فتنهگران میخواهند باب گفتوگویی را که خود از تیرماه ۷۸ بستند و در سال ۸۸ ترجمان دیگری از آن را به نمایش گذاشتند، باز کنند.
به گزارش حدیدنیوز، حتماً شنیدهاید که میگویند وقتی سیاست به پایان میرسد، جنگ آغاز میشود. میتوان این تعبیر را به نحو دیگری بیان کرد، وقتی گفتوگو به پایان میرسد، خشونت آغاز میشود.
جمله فوق گزیدهای از مهمترین راهبرد اصلاحطلبان تندرو میباشد که در ۱۰تیرماه سال ۹۱ در سرمقاله روزنامه شرق به قلم سعید حجاریان، چهره امنیتی دهه ۶۰ اصلاحات نگاشته شده است.
شاید زمانی که تئوریپرداز اصلی اصلاحطلبان پس از ماهها سکوت از فتنه ۸۸ سخن از راهبرد گفتوگو به میان آورد کمتر کسی به این مسئله پرداخت که قرارگاه تیم فتنه از هماکنون برای بازیابی چهره سیاسی خود در انتخابات ریاستجمهوری برنامهریزی کرده است.
مقاله اشاره شده نه تنها از مواضع قبلی دوم خرداد استنکاف نمیکرد بلکه زیرپوستی لایههای بالای حکومت را تهدید میکرد. نگارنده معتقد است بین راهبردی که حجاریان در تیرماه از آن سخن به میان آورد و مسائل مهمی که اکنون در کشور و در آستانه انتخابات ریاستجمهوری به مرور رخ میدهد ارتباط تنگاتنگی وجود دارد که بهتر است از هماکنون بدان توجه شود.
اکنون آنچه که در صحنه سیاسی کشور اتفاق میافتد سلسله راهبردهایی است که اصلاحات با رصد دقیق آن را اجرایی میکند. موضوع «انتخابات آزاد»، «مهندسی انتخابات» و بالاخره شاه کلید «وحدت و گفت وگو» ماهها پیش بر زبان حجاریان جاری شده بود.
اصلاحات در حال واقعیتسازیهایی است که این روزها به شدت به آن احتیاج دارد. برای مثال ماهها قبل از انتخابات ۸۸ اردوگاه ضد انقلاب، بحرانسازی در مسائل کشور را آغاز کرده بود و کاندیدای هدف از بحرانی بودن اوضاع کشور و دم مسیحایی خود سخن به میان آورد که همگی زمینهساز استراتژی اصلی به شمار میرفت.
این روزها حضور نیروهای تندرو انقلابی! یا همان تندرو خواندن نیروهای انقلاب، که سعی در بایکوت کردن و حذف رقیب دیرینه خود یعنی اصلاحات دارد و فراوان تلاش میکند که تک صدایی را در کشور برقرار سازد از مواردی است که تیم فتنه به شدت به آن متمسک شده است. به گونهای که محمد خاتمی نیز همین مسائل را در سایه پدر معنوی اصلاحات تکرار میکند و به نوعی فضای موجود را برای حضور آنها در انتخابات تنگ میبیند.
این استراتژی گام نخستی داشت که به نظر میرسد این اردوگاه با همکاری برخی از به اصطلاح اصولگرایان! موفق به برداشتن آن شده است؛ گامی که بایستی اصلاحات را پای اصلی انتخابات معرفی کند و اجازه حذف خود به خودی آنها را در فضای جامعه ندهد. این گروه سعی میکند نظرات خود را به عنوان واقعیاتی نشان دهد که در صورت برآورده نشدن آن، نظام بایستی هزینه سنگینتر از ۸۸ را بپردازد.
فتنهگران میخواهند باب گفتوگویی را که خود از تیرماه ۷۸ بستند و در سال ۸۸ ترجمان دیگری از آن را به نمایش گذاشتند اکنون باز کنند. بنابر نظر مرد تئوریسین اصلاحات برای گفتوگو بایستی مترجمی وجود داشته باشد و قرائن موجود در کارزار سیاسی نشان میدهد که مترجم خیمه دوم خرداد از اصلاحطلبان میانه رو انتخاب خواهد شد و بایستی منتظر ماند و نگریست که مترجم اصولگرایان که خوب زبان اصلاحطلبان را میفهمد چه زمانی از تخم وحدت بیرون خواهد آمد؟ چرا که شرط برقراری وحدت، آغاز گفتگو است و اکنون این راهبرد، شکل عملیاتی به خود میگیرد.
خواسته مصطفی کواکبیان که این روزها بنابر یک علت خاص! اعلام کاندیداتوری میکند مبنی بر وحدت اصولگرایان با اصلاحطلبان در همین راستا تفسیر میشود.
پیش از وی برخی چهرههای منسوب به اصولگرایی از لزوم شکلگیری دولت فراگیر یا همان دولت ائتلاف سخن راندند. نگارنده این مقاله لزوم وحدت و باز شدن باب گفتوگو و پرهیز از اردوکشی خیابانی را نفی نمیکند اما نبایست جای متهم و شاکی در دادگاه افکار عمومی کشور تغییر کند.
اصلاحطلبانی که امروز از تکصدایی شدن اوضاع کشور دم میزنند در دوران صدارت خود فضایی یکجانبه و حلقه مدیریتی کاملاً محدود به وجود آوردند که در مقابل کمترین انتقادات کارناوال خیابانی به راه میانداختند و استعفای دستهجمعی و تحصن را بر گفتوگو و استدلال ترجیح میدادند.
آن چیزی که لزوم هوشیاری افکار عمومی کشور را میطلبد ضرورت تجزیه و تحلیل گفتارهای مدعی است. مدعیان در حالی از باز شدن باب گفتوگو سخن به میان میآورند که رفتارشناسی آنها نشان از عدم تغییر دارد و تنها موضوعی که تغییر یافته شرایط بحرانی است که اصلاحطلبان این روزها دچار آن شدهاند و حتی مشروعیت مردمی خود را نیز از دست دادهاند و تنها راه نجات گفتوگو و وحدت میباشد. مسئله مهمتر از پیشنهاد دوم خرداد که باید مورد تأمل قرار گیرد واژه «وگرنه»ای است که آنها به آن اشاره میکنند یعنی اگر گفتوگو شکل نگیرد زمین بازی را به هم خواهند ریخت و این همان ترجمان جمله سعید حجاریان در دهم تیرماه ۱۳۹۱ میباشد (وقتی گفتوگو به پایان میرسد، خشونت آغاز میشود).
سند مدعای این تحلیل به دلنگرانیهای برخی از بزرگان اصولگرایی بر میگردد که از هدف فتنه ۹۲ سخن به میان میآورند و عنوان میکنند که فتنه جدید در صورت بروز قصد ضربه زدن به مشروعیت نظام را دارد. هر چند که فتنهگران توان تحقق این مسئله را ندارند اما نباید آنها را به اضافه برخی خواص خفته و برخی از آقایانی که چرخشهای ناگهانی در سابقه خود دارند دست کم گرفت.
روزنامه جوان به قلم "ابوالفضل چمندی"