مشکلات جابه جایی مسافر با ماشین شخصی یکی از دغدغه های مسئولان شهری بوده و هست.
مشکلات جابه جایی مسافر با ماشین شخصی یکی از دغدغه های مسئولان شهری بوده و هست و ظاهرا این مشکلات قصد تمام شدن هم ندارد .
به گزارش حدیدنیوز، مشکلات جابه جایی مسافر با ماشین شخصی یکی از دغدغه های مسئولان شهری بوده و هست و ظاهرا این مشکلات قصد تمام شدن هم ندارد .در همین ارتباط خبرنگار ما با سر زدن به یکی از خیابان های تهران به بررسی این مشکل در تهران پرداخته و گفت و گو هایی هم با مسافران و راننده های تاکسی داشته که از نظرتان می گذرد :
بر اساس این گزارش ؛یکی از پر تردد ترین و پر مسافر ترین خیابان های تهران بلوار میرداماد است،بلوار ميرداماد خياباني نسبتا عريض و طولانی در محله داوديه تهران است كه از سمت شرق به خيابان شريعتي و از سمت غرب به خيابان وليعصر منتهی می گردد.
تاكسيهاي گذري ميرداماد، معمولا خالياند و مسافران گوشه خيابان با حسرت به دور شدنشان نگاه ميكنند. اوضاع وقتي بدتر ميشود كه پاييز يا زمستان باشد و آن وقت شايد زمان ايستادن درانتظار تاكسي به يكي دوساعت هم برسد .چون آن خودروهاي زرد و سبز، به اسكناسهاي آبي و سبز اهميت ويژهاي ميدهند .
یک روز در خیابان میرداماد
ساعت ۴:۳۰ بعد از ظهر است، سرما امانم را بريده .دستم را در جیبم مشت کرده و مدام به ساعت نگاه مي كنم. ۲۰ دقيقه اي مي شود كه كنار خيابان ايستاده ام. بيشتر از ۱۵ تا تاكسي جلوي پايم ترمز كرده اند، ولي تا مقصدم را گفته ام پا گذاشته اند روي گاز، عجيب است. مسيرم سر راست است و اين همه معطلي ندارد. ابتدا نمي دانم كه ماجرا از چه قرار است، ولي پيرمردي كه با تاكسي زرد قناری جلوي پايم مي ايستد و تكليفم را روشن مي كند.
- كجا؟
- انتهای میرداماد.
- به شرط دربست.
بیخیال میشوم و دوباره چشم به انتهاي خيابان مي دوزم و ماشینی نزدیک میشود و با دشواری تمام کنار مسافری که با كيفش به راحتي نصف صندلی را تصاحب كرده و من و یک مسافردیگر می نشینم .
دود سيگار راننده و بوي گاز ماشین با هم قاطي شده كه نويددهنده سردردي طولاني است.بعد از نیم ساعت به مقصد نزدیک می شوم.كرايه هميشگي را آماده مي كنم و به سمت راننده مي گيرم كه ناگهان راننده بي مقدمه شروع به داد زدن مي كند.
حسابي شوكه شده ام ،به راننده مي گويم: «خوب تنها يك كلمه بگو چرا، چي شده كه داد مي زني؟ بعد از اينكه حسابي شلوغ مي كند، بالاخره متوجه مي شوم كه كرايه ۴۰۰ توماني من، از هزار حرف ناسزا هم برايش توهين آميزتر بوده است. در نهايت راننده با دلخوري ۵۰۰ تومان مي گيرد ، مسافر کناری برای دفاع از من میگوید کرایه ۴۷۵تومان میشود و راننده با وسط کشیدن سهمیه بندی و نرخ دربستی و کرایه خیابان های دیگه وبنزین آزاد و قیمت گوشت و ... اگه قانع نشده باشی میگه همینه که هست می خواستی سوار نشی!.
نرخ كرايه تاكسي هاي گردشي داراي ضابطه خاصي نيست.
مشكل اصلي در افزايش نرخ كرايه تاكسي ها، به هيچ وجه مربوط به تاكسيراني نمي شود. مشكل اينجاست كه اكثر آن چيزي كه ما به عنوان افزايش نرخ كرايه تاكسي مي شناسيم مربوط به ماشينهاي شخصي مسافركش است.
بيشتر ما با عجله سوار هر ماشيني كه جلوي پايمان ترمز مي كند، مي شويم و نه تنها به نوار نارنجي، آبي و شطرنجي آن دقت نمي كنيم، بلكه حتي به تاكسي يا شخصي بودن آن هم توجهي نداريم. البته اين مسأله دلايل متعددي دارد: «نخست اينكه اين مطلب درست در جامعه جانيفتاده و كار فرهنگي درستي براي آگاهي مردم در اين زمينه انجام نشده است. استفاده مردم از تاكسي و سوار ماشينهاي شخصي نشدن، مسأله اي است كه حتي در حد شعار هم زياد به آن توجه نشده. چرا اين بار سيا ساكتي ساکت نشسته و شاید از دست او کاری بر بیاید .
خیلی وقت است که از طرح برخورد با سواري هاي مسافرکش غيرمجاز در شهرها و جاده هاي کشورمی گذرد، بسياري از جرايم و ناامني در حوزه هاي اجتماعي از جمله سرقت، زورگيري و تجاوز به عنف در قالب مسافرکش هاي شخصي غيرمجاز انجام مي شود.
مسافركشي با ماشين شخصي، به عنوان يك جريمه كددار در قانون تعريف شده است، اما جديت لازم در اجراي اين قانون، توسط نيروي انتظامي اعمال نمي شود. ولي مهمترين مسأله اي كه باعث مي شود مسافران از شخصي ها استفاده كنند اين است كه تعداد تاكسيها به هيچ وجه با تعداد بسيار بالاي مسافران هماهنگ نيست و اگر هم هماهنگ باشد راننده ها توجهی به مقررات تعیین شده از سوی سازمان تاکسیرانی نمی کنند و برخی از آنها باری به هر جهت عمل می کنند.
مطابق قانون، حمل مسافر توسط سواري هاي غير مجاز و شخصي ممنوع است .
ولی چیزی که در واقعیت اتفاق می افتد جور دیگریست. خودروهای شخصی با توقف هاي غيرمجاز باعث به وجود آمدن ترافيک در این خیابان و بي نظمي ترافيکي مي شوند و ساماندهي آنها يکي از درخواست هاي جدي مردم از راهنمای و رانندگی است .
در این خیابان مملو از مسافر میرداماد ۷۰ تاکسی کار می کند که هر روز ۱۵ تاکسی موظف است در هر شرایطی مسافر را به مقصد برساند. ولی در ساعات اوج ترافیک تاکسی ها دیگر مسافری نمی برند و بیشتر خودروهای شخصی این وظیفه را به عهده می گیرند و تاکسی ها بیشتر مسافران دربستی را به مقصد میرسانند.که این امر موجب شده مسافر ها، خودروهای شخصی را به تاکسی های این خط ترجیح دهند .
حال این سوال پیش می آید که چرا سازمان تاکسیرانی به وظیفه خود در زمینه (استاندارد سازی عملکرد وجایگاه تاکسی، ایجاد سازو کار هماهنگ تاکسیرانی، حذف پدیده مسافر بری شخصی وقابلیت اعتماد به تاکسیرانی وسیستم حمل ونقل یکپارچه و سازگار با محیط زیست )عمل نکرده؟
امیدواریم مسئول جدید سازمان تاکسیرانی تهران با افزایش نظارت ها بر رفت و آمد تاکسی های پایتخت هر چه سریعتر نسبت به ساماندهی ایستگاه ها و خطوط وارد شود و ساماندهی شرکت های خصوصی تاکسیرانی را در اولویت برنامه های خود قرار دهد که پرداختن به مشکلات و معضلات این شرکت های خصوصی خود جای بحث مفصل دیگری دارد .
برای دیدن جدول کلیک کنید
جدول نرخ مصوب کرایه تاکسی سال ۹۱
مشکلات جابه جایی مسافر با ماشین شخصی یکی از دغدغه های مسئولان شهری بوده و هست و ظاهرا این مشکلات قصد تمام شدن هم ندارد . به گزارش مشرق، مشکلات جابه جایی مسافر با ماشین شخصی یکی از دغدغه های مسئولان شهری بوده و هست و ظاهرا این مشکلات قصد تمام شدن هم ندارد .در همین ارتباط خبرنگار ما با سر زدن به یکی از خیابان های تهران به بررسی این مشکل در تهران پرداخته و گفت و گو هایی هم با مسافران و راننده های تاکسی داشته که از نظرتان می گذرد :
بر اساس این گزارش ؛یکی از پر تردد ترین و پر مسافر ترین خیابان های تهران بلوار میرداماد است،بلوار ميرداماد خياباني نسبتا عريض و طولانی در محله داوديه تهران است كه از سمت شرق به خيابان شريعتي و از سمت غرب به خيابان وليعصر منتهی می گردد.
تاكسيهاي گذري ميرداماد، معمولا خالياند و مسافران گوشه خيابان با حسرت به دور شدنشان نگاه ميكنند. اوضاع وقتي بدتر ميشود كه پاييز يا زمستان باشد و آن وقت شايد زمان ايستادن درانتظار تاكسي به يكي دوساعت هم برسد .چون آن خودروهاي زرد و سبز، به اسكناسهاي آبي و سبز اهميت ويژهاي ميدهند .
یک روز در خیابان میرداماد
ساعت ۴:۳۰ بعد از ظهر است، سرما امانم را بريده .دستم را در جیبم مشت کرده و مدام به ساعت نگاه مي كنم. ۲۰ دقيقه اي مي شود كه كنار خيابان ايستاده ام. بيشتر از ۱۵ تا تاكسي جلوي پايم ترمز كرده اند، ولي تا مقصدم را گفته ام پا گذاشته اند روي گاز، عجيب است. مسيرم سر راست است و اين همه معطلي ندارد. ابتدا نمي دانم كه ماجرا از چه قرار است، ولي پيرمردي كه با تاكسي زرد قناری جلوي پايم مي ايستد و تكليفم را روشن مي كند.
- كجا؟
- انتهای میرداماد.
- به شرط دربست.
بیخیال میشوم و دوباره چشم به انتهاي خيابان مي دوزم و ماشینی نزدیک میشود و با دشواری تمام کنار مسافری که با كيفش به راحتي نصف صندلی را تصاحب كرده و من و یک مسافردیگر می نشینم .
دود سيگار راننده و بوي گاز ماشین با هم قاطي شده كه نويددهنده سردردي طولاني است.بعد از نیم ساعت به مقصد نزدیک می شوم.كرايه هميشگي را آماده مي كنم و به سمت راننده مي گيرم كه ناگهان راننده بي مقدمه شروع به داد زدن مي كند.
حسابي شوكه شده ام ،به راننده مي گويم: «خوب تنها يك كلمه بگو چرا، چي شده كه داد مي زني؟ بعد از اينكه حسابي شلوغ مي كند، بالاخره متوجه مي شوم كه كرايه ۴۰۰ توماني من، از هزار حرف ناسزا هم برايش توهين آميزتر بوده است. در نهايت راننده با دلخوري ۵۰۰ تومان مي گيرد ، مسافر کناری برای دفاع از من میگوید کرایه ۴۷۵تومان میشود و راننده با وسط کشیدن سهمیه بندی و نرخ دربستی و کرایه خیابان های دیگه وبنزین آزاد و قیمت گوشت و ... اگه قانع نشده باشی میگه همینه که هست می خواستی سوار نشی!.
نرخ كرايه تاكسي هاي گردشي داراي ضابطه خاصي نيست.
مشكل اصلي در افزايش نرخ كرايه تاكسي ها، به هيچ وجه مربوط به تاكسيراني نمي شود. مشكل اينجاست كه اكثر آن چيزي كه ما به عنوان افزايش نرخ كرايه تاكسي مي شناسيم مربوط به ماشينهاي شخصي مسافركش است.
بيشتر ما با عجله سوار هر ماشيني كه جلوي پايمان ترمز مي كند، مي شويم و نه تنها به نوار نارنجي، آبي و شطرنجي آن دقت نمي كنيم، بلكه حتي به تاكسي يا شخصي بودن آن هم توجهي نداريم. البته اين مسأله دلايل متعددي دارد: «نخست اينكه اين مطلب درست در جامعه جانيفتاده و كار فرهنگي درستي براي آگاهي مردم در اين زمينه انجام نشده است. استفاده مردم از تاكسي و سوار ماشينهاي شخصي نشدن، مسأله اي است كه حتي در حد شعار هم زياد به آن توجه نشده. چرا اين بار سيا ساكتي ساکت نشسته و شاید از دست او کاری بر بیاید .
خیلی وقت است که از طرح برخورد با سواري هاي مسافرکش غيرمجاز در شهرها و جاده هاي کشورمی گذرد، بسياري از جرايم و ناامني در حوزه هاي اجتماعي از جمله سرقت، زورگيري و تجاوز به عنف در قالب مسافرکش هاي شخصي غيرمجاز انجام مي شود.
مسافركشي با ماشين شخصي، به عنوان يك جريمه كددار در قانون تعريف شده است، اما جديت لازم در اجراي اين قانون، توسط نيروي انتظامي اعمال نمي شود. ولي مهمترين مسأله اي كه باعث مي شود مسافران از شخصي ها استفاده كنند اين است كه تعداد تاكسيها به هيچ وجه با تعداد بسيار بالاي مسافران هماهنگ نيست و اگر هم هماهنگ باشد راننده ها توجهی به مقررات تعیین شده از سوی سازمان تاکسیرانی نمی کنند و برخی از آنها باری به هر جهت عمل می کنند.
مطابق قانون، حمل مسافر توسط سواري هاي غير مجاز و شخصي ممنوع است .
ولی چیزی که در واقعیت اتفاق می افتد جور دیگریست. خودروهای شخصی با توقف هاي غيرمجاز باعث به وجود آمدن ترافيک در این خیابان و بي نظمي ترافيکي مي شوند و ساماندهي آنها يکي از درخواست هاي جدي مردم از راهنمای و رانندگی است .
در این خیابان مملو از مسافر میرداماد ۷۰ تاکسی کار می کند که هر روز ۱۵ تاکسی موظف است در هر شرایطی مسافر را به مقصد برساند. ولی در ساعات اوج ترافیک تاکسی ها دیگر مسافری نمی برند و بیشتر خودروهای شخصی این وظیفه را به عهده می گیرند و تاکسی ها بیشتر مسافران دربستی را به مقصد میرسانند.که این امر موجب شده مسافر ها، خودروهای شخصی را به تاکسی های این خط ترجیح دهند .
حال این سوال پیش می آید که چرا سازمان تاکسیرانی به وظیفه خود در زمینه (استاندارد سازی عملکرد وجایگاه تاکسی، ایجاد سازو کار هماهنگ تاکسیرانی، حذف پدیده مسافر بری شخصی وقابلیت اعتماد به تاکسیرانی وسیستم حمل ونقل یکپارچه و سازگار با محیط زیست )عمل نکرده؟
امیدواریم مسئول جدید سازمان تاکسیرانی تهران با افزایش نظارت ها بر رفت و آمد تاکسی های پایتخت هر چه سریعتر نسبت به ساماندهی ایستگاه ها و خطوط وارد شود و ساماندهی شرکت های خصوصی تاکسیرانی را در اولویت برنامه های خود قرار دهد که پرداختن به مشکلات و معضلات این شرکت های خصوصی خود جای بحث مفصل دیگری دارد .