«روز واقعه» با نوشتهای از بهرام بیضایی و کارگردانی شهرام اسدی از معدود آثار ساخته شده در سینمای ایران است که به واقعه عاشورا میپردازد.
در پشت صحنه «روز واقعه» چه گذشت؟
8 آبان 1393 ساعت 16:22
«روز واقعه» با نوشتهای از بهرام بیضایی و کارگردانی شهرام اسدی از معدود آثار ساخته شده در سینمای ایران است که به واقعه عاشورا میپردازد.
به گزارش حدیدنیوز، «گزارش فیلم» در اردیبهشت ۷۳ همزمان با فیلمبرداری این فیلم گزارشی از پشت صحنه سکانس ۵۱ «روز واقعه» منتشر کرده است که همزمان با ایام سوگواری سید و سالار شهیدان به بازخوانی آن میپردازیم.
پشت صحنه سکانس ۵۱، پلان اول- پنج شنبه ۹ اسفند ماه ۷۲ پانزده کیلومتری شمال یزد (لوکیشن انتخابی برای سکانس واقعه عاشورا): حدود دو هزار سیاهی لشگر، همگی آراسته به لباس رزم در میان میدان گردهم آمدهاند، پس از چند روز تلاش بالاخره سختترین سکانس روز واقعه آماده فیلمبرداری میشود.
عده زیادی با اسب و شتر در سراسر تپهها مشرف به میدان وسیع کربلا دیده میشوند. سمت چپ میدان، برای نزدیکی هر چه بیشتر به فضای دشت کربلا، چندین درخت نخل کاشته شده است، همچنین تعدادی خیمه که خیمه امام حسین (ع) نیز در میان آنها قرار دارد در همان سمت علم شده است. گروه فیلمبرداری بلافاصله ابزار خود را در محل مورد نظر مستقر میکند.
قرار است «عبدالله نصرانی» -علیرضا شجاعنوری- از میان دود و غبار به سوی دوربین بیاید و از آنچه که میبیند مبهوت بماند، شهرام اسدی-کارگردان-صحنه را برای «شجاع نوری» توضیح میدهد.
مازیار پرتو-مدیر فیلمبرداری- نور چهره «شجاع نوری» را میسنجد، رضا رخشان –عکاس- در پی یافتن زاویهای مناسب برای عکسبرداری از صحنه است. با فرمان حرکت اسدی صحنه گرفته میشود، حاصل کار از جانب کارگردان و گروه رضایت بخش است.
سکانس ۵۱- پلان دوم
گروه بلافاصله آماده میشوند تا پلانهای مربوط به میدان جنگ را فیلمبرداری کنند. برای ضبط پلانهای در نظر گرفته شده سه دوربین بایستی در زوایای مختلف، صحنههای نبرد و آتش زدن خندق و خیمهها را فیلمبرداری کنند.
شهرام اسدی محل استقرار دوربینها را مشخص میکند، پرتو دوربین سوم IIC را به رضا رخشان میسپارد تا نمای بسته آتش زدن خیمهها را فیلمبرداری کند. رخشان از فرصت استفاده کرده، خودی محک میزند. در فاصله ۵۰ متر عقبتر از او سمت چپ محل و در زاویه بالا، جلال عالی فکر- دستیار فیلمبردار- پشت دوربین BL قرار میگیرد تا نمای باز کل صحنه را فیلمبرداری کند.
خود پرتو هم پشت یک دوربین IIC در میانه میدان با اندکی فاصله از سیاهی لشکرها قرار میگیرد، تا صحنه سوارانی که قرار است خیمهها را به آتش بکشند فیلمبرداری کند. گروه صحنه تعداد زیادی لاستیک را برای آتش زدن در مکانهای از پیش تعیین شده قرار میدهند. سیروس حسنپور-دستیار دوم کارگردان- با لباس زرهی در میان سیاهی لشکرها قرار میگیرد تا آنها را در حین کار راهنمایی کند. تعدادی از افراد گروه تدارکات در ضلع شمال غربی صحنه در کنار خیمهها و با فاصله دوری از دوربین قرار گرفتهاند.
حسن سجادی حسینی –دستیار کارگردان- بوسیله بیسیم به آنها توضیح می دهد که به محض اعلام حرکت از طرف کارگردان خندقها را به آتش بکشند. از طرفی بازیگران سوارکار، مشعل به دست در خارج از صحنه آمادهاند تا پس از اعلام حرکت از طرف کارگردان به سوی خیمهها حرکت کنند. صحنه آماده فیلمبرداری میشود. شهرام اسدی شمارش معکوس میدهد: سه، دو، یک. دوربینها حرکت... هر سه دوربین به کار میافتند. سجادی به وسیله بیسیم به گروه صحنه فرمان میدهد تا خندق را آتش بزنند. خندق آتش میگیرد. اسدی به سواران فرمان حرکت میدهد. سواران به طرف خیمهها میتازند و لحظاتی بعد خیمهها به آتش کشیده میشوند. غبار و دود آسمان را تیره میکند. صدای ناله فضا را پر کرده است. سواران دشمن با تازیانه در تاخت و تازند.
عدهای در حال نبردند و عده زیادی در جنگ کشته شدهاند. یک سو سواران، کودکان وحشتزده گریزان را دنبال میکنند. در نور خورشید سرهای بسیاری بر نیزهها دیده میشوند. دیگر از خیمهها چیزی باقی نمانده. دوربینها هنوز مشغول ضبط رخدادهای صحنه هستند و... لحظاتی بعد «اسدی» کات میدهد. دوربینها متوقف میشوند. پرتو-فیلمبردار چیرهدست فیلمهای تاریخی-کیفیت پلان را از رخشان- دوربین سه- و عالی فکر- دوربین دو- جویا میشود. آن دو از پلان راضی هستند. شهرام اسدی حاصل کار را اعلام میکند. بلافاصله اسدی محل استقرار دوربین پرتو را مشخص میکند تا چندین نمای بسته را که شامل کشتهشدگان، سپاه دشمن و اسرا است فیلمبرداری کند. با فیلمبرداری چندین نمای روز واقعه به پایان میرسد، آن هم در حالیکه همه عوامل گروه از آتش و دود صحنه سیاه و دوداندود شدهاند!
بخشی از سکانس ۵۱-فیلمنامه «روز واقعه»
میدان-ظهر-خارجی
شبلی از میان دود درمیآید و به دیدن آنچه میبیند مبهوت میماند. عرصهای است بزرگ که گرداگرد آن را سپاه دشمن گرفتهاند. غبار و دود بلند است. در میانه میدان گروهی از سپاه دشمن در تاخت و تاز است. یک طرف از خیمهها دود بلند است و یک سو سواران، کودکان وحشتزده گریزان را دنبال میکنند و...
کد مطلب: 31454