دیگر ماه مبارک رمضان برای ایرانیها با سریالهایی که برای این مناسبت تولید میشوند، گره خورده است و مخاطبان تلویزیون همزمان با انتظار برای رسیدن افطار، منتظر تماشای سریالهای شبکهها در این مناسبت هم هستند. به ویژه همواره سریالی که بلافاصله بعد از اذان مغرب پخش میشود از شانس بیشتری برای دیده شدن بهرهمند است.
به گزارش حدیدنیوز،چه «مدینه» سریال رمضانی شبکه یک باشد و آن را زنانهترین اثر سیروس مقدم بدانند، چه گروه کودک و خردسال شبکه دو سریال رمضانی «فاخته» تولید کند و قرار باشد آن را قبل از افطار روی آنتن بفرستد و چه اسمش را بگذارند «هفت سنگ» و بخواهد خاطرات «خانه سبز» را یادآوری کند، سریالهای رمضانی همیشه پر از حاشیه هستند. در یک ارزیابی کلی از وضعیت سریالهای ماه رمضان و معضل اساسی این دست آثار مناسبتی یعنی شتابزدگی در تولید آنها، به این نتیجه میرسیم که سازمان صداوسیما در سال های اخیر برای این مناسبتها تدابیر خاصی اندیشیده تا به عجله و وقت نشناسی و عدم توانایی برنامهریزی برای مناسبتهای مشخص محکوم نشود. در قسمت اول این گزارش به جریان شناسی سریال های مناسبتی در ۲۰ سال اخیر پرداختیم. در ادامه بررسی اختصاصی سریال های ماه رمضان ۹۳ خواهیم پرداخت.
سریال های رمضانی سال ۹۳ و حاشیه ها
رسانهی ملی، امسال چهار سریال اجتماعی را برای شبهای ماه رمضان تدارک دیده بود. سریالهایی که فارغ از میزان استقبال مخاطب، باید مورد بررسی و نقد قرار گیرند تا عیار هر کدام در مقایسه با فرهنگ اسلامی سنجیده شود.
امسال(۱۳۹۳)، شبکه یک مجموعهی «مدینه» را روی آنتن برد که داستانی تکراری اما نگاهی متفاوت داشت. اینسریال که عنوان خود را از شخصیت اول فیلم گرفته است، درباره زنی به نام مدینه است که پس از فوت همسرش–جهان- قصد دارد به همراه پسر خواندهاش کارخانه جهان را به بهترین شکل ممکن اداره کند، اما همسر اول جهان مانع جدی اوست. این سریال ارتباط مستقیمی با ماه مبارک رمضان ندارد و از این باب جای نقد جدی دارد اما نکتهی مهمتر این است که اسپانسر این سریال، بانکی بود که وامهایی با بهرههای بالابه مشتریان خود میدهد در حالی که تقبیح رباخواری از موضوعات مهم مورد نظر سریال بود. عدهای از منتقدان با اشاره به محتوای این سریال خاطر نشان کردند: «مدینه» هیچ مناسبتی با رمضان ندارد و در خصوص کشمشهای جوانان در قشر مرفه است.
مجموعه فاخته یک ملودرام اجتماعی است که با توجه به ماموریت اصلی شبکه دو سیما یعنی پرداختن به خانواده، نقش خانواده را به عنوان مدبر امور نشان میدهد. داستان سریال در مورد دختری است از یک خانواده فرهیخته که درست اول ماه رمضان به سن تکلیف رسیده و تمام اعمال دینی بر او واجب میشود. فارغ از خوب یا بد بودن سریال، باید خاطرنشان کرد که به دلیل زمان غیر متعارف پخش آن در ساعت ۱۹ و همزمانی این سریال با برنامهی«ماه عسل»، باعث شد که مردم «ماه عسل» را انتخاب کرده و این سریال مخاطب کمتری داشته باشد.
در بین سریال های امسال ماه مبارک رمضان، هیچ سریالی به اندازهی مجموعهی «هفت سنگ» حاشیهساز نبوده است. هنوز مدت زیادی از پخش «هفت سنگ» به کارگردانی علیرضا بذرافشان از شبکه سه سیما نگذشته بود که شبکههای مجازی از تک نظراتی در مورد شباهت این مجموعه به سریال «خانواده امروزی» آمریکایی پر شد. «دیلی تلگراف» در اینباره نوشت: "آنطور که تماشاگران نسخه اصلی این سریال آمریکایی در جریان هستند، «هفت سنگ» تقریبا صحنه به صحنه تکرار «خانواده امروزی» است". همچنین«تایم» درگزارشی که در مورد شباهتهای این دو سریال منتشر کرد، چنین نوشت: "احتمالا طرفداران سریال «خانواده امروزی» از شبکه ایبیسی آمریکا، هرگز سریال «هفت سنگ» را در تلویزیون ندیده باشند، اما با این حال، این سریال در واقع توسط آنان دیده شده است. «هفتسنگ» یک بازتولید از سریال «خانواده مدرن» و بسیار به آن نزدیک است تکتک صحنههای آن با همان لوکیشن و مسیر و با همان شوخیها در سریال ایرانی تکرار شده است". کار به جایی رسید که قرار شد شورای نظارت بر صدا و سیما وارد میدان شده، کار مقایسه را انجام دهد و تکلیف را روشن کند. اما پیش از آنکه نتیجه نهایی از سوی این شورا اعلام شود، پای کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی هم به میان آمد تا از سوی دیگری هم موضوعات بررسی شود.سیدعلی طاهری، سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، از مکاتبه با مسئولان صدا و سیما برای حضور در کمیسیون برای ارائهی توضیحاتی در خصوص سریال «هفت سنگ» خبر داد و گفت: «تا زمانی که کپیبرداری این فیلم از شبکه آمریکایی اثبات نشود نمیتوان در خصوص آن اظهار نظر و نتیجهگیری کرد.»
بررسی و تحلیل کلی
چهارده سال از شروع سریال سازی مناسبتی برای ماه رمضان میگذرد و وقت آن است که این سریالها، سوژهها و نوع ساختشان، تیزبینانه مورد کاوش قرار گیرند تا آنچه که از طریق این سریالها به فرهنگ جامعه افزوده شده احصا شود.
مهمترین نکته ای که در سریالسازی مناسبتی باید مد نظر سیما باشد این است که حالت معنوی مردم در ماه رمضان نباید تحت الشعاع موضوع سریالها قرار گیرد. ساخت سریالهای متناسب با این ماه باکیفیت خوب و ذیل یک برنامهی مدون، مهمترین چیزی است که باید مد نظر مسئولان سیما قرار گیرد. در مورد برنامههای داستانی و سریالهای پخش شده در این ماه مبارک باید گفت ضبغه معنوی این ماه میتواند بیش از پیش در این سریالها انعکاس داشته باشد. مسلم است که منظور، تنها پخش کوتاه و مقطعی دعای سحر در حاشیه سریالهای نمایشی یا نشان دادن سفره افطاری و... نیست بلکه باید سریالهایی با محتوای فرهنگی مناسب این روزها و شبها که میتواند موضوع آن روشنگر مفاهیم، فضایل و رذایل اخلاقی در انسانها باشد، مورد توجه قرار گیرد. افت و خیزهایی که در موضوع و نوع ساخت سریالها اتفاق میافتد در واقع بدلیل عدم برنامهریزی صحیح مدیران سیما میباشد. این عدم برنامهریزی تا سالها گریبانگیر کارگردانها بود و چیزی به نام کمبود وقت آنها را تا روز عید فطر به دنبال خود میکشاند. البته وعده و وعیدهایی برای برنامهریزی بهتر در این حوزه شده است و تلاش تلویزیونیها بر این بوده که مشکل زمان را به حداقل خود برسانند. این برنامهریزی باید به حوزهی موضوعات و نویسندگی این مجموعهها نیز وارد شود. با نگاهی کلیبه موضوعات سریالهای مناسبتی ماه رمضان میتوان به این نتیجه رسید که تلویزیون بنا به ذائقه مخاطبان و نه براساس یک برنامهریزی دقیق و از پیشتعیین شده، موضوعات و کارگردانهای سریالها را انتخاب میکند. نمونهی آن را میتوان در سالهایی جست که تلویزیون ۲ محور طنز و ماوراء را در دستور کار خود قرار داده و بنا به ذائقه مخاطبان روی این دو گونه مانور بیشتری داده است.
از جمله مواردی که باید در نقد سریالهای ماه رمضان اشاره کرد، نوع ساخت این سریالها میباشد. با نگاهی به لیست پرطرفدارترین سریالهای این ماه، در مییابیم که مجموعههای طنز، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است اما در این سریالها، کلام بسیار سخیف است یعنی در دیالوگهای بازیگران از کلماتی استفاده می کنند که به اصطلاح، کوچه-بازاری است و طبیعتا نمیتواند مطابق شأن یک رسانه فراگیر و ملی باشد. هر چند سازندگان این نوع برنامهها ممکن است به بیان این دلیل بپردازند که این نوع کلمات در محاوره روزمره مردم مورد استفاده قرار میگیرد و برای آنکه شخصیتهای داستان باورپذیر باشد باید از صحبت های مردم عادی بهرهگیری شود اما حقیقت این است که در صورت استفاده تلویزیون از این نوع دیالوگها–آن هم در سریالهای مناسبتی رمضان-، زشتی استفاده از آنهااز بین میرود و باعث رواج این واژهها در جامعه میشود.
در سریالهای طنزی که در سالهای اخیر ساخته شده است، سعی شده «آسیبها»، با زبان طنز بیان شود. سوال این است که: آیا طنز موضوع دیگری ندارد؟ عدهای از کارگردانان با این بهانه که بوسیلهی طنز باید آسیبها و مشکلات بیان شود، آداب و رسوم ایرانی یا اسلامی را به باد انتقاد میگیرند و باعث تضعیف فرهنگ کهن و ریشهدار ایرانی میشوند. از جمله چیزهایی که توسط سریالسازان مورد انتقاد قرار میگیرد یا به صورت ناخواسته از آن بدگویی میشود، نهاد خانواده است. این درحالی است که در کشور ما خانواده و ترویج آن از مهمترین عناصر فرهنگی است.
از جمله مواردی که در سریالهای طنز مورد تخریب قرار میگیرد، نقش پدر در خانواده است. در بعضی از این سریالها، پدر، موجودی ساده لوح، خرابکار و آبرو ریز است که معمولاً با بیتدبیری خود خانواده را در معرض مشکلات و بحرانهای مختلفی قرار میدهد. فردی که شعور و فهم کافی برای ادارهی یک زندگی را ندارد و معمولاً فرزندانش نیز روی او حسابی باز نمیکنند. پدرانی که نه تکیهگاهاند و نه فداکار، بلکه خود نیازمند کمک دیگران هستند. در این بین، تمام بار مشکلات خانواده بر دوش مادر است. مادری که دائماً خرابکاریهای پدر را جبران میکند، به فکر فرزندان خود است و معمولاً از نفهمی و کمهوشی شوهر خود مینالد، فرزندان نیز به سوی او گرایش دارند. آنها، او را موجودی نجاتبخش در مقابل خطراتی میدانند که از جهت پدر، خانواده را تهدید میکند. حتی در برخی از سریالها، پدر تحت فشارهای ناشی از اشتباهات خود، از محیط خانواده فرار میکند و مادر به تنهایی خانواده را از بحران خارج کند.
نکته ی دیگری که باید خاطرنشان کرد، کیفیت ساخت سریالهایی است که با محوریت مسائل و دنیای پس از مرگ ساخته شدهاند. سریالهایی که با این الگو ساخته شدند سعی در القای این پیام داشتند که انسان ها همراه با اعمال دنیوی شان عازم دنیای پس از مرگ می شوند و همان چیزی را درو می کنند که در دنیای فانی کاشتهاند. مطابق این الگو ارواح سرگردان که هنوز از دنیا به طور کامل جدا نشده بودند خودشان را به آب و آتش می زدند که گذشته تاریک شان را جبران کنند.
با یک بررسی میتوان به این نتیجه رسید که بعضی از این سریالها از نوع و شکل پرداخت فیلمهای خارجی الهام گرفتهاند که درست بودن این کار جای تامل دارد. سریالهایی هم که با گرته برداری از فیلمهای خارجی ساخته نشدهاند صرفا باعث تنفر و ترس مخاطب از دنیای پس از مرگ شدهاند. به علاوه در یک نگاه کلی به روند سریالهای ماه مبارک رمضان، به این نتیجه میرسیم که جای سریالهای موسوم به معناگرا و ماورایی حرفهای و کارشناسی شده در شبکهها خالی است و برنامههای روتین و هر سالهی این ایام، بر مدار تکرار، تولید و ارائه شدهاند و از نوآوری و خلاقیت در آنها خبری نیست. این سریالها، قالب و محتوای جدیدی ندارند که ناشی از کمکاری و عدمبرنامهریزی مسئولان و همچنین برنامهسازان است. به نظر میرسد در جهت تنوع بخشی به سوژهها و نوع ساخت سریالهای متناسب با ماه مبارک رمضان، باید کارگردانان جدید و کاربلد هم وارد عرصه سریالسازی شوند و همه سریالها تنها در دست عدهای خاص از کارگردانان قرار نگیرد.
همچنین در بعضی از این سریال ها، پرداخت موضوعات متافیزیکی و ماورای طبیعی، آنقدر ضعیف انجام شده است که مخاطب احساس تصنعی بودن میکند، تا جایی که اصل موضوع -که در دین به آن اشاره شده- را با تردید نظاره میکند. اوج این نکته را میتوان در سریال «۵کیلومتر تا بهشت» مشاهده کرد که در سال۱۳۹۰ از شبکه سوم سیما پخش میشد. در این سریال، مخاطب شاهد ارتباط دو روح بود؛ یکی خانم و دیگری آقا! که روح خانم طلوع خورشید را در شمال نظارهگر بود، صبحانه را درمنزل با پدر و مادر میخورد و در دانشگاه در کلاس تاریخ حضور پیدا میکرد، جالب این که برای رسیدن به دانشگاه سوار بر وانت میشد.
از جمله مواردی که در تحلیل و جریانشناسی سریالهای تلویزیونی ماه رمضان باید مورد توجه قرار گیرد، گرتهبرداری از دیگر سریالهاست. فارغ از داخلی یا خارجی بودن سریالی که گرتهبرداری میشود، توجه دقیق به این مسئله و حواشی آن، برخورد سطحی مسئولان با سریالسازی مناسبتیو عدم تلاش آنها برای ارائهی سریالهای مطلوب با ماه رمضان را میرساند. پس از طرح مسئلهی کپیبرداری سریال «هفت سنگ» از سریال «خانوادهی امروزی» در شورای نظارت بر صدا و سیما، آقای شجاعیکیاسری، نایب رئیس این شورا به خبرنگاران گفت: «اعضای شورا مخالفتی با الگو برداریهای شکلی و ساختاری مناسب در جهت بالا بردن کیفیت و جذب مخاطب ندارند ولی اگر این الگو برداری از لحاظ محتوایی صورت پذیرد بدلیل مغایرت فرهنگی خلاف ضوابط، اهداف و معیارهای رسانه ملی است.».
پس از بررسی سریال «هفت سنگ» در شورای نظارت،بیژن نوباوه به خبرنگاران گفت: «این مساله در شورای نظارت بررسی شد و به این نتیجه رسیدیم که به لحاظ رفتاری در مورد این اثر تخلفی از قانون صورت نگرفته است.». وی با اشاره به اینکه در موسیقی، سینما و مجلات نیز مساله کپیبرداری بسیار رایجاست، به توجیه کمکاری و عدم توجه دقیقشورای نظارت به سریالها و همچنین عدم برنامهریزی آنها برای ماه رمضان پرداخت. در حالی که شورای نظارت باید توجه به سریالهای مناسبتی را جدی بگیرد و مدتها قبل از شروع ماه مبارک، بر محتوا و شکل سریالها نظارت جدی داشته باشد.
نکته دیگر، توجه به سلایق و تمایلات مخاطبان است و اینکه این ویژگی، هر انسانی را از دیگری متمایز می کند. بحث تفاوت مخاطبان تلویزیونی در جامعه، باید به قدری برای برنامهسازان تلویزیونی نقشی حیاتی داشته باشد که به یک نظرسنجی در سطح ملی بپردازند، مخاطبان با سلایق مختلف را شناسایی کرده و برنامهریزی برای ماه رمضان را متناسب با گروهها و سنین مختلف انجام دهند.
در انتها باید به این نکته اشاره کرد که علیرغم توجه بعضی از برنامهریزان و برنامهسازان به ساخت سریالهای متناسب با این ماه و ساخته شدن سریال هایی خاص و در خور توجه،رسانه ملی ماه نتوانسته در حد ارزشها و معنویات ماه مبارک رمضان توانا و تاثیرگذار ظاهر شود.