به گزارش حدید نیوز، روایات متعددی از پیامبر اکرم (ص) نقل شده که فرمودهاند من و علی (ع) قبل از خلقت آدم (ع) از یک نور بودیم. خداوند آن نور را در صلب آدم (ع) قرار داد، سپس آن نور، نسل به نسل در صلبها و رحمهای پاک انتقال یافت تا اینکه در صلب عبدالمطلب قرار گرفت و از آنجا دو نیمه شد، نیمی در صلب عبدالله قرار گرفت که من از آن به وجود آمدم و نیمی دیگر در صلب ابوطالب قرار گرفت.
آن حضرت هم از ناحیه پدر و هم از جانب مادر به هاشم (جد دوم پیامبر) میرسد. پدر ایشان ابوطالب پسر عبدالمطلب پسر هاشم و مادر ایشان فاطمه دختر اسد پسر هاشم میباشد. آن بانوی بزرگوار چنان پاک و مطهر بود که در جریان ولادت فرزند خویش و پیش از آن، گاه نداهای غیبی را میشنید و حرکات و سکنات فرزند گرامی خویش را متوجه میشد.
ماجرای ولادت آن حضرت در کعبه معروف است. حضرت فاطمه بنت اسد پس از تحمل نه ماه بارداری درد زایمان را احساس نمود. حضرت ابوطالب میگوید: من وقتی برخاستم تا از خانه بیرون بروم، هاتفی از گوشه خانه مرا صدا زد و گفت: ای ابوطالب صبر کن، نباید دست ناپاکی به بدن ولی خدا برسد.
فاطمه بنت اسد برای پناه بردن و التجاه به خدای تعالی به سوی مسجدالحرام حرکت میکند و در خانه خدا به راز و نیاز و طواف میپردازد. فاطمه سر به آسمان برداشته و عرض میکرد: «پروردگارا قسم به جدم ابراهیم خلیل (ع) که خانه کعبه را بنا کرد تصدیق میکنم، فرزندی که در شکم من است و با من سخن میگوید و یقین دارم که او یکی از آیات و نشانههای جلال و عظمت تو است، از تو میخواهم وضع حمل مرا آسان کنی.»
عباس عموی پیغمبر (ص) و حاضران دیدند دیوار کعبه شکافت و بعد به هم پیوست، و بعد از آن نه کلیدی در کعبه را باز کرد و نه وسیلهای دیگر بر دیوار آن اثر مینمود. همه فهمیدند که این واقعه از جانب خدا میباشد. سه روز گذشت و روز چهارم دوباره همان محل شکافته شد و مادر و فرزند بیرون آمدند.
فاطمه دختر اسد زوجه ابوطالب در کعبه وضع حمل نمود و علی (ع) را به دنیا آورد، لذا او اول انسانی است که درون خانه خدا متولد شد. تولدش سی سال بعد از تولد پیامبر بود و بیست و سه سال قبل از هجرت، مادرش او را حیدر یا اسد نامید، پدرش او را علی نامید، هر دو نام به او اختصاص داشت.
در بیان فضائل امیرالمؤمنین به آنچه که در حد درک مردم بوده اکتفا شده است
حجت الاسلام و المسلمین سید محمدباقر علوی تهرانی در صحبتهایی با موضوع حقوق امام (ع) بر شیعیان در آستانه میلاد حضرت امیرالمومنین علی (ع) به ویژگیهای این حضرت پرداخت که سخنرانی وی را در ادامه میخوانید.
پیامبر به امیرالمؤمنین فرمودند: اگر نمیترسیدم که مردم دربارۀ تو همان را بگویند که مسیحیان دربارۀ مسیح گفتند درباره تو سخنی میگفتم که بر هیچ جماعتی از مسلمانان نگذری مگر اینکه خاک کفش و زیادی آب وضوی تو را برای طلب شفا بردارند.
تصریح میکنند میترسم حرفی بزنم که مردم برای تو مقام الوهیت قائل شوند.زکات بدن و عقل ذکر فضائل امیرالمؤمنین و اولاد پاک ایشان است.
امیرالمؤمنین فرمودند: زکات بدن و عقل این است که شخص، فضیلت علی و خاندان پاک او را آشکار کند اگر بر این امر توانایی دارد.
امامت امتداد نبوت است
گفتیم که تنها بخشی از مقامات پیامبر در نظام خلقت به دست ما رسیده است. امام رضا فرمودند: امامت همان جایگاه و مقام انبیا است. پس هر مقامی را که پیامبر در نظام هستی دارد امامان معصوم نیز دارند.
افضلیت رسول خدا و اهل بیت ایشان بر سایر مخلوقات
رسول خدا فرمودند: خداوند مخلوقی برتر از من خلق نکرده است. خداوند انبیا مرسل را بر ملائکه مقرب، و من را نیز بر تمامی انبیا و مرسلین برتری داد. یا علی! برتریِ پس از من از آن تو و ائمه بعد از توست. اگر ما نبودیم هیچ چیز خلق نمیشد.
علت برتری معصومین بر ملائکه الهی
چگونه ممکن است از ملائکه برتر نباشیم در حالیکه ما در توحید و تسبیح و تهلیل و تقدیس خدا بر آنها پیشی گرفتیم.
پیامبر در ادامه علت این برتری را بیان میکنند:
۱. خداوند اولین موجوداتی را که خلق نمود ارواح ما بود. پس ارواح ما را به توحید و تمجید خود گویا فرمود. سپس ملائکه را خلق کرد. پس چون ارواح ما را به صورت نوری واحد دیدند منزلت ما را عظیم داشتند. پس ما تسبیح گفتیم تا ملائکه بدانند که ما موجوداتی مخلوق خداوند هستیم و خداوند از صفات ما مخلوقات منزه است. پس ملائکه به دنبال ما تسبیح خدا را گفتند.
۲. هنگامیکه ملائکه عظمت شأن ما را دیدند ما تهلیل گفتیم تا آنها بدانند که جز الله خدایی نیست و ما بندگان او هستیم. آنها هم تهلیل گفتند.
۳. هنگامیکه ملائکه آنچه که خداوند از عزت و قوت برای ما قرار داده بود را دیدند ما گفتیم: لا حول و لا قوة إلا بالله العلی العظیم. تا ملائکه بدانند هیچ حول و قوهای وجود ندارد مگر به نیروی خداوندی. آنها هم این ذکر را گفتند.
واجب الإطاعه بودن نعمت بزرگ خداوند به معصومین
۴. وقتی ملائکه آنچه از نعمتها را که خداوند به ما داده مانند اینکه: اطاعت ما را واجب نموده است دیدند، گفتیم: الحمد لله. تا آنها بدانند که خداوند در برابر نعمتهایی که به ما داده چه اندازه حق حمد بر ما پیدا کرده است. پس ملائکه نیز گفتند: الحمد لله.
خداوند این همه نعمت به پیامبر و آل ایشان عطا کرده اما پیامبر در اینجا تنها به یکی از این نعمتها اشاره میکند: واجب الإطاعه بودن. معلوم میشود که این نعمت بزرگترین نعمتیست که برای ایشان وجود دارد.
امر به سجده ملائکه بر آدم
پس ملائکه بهواسطه ما به شناخت توحید خداوند و تسبیح و تهلیل و تحمید او هدایت شدند. سپس خداوند آدم را خلق کرد و ما را در صلب او به ودیعه نهاد و به ملائکه امر کرد که به خاطر بزرگداشت و اکرام ما به او سجده کنند.
مَثَل أعلای خداوند
چرا معصومین دارای این مقامات در عالم خلقت هستند؟ خداوند اراده فرمود که بر روی زمین خلیفهای را قرار بدهد. (بقره :۳۰) به حکم عقل این خلیفه باید بیشترین تناسب را با مستخلف عنه داشته باشد. لذا باید یک عدهای باشند که از این مقامات برخوردار باشند. خداوند فرمود: هیچ مِثلی برای او نیست. (شوری :۱۱) و فرمود: برای خداوند مَثَل أعلی در آسمانها و زمین وجود دارد. (روم :۲۷) یعنی خداوند مِثل ندارد اما مَثَل دارد و معصومین مَثَل خداوند بر روی آسمانها و زمین هستند. لذا باید از این مقامات برخوردار باشند.
مقامات انبیا در سایه نبوت و ولایت
رسول خدا فرمودند: قسم به آن کسیکه جانم در دست اوست ملکوت به ابراهیم نشان داده نشد مگر بهواسطۀ پذیرش نبوت من و اقرار به ولایت علی. خداوند با موسی سخن نگفت و عیسی را به عنوان آیت خود معرفی نکرد مگر بهواسطۀ نبوت من و معرفت علی. هیچ پیامبری به نبوت نرسید مگر بهواسطۀ معرفت او و اقرار به ولایت ما. و هیچ مخلوقی از جانب خداوند اهلیت پیدا نکرد که به او نظر کند مگر بهواسطۀ بندگی و اقرار به ولایت علی بعد از من.
پس دو چیز است که باعث میشود خداوند به خلایق نگاه کند: ۱. مقام بندگی خدا. ۲. اقرار به ولایت امیرالمؤمنین بعد از رسول خدا و آنچه که تا امروز برای امام عصر وجود دارد./ مهر