به گزارش حدیدنیوز؛ کیهان در ویژه های خود نوشت:
در حالي كه روز گذشته معاون وزير خارجه انگليس نسبت به بازداشت هاي شماري از عناصر فعال در فعاليت هاي ضدامنيتي ابراز نگراني مي كرد، شهابي از روزنامه نگاران فراري همكار شبكه هاي رسانه اي ضدانقلاب نيز موضع مشابهي اتخاذ كردند.
الستر برت معاون وزير خارجه انگليس در واكنش به بازداشت چند تن از همكاران نشريات زنجيره اي مرتبط گفت: از دريافت گزارش هايي درباره بازداشت شمار زيادي از روزنامه نگاران در ايران به صرف اتهام داشتن ارتباط با روزنامه نگاران خارجي به شدت نگران شدم. اين بازداشت هاي هدفمند بخشي از تلاش مقامات ايران براي محدود كردن آزادي بيان و خاموش كردن صداهاي مستقل در اين كشور است.
اين مقام انگليسي افزود: «من مكررا نگراني هاي خود را از رفتار رژيم ايران با روزنامه نگاران و رسانه هاي مستقل ابراز كرده ام. بريتانيا همچنين درباره روند قضايي، بازداشت ها، و استفاده رژيم ايران از اتهامات بي اساس عليه شهروندان خود نگراني هاي متمادي داشته و دارد. از حكومت ايران مي خواهم تمام روزنامه نگاراني را كه به ناحق بازداشت كرده آزاد كند و به اقدامات خود در جهت ايجاد رعب و وحشت و آزار صداهاي مستقل در ايران خاتمه دهد.»
برخي از همكاران روزنامه هاي زنجيره اي كه حدفاصل سال هاي ۷۸ تا ۸۸ با سرويس هاي اطلاعاتي آمريكا و انگليس در عرصه ايجاد آشوب و فتنه انگيزي فعاليت مي كردند، طي چند سال اخير به استخدام شبكه دولتي انگليس (وابسته به سرويس جاسوسي MI۶ و وزارت خارجه انگليس) درآمده اند. اسم رمز كودتا در مرداد ۳۲ را راديو دولتي انگليس اعلام كرده بود.
همزمان با دستپاچگي و آفتابي شدن معاون وزير خارجه انگليس، طيفي از عناصر شبه روزنامه نگار فراري نيز نسبت به بازداشت همكاران زنجيره اي خود ابراز نگراني كردند.
اين گروه كه شماري از روزنامه نگاران سلطنت طلب، وابسته به حزب مشاركت و برخي گرايش هاي ماركسيستي را شامل مي شوند، هم اكنون در خارج كشور با راديو فردا، صداي آمريكا، بي بي سي، گويانيوز، جرس، راديو زمانه و برخي سايت ها و رسانه هاي مشابه همكاري مي كنند. اين عده نيز در نوشته اي مدعي شده اند قوه قضاييه و دادستاني بي طرف نيستند و داراي انگيزه هاي سياسي بوده اند.
حلقه لندن حكم به خيانت فتنه گران داد
«درباره رابطه ايران و آمريكا نبايد سوءتفاهم داشت. آمريكا و غرب، ايدئولوژي ايران را رقيب و دشمن مي دانند».
اين مطلب را محمد برقعي از عناصر نزديك به گروهك نهضت آزادي عنوان كرد. وي با بيان اينكه اپوزيسيون دچار كج فهمي هايي درباره آمريكاست و از جمله اين ادعا كه «ايران از مذاكره سرباز مي زند وگرنه آمريكا خواستار مذاكره و راه حل سياسي است اما ايران فرصت سوزي مي كند» نوشت: ايران نظامي ايدئولوژيك است كه از نگاه غرب بايد به زانو درآيد تا به همگان معلوم شود كه اين ايدئولوژي هم مثل ديگر ايدئولوژي هايي كه در مقابل غرب سر برداشتند محكوم به شكست است و جهان، به ويژه كشورهاي اسلامي بدانند كه تنها راه رشد آنان پيروي و درست تر سرسپردگي غرب است. خطر اين ايدئولوژي كه توسط آقاي خميني به عمل در آمد و در صحنه قدرت جهاني عينيت يافت چنين است.
ايجاد جنبش ها و حكومت هايي كه نه تنها خواستار اجراي احكام اسلام هستند بلكه وجودشان در ستيز با غرب معني پيدا مي كند. ايدئولوژيي كه معتقد است زمان سيطره غرب به پايان رسيده و جهان تشنه پيام استقلال طلبانه و دين مدارانه است. اين ايدئولوژي مردم محور، و از همين نظر خودكفا است و براي حركت نيازي به ياري كشورهاي قدرتمند ندارد. اين ايدئولوژي به سرعت فراگير شد و حتي فرزنداني آورد.
وي مي افزايد: گاه برخي از سياسيون مي گويند آمريكا و غرب بدنبال سركوب ايران نيستند زيرا اينان با بسياري از كشورها كه كاملاً نظامشان با ارزش هاي غرب در تضاد است رابطه برقرار مي كنند زيرا غرب منافع دارد نه ايدئولوژي. خطاي اين افراد در آن است كه توجه ندارند كه غرب هم يك نظام ارزشي دارد و تلاش فراواني دارد كه جهان را تابع آن ارزش ها كند و از اين طريق هژموني خود را گسترش دهد.
ضمن آن كه شديداً هم معتقد است كه اين تنها راه درست است و هر راه ديگري به جز ليبرال دموكراسي و مالكيت خصوصي راه به ناكجا آباد مي برد. بله غرب با حكومت هاي ديكتاتور و فاسد براي منافعش كنار مي آيد ولي نه با ايدئولوژي كه با آن رقيب و دشمن است.
با اين اوصاف گردانندگان سايت جرس (ارگان حلقه لندن) بايد توضيح دهند كه اگر آمريكا و غرب دنبال به زانو در آوردن ملت ايران و «سرسپرده كردن آنها»- به تعبير نويسنده اين سايت- هستند، پس چرا گردانندگان حلقه لندن در جبهه غرب ايستاده اند و با سياست هاي آنها همكاري مي كنند و در عين حال مدعي وطن دوستي و مسلماني هستند؟! همچنين مي توان سؤال كرد كه اگر غرب با ديكتاتورها و فاسدان كنار مي آيد اما با جمهوري اسلامي نه، جريان فتنه گر حاوي كدام مشخصه هاست كه مورد حمايت غرب قرار دارد؟
۲ محاسبه غلط و شكست نتانياهو در كمتر از ۶ماه
محاسبات نتانياهو براي انتخابات زودرس پارلماني اشتباه از آب درآمد. او يك چهارم كرسي ها در كنست را از دست داد، همان گونه كه برآورد وي در حمايت از رقيب اوباما در انتخابات آمريكا اشتباه بود.
وبسايت راديوفردا در تحليلي نوشت: از دست دادن يك چهارم كرسي هايي كه دولت ائتلافي نتانياهو در كنست (پارلمان اسرائيل) در اختيار داشت، نخست وزير راستگراي آن كشور را در اتخاذ سياست خارجي تهاجمي عليه ايران با محدوديت روبرو خواهد ساخت. نتانياهو در ۲۲ماه دسامبر گذشته اعلام داشت: «چنانچه آراء لازم را كسب كنم مقابله با برنامه اتمي ايران هدف اصلي من در دور بعدي نخست وزيري خواهد بود.»
اين تحليل مي افزايد: ايهود اولمرت نخست وزير سابق اسرائيل طي گفتگويي در ۱۲ ماه ژانويه جاري با همان شبكه تلويزيوني (كانال۲)، دولت نتانياهو را متهم ساخت كه ۱۱ميليارد دلار طي ۴سال گذشته صرف طرحهاي بي نتيجه مقابله با برنامه هاي اتمي ايران نموده است.
راديو فردا ادامه مي دهد: نخست وزير اسرائيل كه گفته مي شود داراي روابط شخصي سرد با باراك اوباما رئيس جمهور آمريكا است، ضمن پشتيباني از ميت رامني، نامزد حزب جمهوري خواه در انتخابات رياست جمهوري آمريكا، قصد داشت در صورت شكست انتخاباتي رامني و راه يافتن دوباره اوباما به كاخ سفيد، به عنوان «طرح دوم»، موقعيت داخلي خود را از راه كسب اكثريت بزرگتر در مجلس (كنست) تقويت و از اين راه دولت آمريكا را به حمايت از طرحهاي سياست خارجي خود در رابطه با ايران و فلسطينيان غزه متقاعد و يا وادار سازد. با شكست رامني از اوباما، انتظار ابتدايي نتانياهو برآورده نشد.
در يك نتيجه غيرمنتظره براي رئيس دولت اسرائيل، رأي دهندگان اسرائيلي طي انتخابات اخير، به جاي پرداختن به موضوع سياست خارجي، مسائل اقتصادي و سياست داخلي كشور را در انتخاب نمايندگان مورد نظر خود مورد توجه بيشتر قرار دادند.
در ادامه اين تحليل خاطر نشان شده است: به اين ترتيب انتظارات نتانياهو در هيچ يك از دو مسير برآورده نشد. با اعلام نتايج انتخابات، ائتلاف نتانياهو-آويگدور ليبرمن، يا مجبور به داشتن تركيب شكننده اي در پارلمان اسرائيل است و يا ناگزير از سازش با احزاب ميانه و چپ. در هر دو صورت اتخاذ سياست هاي افراطي، منجمله تدارك جنگ خارجي براي دولت وي و كسب حمايت پارلمان در اين زمينه براي وي بسيار دشوار خواهد بود.
نتانياهو در انتخابات اخير ۱۱ كرسي پارلماني را از دست داد.
راديو فردا مي افزايد: اتباع اسرائيل كه تا ميانه سال گذشته به نظر مي رسيد از عملكرد دولت نتانياهو در مجموع راضي به نظر مي رسند، طي انتخابات اخير تا حدود زيادي از كنار مسائل خارجي گذشته و توجه اصلي را به مسائل داخلي خود معطوف ساختند. از اين جهت ضعيف شدن دولت ائتلافي نتانياهو در كنست، توام با بي علاقگي مردم اسرائيل به درگيري نظامي تحريك نشده عليه ايران، امكان پيگيري هر طرح نظامي جنجالي عليه ايران را از دولت نتانياهو سلب خواهد كرد.
در پايان اين تحليل آمده است به اين ترتيب، اشتباه محاسبه نتانياهو براي برگزاري انتخابات و تقويت موقعيت دولت ائتلافي، به جاي دست يافتن به نتايج مورد انتظار، به تضعيف موقعيت داخلي دولت و همچنين احتمال كاهش حمايت متحدان خارجي آن كشور منجر شده است.
محسن هاشمي: در انتخابات مجلس با علي مطهري هماهنگ شده بوديم
محسن هاشمي مي گويد هماهنگي شده بود كه وي در فهرست مشترك «اصولگرايان معتدل» و «اصلاح طلبان معتدل» در انتخابات مجلس نهم (اسفند ۱۳۹۰) باشد اما بنا به دلايلي اين تصميم به هم خورد.
پسر ارشد هاشمي رفسنجاني كه پيش از اين رئيس هيئت مديره و مديرعامل شركت مترو بوده و اكنون به تعبير خودش حقوق بگير شهرداري است، در مصاحبه با تسنيم مي گويد: در انتخابات مجلس در ذهنم بود كه كانديدا شوم اما در آن زمان شرايط به گونه اي ديگر رقم خورد و نزديك ثبت نام انتخابات مجلس نهم- درست در هفته ثبت نام- سه اتفاق افتاد كه من احساس كردم اين علائمي است كه ما شركت نكنيم. يكي از آنها فيلتر كردن سايت هاشمي رفسنجاني درست در همان هفته ثبت نام بود.
بعد از آن سايت ها مدعي شدند كه مديريت اين سايت با محسن هاشمي بوده است. در صورتي كه از نظر اجرايي من اصلا مديريت سايت را به عهده نداشتم. در زماني كه سايت شكل گرفته بود، من رئيس دفتر حاج آقا (آيت الله هاشمي رفسنجاني) بودم. در آن زمان، نامه اي به سامان دهي سايت ها نوشتم و در آن درخواستي داشتم؛ همه با استناد به همان نامه مي گفتند كه من مدير سايت هستم در همين دوران، اتفاق دومي هم افتاد كه همانا صدور حكم فائزه هاشمي در همان هفته آخر بود.
البته اجراي اين حكم طول كشيد ولي درست نزديك انتخابات (هفته ثبت نام) حكم را علني كردند. در همان تاريخ پسر مهدي براي ديدن پدرش از خارج كشور به ايران آمده بود در فرودگاه پاسپورتش را گرفتند. همه اين علايم باعث شد تا احساس كنم كه شايد اين نظر من كه خوب است كه در انتخابات شركت كنم، اشتباه بوده و به همين دليل كانديدا نشدم.
وي درباره اينكه قرار بوده سرليست باشد، مي گويد بحث سرليستي مطرح نبود. گروه هايي كه قرار بود شركت كنند، صحبت هايي با بنده كرده بودند. اما اينكه من سرليست شوم، نمي خواهم تعريف از خودم كنم، اما بحث ها و هماهنگي هاي خوبي حتي با اصول گرايان معتدل تر مثل علي مطهري و اصلاح طلبان معتدل شده بود تا اگر بياييم در ليست قرار بگيريم ولي به دلايلي كه گفتم ديگر ثبت نام نكردم.
محسن هاشمي درباره اين سوال كه «آيا بايد منتظر ورود جدي تر شما به عرصه سياسي باشيم يا ترجيح مي دهيد به همين ميزان سابق، از دور دستي بر آتش داشته باشيد؟»، گفت: طبيعي است كه اگر فضا در جهت اعتدال باز شود علاقه براي حضور بيشتر مي شود. البته اين بدين معني نيست كه حتما بايد در انتخابات رياست جمهوري كانديدا بود. مي توان در يكي از طيف هاي فعال حضور داشت و در سمتي كه لازم بود خدمت كرد. حضور در انتخابات به عنوان كانديدا اصولا مقدماتي دارد كه معمولا بايد فراهم شود. اين طور نيست كه خودتان بخواهيد و كانديدا شويد.
وي در بخش ديگري از اين مصاحبه درباره دارايي هاي خانواده خود اظهار داشت: مي شود گفت كه دارايي هاشمي رفسنجاني و خانواده نسبت به قبل از انقلاب حداقل بين ۶۰ تا ۸۰% بستگي به نوع قيمت گذاري كمتر شده است. اخيرا يكي از دارايي هاي مانده از قبل از انقلاب يعني زمين ۱۲۰۰مترمربعي با ۸ آپارتمان آن در دزاشيب را به عنوان وثيقه براي آزادي مهدي گذاشته ايم.
فكر مي كنم كه خداوند اين دارايي را كه از قبل از انقلاب خريداري شده بود و ايشان براي زندگي به بچه ها واگذار كرده بودند، خداوند براي رفع ظلمي كه به خانواده ما شد تا هم اكنون حفظ كرد. خداوند واقعا بزرگ است. اين ملك را پدر در سال ۱۳۵۳ مترمربعي ۱۰۰۰ تومان خريده بودند و بعد از نزديك به ۴۰ سال با نظر و قدرت و كمك خداوند براي از بين بردن مكر ماكرين مورد استفاده قرار گرفت. واقعا خداوند بزرگ است كه اين ملك به نام فرزندان مي شود و براي آزادي مهدي از زندان هزينه مي شود.
اشاره محسن هاشمي به وثيقه ۱۰ ميليارد توماني است كه براي آزادي موقت مهدي هاشمي از زندان به دادگاه ارائه شد.
محسن هاشمي به جرايم برادرش مهدي هاشمي مخصوصا جرايم مالي و امنيتي وي هيچ اشاره اي نكرد و توضيح نداد كه آيا به نظر ايشان، «خداوند بزرگ» آن زمين كذايي را براي حمايت از سوءاستفاده هاي مالي و آشوب و فتنه انگيزي عليه نظام جمهوري اسلامي ايران براي آنها ذخيره فرموده است؟!