به گزارش حدیدنیوز به نقل از فارس، پایگاه «المانیتور» در مطلبی با عنوان «نتانیاهو در سال ۲۰۱۰ قصد تحریک ایران و نه حمله را داشت» به قلم «یوسی ملمن» میافزاید: بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل و ایهود باراک، وزیر دفاع در سال ۲۰۱۰ با پنج وزیر ارشد کابینهشان برای برگزاری نشستی محرمانه گرد هم آمدند تا درباره مسائل مهم امنیتی و سیاست خارجی بحث کنند. این گروه که موضع قانونی و اجازه تصمیمگیری ندارد به «محرمانه هفت» معروف است که نام آن برگرفته از کتابهای «انید بلایتون»، نویسنده انگلیسی است.
همچنین روسای امنیتی اسرائیل ار جمله «مئیر داگان»، رئیس سابق موساد و سرلشگر «گابی اشکنازی»، رئیس ستاد مشترک و چند تن دیگر نیز در آن جلسه حضور داشتند (که زمان برگزاری آن به دلیل سانسورهای اعمالشده از سوی اسرائیل قابل تایید نیست).
نتانیاهو چند دقیقه پیش از پایان این نشست به اشکنازی گفت که آمادگی ارتش را به سرعت برای جنگ احتمالی با ایران افزایش دهد. اقداماتی که در چنین شرایطی انجام میشود میتواند شامل جابجایی واحدهای ارتش، تقویت تواناییهای اطلاعاتی و آمادگی داخلی برای جنگ باشد.
* اشکنازی و داگان درباره عواقب چنین اقدامات تحریکآمیزی به نتانیاهو و باراک هشدار داد
این واقعه ۲۰۱۰ اوایل هفته جاری در یکی از برنامههای کانال دو اسرائیل که بزرگترین ایستگاه تلویزیونی تجاری و خصوصی اسرائیل است، فاش شد و به تیتر یک رسانههای اسرائیلی، خاورمیانهای و غربی تبدیل گردید. اکنون اظهارات دو سال پیش نخست وزیر اسرائیل از سوی رسانههای اسرائیلی و بینالمللی به عنوان دستور به ارتش برای آغاز شمارش معکوس حمله اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران محسوب شده است.
اما حقیقت آنچه که رخ داد و از آن جلسه خاص با حضور نتانیاهو، باراک و سلسله مراتب ارشد نظامی و امنیتی اسرائیل فراتر رفته، پیچیدهتر و فریبندهتر از آن چیزی است که درک و منعکس شده است. حقیقت این است که نتانیاهو و باراک به ارتش دستور طراحی حمله مستقیم و همه جانبه به ایران را ندادند. هدف واقعی آنها ایجاد یک سلسله حوادث بود که تنش ایجاد کرده و ایران را تحریک نماید و متعاقبا منجر به جنگی شود تا پای آمریکا را نیز وسط بکشد.
در آن دیدار و در موارد دیگر، ژنرال اشکنازی به نتانیاهو و باراک هشدار داد که چنین دستوری میتواند حقایقی غیرقابل کنترل را ایجاد کند و منجر به جنگ منطقهای نامطلوبی شود. وی که بیش از یک سال است بازنشسته شده، به آن دو گفت: «اگر شما یک آکاردیون را باز کنید و دوباره فشار دهید، این آلت موسیقی شروع به نواختن موسیقی میکند.» نگرانیهای اشکنازی در آن زمان توسط داگان نیز بیان شد که اکنون به دلیل پیوند کبد چهار هفته است که در یکی از بیمارستانهای اسرائیل با مرگ دست و پنجه نرم میکند.
داگان که نزدیک به دو سال است بازنشسته شده، پیش از بیماریش در محافل متعددی به طور خصوصی درباره مقاصد نتانیاهو و باراک علیه ایران صحبت میکرد. وی فاش کرد که در چندین مورد شاهد بوده نتانیاهو که در سال ۲۰۰۹ نخست وزیر شد و اکنون نیز خواستار انتخاب مجدد در انتخابات ژانویه ۲۰۱۳ است، به همراه باراک قصد داشتند اقداماتی را انجام دهند که ممکن بود منجر به خطای محاسباتی و سوءتفاهم از سوی ایران شود. یکی از سناریوهای وحشتناک این احتمال بود که اطلاعات ایران ممکن است به آمادگی ارتش اسرائیل توجه کرده و تصمیم به حملهای پیشدستانه به اسرائیل و یا پایگاههای آمریکا در منطقه بزند. اسرائیل در چنین شرایطی مدعی میشد که قربانی تجاوز ایران شده و حملات تلافیجویانه انجام میداد. آمریکا نیز ممکن بود خود را در چرخهای غیرقابل پیشبینی از خشونت مییافت.
* اشکنازی و داگان کابینه اسرائیل را متقاعد به عدم همکاری با نتانیاهو و باراک کردند
منابعی که از بحثهای محرمانه اطلاع داشتند به من گفتند که اشکنازی و داگان پس از آن توانستند کابینه امنیتی و سپس کل کابینه را که تنها مراجع مجاز برای تصمیم گیری درباره جنگ و دیگر مسائل حیاتی هستند، متقاعد کنند که نتانیاهو و باراک در حال بازی با آتش هستند و ممکن است نه تنها جنگی مذهبی در خاورمیانه به راه بیندازند بلکه ممکن است دههها همکاری نزدیک، راهبردی و صمیمانه با آمریکا را تخریب کنند. از آن زمان تاکنون روابط بین نتانیاهو و باراک از یک سو و اشکنازی، داگان و «یووال دیسکین»، رئیس سابق سرویس امنیت داخلی اسرائیل (شینبت) از سوی دیگر تیره شده است.
دیسکین چند ماه پیش نتانیاهو و باراک را تحت تاثیر «ناجی قوم یهود» توصیف کرده بود. باراک در عوض منتقدان خود را به توطئه محرمانه برای برانداختن حکومت و عدم فرمانبرداری ژنرالها از مقاماتی که به طور مشروع انتخاب شدهاند، متهم کرد و گفت که آنها به طور عمد ارتش را برای چنین ماموریتی آماده نکردهاند.
* در حال حاضر خطر جنگ با ایران از بین رفته است
در حال حاضر خطر جنگ با ایران از بین رفته است. اسرائیل مشغول انتخابات ۲۲ ژانویه خود است و مسئله ایران دیگر در اولویت دستور کار سیاسی اسرائیل قرار ندارد. نظرسنجیها نشان میدهند باراک که رهبری حزبی کوچک را به عهده دارد، بار دیگر انتخاب نمیشود. خود نتانیاهو در سخنرانی سپتامبر گذشته خود در مجمع عمومی سازمان ملل بهار یا در نهایت تابستان ۲۰۱۳ را به عنوان ضربالعجل جدید برای برخورد با برنامه هستهای ایران اعلام کرد. نتایج انتخابات آمریکا نیز نشاندهنده تاثیری جدی بر بحثها و تصمیمات آینده اسرائیل درباره ایران خواهند بود. اگر نتانیاهو بار دیگر انتخاب شود، گرچه هنوز پیشبینی در این زمینه زود است اما شانس خوبی برای برنده شدن دارد، باز هم بر طبل جنگ خواهد کوبید. مغز وی از افکار مربوط به برنامه هستهای ایران پر شده است. وی زمان در اختیار دارد و بار دیگر سیاستهای ایران را به نفرت نازیهای آلمان از یهودیان تشبیه میکند.
به نظر میرسد وی اطمینان دارد که اگر ایران به سلاح هستهای دست یابد از آن علیه اسرائیل و مردم یهودی استفاده خواهد کرد. نتانیاهو هفته جاری در مصاحبههایی گفت که اگر بار دیگر انتخاب شود، به ایران اجازه دستیابی به سلاح هستهای را نخواهد داد. با ریاست جمهوری دوباره اوباما و احتمالا انتخاب مجدد نتانیاهو تصمیمگیری درباره ایران و تبعات آن جزو مسائل مهم امنیت ملی اسرائیل و آمریکا در سال ۲۰۱۳ خواهد بود.