تجربه جنگهاي گذشته نشان ميدهد نتايج جنگ تا حد زيادي تحت تأثير توانمنديهاي كشور يا كشورهاي پيروز در عرصه جنگ الكترونيك قرار دارد. يكي از اين نوع توانمنديها ؛ بهره گيري از توان الكترونيك در صحنه نبرد است. امروزه جنگ الكترونيك يكي از انواع جنگهاي جديد محسوب ميشود كه در فرايند و نتيجه جنگها و رقابتها نقش مهمي ايفا ميكند. توانايي كشورها در عرصه مديريت، كنترل و جنگ الكترونيك در دوران صلح نيز نقش مهمي در عرصه فعاليتهاي اطلاعاتي و جاسوسي دارد. بنابراين ميتوان گفت كارايي و استفاده از توانمنديها و ظرفيتها جنگ الكترونيك فقط در در عرصه نظامي و در صحنه نبرد خلاصه نميشود. لذا شاهد اين هستيم كه اكثر كشورها به شدت به دنبال سرمايهگذاري در عرصه جنگ الكترونيك و داشتن دست بالا در مقابل رقبا و دشمنان در اين زمينه هستند.
جنگ تحميلي، جنگ آمريكا و عراق در سال 1991، حمله آمريكا به عراق در سال 2003 و حمله آمريكا به افغانستان در سال 2001 موجب گرديد جمهوري اسلامي ايران با بهره گيري گسترده از تجربيات ناشي از تحولات سه دهه گذشته در منطقه و دنيا به اهميت اين موضوع اشراف كامل پيدا نموده و سرمايه گذاري خوبي براي فعال شدن تواناييهايي كشور در اين حوزه انجام دهد. وهمچنين با توجه به تجربيات گسترده ناشي از روندهاي موجود نظامي و رويدادهاي چند سال اخير سرمايه گذاريهاي صورت گرفته در عرصه جنگ الكترونيك با توجه به سرمايه انساني موجود در كشور نتايج موفقيت آميزي به دنبال داشته است؛ ازجمله ميتوان به موفقيت ايران در كنترل و مديريت هواپيماي بدون سرنشين آمريكايي و توانمندي ايران در مقابله با حملات سايبري و كنترل موشكهاي دشمن اشاره كرد كه همگي نمايانگر توانمندي ايران در اين حوزه ميباشد.
مقابله و كنترل هواپيماهاي جاسوسي پهباد
بدون شك يكي از مهمترين موفقيتهاي ايران در عرصه جنگ الكترونيك، كنترل هواپيماي بدون سرنشين آمريكايي با نام آر.كيو 170 بود. در حالي كه كارشناسان آمريكايي احتمال انجام چنين كاري را در حد صفر ارزيابي ميكردند ولي اين هواپيما در خاك ايران بدون هيچ گونه آسيب جدي بر زمين نشست و تحت كنترل قرار گرفت. واكنش كارشناسان نظامي و امنيتي آمريكا بسيار عجولانه بوده و توانايي ايران در كنترل اين هواپيما را رد كردند و علت اصلي سقوط آن و اشتباه در كنترل هواپيما عنوان نمودند. با اين حال پس از آنكه توسط نيروهاي ايراني اعلام شد، هواپيماي مذكور رمزگشايي شده و به براي اثبات اين ادعا، كدهايي در اين زمينه ارائه شد، به خوبي روشن گرديد؛ ايران توانمندي لازم براي رمزگشايي و كنترل كامل اين نوع هواپيماها را دارد. افزون بر اينها، هم اكنون جمهوري اسلامي با هدف ساخت نمونه داخلي و استفاده از تكنولوژي به كار رفته در آن در توليدات نظامي داخلي در حال نمونه برداري از اين هواپيما است.
همين امر موجب گرديد نگرانيهاي گستردهاي در آمريكا در زمينه توانمندي ايران در عرصه مهندسي معكوس و امكان ساخت نمونه هايي از پهپاد آر.كيو 170 بوجود آيد. گفتني است در برخي از هواپيماهاي نظامي آمريكا همين نوع تكنولوژي شبيه به تكنولوژي هواپيماي پهباد به كار رفته ست. بنابراين امكان بالقوه بوجود امده تا ايران توانايي خارج كردن كنترل پهپاد آر. كيو 170 از قدرت نظامي آمريكا فراهم آيد. هرچند به اعتقاد فرماندهان نظامي آمريكا احتمال چنين رويدادي بسيار كم است اما همين امر نگراني گستردهاي در بين مقامات و جامعه نظامي آمريكا ايجاد نموده است. حتي برخي از كارشناسان آمريكايي بر اين باورند كه ايران ميتواند به سيستم پيچيده كنترل و فرماندهي هواپيماهاي پيشرفته آمريكا نفوذ كند و مشكلات گستردهاي براي نيروي نظامي آمريكا در سطح خاورميانه ايجاد نمايد.
تاثير نظامي موفقيت ايران در كسب دانش سايبري
در شرايط فعلي توانايي تهاجمي و تدافعي كشورها در حوزه حملات سايبري يكي ديگر از جلوههاي جنگ الكترونيك محسوب ميشود. اين نوع جنگها اصولاً داراي زمان و مكان مشخص نمي باشند و به عبارتي اين گونه نبردها را نبردهاي فاقد زمان و مكان ارزيابي ميكنند. در چنين فضايي ايران با توجه به تجربه حملات سايبري عليه تأسيسات نظامي و هستهاي خود، سرمايه گذاري مناسبي در اين زمينه انجام داده است. كارشناسان غربي معتقدند كه ايران با توجه به سرمايه علمي و انساني گستردهاي كه در اختيار دارد، در حال حاضر به عنوان يكي از كشورهاي توانمند در عرصه دفاع و حملات سايبري محسوب ميشود. همين نگاه باعث گرديده برخي از كارشناسان آمريكايي اصولاً مخالف حملات سايبري عليه تأسيسات نظامي و هستهاي ايران باشند. به باور آنها چنين اقداماتي در نهايت منجر به اقدامات متقابل عليه تأسيسات هستهاي و نظامي آمريكا و رژيم صهيونيستي خواهد شد كه با توجه به ضعفهاي موجود در اين عرصه و همچنين گستردگي شبكههاي اينترنتي آمريكا ميتواند فاجعه بار باشد. در آمريكا بخش مهمي از تأسيسات هستهاي و نظامي از طريق شبكههاي اينترنت كنترل و مديريت ميشوند. درنتيجه هرگونه حمله سايبري موفق عليه آنها ميتواند مشكلات جدي براي اين كشور ايجاد نمايد.
در گزارشي كه توسط كارشناسان آمريكايي به كميته امنيت ملي مجلس نمايندگان ارائه شد، قدرت حملات تلافي جويانه ايران در زمينه حملات سايبري را «كمرشكن» توصيف نموده و تأكيد كردند كه ايران قادر است حملات سنگيني را عليه آمريكا تدارك ببنيد. همچنين در اين گزارش آمده است : «ايران پس از حملات ويروسي به تأسيسات هستهاي خود در سال 1389 (ويروس استاكس نت) كه با اخلال در فعاليت برخي سانتريفيوژها همراه بود، اقدام به سرمايهگذاري گسترده در زمينه تواناييهاي سايبري نمود و دانش فني خود را در اين زمينه تقويت كرده است.» در اين زمينه «ايلان برمن» معاون رئيس مركز تحقيقات شوراي سياست خارجي آمريكا اظهار داشت : «در سه سال اخير ايران سرمايه گذاري كلاني براي تقويت تواناييهاي تهاجمي و همچنين دفاعي خود در شبكه اينترنتي و دنياي مجازي انجام داده است. آنها بيش از پيش از جنگ سايبري به عنوان راهكاري بالقوه براي حمله به آمريكا ياد ميكنند».
همچنين «اريك اشميت» مدير كمپاني گوگل ـ شركتي كه همكاريهاي نزديكي با سازمان سيا دارد ـ در مصاحبه با سي ان ان تصريح كرد : «استعداد بالاي ايرانيها در جنگ سايبري تهديدي براي غرب است. ايرانيها به دلايلي كه به درستي براي ما روشن نيست، به طرز غيرمنتظرهاي در جنگ سايبري با استعداد هستند؛ بنابراين به وضوح در آينده تهديدي براي امنيت سايبري ما به شمار خواهند رفت.» اين موارد به خوبي نشان ميدهد كه كارشناسان نظامي و امنيتي كشورهاي غربي به خوبي نسبت به تواناييهاي ايران در عرصه حملات سايبري آگاه هستند و نگرانيهاي جدي در اين زمينه دارند.
كنترل و هدايت موشكهاي دشمن در هوا
از توانمنديهاي ديگر ايران در عرصه نبرد الكترونيك، قدرت مقابله به مثل نيروهاي نظامي ايران در برابر حملات موشكي كشورهاي متجاوز است. امروزه كشورها در چارچوب نبردهاي نظامي سنتي براي مقابله با حملات موشكهاي دشمن معمولاً از سيستمها پدافند موشكي و مقابله مستقيم استفاده ميكنند. در اين روش موشكهاي دشمن پس از شناسايي مورد حمله قرار ميگيرند و قبل از اصابت به هدف نابود ميگردند. سامانههاي دفاع موشكي كه هم اكنون در خاك تركيه و برخي از كشورهاي عربي فعال است و همچنين سامانه اس 300 روسيه دقيقاً از اين الگو استفاده ميكنند. در اين الگو كه از تكنولوژيهاي پيشرفته شناسايي و هدف گيري استفاده ميكند در غايت امر آن هدف قرار دادن موشك دشمن است اما توانايي شناسايي و كنترل موشكهاي دشمن بدون از بين بردن آن يكي از مهمترين حوزههاي جنگ الكترونيك محسوب ميشود. در اين نوع جنگ به جاي نابودي در هوا موشك ، كنترل آن در دست گرفته ميشود و موشك از مسير اصلي منحرف ميگردد. همچنين اين احتمال وجود دارد كه موشكهاي كنترل شده عليه مواضع دشمن مورد استفاده قرار گيرند و به عبارت ديگر توانمندي موشكي دشمن عملاً عليه خود دشمن به كار برده شود. بنابراين توانايي ايران در اين حوزه يكي از جديدترين موفقيتهاي كشور در عرصه جنگ الكترونيك محسوب ميشود. امير فرزاد اسماعيلي فرمانده قرارگاه پدافند هوايي خاتم الانبياء (ص) در ارتباط با اين موضوع اظهار داشت: «هر موشكي قبل از اينكه به پيكره مقدس جمهوري اسلامي ايران آسيب برساند، منهدم يا منحرف ميشود و به هدفي كه ما تعيين ميكنيم اصابت ميكند. اين قابليت جنگ الكترونيك است كه طي آن، اين ما هستيم كه براي موشك دشمن برنامه ريزي ميكنيم. پروژه فريب موشكهاي دشمن در پدافند هوايي كليد خورده و زمان عملياتي شدن آن نيز به تشخيص قرارگاه است ». گفتني است ايران نزديك به سه سال است كه پروژههاي انهدام موشكهاي كروز با ارتفاع پست را آغاز كرده است. هر زمان كه تهديدي صورت بگيرد، اين سامانهها به صحنه ميآيند و وظيفه خودشان را انجام ميدهند. اين موضوع به خوبي نشان ميدهد كه متخصصان داخلي در حال ارائه الگوي جديدي در مقابله با حملات موشكي دشمن هستند. ضمن اينكه به دنبال عدم پايبندي روسها در زمينه تحويل اس 300، كارشناسان داخلي ساخت نمونه داخلي آن را در اولويت قرار دادهاند. به گفته مقامات نظامي سامانه جايگزين كه باور 373 نام دارد در حال نهايي شدن است. اين سامانه علاوه بر داشتن ويژگيهاي اس 300 روسي، توانمنديهاي بيشتري در زمينه مقابله با حملات موشكي دشمن دارد.
نتيجه گيري
ظرفيتهاي كشور در عرصه جنگ الكترونيك نشان از تأثيرگذاري آن در زمينه مقابله با هواپيماهاي نظامي بدون سرنشين دشمن دارد. توانايي ايران و كدبرداري و در نهايت تلاش براي ساخت نمونههاي داخلي هواپيماهاي نظامي امريكايي نشان از توانمنديهاي كشور در نبرد سايبري است. نبردي كه اختصاص به دوران جنگ نداشته و همواره بين رقبا و دشمنان وجود داشته است . عزم و اراده متخصصان داخلي در ساخت مشابه سامانه ضد هوايي اس 300 روسي و ظرفيت شناسايي موشكهاي دشمن و مديريت آنها براي اصابت به هدف دلخواه، نشانگر توانايي كشور براي پوشش نقاط ضعف خود و تضعيف نقاط قوت دشمن است. در نتيجه تداوم موفقيتهاي ايران در عرصه جنگ الكترونيك ميتواند تهديدات را خنثي نمايد و بر ظرفيتها و حوزههاي تأثيرگذاري ايران در عرصه بين المللي بيفزايد.