به گزارش حدید نیوز؛ این روزها نامه پیمان جبلی رئیس رسانه ملی به رئیس جمهور درباره برخورد با پلتفرم «فیلیمو»، یکبار دیگر نام شبکه نمایش خانگی «ویاُدی» (VOD)ها را بر سر زبانها انداخته است. همانگونه که پیشتر هم به این موضوع پرداختهایم این کشمکش دعوایی بنیادین است و هرچه زودتر باید حل شود. گزارش حاضر تلاشی است برای نور روز تاباندن بر پدیدهای که هرچه سریعتر باید آن را شناخت و برای اصلاحش وارد عمل شد.
*«فیلیمو» در حال چه کاری است؟
این روزها «فیلیمو» قلدرمآبانه، بدون پذیرش هیچ نظارتی در حال جابهجایی مرزهای ساختار و محتوای رسانهای در کشور است و اگر زودتر فکری به حال آن نشود کار به جایی میرسد که عملا دیگر امکان اصلاح دیگر پلتفرمها هم نخواهد ماند.
پلتفرم «فیلیمو»طی مدت فعالیت خود حواشی بسیاری داشته است؛ از افزایش بدون نظارت تعرفههای اشتراکی گرفته که بارها اعتراض مشترکان را در پی داشته تا تولید و پخش سریالهایی که مجوز ساترا را نداشتهاند. از سوی دیگر انحصارگرایی، حذف رقبا و فقدان عدالت فضایی در مسئله پهنای باند، از دیگر موضوعات مهمی است که در تحلیل وضعیت فیلیمو_ این کارخانه سریال سازی_ میتوان در نظر گرفت. با اینکه همه این موضوعات مهم هستند اما هرکدام از آن ها مقوله جداگانهای است که به صورت مفصل باید بدان پرداخته شود، در اینجا تاکید ما بر موضوعات دیگری است که در ادامه بدان خواهیم پرداخت.
بررسیها نشان میدهد که «فیلیمو» هیچ قانون و نظارتی را بر نمیتابد و هر آنچه که فکرش کنید را انجام میدهد؛ بدون مجوز سریال میسازد، بدون نظارت سریال منتشر میکند، و کارش به جایی رسیده است که طی ماههای گذشته در همراهی با اغتشاشگران و راهبری آشوبهای خیابانی هم پیشگام بوده است.
کافی است اخبار این روزهای رسانههای اصلاح طلب و ضد نظام را رصد کنیم تا موضوع آشکارتر شود. آنها به روشنی در حال تلاش هستند تا ساترا را کنار بگذارند و بال و پر بیشتری به« فیلیمو» دهند. اما به راستی چرا تا این حد «فیلیمو» برای اصلاح طلبها و ضد انقلاب مهم است؟ در ادامه تلاش خواهیم کرد به واکاوی موضوع بپردازیم.
*نتانیاهو: آمریکا با سریالهای پر زرق و برق به ایران حمله کند
سالها قبل بنیامین نتانیاهو گفته بود: به مدیران « سازمان سیا» گفتهام که برای ایرانیها در شبکه نمایش خانگی و ماهواره سریال هالیودی پخش کنید، خودشان نظام شان را تغییر میدهند.
او همان سالها از آمریکا خواست که به عراق حمله نظامی کند، ولی برای ایران به جای حمله نظامی از سریالهایی استفاده کند که «افراد زیباروی جوان را در وضعیتهای متنوعی از برهنگی و در شر ایطی نشان دهند که زندگی فریبنده و مادیگرایانه دارند و رابطههای بیقید جنسی برقرار میکنند».
بدون اغراق شاید بتوان برای پلتفرم نمایش خانگی«فیلیمو»نقشی چنین در نظر گرفت.
*محتوای «فیلیمو»؛ ملغمهای از ابتذالهای اخلاقی
«شبکه نمایش خانگی( با تاکید بر فیلیمو)» درست همان پدیدهای است که نتانیاهو بر آن دست گذاشته است و متاسفانه این روزها حتی نیاز به هالیود را نیز برطرف کرده است. هرآنچه در سینماهای دنیا منتشر می شود را به سرعت تمام به خورد مخاطب میدهد و علاوه بر آن خود با سریالسازی در کار ذائقه سازی و عوض کردن افکار و ذهنیت مخاطبان است.
از این رو است که این میدان را باید به عنوان یک حوزه فرهنگی بسیار مهم و حساس بهحساب آورد؛ زیرا جامعه هدف یا مقصد اصلی آن درون خانوادههاست. با توجه به اینکه خانواده عنصر اولیه و پایه و هسته اصلی جامعه است، هرگونه تأثیرگذاری بر آن بهکل ساختار جامعه سرایت میکند.
با این وجود الگو گیری این مجموعههای نمایشی از سریالهای درام ترکیهای و روایت داستان حول محور عشقهای چندگانه و مثلثی با تم خیانت که اساساً مغایر با آداب و فرهنگ اسلامی و عرفی جامعهی ماست، برای مخاطب به یک تغییر ذائقهی نادرست و تردید در هویت فرهنگی و رواج سبک زندگی غربی و تقبیح ارزشهای دینی و انقلابی منجر میشود.
به طور کلی آثار منتشر شده در فیلیمو غالبا سریالهایی کممایه و پرگو، عموما با مثلثهای عشقی و داستانهای خانوادگی پر زرق و برق، هستند. داستانهایی که الگو گرفته از سریالهای مبتذل ترکی هستند و قصه عشقهای پنهان و آدمهای چند چهره را بیان میکنند. البته ناگفته نماند که سریالسازهای سریدوز علاوه بر داستانهای ماهوارهای، پا فراتر گذاشتند و انتقامهای عشقی را نیز به ماجرا اضافه کردهاند.
*«فیلیمو» چگونه آشوبهای اخیر را راهبری میکرد
فیلیمو در ماههای گذشته به صورت مستقیم و غیر مستقیم به راهبری آشوبهای اخیر کشور پرداخته است. از نمایش دادن فیلمهای مرتبط با موضوعات مد نظر آشوبگران تا هشتک شدن و حمایت آشکار. بر همین اساس بود که ماه گذشته خبرگزاری فارس در گزارشی به این موضوع پرداخت. در آن گزارش آمده بود: در میان سامانههای نمایش فیلم و سریال، فقط فیلیمو بخشی به نام بخش ویژه دارد که به نظر میرسد کارش پیشنهاد دادن به تماشاگران باشد. در چند هفته اخیر در بخش ویژه این سامانه حجم عظیمی از فیلمهای سینمایی مرتبط با مسائل زنان دیده میشود؛ فیلمهایی درباره اسیدپاشی، تجاوز، بهرهکشی و امثال آن مثل هیس، دخترها فریاد نمیزنند، این زن حقش را میخواهد، لانتوری، آخرین بار کی سحر را دیدی؟، لاک قرمز، آرایش غلیظ، دو زن و بسیاری دیگر از فیلمهای اینچنینی و حتی پویانمایی مانند مولان که روایتگر دختری است که شکل و ظواهری مردانه بخود میگیرد تا به هدفش برسد.
فیلیمو همچنین در بخش یادداشتهای خود که در مهرماه نوشته و در آذر ماه به روز رسانی شده است، به انتشار متنی با عنوان«تو قهرمانی دختر» به مرور فیلمهای ایرانی پرداخته که به زعم نویسنده نقش اول آنها زنانی شجاع هستند. ساده لوحانه و حتی ابلهانه است که نمایش چنین فیلمهایی را بیارتباط با وضعیت کنونی جامعه بدانیم.
در هفتههای پایانی ناآرامیها؛ «فیلیمو» پا را فراتر گذاشته و همراه با چند پلتفرم و استارت آپ دیگر با دشمنان قسم خورده این نظام همصدا شده و با انتشار هشتگ مهسا امینی بدنبال متشنج کردن فضای جامعه و تحریک و تشویش اذهان مخاطبان بودند آنها هر توانی که داشتند به کار گرفتند تا این آتش خاموش نشود.
به نظر میرسد«فیلیمو»در طول فعالیتش بدنبال جذب و کسب اعتماد مخاطبان بوده تا سربزنگاههای سیاسی کشور، هماهنگ با دشمن عمل کند و تنور اغتشاشات را شعلهور سازد.
در حالیکه باید به طور کلی یک چهارچوب اصولی بر فضای پلتفرمها و استارت آپهای داخلی حاکم باشد که همانا چهارچوب ارزشهای اخلاقی، ارزشهای اسلامی و همچنین ارزشهای ملی است.
*حرف آخر
در تحلیل آخر«فیلیمو» از یک سو با تولید سریالهای مبتذل و غیر اخلاقی«ذائقه سازی» میکند و از سوی دیگر تبدیل به میدانی برای حضور سلبریتیهای ضد نظام شده است و فراتر از اینها خود به عنوان کنشگری تمام عیار علیه نظام فعالیت تبلیغی میکند و بر آتش آشوبهای خیابانی میدمد.
به نظر میرسد نوبت آن رسیده که مسئولان قضایی بعنوان مدعی العموم و نهادهای نظارتی فرهنگی که تاکنون چشم خود را بروی تخلفات این پلتفرم بستهاند، اکنون که اقدامات آن جنبه امنیتی بخود گرفته سریعا وارد عمل شوند تا کسب و کاری که افراد مسئلهدار با پوشش فرهنگی به راه انداختهاند بیشتر از این به راهی برای پیادهسازی اهداف دشمن تبدیل نشود.