آتلانتيك: مردم و مقامات ايران پيشنهادجديد ۱+۵ را بي ارزش مي بينند
آمريكا نگران لطمه شديد به اعتبار خود در صورت پذيرفتن ايران هسته اي است. نشريه آمريكايي آتلانتيك با انتشار اين خبر نوشت: باراك اوباما، رئيس جمهوري آمريكا بايد پيشنهاد سخاوتمندانه اي به ايران به منظور حل موضوع هسته اي اين كشور ارائه دهد و علاقمندي تهران را براي حل اين موضوع از طريق ديپلماتيك بسنجد.
به نوشته «پاتريك كلاوسون»، معاون اجرايي تحقيقات مؤسسه خاور نزديك واشنگتن، مهمترين مسئله در مورد ايران اين است كه چه پيشنهاد هسته اي بايد به اين كشور ارائه داد. در حالي كه بيشتر توجهات به سوي شيوه افزايش فشارها بر تهران معطوف شده است هدف غايي بايد ترغيب اين كشور با ارائه مشوق هايي بهتر باشد و راهبرد گذشته مبني بر تمركز بر تدابير كوچك اعتمادسازي تغيير كند.
آتلانتيك نوشت: نه مقامات ايران و نه افكار عمومي در داخل و خارج اين كشور با مشوق هاي ارائه شده ناچيز در مذاكرات چند ماه پيش بغداد تحريك نشده است. پيشنهاد جديدي كه قدرت هاي ۱+۵ روي آن توافق كرده اند چندان واجد ارزش نيست. تعجبي ندارد كه واكنش ايران اين بوده است كه چنين تعاملي ارزش مصالحه را ندارد. ايران براي دست يافتن به تعامل بر روي دو نكته تأكيد داشت؛ كاهش تحريم ها و غني سازي اورانيوم. در صورتي كه غرب در مورد اين دو مسئله پيشنهاد ارزشمندي بدهد مي توان به تعامل دست يافت.
آتلانتيك همچنين با بيان اينكه مي توان غني سازي در ايران را پذيرفت، به موانع موجود نزد سياستمداران آمريكايي مي پردازد و مي نويسد: هر تعاملي با ايران، برخي كشورهاي اعراب متحد آمريكا را به اندازه اسرائيل نگران مي كند. اميرنشين هاي حاشيه خليج (فارس) از اين بابت هراس دارند كه هر تعاملي اهميت منطقه اي ايران را افزايش دهد نيز مخاطرات فراواني در بردارد.
آتلانتيك نوشت: مسئله ديگر اين است كه ايران هر امتيازدهي را مي پذيرد و بعد مطالبات خود را افزايش مي دهد اما در عوض امتيازي نمي دهد و نتيجه اين است كه پيشنهاد موضع چانه زني ۱+۵ را از بين مي برد. اما بزرگ ترين خطر اين است كه ايران احتمالاً پيشنهاد را به طور كلي رد مي كند.
نشريه آمريكايي با بيان اينكه در اين صورت معناي پيشرفت ايران، پذيرش برنامه هسته اي آن از سوي واشنگتن است، نوشت: اعلام رسمي يك امر و دنبال نكردن آن به شدت به اعتبار آمريكا و تضمين هاي امنيتي اش در آسيا و شرق اروپا در سراسر جهان لطمه مي زند.
اوضاع قمر در عقرب نتانياهو
فرمانده سابق نيروهاي آمريكا در خاورميانه گفت لفاظي هاي نخست وزير اسرائيل درباره حمله نظامي عليه ايران، بيهوده و بي محتواست.
ژنرال ويليام بالون تهديدهاي نتانياهو درباره حمله نظامي به تاسيسات اتمي ايران را شعار بي محتوا خوانده و گفته است: «تهديدهاي وي تنها تلاش براي خودنمايي است». به گزارش پايگاه خبري «سما» اردن، بالون مي افزايد: اظهارات نتانياهو كه مدعي است توانايي نابودي برنامه هسته اي ايران از راه هاي نظامي را دارد، سخني بيهوده و غيرعقلاني است.
اين ژنرال آمريكايي گفت: با توجه به شناختي كه از منطقه خاورميانه دارم، حتي آمريكا با تمامي توانايي نظامي خود قدرت نابودي برنامه هسته اي ايران را ندارد.وي تاكيد كرد: شعارهاي نتانياهو براي حمله به ايران تنها جنبه تبليغاتي دارد و وي در نظر دارد تا اسرائيل را به باتلاق برگشت ناپذيري هدايت كند.
در همين حال گزارش ها از بيت المقدس اشغالي حاكي است نتانياهو در ملاقات هيئتي از سناتورهاي آمريكايي از جمله جان مك كين گفته است: مشكل جهان شهرك سازي ها در اورشليم [بيت المقدس] نيست بلكه ايران اتمي است.وي همچنين مدعي شد: تاريخ كساني را كه ايران هسته اي را متوقف نكنند نخواهند بخشيد.
روابط نخست وزير اسرائيل با دولت آمريكا شكرآب شده است. اوباما جايي گفته كه نتانياهو درك نمي كند منافع اسرائيل در چيست.
به گزارش راديو اسرائيل نتانياهو نيز گفته است: ايالات متحده و اروپا در ۴ سال گذشته فشارهاي سنگيني را بر وي آورده اند تا سياست هاي خود را تغيير دهد اما آنها نتيجه اي از اين فشار نگرفته اند.
در حالي كه چند روز ديگر انتخابات رژيم صهيونيستي برگزار مي شود رويتر در گزارشي به نقل از نظرسنجي ها اعلام كرد: ميزان حمايت از نتانياهو در ميان اتباع رژيم اسرائيل رو به كاهش است اما نتانياهو مي گويد دولتي مثل اسرائيل كه اين همه دشمن دارد نمي تواند حزب حاكم ضعيفي داشته باشد.
خبرگزاري رويترز افزود: دو نظرسنجي روز جمعه نشان داد كه بلوك دست راستي و مذهبي اسرائيل با كسب يك اكثريت ضعيف در پارلمان ۶۳ كرسي از ۱۲۰ كرسي را احراز خواهد كرد.
در اين ميان با توجه به كاهش حمايت از گروه ليكود- بيتنوي نتانياهو اين گروه با هم بزرگترين حزب كنست را تشكيل خواهد داد نتانياهو گفت: ايران، گروه چريكي حزب الله لبنان و جنبش اسلام گراي حماس حاكم بر نوار غزه، همگي انتخابات اسرائيل را زير نظر دارند. پرچالش ترين كشور [؟!] جهان نبايد دچار دودستگي شود.
حملات سايبري پيشرفته گريبان آمريكا را گرفته است
اكنون فقط آمريكا نيست كه به حملات سايبري عليه ديگر كشورها مي پردازد. حملات سايبري عليه آمريكا بسيار پيچيده و مهم شده است.
يك پايگاه اينترنتي تخصصي موسوم به «كامپيوترورك» با انتشار تحليل فوق ضمن گزارشي نوشت: ايران و آمريكا وارد جنگ سايبري شده اند. تاريخ مي گويد سال ۲۰۰۶ [۲۰۰۸] آغاز اولين جنگ سايبري در جهان بود.
در اين سال آمريكا چندين برنامه مشابه را براي حمله به صنعت هسته اي ايران با استفاده از نرم افزاري پيچيده آغاز كرد. جهان اين برنامه ها را به نام «استاكس نت» مي شناسد و بعد از آن چندين ويروس ديگر مانند «گاس» و «فليم» به برنامه هسته اي ايران حمله كردند كه احتمالا با استاكس نت مربوط بود اما بعد از آن كشف شد.
در ادامه اين گزارش آمده است: از طرف ديگر حمله سايبري به بانك هاي آمريكايي نيز امر تازه اي نيست و مجموعه اي از حملات گسترده و مختل كننده به موسسات مالي آمريكا از ماه سپتامبر سال گذشته ميلادي آغاز شد كه گروهي موسوم به «مبارزان سايبري عزالدين قسام» مسئوليت آن را به عهده گرفتند و به نظر مي رسد پيچيده و مهم باشد. اين حملات با فاصله هاي زماني كوتاهي ادامه داشته است و در ماه دسامبر شدت گرفت؛ طوري كه مقامات آمريكايي هر ماه انتظار يك حمله گسترده را دارند بانك آمريكا، «جي پي مورگان چيس»، «سيتي گروه» و «اچ اس بي سي» مجموعه بانك هايي است كه طي چند ماه گذشته به آنها حمله سايبري شده است.
«جيمز لوئيس»، يكي از مقامات پيشين وزارت بازرگاني آمريكا محرمانه گفت: دولت آمريكا ترديدي ندارد كه ايران مسبب اين حمله ها است.
«اسكات هاموك»، مدير اجرايي كاهش حملات در شركت «پرولكس» معتقد است: اين حملات پيچيده و در سطح بالايي انجام مي شود. كارشناسان شركت پرولكس دو سال قبل تنها يك يا دو بار در سال شاهد حملات سايبري محروم سازي از سرويس با حجم ۸۰ گيگابايت يا بيشتر بودند اما اين حملات اكنون به هفته اي يك بار رسيده است.
وي گفت، تناوب، حجم و پيچيدگي اين حملات به حدي رسيده است كه مي توان آن را حمله اي سايبري ناميد. اين حادثه خطرناك و بد است كه بدتر نيز خواهد شد. يكي از مختصات متمايزكننده حملات اخير اين است كه آنها از الگوي حمله محروم سازي از سرويس براساس زمان واقعي با كنترل دستي به جاي فرماندهي ايستا و شبكه كنترل استفاده مي كنند. اين مسئله باعث مي شود به سختي بتوان بر اين عمليات غلبه و آن را مختل كرد.
كامپيوترورك اضافه كرد: حملات كه از طريق چندين سرور انجام مي شود نشان از دانش و برنامه ريزي حمله كنندگان دارد و گويي آنها حمله را طوري طراحي كرده اند كه مي دانستند چه اهدافي از مراكز داده هاي مشابهي استفاده مي كنند تا تاثير حمله را به حداكثر برسانند. آنها يقينا كارآمدي مسيرهاي حمله را به سرعت زير نظر دارند.آنستي معتقد است:حملات محروم سازي از سرويس ابزاري ساده براي حمله در دست كشورهاي ضعيف نيست و به تهديدي پيشرفته تبديل شده است.
آقاي منافق از مراجع قطع اميد كرد
يكي از حاميان فتنه سبز كه تا پيش از اين تظاهر به دينداري، انقلاب اسلامي و حمايت از مراجع تقليد مي كرد، ماهيت نفاق خود را بيرون ريخت.
«م-ن» از عناصر فرصت طلبي بود كه پس از بالا كشيدن ميلياردها تومان پول بيت المال در پوشش فيلم سازي و سريال سازي و پس از قطع اين روند توسط مسئولان صدا و سيما به فتنه گران پيوست. او تا همين اواخر با ژست هاي منافقانه فرياد وا اسلاما و وا انقلاب ها سر مي داد و از مراجع مي خواست به داد اسلام و انقلاب برسند. وي در همين حال تلاش فراواني كرد كه بازداشت شود اما در اين كار موفق نبود.
وي با دعوت مراجع به ديدن فيلم رقص! گفته است: انقلاب اسلامي كه آمد، نخستين چيزي را كه ذبح فرمود، لبخند بود.
وي در نوشته اي سخيف با عنوان برقصيم و شاد باشيم، به مراجع به خاطر جلوگيري از هرزگي و ابتذال اخلاقي حمله كرده و نوشته است: با برآمدن انقلاب اسلامي، سازها و سرناها و دهل ها به سرعت از خانه ها و كوچه ها و شهرها و روستاها به دخمه ها و پستوها كوچيدند و انگ آلات كفر بر تك تكشان نشست. آلات موسيقي به ابزار شيطان و نكبت جهنميان تحكم شد و رقص، جرثومه اي شد كه تماشايش نيز كفاره داشت. وي مراجع تقليد را در اين زمينه مقصر دانست و فتاواي آنها را موجب اندوه سازي توصيف كرد.
يادآور مي شود فتنه گران پس از تصاعد پلكاني مواضع ضدانقلابي در سال ۸۸، نقاب از چهره برداشتند و در روز عاشوراي حسيني اقدام به رقص و پايكوبي و هلهله كردند. مجيد محمدي از اصلاح طلبان فراري عضو حلقه كيان چند ماه پس از بن بست فتنه سبز تصريح كرده بود مشكل اصلي جنبش (فتنه) سبز نه با انتخابات و حتي رهبري و قانون اساسي بلكه اصل اسلامگرايي است. سبزها مي خواهند وضعيت طوري شود كه آزادانه بتوانند در خيابان عرق خوري كنند و يا با ميني ژوب در خيابان بگردند(!)
۶ هزار تروريست مسلح چگونه در فرودگاه هاي سوريه به دام افتادند؟
۶ هزار تروريست مسلح در حالي كه خيال مي كردند در حال اشغال فرودگاه هاي سوريه هستند، به دام ارتش افتادند.
پايگاه خبري «خبر پرس» لبنان با اشاره به هياهوي چندي پيش رسانه هاي غربي كه مدعي بودند گروه هاي مسلح معارض سوريه در حال اشغال فرودگاه هاي مهم هستند، نوشت: بيش از ۶هزار تروريست در درگيري با ارتش اين كشور در فرودگاه هاي مختلف سوريه و از جمله در فرودگاه «تفتناز» شهر «ادلب» كشته شده اند.
خبر پرس با اشاره به اينكه گروه هاي مسلح قصد داشتند بر فرودگاه هاي سوريه، به ويژه فرودگاه هاي نظامي تسلط يابند، نوشت: عناصر اطلاعاتي و سربازان آمريكايي به صورت محرمانه اين گروه هاي مسلح را ياري مي كنند، زيرا مي پندارند در صورت تسلط بر فرودگاه هاي نظامي دست دمشق در مقابله با معارضان بسته مي شود.
اين پايگاه خبري با اشاره به اينكه دستگاه اطلاعاتي سوريه در ابتداي سال جديد ميلادي اطلاعاتي را در خصوص تلاش گروه هاي مسلح معارض با همكاري آمريكايي ها براي تصرف فرودگاه هاي اين كشور به دست آوردند، نوشت: معارضان در ابتدا قصد داشتند فرودگاه تفتناز در شمال سوريه را به تسلط خود درآورند. پيش از آغاز درگيري ها، ارتش تمام بالگردها را از اين فرودگاه خارج كرد.
به نوشته اين پايگاه خبري فرماندهان ارتش سوريه به نيروهاي خود دستور دادند پس از آغاز درگيري كل فرودگاه را تخليه كنند تا آسيبي به تجهيزات وارد نشود. پس از اين اقدام، تعداد زيادي از تروريست ها به فرماندهي شخصي به نام «ادهم الجواهري» در فرودگاه تفتناز مستقر شدند، به خيال اينكه اين فرودگاه را به اشغال خود درآورده اند.
خبرپرس نوشت: در نهايت ارتش سوريه گروه هاي مسلح را با چندين موشك مورد هدف قرار داد كه در پي آن بيش از ۵ هزار نفر از اين نيروها كشته و برخي نيز مجروح شدند. بيش از يك هزار نفر ديگر از اعضاي گروه هاي مسلح معارض در ديگر فرودگاه هاي اين كشور كشته شدند. علاوه بر اين، ارتش سوريه ۵۰۰ تروريست را در فرودگاه «منغ» كشته و ۵۰۰ نفر را نيز به اسارت درآورده بود.
شايان ذكر است اغلب اين تروريست هاي مسلح به سلاح هاي سبك و سنگين وابسته به گروه هاي سلفي و القاعده هستند كه از كشورهاي ديگر به سوريه ترانزيت مي شوند. رژيم هاي سعودي و قطر پول هاي هنگفتي را خرج گروه هاي مسلح معارض در سوريه مي كنند. برخي زندانيان تبهكار سعودي نيز با تطميع و اجبار به سوريه گسيل شده اند.
همزمان روزنامه نيويورك تايمز در گزارشي نوشت: گروه هاي معارض به جلب همراهي و حمايت حاميان دولت سوريه نشده اند و اين در حالي است كه جنگ به دومين سال خود نزديك مي شود.
«پيتر هارلينگ» يك تحليلگر گروه بحران بين المللي كه در سوريه با مردم در زمينه تمامي ابعاد اين مناقشه ملاقات مي كند، گفت: معارضان در واقع با كارهايشان به يكپارچه شدن اين رژيم كمك مي كنند.
به نظر مي رسد اين گروه هيچ راهبردي براي صحبت در جهت حفظ آنچه كه از دولت باقي مانده و يا جلب حمايت علوي هاي درون رژيم يا ارتباط با كساني كه نمي دانند بيشتر از رژيم متنفر باشند يا از مخالفان، ندارد.
تحليلگران در ارتباط با سوريه معتقدند مخالفان نتوانسته اند نحوه رسيدگي به مسائل چالش برانگيز سياسي نظير سرنوشت «حزب بعث»، رده هاي ارتش و بخش دولتي كه دست كم ۲/۱ ميليون سوري در آن مشغول به كار هستند، يا نحوه مهار خشونت هاي فرقه اي و كشتارهاي انتقامجويانه را تشريح كنند.
نيويورك تايمز افزود: منتقدين مي گويند معارضان فرصت هاي ايجاد شكاف در حمايت داخلي از دولت را از دست داده اند. برخي از تحليلگران مي گويند اين خلأ زمينه اي براي لحن مطمئن «اسد» در سخنراني تاريخ ۶ژانويه (۱۷ دي) وي بود، زماني كه پيشنهاد تعامل در گفت وگو با مخالفان سياسي ارائه كرد.
برخي مقامات آمريكايي و صهيونيستي در آغاز جنگ سوريه پيش بيني كرده بودند رژيم بشار اسد ظرف چند هفته تا چند ماه از هم بپاشد. http://hadidnews.com/vdcdk50f.yt0o56a22y.html