شاهدان عینی از همزمان شدن مکالمه با لحظات سقوط به دره روایت کرده اند. ظاهرا راننده در آخرین لحظات پیش از وقوع حادثه در حال مکالمه با یکی از اعضای خانواده اش بوده است.
استفاده از تلفن همراه در رانندگی
مکالمه ای که منجر به مرگ می شود
30 بهمن 1392 ساعت 19:38
شاهدان عینی از همزمان شدن مکالمه با لحظات سقوط به دره روایت کرده اند. ظاهرا راننده در آخرین لحظات پیش از وقوع حادثه در حال مکالمه با یکی از اعضای خانواده اش بوده است.
به گزارش حدیدنیوز، یک لحظه گوشی ... خب به خیر گذشت. پلیس بود. تعریف کن...
این جمله و جملات مشابه شاید دیگر از مکالماتی باشد که در بین رانندگان به امری عادی تبدیل شده است. داخل شهر باشد یا بین راه! تنها باشیم یا همراه داشته باشیم. فرقی نمی کند. مهم این است که به تماس دریافتی یا گرفته شده پاسخ داده شود.
مکالمه در حین رانندگی! موضوعی که در تحقیقات معتبر جهانی یک چهارم تصادفات را به خود اختصاص داده است. اما اثری از اصلاح در این مقوله تا کنون در هیچ کجا دیده نشده است. در اثبات این ادعا تصاویری دردناک از سقوط یک اتوبوس در جاده هراز که روز گذشته به یکی از خبرهای اصلی کشور تبدیل شده بود، کافی است. انسان هایی که فقط به دلیل مکالمه یک راننده با تلفن همراه باید از ادامه زندگی محروم می شدند و این یعنی باز هم خسارتی مادی و معنوی بر خسارت های دیگر کشور.
شاهدان عینی از همزمان شدن مکالمه با لحظات سقوط به دره روایت کرده اند. ظاهرا راننده در آخرین لحظات پیش از وقوع حادثه در حال مکالمه با یکی از اعضای خانواده اش بوده است. برای بررسی دقیق تر این ماجرا لازم است ابعاد گوناگون آن با دقت و ظرافت بیشتری مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد:
۱- روحیه ریسک پذیری گاه تا آنجا پیش می رود که حتی آوردن بیشترین آیه و حدیث و روایت هم نمی تواند مؤثر باشد. وقتی قانون مداری و فرهنگ جای خود را به فرار کردن و در خوش بینانه ترین حالت، ترس از دست قانون بدهد نمی توان برای بهبود این موضوع یا موضوعات مشابه امیدوار بود. در این شرایط حتی دیدن صحنه های دردناک و داغدار شدن عزیزانشان هم برای عده ای اسباب تذکر نمی باشد.
۲- انگشت اتهام گرفتن در هر موضوعی به سمت مسئولین نباید به ابزاری برای فرار کردن از مسئولیت پذیری های خودمان شود. در یک حادثه شاید عوامل متعددی دخیل باشند. به عنوان مثال با وجود قضایی شدن پرونده آتش سوزی خیابان جمهوری و شاید محکوم شدن آتش نشانی به دلیل همراه نداشتن تجهیزات، عدم آموزش دیدن جانباختگان در شرایط بحرانی، یکی از عوامل حادثه می تواند باشد. در مورد اخیر نیز شاید عدم آگاهی از شرایطی که در مکالمه برای راننده پیش می آید علت این حادثه باشد. هر چند گاهی رانندگان با وجود اطلاع دقیق از ابعاد ماجرا دست به این کار می زنند.
۳- رسانه در تبیین بهتر این موضوع می تواند نقش مؤثری داشته باشد. فعالیت های یکنواخت توجه انسان را کاهش داده و در نهایت از بین می برد. تبلیغات یکنواخت و آموزش های مشابه، اثرگذاری را در مخاطب کاهش می دهد. از این منظر توجه به ساخت انیمیشن ها، نزدیک کردن بیشتر مردم، اشاره به تبعات آن در فیلم ها و لمس کردن بیشتر این اتفاقات باعث می شود بازدارندگی بهتری در وقوع حوادث مشابه ایجاد گردد.
۴- فرهنگ سازی واژه ای است که درمان بخش اعظمی از این مشکلات است. ترس از نیروی انتظامی و پلیس شاید مسکنی برای جلوگیری از اتفاقات روبروی پلیس باشد، اما قطعا درمانی برای این درد نیست. شاید به گفته برخی کارشناسان در کشورهای مختلف هم جریمه های سنگین باعث رعایت قوانین و مقررات می شود، اما آنچه مسلم است این است که چنین ابزارهایی باید در نهایت موجب تغییرات در فرهنگ شود و تا زمانی که در مرحله ترس باشد، نمی توان انتظار داشت که هر کدام از ما پلیس خود باشیم.
۵- رکن خانواده در جامعه ما به دلیل آموزه های دینی و جایگاه معنوی آن در جامعه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اگر احترام به قانون از خانواده و در سن کودکی در خانواده ها آموزش داده شود می توان نسبت به آینده امیدوار بود. چرا که بر اساس روایات ما یادگیری در کودکی همانند نقش و اثری است که بر روی سنگ حک شود و این دلیلی بر ماندگاری آموزش خواهد بود. ماندگاری که می تواند در عین اعتلای فرهنگی جامعه به اقتصاد آن نیز کمک نماید.
۶- روزی بستن کمربند ایمنی ویژه قشر خاصی از مردم بود و شاید برایمان غیر قابل باور بود. اما اینک به فرهنگی عمومی تبدیل شده است. عدم استفاده از تلفن همراه در رانندگی نیز باید با استفاده از ابزارهایی که به آن اشاره شد به فرهنگی تبدیل شود که وقوع اتفاقات رانندگی کاهش قابل توجهی پیدا کند. موضوعی که باید برای تحققش از خودمان شروع کنیم و منتظر چیز دیگری نباشیم. در این حالت است که می توان برای آینده قانونمند و کم حادثه امیدوار بود.
کد مطلب: 28670