. اما آنقدر حضورش جذاب از آب در آمد که میخش را کوبید و در برنامه ماند! شاید هرگز جبلی و طهماسب فکرش را هم نمیکردند که کلاهقرمزی ۲۰ سال بعد از آن روز، هنوز محبوبترین عروسک این سرزمین باشد!
کلاه قرمزی محبوبتر است یا مرد عنکبوتی؟! برنامههای کودک را که مرور میکنم دلم میگیرد، مدام بچههای امروز را با بچههای نسل خودم مقایسه میکنم و دلم میسوزد برای بچههایی که بیست سال بعد خاطرات کودکیشان دیجیمون(Dijimon) است، یا پر است از بتمن و مرد عنکبوتی و...
خدا خیر دهد به طهماسب و جبلی که کلاه قرمزی را چند سالی ست به خانهها آوردند تا هنوز هم که هنوز است وقتی خبری از کلاه قرمزی بر خروجی سایتها و خبرگزاریها میرود پربیننده ترین اخبار باشد چه برسد به اینکه ساعت۲۱ از شبکه۲ مهمان ما بشود! محبوبیت کلاه قرمزی بعد از دو دهه نشان داده که ذائقه فرزندان این مرز و بوم را هیچ کس و هیچ چیز جز فرهنگ و هنر ایرانی ما تامین نمیکند و اگر بچهها را میبینیم که دیده از بازیهای کامپیوتری و انیمیشنهای ناسازگار با فرهنگ و آداب و سنن خود نمیپوشند صرفا به دلیل کمبودی است که برنامه سازان و سیاستگذاران فرهنگی ما مقصر آن هستند. باشد که کلاه قرمزی آیینه عبرت برنامه سازی ما شود.
زهرا شمیرانی-سایت الف http://hadidnews.com/vdcd5f0f.yt0j56a22y.html