حضور سران ۱۲۰ كشور در ايران در راستاي برپايي نشست غيرمتعهدها براي جمهوري اسلامي منافعي دارد كه نبايد از دست داد و اين فرصت بسيار گرانبهايي است كه ميتوان از آن منافع زيادي برداشت كرد.
قطعا مهمترين فايده اين نشست قطع اميد نظام سلطه از انزواي ايران است. دشمنان كه ۳۳ سال در طلب انزواي ايران ميكوشند و طي يك دهه اخير نيز به هر ترتيبي از جمله تحريمهاي گوناگون سعي در انزواي ايران داشتهاند، با برگزاري اجلاس غيرمتعهدها متوجه اين واقعيت ميشوند كه نقش ايران در نظام بينالملل فراتر از آن است كه بتوان به انزوا كشاند.
باور اين واقعيت از سوي نظام سلطه براي ايران چند سود دارد از جمله آنكه:
۱- بدون در نظر گرفتن نقش بينالمللي ايران به موقعيت و موفقيتي دست نخواهند يافت.
۲- در سطح بينالمللي مجبور به برداشتن تحريمها و ساير فشارها از روي ايران ميشوند.
۳- دست از كينهتوزي و تلاش براي حذف نظام جمهوري اسلامي از نظام بينالملل بردارند و ضمن پذيرش نقشهاي ايران در عرصه بينالمللي رقابت سالم را در پيش گيرند.
۴- و در چنين حالتي تبديل و تغيير معادلات جهاني به طوري كه وزن سنگين ايران در نظر گرفته شود، قطعي است.
پرويز سروري عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس هشتم و از کارشناسان مسائل سیاسی در اين باره با بیان اینکه میزبانی جمهوری اسلامی در اجلاس جنبش غیرمتعهدها نشان میدهد آمریکا در پیگیری انزوای ایران با شکست مواجه شده، معتقد است: «جنبش غیرمتعهدها فرصتی طلایی برای ایران و جنبش محسوب میشود.»
این کارشناس مسائل بینالملل در اين خصوص ادامه ميدهد: «نباید اجازه دهیم جنبش غیرمتعهدها و کنفرانس اسلامی و مجموعههای اینچنینی در یک مسیر تشریفاتی و بیخاصیت قرار گیرند. بر همین اساس معتقدیم مدیریت جمهوری اسلامی بر جنبش غیرمتعهدها این فرصت طلایی را هم برای ایران و هم برای جنبش فراهم کرده که به صورت یک بازیگر فعال در عرصه بینالمللی حضور یابند و اجازه ندهند که نظام سلطه از مراکز دستگاه بینالمللی به صورت ابزار استفاده کنند. از این رو چشمانداز بسیار روشنی برای غیرمتعهدها متصور است.»
اكنون با اين توضيح كوتاه بايد به دنبال راههايي بود كه جمهوري اسلامي ايران بهترين استفاده را از اجلاس سران عدم تعهد در آيندهاي نزديك داشته باشد.
همواره در شرايط طبيعي وقتي انسانها هزينهاي را پرداخت ميكنند در قبال پول از دست رفته، كالايي را خريداري ميكنند كه از نظر آنان خريدش ضرورت داشته است، زيرا بهترين سود را به مصرفكننده ميرساند و جايگزين خوبي براي هزينه از دست رفته است. بيترديد در شرايط فعلي نيز يكي از مطالبات مهم مردم حول اين محور است كه اگر قرار است در راستاي برگزاري اجلاس غيرمتعهدها در تهران، هزينههايي صورت گيرد و پولهايي خرج شود، بايد بهترين سود از آن نصيب دولت و ملت ايران شود نه آنكه هزينهاي صورت گيرد و يك اجلاس تشريفاتي و بيخاصيت برگزار شود و پولي به هدر رفته باشد.
بنابراين بهترين سود در شرايط فعلي براي جمهوري اسلامي ايران كه يك جبهه مقابل جبهه استكبار را تشكيل داده است، رسيدن به برتري در اوضاع بينالمللي است. نه آنكه سران ۱۲۰ كشور در ايران حاضر شوند و چند روزي را به خوشگذراني بپردازند و به محض خروج از ايران، مواضع عليه جمهوري اسلامي را رو كنند و در واقع هم به شرق متعهد باشند و هم به غرب!
بزرگترين تلاش مقامات جمهوري اسلامي ايران در اجلاس آتي بايد براي تاثيرگذاري مثبت بر معادلات بينالمللي متمركز شود؛ آنچنانكه علاوه بر مثبت نگه داشتن نظر كشورهاي ميهمان نسبت به جمهوري اسلامي ايران، معادلات بينالمللي نيز از دريچه اين اجلاس به نفع ايران رقم بخورد و به عبارتي دولتهاي دشمن در تنگناي اراده ملتها و دولتهاي دوست ايران قرار گيرند.
فؤاد ایزدی کارشناس مسائل بین الملل با بیان اینکه حضور ۱۲۰ کشور در اجلاس تهران تاثیر مثبتی بر معادلات جهانی داشته و فشار علیه جمهوری اسلامی را کاهش میدهد، معتقد است: «اجلاس غیر متعهدها همچنین نشانگر وجه بینالمللی ایران است. ایران باید از این فرصت نهایت استفاده را بکند و فراتر از نهادهای دولتی خود عمل کرده و محدود به دولتمردان نشود چرا که اهمیت مردم این کشورها از دولتهایشان بیشتر است.»
ايزدي بر لزوم نگاه عمیق به سیاست خارجی تاکید دارد و ميگويد: «جمهوری اسلامی باید با توجه به نفوذ آمریکا در برخی از کشورهای اروپایی، از طریق ظریفیت مردمی که در جنبش عدم تعهد وجود دارد، در حوزه ایران و اسلام پروژه تعریف کند تا بتواند در افکار عمومی جهان اثرگذار باشد.»
واقعيت نيز چنين است كه سرمايهگذاري اصلي ايران بايد روي ملتهاي مسلمان باشد تا در امواج بيداري اسلامي در ميان ملتها، «امت واحد اسلامي» شكل گيرد.
طبق تجربه تاريخي نظام بينالملل ثابت شده است كه دولتها همواره بر اساس منافع خود عمل ميكنند و منافع خود را نيز در يك دايره تنگ شخصي مينگرند. اما ملتها منافع خود را در امتداد منافع ساير ملتها ميبينند و خصوصا مسلمانان در اين حيطه براي رسيدن به آرمان بزرگ اسلام و وحدت اسلامي از مرزهاي خاكي عبور ميكنند و با احساسات عقلاني و پيوند بين قلوب، حاضرند از خون خود هم در راه اسلام بگذرند. از اين رو علاوه بر آنكه بايد از اجلاس غيرمتعهدها بهترين استفاده را خصوصا با تاكيد در مباحثي نظير مسلم بودن حق همه كشورها در استفاده صلحآميز از انرژي هستهاي داشته باشيم و در اين زمينه بر حق مسلم خود تاكيد كنيم، اما سرمايهگذاري و برنامهريزي اصلي دستگاه سياست خارجي كشور بايد در راه بيداري اسلامي و خروش اراده ملتها باشد. زيرا در تحولات چند سال اخير و امواج بيداري اسلامي ثابت شد كه اكثر دولتها حاضر به معامله با امثال آمريكا هستند اما ملتهاي مسلمان به چيزي غير از اسلام قائل نيستند و بر سر اسلام با هيچ قدرتي معامله نميكنند و قلب آنان با مسلمانان سراسر جهان پيوند خورده است و بنابراين منافع خود را در گرو منفعت ساير مسلمانان ميبينند.