به گزارش حدید نیوز: در دنیای امروز، واژهی «استعمار» دیگر به سادگی تصویر ناوهای جنگی و پرچمهای بیگانه بر فراز سرزمینهای اشغالی را به ذهن نمیآورد. استعمار جدید، بیآنکه نیازی به حضور مستقیم داشته باشد، همچنان در حال پیشروی است؛ از دل قراردادهای اقتصادی گرفته تا نظامات آموزشی، از تولیدات رسانهای تا نظریههای انسانی. این استعمار، چهره عوض کرده، اما هدفش همان است: سلطه.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با مسئولان نظام (۱۴۰۳/۱۱/۰۹) با نگاه ژرف تمدنی، چهرهی حقیقی استعمار را در قالب سه مرحلهی پیدرپی و تو در تو ترسیم کردند:
۱. غارت منابع،
۲. تخریب فرهنگی،
۳. تصرف هویت ملّی و دینی.
این تحلیل، صرفاً واکنشی سیاسی به رفتار کشورهای غربی نیست، بلکه ارائهی یک «مدل کلان شناخت استعمار» است؛ الگویی برای فهم بهتر آنچه امروز در جهان اسلام و بهویژه در قبال جمهوری اسلامی ایران در جریان است. به تعبیر ایشان، استعمار نهتنها تمام نشده، بلکه در هر سه مرحلهی فوق، اکنون نیز فعالانه عمل میکند و «مصداق اتمّ» آن، دولت آمریکاست. «ما امروز دچار هر سه مرحلهی استعماریم. امروز هم دستگاههای قدرت زورمند شیطانی عالم، هم به منابع طبیعی کشورها و ملّتها چشم دارند و نظر سوء دارند، هم به فرهنگ اصیل آنها، هم به هویّت ملّی و اسلامی آنها نظر دارند و درصدد تخریب اینها، درصدد تصرّف اینها هستند. البتّه همه یک جور نیستند؛ در رأس اینها آمریکا است.» ۱۴۰۳/۱۱/۰۹
در ادامه، به هر یک از این مراحل با مثالهای تاریخی و تحلیلهای تخصصی پرداخته میشود.
موسی نجفی، استاد و رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی درباره این نوع تقسیم بندی رهبر انقلاب گفته است: «تقسیمبندی سهگانهای که رهبر انقلاب فرمودند، شاید بشود گفت با استعمار کهنه، نو و فرانو قابل تطبیق باشد. یعنی اول بازار بود، بعد دربار شد و کمکم مسجد هم میخواستند. سومین مرحله استعمار که هویتی است، آن وقت همه ابعاد را میخواهند.»
۱. غارت منابع: آغاز سلطه با چنگاندازی به طبیعت و اقتصاد
نقطهی آغاز استعمار، همواره بهرهبرداری از منابع طبیعی ملتها بوده است. تجربهی تلخ قارهی آفریقا و آمریکای جنوبی، آشکارترین مصادیق این مرحلهاند. کمپانی هند شرقی بریتانیا، در قرن هفدهم و هجدهم، چگونه وارد هند شد؟ به بهانهی تجارت ادویه و پارچه، اما با هدف نهایی تسلط بر منابع طلا، نقره، معادن و زمینهای حاصلخیز.
در ایران نیز نمونههایی چون امتیازنامهی رویتر (۱۸۷۲) نشان میدهد که چگونه استعمارگران میکوشیدند کنترل شریانهای حیاتی اقتصاد ملی را در دست گیرند. نفت ایران نیز از دورهی مظفرالدینشاه هدف چنین چنگاندازیهایی قرار گرفت و در نهایت منجر به شکلگیری شرکت نفت انگلیس و ایران شد.
رهبر انقلاب با تأکید بر این مرحله، یادآور میشوند که: «اوّلین چیزی که اینها هدف قرار دادند، منابع طبیعی بود.» (۱۴۰۳/۱۱/۰۹). به تعبیری، سلطه بر منبع، مقدمهی سلطه بر انسان است.
۲. تخریب فرهنگهای اصیل: قتل تمدّنها در سکوت تاریخ
مرحله دوم، تخریب فرهنگ است؛ آنجا که استعمار نه تنها جسم ملتها، بلکه روح و میراث فرهنگیشان را هدف قرار میدهد. تاریخ آفریقا بار دیگر نمونهای گویای این فاجعه است. پیش از ورود استعمار، قبایل آفریقایی نظامهای اجتماعی، سنتهای دینی و ساختارهای معرفتی مستقر داشتند؛ اما استعمارگران با ساختن چهرهای وحشی و بدوی از این جوامع، فرهنگ بومی را ابتدا تحقیر و سپس تخریب کردند.
حجت الاسلام و المسلمین روح الله شریعتی در این باره میگوید: «قرآن کریم در آیهای که داستان فرعون را نقل میکند، به صراحت به فرآیند استضعاف و تحقیر ملتها اشاره میکند: «إن فرعون علا فی الأرض و جعل أهلها شیعاً یستضعف طائفة منهم یذبح أبناءهم...». فرعون، با استضعاف و تحقیر، زمینه تسلط بر آن قوم را فراهم کرد. استعمارگران نیز دقیقاً با چنین رویکردی، ملتها را از منظر هویتی و فرهنگی تحقیر کرده و سلطه خویش را تحکیم بخشیدهاند.»
رهبر انقلاب این مرحله را از دردناکترین مراحل میدانند و میفرمایند: «داستان تلخی است این داستان؛ شرح این مطلب از آن چیزهایی است که واقعاً گریهآور است.» آنان با «غارت فرهنگی» و جایگزینی زبان، تعلیم و تربیت و تاریخِ تحریفشده، تلاش کردند حافظهی جمعی ملتها را از بین ببرند.
در ایران نیز پروژهی غربگرایی دوران پهلوی، با حذف کلمات فارسی، تحقیر ارزشهای دینی و ترویج فرهنگ مصرفگرایی غربی، در همین راستا عمل کرد.
به تعبیر حجتالاسلام نصرتی «استعمار تنها چپاولگر منابع نیست، بلکه یک پازل کامل سلطه ساخته است که ما باید آن را از نو و وارونه بچینیم؛ از بازسازی نظام دانشی تا صدور تمدن اسلامی.»
۳. تصرف هویّت: تغییر انسان برای تثبیت سلطه
آخرین و عمیقترین مرحلهی استعمار، تصرف هویّت ملی و دینی ملّتهاست. در این مرحله، استعمارگر میکوشد انسان مستعمره را چنان تغییر دهد که خود، دیگر نیازی به سلطهی مستقیم نداشته باشد؛ بلکه فرد مستعمرهشده، خود، سرباز وفادار به نظام سلطه باشد. این همان استعمار نو است.
رهبر انقلاب در همین دیدار تصریح میکنند: «در مرحلهی بعدی، چشم به هویّت ملّی و دینی ملّتها دوختند تا آن را تحت تصرّف بگیرند.» و هشدار میدهند که این پروژه هنوز به پایان نرسیده است: «ما امروز دچار هر سه مرحلهی استعماریم... درصدد تصرف اینها هستند.»
امروزه این تصرف، در قالب نظریههای توسعهی غربی، ترویج سبک زندگی غربی، تغییر مفهوم خانواده، تسلط نرمافزاری، و حتی فروپاشی مرزهای جنسی و اخلاقی صورت میگیرد. حمله به هویت جنسی بشر، از جمله «صادرات انحرافات جنسی»، بهعنوان ابزار تغییر هویت انسان معاصر در خدمت همین پروژهی جهانیسازی قرار دارد.
به تعبیر موسی نجفی، رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی «این مرحله استعمار، از حکومتها و اقتصاد و سیاست بیرون است. وقتی شما استعمار را الگو قرار میدهید، به هویت خود دارید لطمه میزنید. استعمار میگوید من هویت تو هستم. اصلاً لازم نیست سرباز بفرستد، شما سرباز او میشوید. شما الگوی زندگی او را میگیرید. هر ملتی که احساس خودتحقیری و برتری فرهنگ بیگانه داشته باشد، دچار این آفت میشود. این وضعیت در برخی جوانهای ساده نمایان است؛ انتخاب مدل موی خاص، پوشیدن آخرین مدها، یاد گرفتن نام بازیکنان تیمهای خارجی. اینطور القا میکنند که اگر جوانان اینجور نباشند، عقبماندهاند.»
به تعبیر رهبر انقلاب، این استعمار نو، تحت سیطرهی تراستها و کارتلهای اقتصادی است که بر دولتهایی چون آمریکا سلطه دارند. بنابراین، دولت آمریکا «مصداق اتمّ استعمار» معرفی میشود؛ چرا که در سه جبههی اصلی – منابع، فرهنگ و هویت – نقشه میکشد و عمل میکند.
راهکار: بازسازی تمدن اسلامی، راهی از درون
پاسخ به استعمار، تنها با تقابل سیاسی یا نظامی حاصل نمیشود. حجتالاسلام نعیمیان اشاره کرده که علما در دورههای گذشته با حفظ استقلال فرهنگی، مقاومت تمدنی را نیز پیش بردهاند. امروز نیز همان الگو باید بازخوانی شود.
در فرآيند تحقّق هدفهاى اسلامى که دارای 5 مرحله: انقلاب اسلامی ← نظام اسلامی ← دولت اسلامی ← جامعه اسلامی ← تمدن اسلامی است، دشمن تلاش دارد زنجیره اهداف انقلاب را از طریق استعمار پاره کند.
سهگانهی استعمار، نه روایتی از گذشته، بلکه توصیفی از اکنون ماست. غارت منابع با تحریمها و سلطهی تکنولوژیک ادامه دارد، تخریب فرهنگ با جنگ نرم رسانهای و آموزشی پیگیری میشود، و تصرف هویت، با تغییر در بنیانهای اخلاق، دین و انسانسازی، به عمق جان ملتها نفوذ کرده است.
در این میدان، بیعملی بهمعنای تسلیم است و تنها راه نجات، بازسازی تمدنی است؛ بازگشت به خویش و بازآفرینی همهجانبه، از علم تا اقتصاد، از آموزش تا فرهنگ. / فارس