رهبر معظم انقلاب با تاکید بر اینکه بر احقاق حقوق هستهای ملت ایران اصرار داریم، فرمودند:ما البته در جزئیات این مذاکرات مداخله نمیکنیم، اما یک خطوط قرمز و حدودی وجود دارد که باید رعایت شود.
مشروح فرمایشات رهبر معظم انقلاب در جمع ۵۰ هزار فرمانده بسیجی:
یک قدم از حقوق ملت ایران نباید عقبنشینی شود/در جزئیات مذاکرات مداخله نمیکنم
29 آبان 1392 ساعت 13:18
رهبر معظم انقلاب با تاکید بر اینکه بر احقاق حقوق هستهای ملت ایران اصرار داریم، فرمودند:ما البته در جزئیات این مذاکرات مداخله نمیکنیم، اما یک خطوط قرمز و حدودی وجود دارد که باید رعایت شود.
به گزارش حدیدنیوز، رهبر معظم انقلاب در اجتماع پرشور ۵۰ هزار نفر از فرماندهان بسیجی سراسر کشور، سخنان مهمی را ایراد کردند که مشروح مهمترین محورهای آن در ذیل میآید:
رهبر معظم انقلاب پس از صلوات بر محمد و آل محمد(ص) و همچنین نثار درود و سلام بر امام حسین(ع) و اولاد و یاران و اصحاب باوفای ایشان فرمودند:
این جلسه جلسه بسیار مهمی است. بسیج مظهر عظمت ملت و نیروی کارآمد درونی کشور ماست. حجم پرافتخار مردم بسیجی را از چنین اجتماعی می شود حدس زد. برای دوستان نظام و انقلاب و کشور مایه خرسندی و امید و اعتمادید و برای بدخواهان و دشمنان و کینهورزان مایه بیم و هراس هستید.
تقارن هفته بسیج با این ایام که ایام حماسه بزرگ تاریخ اسلام است، یک اتفاق مطلوب و مغتنم است. حماسه بزرگی که عرض کردیم، منظورمان حماسه زینب کبری است. سلامالله علیها. که مکمل حماسه عاشوراست. بلکه به یک معنا، حماسهای که بیبیزینب کبری به وجود آورد، احیا کننده و نگهدارنده حماسه عاشورا شد. عظمت کار زینب کبری علیها السلام را نمی شود در مقایسه با بقیه حوادث بزرگ تاریخ سنجید. باید آن را در مقایسه با خود حادثه عاشورا سنجید و انصافا ایندو عدل یکدیگرند.
حضرت زینب مانند قله استواری ایستاد و درس و الگو و پیشوا و پیشرو شد. در بازار کوفه، در حال اسارت آن خطبه شگفتآور را ایراد کرد. لفظ حضرت زینب مانند پولاد محکم. معنا مانند آب روان تا اعماق جانها مینشیند. در آنچنان وضعیتی مثل خود امیرالمومنین، زینب کبری حرف زد. تکان داد دلها را، جانها را و تاریخ را. این سخن ماند در تاریخ. این در مقابل مردم، در محمل اسارت، بعد هم در مقابل ابن زیاد. با آنچنان قدرتی سخن گفت. چند هفته بعد هم در مقابل یزید در شام آنچنان سخن گفت که هم دشمن را تحقیر کرد و هم سختیهایی که دشمن تحمیل کرده بود تحقیر کرد. "شما میخواهید خاندان پیامبر را به خیال باطل خود منکوب و ذلیل کنید، العزة لله و لرسوله و للمومنین. زینب کبری مجسمه عزت است. همچنان که امام حسین در روز عاشورا و در کربلا مجسمه عزت بود. نگاه او به حوادث با نگاه دیگران فرق دارد. با آنهمه مصیبت، آنگاه که دشمن میخواهد او را ذلیل کند، میگوید چیزی جز زیبایی ندیدم.
عزت زینب کبری، عزت اسلام است. اسلام و قرآن را عزیز کرد. ما البته آن بلندپروازی و آن همت را نداریم که بخواهیم بگوییم رفتار این بانوی بزرگ الگوی ماست. ما کوچکتر از این حرفها هستیم. اما به هرحال حرکت ما باید در جهت حرکت زینبی باشد. باید همت ما عزت اسلام و عزت جامعه اسلامی و عزت انسان باشد. همانی که خدای متعال با احکام دینی و شرایع بر پیغمبران آن را مقرر فرموده است.
آنچه که در بخش اول عرایضم به صورت کوتاه می خواهم عرض کنم، برای شما عزیزان بسیجی و جوانان عزیز، این است که یکی از عوامل مولد این روحیه و صبر، در زینب کبری سلام الله علیها و در دیگران اولیا الله که اینطور حرکت کردند، "صدق" است. صادقانه با پیمان با خدای متعال برخورد کردن. دل را صادقانه به راه خدا سپردن. این خیلی مهم است.
در قرآن کریم، این صدق را هم برای انبیاء عظام الهی لازم میشمارد. پیغمبر ما و پیغمبران بزرگ الهی باید در پیشگاه پروردگار عرضه کنند آن میزان صداقتی را که در مقام اعمال این میثاق الهی به کار بردند. در مورد مردم معمولی و مومنین نیز، می فرماید: مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَ مِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا.. لِیَجْزِیَ اللَّهُ الصَّادِقِینَ بِصِدْقِهِمْ.
خداوند در قرآن کریم، درباره پیامبران نقطه مقابل صادقین را کافر قرار داد و درباره مومنین، نقطه مقابلش را منافقین قرار داده که در اینها نکاتی هست.
از من و شما نیز درباره وعده و عهدی که با خدا کردیم، سوال میشود. این عهدی که می گوید مومنین با خدا بسته اند و برخی به این عهد به نیکی وفا کرده و ثابت قدم ماندند، همینی است که در همین سوره مبارکه میگوید. با خدای متعال عهد کرده بودند از مقابل دشمن فرار نکرده و پشت به دشمن نکنند و در مواجهه با دشمن، رها کردن مواضع و عقب نشینی منهزمانه، از جمله چیزهایی است که قرآن تاکید میکند که نباید انجام شود. در جنگ نظامی و در جنگ سیاسی و در جنگ اقتصادی در هر جا که صحنه زورآزمایی است در مقابل دشمن باید ایستاد. باید عزم شما بر عزم دشمن پیروز شود. اراده شما بر اراده دشمن باید غالب شود و این می شود و ممکن است. (تکبیر حضار)
* انتقاد رهبر معظم انقلاب از بدفهمیها درباره نرمش قهرمانانه
در عرصه هرگونه جهاد و کارزاری پشت کردن به دشمن و هزیمت کردن، ممنوع است. ما تعبیر نرمش قهرمانانه را به کار بردیم عده ای آن را به معنی دست برداشتن از آرمانها و اهداف نظام اسلامی معنی کردند. برخی دشمنان هم همین را مستمسکی قرار دادند برای اینکه نظام اسلامی را به عقب نشینی از اصول خود متهم کنند. اینها خلاف و بدفهمی است. نرمش قهرمانانه به معنای مانور هنرمندانه برای دست یافتن به مقصود است. معنایش این است که به هر شکلی و به هر نحوی هست، سالک راه خدا در هر نوع سلوکی به سمت آرمانهای گوناگون و متنوع اسلامی که حرکت می کند باید از شیوه های متنوع استفاده کند برای رسیدن به مقصود.
هرگونه حرکتی چه به جلو و چه به عقب مانند میدان رزم نظامی باید به دنبال رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده باشد. اهدافی وجود دارد و نظام اسلامی در هر مرحله ای یکی از این اهداف را برای پیشرفت و نقطه تعالی و اوج و ایجاد تمدن عظیم اسلامی دنبال میکند. باید سعی کند به این هدف در این مرحله برسد. البته مرحله گذاری است. قطعه قطعه است. راهنمایان و هادیان و متفکران و مسئولان این مراحل را در نظر می گیرند و حرکت آغاز می شود. همه باید تلاش کنند هر حرکتی در هر مرحله ای به اهداف خود برسد. این نظام صحیح حرکت منطقی است که همه فعالان عرصه سیاست و مدیریت کلان کشور به یاد داشته باشند. آحاد مردم، و شما فعالان بسیجی باید همواره به یاد داشته باشید.
* جنگ طلب بودن نظام اسلامی که از دهان نحس نجس سگ هار منطقه یعنی رژیم صهیونیستی شنیده میشود دروغ محض است
اینکه میگوییم میخواهیم حرکت کنیم و پیش برویم آیا به معنای جنگ طلبی نظام اسلامی است؟ آیا به معنای این است که نظام اسلامی قصد دارد با همه ملت ها و کشورهای عالم چالش داشته باشد؟ که گاهی شنیده می شود دشمنان ملت ایران، از جمله از دهان نحس نجس سگ هار منطقه، رژیم صهیونیستی. چانه می جنبانند که ایران تهدید همه جهان است. نه؛ این سخن دشمن و درست نقطه مقابل منشای اسلامی است. تهدید همه جهان آن نیروهای شر و شرآفرینی هستند که جز شرارت از خود نشان ندادند از جمله همین رژیم جعلی اسرائیل و بعضی پشتیبانان او. اسلام و نظام اسلامی درسی که از قرآن گرفته و درسی که از امیرالمومنین و پیامبر اسلام گرفته است، درس دیگری است. ان الله یامر بالعدل و الاحسان. امیرالمومنین فهمید به همه احسان کنید چرا که یا برادر اسلامی توست یا انسان است به هر حال. این منطق اسلام است. ما به همه انسانها میخواهیم خدمت و محبت کنیم و با همه انسانها و ملت ها میخواهیم روابط دوستانه و محبت آمیز داشته باشیم. ما حتی با ملت آمریکا نیز با اینکه دولتش دولت مستکبر و دشمن و بدخواه و کینه ورز است نسبت به ملت ایران و نظام، ما با ملت آمریکا دشمنی نداریم.
آنچه که نقطه مقابل نظام اسلامی است، استکبار است. اسلام ، نظام اسلامی، جهت گیری خصومتهایش با نظام استکبار است. ما با استکبار مخالفیم و مبارزه می کنیم. استکبار واژه قرآنی است که درباره امثال فرعون و گروه های بدخواه و معارض حق و حقیقت به کار رفته است. تا امروز هم استکبار وجود دارد. استخوان بندی استکبار در همه دوره ها یکی است البته شیوه ها و خصوصیت ها و روش ها در هر زمانی تفاوت می کند. امروز هم استکبار وجود دارد و راس استکبار هم در دنیا دولت آمریکاست.
استکبار را باید بشناسیم. خصوصیات استکبار را باید بدانیم. عملکرد و جهت گیری استکبار را باید بدانیم تا بتوانیم خردمندانه رفتار خودمان را در مقابل او تنظیم کنیم. ما با برخورد غیرخردمندانه در همه عرصه ها مخالفیم. ما معتقدیم در همه عرصه ها، در همه برنامه ریزی ها، در همه جهت گیری های جمعی و فردی باید با درایت و حکمت عمل کرد. اگر صحنه را نشناسیم، اگر دوست را و دشمن را نشناسیم، اگر امروز نظام سلطه و استکبار را نشناسیم، چطور میتوانیم با حکمت و درایت حرکت کرده و برنامه ریزی درست کنیم؟
آنچه درباره استکبار امروز عرض میکنم، چند نمونه و شاخص از رفتارهای نظام استکباری امروز دنیا و در بسیاری از موارد، شریک با آنچه که در قرون گذشته و دورانهای گذشته استکبار داشته است.
یکی از ویژگی های نظام استکباری، خودبرتر بینی است. مجموعه های استکباری، آنکسانی که در یا در راس یک کشور یا نظام بین المللی، مجموعه ای از کشورها کارها را به دست گرفتند، وقتی خود را از بقیه انسانها، مجموع خود را از بقیه مجموعه ها برتر دانسته و خود را محور دانستند و همه چیز را فرع بر خود دانستند، یک معادله غلط و خطرناکی در تعاملات جهانی به وجود می آید و نتیجه این می شود که برای خود حق مداخله در امور بقیه انسانها و ملل را قائل است. آنچه را به نظر او ارزش محسوب می شود، آن را بایست در دنیا همه تسلیم شوند و قبول کنند. اگر چیزی که او ارزش می داند را دیگران قبول نداشتند، به خود حق میدهد در کار آنها دخالت کرده و تحمیل کند و به آنها زوربگوید.
این خودبرتر بینی موجب می شود ادعای تولیت امور ملت ها و مدیریت جهانی را داشته باشند و خود را رئیس مجموعه عالم بدانند. این را در حرفهای مسئولان و دولتمردان آمریکایی می شنوید. از دولت آمریکا جوری حرف می زنند که گویا صاحب اختیار بقیه کشورهاست. درباره منطقه ما جوری حرف میزنند که کانه مالک این منطقه هستند. درباره رژیم صهیونیستی جوری حرف می زنند که گویا ملت های منطقه ناگزیرند که این رژیم تحمیلی و جعلی را بپذیرند. با دولت ها و ملت های مستقل جوری برخورد می کنند که گویی آنها حق حیات ندارند. این اس اساس و بزرگترین مشکل استکبار است.
نتیجه این می شود که خصوصیت دیگری برای استکبار و شاخص دیگری برای استکبار به دست می آید و آن حقناپذیری است. نه حرف حق را می پذیرند و نه حق ملتها را. حق ناپذیر مطلق هستند. در مباحثات جهانی بسیار اتفاق می افتد که حرف حقی را آمریکا نمی پذیرد و با انواع شیوه ها زیر بار حق نمی روند و آن را رد میکنند. یک نمونه آن مسائل امروز ماست که مسائل مربوط به فعالیت های هستهای و صنایع هستهای است. حرف حقی وجود دارد، اگر چنانچه انسانی اهل حرف و استدلال و منطق باشد باید وقتی مقابل استدلال قرارگرفت تسلیم شود اما استکبار تسلیم نمی شود و زیر بار حرف حق نمی رود. همچنان که حقوق ملت ها را هم قبول نمیکند. اینکه ملت ها حق دارند انتخاب کنند و آن حرکتی که خودشان و اقتصادی که خودشان می خواهند و آن سیاستی که خودشان میخواهند اتخاذ کنند برای ملت ها قائل نیستند و معتقد به تحمیل به ملت ها هستند.
شاخص دیگر استکبار، این است که جنایت را نسبت به ملت ها و نسبت به آحاد بشر مجاز می شمرند. این یکی از بلایای بزرگ استکبار در دوران جدید است. دوران جدید یعنی دوران پیشرفت علم و پدید آمدن سلاح های خطرناک در دست مستکبران که بلای جان انسانهایی شد که تسلیم و تابع آنها نشدند. مثالها در این زمینه بسیار زیاد است.
یک مثال، برخورد مستکبرین با بومیان آمریکا، همین کشوری که امروز منابعش و امکانات و موقعیت جغرافیایی اش در اختیار غیربومیان آن منطقه است. برخورد با بومیانش آنقدر خشن و مشمئز کننده است که این یکی از نقاط تاریک تاریخ آمریکای جدید است. خودشان درباره اش چیزها نوشته اند درباره کشتارها. عین این قضیه در استرالیا به وسیله انگلیسی ها اتفاق افتاد که در آنجا مردم بومی را مثل حیوانات و کانگورو به عنوان تفریح شکار میکردند. اینها فقط یک نمونه است. این نمونه صدها مثال دارد که در کتابهای خودشان و در تواریخ آمده است.
یک نمونه دیگر بمباران شیمیایی دو شهر ژاپن است در سال ۱۹۴۵ میلیادی. یعنی سال ۱۳۲۴ شمسی ما. دو شهر ژاپن را با بمب اتمی نابود کردند. صدها هزار آدم کشته شدند. چندین برابر اینها در طول زمان تا امروز بر اثر اشعه اتمی که وجود داشته معیوب و ناقص الخلقه و دچار بیماری گوناگون شدند و تا امروز مشکلاتش باقی است. هیچ استدلال درستی هم برای این موضوع نداشتند. راحت بمب اتم انداختند. دو بار بمب اتم استعمال شده است تا بحال. هر دو بار هم توسط آمریکاییها که امروز خود را متولی مسئله اتمی در دنیا میدانند و دلشان هم میخواهد که این ماجرا فراموش شود حال آنکه فراموش شدنی نیست. جنایت برای دستگاه های استکباری آسان است و جان انسانها برایشان بی ارزش.
آمریکاییها در ویتنام و عراق انسان کشی کردند. در عراق شرکت های مزدور امنیتی مانند بلکواتر جنایت کردند. در پاکستان با هواپیماهای بدون سرنشین هنوز دارند جنایت میکنند. در افغانستان بمباران و جنایت می کنند. هر جایی که دستشان برسد و منافعشان اقتضا و ایجاب کند، از جنایت ابا ندارند. جنایت با قتل و شکنجه. زندان گوانتانامو هنوز زندانی دارد. الان ده سال، یازده سال است که این زندان که مال آمریکایی هاست عدهای را به اتهام از جاهای مختلف دنیا گرفتند و بردند و بدون محاکمه با شرایط بسیار سخت و همراه با شکنجه نگهداشتند. در عراق زندان ابوغریب یکی از زندانهای آمریکایی بود. سگ به جان زندانی می انداختند و شکنجه میکردند. غارت منابع حیاتی انسانها برایشان آسان است. ربودن و اسیر کردن سیاهان یکی از ماجراهای گریه آور تاریخ که دوست ندارند نظام سلطه آمریکا و امثال او که احیا شود همین مسئله غلام و کنیز گرفتن مردم آمریکاست. کشتی ها را می آوردند از اقیانوس اطلس، در سواحل کشورهای غرب آفریقا مانند گامبیا نگه میداشتند. بعد با تفنگ که مردم دنیا آنروز دستشان از این سلاح خالی بود، پیر و جوان و زن و مرد را صدها نفر و هزاران نفر می گرفتند و با شرایط سخت با کشتی به آمریکا می بردند برای بردگی.
انسان آزاد که در خانه و شهر خود زندگی میکرد، به اسارت می گرفتند. سیاهان امروز آمریکا از نسل آنها هستند. کتاب "ریشهها" کتاب مغتنمی است برای نشان دادن این فجایع. این را چطور می تواند انسان فراموش کند؟ هنوز هم در آمریکا بین سیاه و سفید تبعیض است.
یکی دیگر از خصوصیات استکبار، فریبگری و رفتار منافقانه است. همین جنایاتی که گفته شد، همه اینها را در تبلیغات خود سعی میکنند توجیه کنند و جنایت را در لباس خدمت نشان دهند. این نظام استکبار که قصد سلطه بر ملت ها را دارد، از این شیوه به طور متعارف و معمول در همه زندگی اش استفاده میکند. شیوه توجیه جنایت و پوشاندن لباس خدمت به جنایت. همین حمله به ژاپن و دو بمبی که در هیروشیما و ناکازاکی منفجر شد را آمریکا عذرخواهی میکند به این صورت: اگر چه با این دو بمب دهها هزار کشته شدند، لکن این کشتهها و هزاران و ده ها هزار یا صدها هزار کشته، به قیمت تعطیل کردن و تمام کردن جنگ جهانی دوم بود. هزینه تمام کردن جنگ جهانی دوم بود. اگر این بمبها را نمی انداختیم جنگ ادامه می یافت و دو میلیون کشته می شدند. ما خدمت کردیم! ببینید این حرفی است که مسئولان آمریکا دائما تکرار میکنند. این از حرفهای منافقانه و دروغهای عجیب و غریبی است که جز از استکبار برنمیآید. این بمب ها تابستان ۱۹۴۵ منفجر شد در حالی که ۴ ماه قبل از آن یعنی در اول بهار ۱۹۴۵ هیتلر که رکن اصلی جنگ بود خودکشی کرده بود. ۲ روز قبل آن هم موسولینی، رئیس جمهور ایتالیا که رکن دوم جنگ بود، دستگیر شده و جنگ عملاً خاتمه یافته بود. یعنی جنگ تمام شده بود. ژاپن هم از ۲ ماه پیش اعلام کرده بود آماده تسلیم است. جنگی وجود نداشت ولی آمریکا بمب ها را منفجر کرد چرا که این سلاح ها را ساخته بود و می خواست آنها را بالاخره یک جایی آزمایش کند. و این بمب ها را بر سر مردم بیگناه ناکازاکی و هیروشیما آزمایش کرد.
آمریکاییها ادعا میکنند طرفدار بشر هستند ولی هواپیمای مسافری ایران را روی آسمان می زنند و قریب به ۳۰۰ مسافر بی خبر را از بین می برند و عذرخواهی هم نمیکنند و به کسی که این جنایت را انجام داده مدال هم می دهند.
شنیدید ایام اخیر آمریکایی ها درباره استفاده از سلاح شیمیایی در سوریه جنجال کردند و گفتند دولت سوریه این کار را کرده. من قضاوتی ندارم چه کسی انجام داده هرچند قرائن نشان میدهد که گروه های تروریستی اینکار را انجام دادند. آمریکا میخواهد بگوید سلاح شیمیایی خط قرمز ماست ولی همین دولت در حملات جنایتکارانه صدام در مقابل ایران که سلاح شیمیایی به کار برد نه تنها مخالفت نکردند بلکه ۵۰۰ تن ماده شیمیایی قابل تبدیل به گاز خردل را در اختیار صدام قرار دادند و هنوز هم برخی جوانان ما به اثرات آن مبتلا هستند. البته صدام از جاهای دیگر هم خریده بود. اما از آمریکا ۵۰۰ تن ماده شیمیایی مرگ آور قابل تبدیل به گاز خردل را تهیه کرد. و به کار برد. بعد هم که میخواستند قطعنامه علیهش در شورای امنیت صادر کنند، آمریکا مانع شد. این یعنی رفتار منافقانه.
این بخشی از خصوصیات و شاخص هاست. البته شاخص های استکبار بیش از اینهاست. جنگ افروزی،اختلاف انگیزی، درافتادن با حکومت های مستقل، درافتادن با حتی ملت خود برای تامین منافع گروه های خاص.
آمریکاییها در جنگ صدام با ایران هرگونه کمکی که بود کردند. اطلاعات میدادند؛ رئیس استخبارات عراق هفته ای ۳ بار به سفارت آمریکا در عراق می رفت و اطلاعات ماهواره ای راجع به نقل و انتقال نیروهای ایرانی را دریافت میکرد.
* نظام اسلامی با مردم و ملت ها طرف نیست. با استکبار طرف است. از زمان ابراهیم نبی تا امروز همین بوده. جبهه حق در برابر استکبار قرار داشته است. استکبار با این خصوصیات که گفتیم قادر نیست نظام اسلامی مانند نظام جمهوری اسلامی ایران را تحمل کنند چرا که این نظام اساسا در اعتراض به استکبار پدید آمده است. در اعتراض به استکبار انقلاب بوجود آمد، نظام بر این اساس تشکیل شد و رشد یافت و قوی شد. منطق استکبار را به چالش کشید.
ملت ایران، جوانان ایران و فعالان ایران، کسانی که به هر دلیلی ولو به دلیل غیراسلامی، به میهن و خاکشان عقیده دارند باید کاری کنند که یاس در دشمن به وجود آید. دشمن را باید مایوس کرد.
برای دستگاه استکبار، امروز برای ایالات متحده آمریکا، بسیار دشوار است که ببیند در این منطقه حساس عالم، در غرب آسیا یکی از حساسترین مناطق دنیاست هم از لحاظ سیاسی و اقتصادی. اثرگذار حوادث اینجا و همه عالم، در این منطقه حساس کشور و نظام و ملتی سربرآورده است که خود را متصل و مربوط و تبع به آن قدرت که خود را ابرقدرت می داند، نمیداند. مستقل حرکت میکند. علیه او اینهمه مخالفت انجام میشود اما نظام اسلامی از همه این مشکلات عبور میکند و به اعتراف خودشان نفوذ آمریکا را در منطقه به چالش می کشد و نفوذ خود را افزایش می دهد و الگویی برای کشورهای منطقه می شود.
آنها میخواهند بگویند حیات ملتها وابسته به این است که به آمریکا وابسته باشند. اما ملتی پیدا شده که نه تنها به آمریکا وابسته نیست بلکه آمریکا هرچه کرده، اثر نداشته و این کشور روز به روز رشد کرده است. از اول انقلاب دولت آمریکا و روسای جمهور مختلفش، - همه روسای جمهور آمریکا به یک نحو عمل کردند.
در همین زمان رئیس جمهور کنونی آمریکا، در فتنه ۸۸ یکی از شبکه های اجتماعی که می توانست عامل فتنه و فتنه گران قرار بگیرد، احتیاج به تعمیر داشت، دولت آمریکا از او خواست تعمیراتش را عقب بیندازد. امیدوار بودند که بتوانند با این کارهای رسانه ای و فیس بوک و توئیتر بتوانند نظام جمهوری اسلامی را براندازند. خیالهای احمقانه خام. همه ی وسائل و ابزارها را به خط کردند در مقابل نظام جمهوری اسلامی. تحریم هم یکی از همینهاست. یکی از همین ابزارهاست.
این ابزار از نظر آنها برای شکست جمهوری اسلامی است. اشتباه آنها این است که ملت ایران را نشناختند و عامل ایمان و همبستگی در میان ملت ایران را نشناختند و از خطاهای گذشته شان درس نگرفتند لذا امیدوارند با تحریم و فشار و امثال اینها ملت ایران را به زانو درآورند.
آنچه که برای نظام جمهوری اسلامی به عنوان یک تجربه دائمی در طول این ۳۵ سال وجود دارد این است که تنها عامل برطرف کردن مزاحمت دشمن، عبارت است از "اقتدار ملت و ایستادگی ملت" این تنها عاملی است که میتواند دشمن را به عقب بزند. البته دشمن، دشمن است و از همه ابزارها استفاده میکند. از ابزار تحریم هم استفاده کرده است. ما بایستی بدانیم که آن راهی که ما را می تواند به مقصود برساند آن چیست؟ من یک جمله درباره بسیج عرض کنم. بعد یک نکته هم مختصرا درباره مسائل جاری سیاست خارجی می گویم.
بسیج مایه عزت کشور و نظام است. چون بسیج معنایش حضور متن مردم در عرصه های فعالیت های اساسی برای ملت و کشور است. هرجایی که متن مردم حضور یابند، هر دولت و کشوری باشد وقتی مردم را داشته باشند، پیروزی قطعی است. این مسلم است. آنجایی کشورها ضربه و شکست میخورند که مردم در صحنه نباشند یا وحدت عمل نداشته باشند. آنجایی که مردم در صحنه هستند و پیوند و اتحاد هست، آنجا پیروزی و پیشروی قطعی است. بسیج چنین نمونه ای است. مظهری است از همین حضور مردمی در صحنه و پیوند مردم با یکدیگر. به این چشم باید به بسیج نگاه کرد.
بسیج در باب صدق که عرض کردم، بسیج امتحان صداقت را داده است. در دفاع مقدس که روزگار سخت کشور بود بسیج امتحان داد. بعد از دوران دفاع مقدس تا امروز بسیج همه جا امتحان صداقت خود را داده. سازمان بسیج و مجموعه بسیج نشان داده که صداقت دارد. البته بسیج به نظر ما محدود به همین تعدادی که در سازمان بسیج هستند نمی شوند. خیلی ها دلهایشان با شماست و شما را تحسین می کنند و به شما احترام میگذارند و در داخل سازمان بسیج نیستند. آنها هم بسیجی هستند. آن کسانی که ارزشهای شما را قبول دارند و احترام می گذارند و به خدمات و مجاهدت شما احترام می گذارند بسیجی هستند.
حضور در صحنه از مهمترین کارهاست. توانایی های بسیج کارگشا و گره گشاست. امروز خوشبختانه در دورن بسیج شخصیت های برجسته علمی و هنری و اجتماعی و سیاسی و فعالان اجتماعی، متنفذین در میان مردم کم نیستند. بسیج مجموعه انسانی رو به رشد و رو به تعالی بوده تا امروز و بعد از این هم باید همین باشد.
باید توانایی های مجموعه بسیج را بالا برد. الزامات رفتاری و اخلاقی وجود دارد. الزامات اخلاقی یعنی ما در دورن خودمان باید اخلاقیات نیکوی اسلامی را پرورش دهیم که از جمله آنها صبر و گذشت و حلم و ظرفیت داشتن و جنبه داشتن است. از جمله اینها تواضع است. اینها را در درون خودمان تقویت کنیم.
الزامات رفتاری این است که همین خلقیات نیکو را در عمل با مردم و محیط و تعامل با جامعه و انسانها به کار ببریم. امام صادق به اصحابش می فرمود جوری عمل کنید در بین مردم که هر کس شما را می بیند بگوید اینها یاران صادق هستند. رحمت خدا بر امام صادق.
رفتار یکایک عزیزان بسیجی، شما جوان ها، شما عناصر پاک و دلهای پاکیزه و روشن، با آحاد مردم که خیلیهایشان به معنای واقعی کلمه بسیجی هستند، باید جوری باشد که بگویند اینها پرورش یافتگان نظام اسلامی هستند. مایه جلب محبت و احترام برای نظام اسلامی و برای جمهوری اسلامی باشد.
هم در جبهه کار و علم و سیاست و تولید، در هر جا حضور دارید، کار جدی بدون احساس خستگی و با پرهیز از تنبلی کار کنیم. این مجموعه عظیم که ده ها هزار فرمانده آن امروز اینجا جمع هستند می تواند کشور را به معنای واقعی کلمه در همه جهات مثبت حرکت دهد و مایه استقرار و ثبات باشد که بحمدالله هست. امروز بسیج مایه ابهت و افتخار نظام است.
* درباره مسائل اخیر و بگومگوهایی که در صحنه سیاست خارجی و مسائل هسته ای و ... هست عرض بکنیم. اولا بنده اصرار دارم بر حمایت از مسئولانی که اجرای کار بر عهده آنهاست. از دولت و مسئولان داخلی و خارجی حمایت میکنم. این وظیفه ماست. همه دولت ها. من خودم مسئول اجرایی بودم و وسط میدان بودم و سنگینی و سختی کار را با همه وجود احساس کردم و میدانم اداره کشور کار سختی است لذا احتیاج به کمک دارند و من هم کمک میکنم که قطعی است.
از طرف دیگر بر احقاق حقوق ایران از جمله حقوق هسته ای ملت ایران اصرار دارم. اصرار داریم بر اینکه از حقوق ملت ایران یک قدم نباید عقبنشینی شود. ما البته در جزئیات این مذاکرات مداخله نمیکنیم. یک خطوط قرمزی و حدودی وجود دارد که باید رعایت شود. این را به مسئولان گفتیم و موظفند که این حدود را رعایت کنند و از هارت و هورت دشمنان و مخالفان واهمه ای نداشته باشند. همه این را باید بدانند این تحریم ها که علیه ملت ایران به کار برده شده عمدتا ناشی از کینه ورزی استکباری آمریکاست. کینه آمریکایی مانند کینه شتری. بنا دارد بر اینکه بر ملت ایران فشار آورند به امید آنکه ملت ایران را تسلیم کنند. اشتباه میکنند ملت ایران با فشار تسلیم هیچ کس نخواهد شد.(تکبیر حضار) شما این ملت را نشناختید. این ملتی است که به حول و قوه الهی می تواند فشارها را تحمل کند و تهدید و فشار شما را برای خود تبدیل به فرصت کند. این کار را به توفیق الهی ملت ایران خواهد کرد. ما در زمینه تصمیم گیری های اقتصادی و برنامه ریزی های اقتصادی نقاط ضعفی داشتیم، این نقاط ضعف موجب شده است که دشمن می تواند رخنه ایجاد کند. این فرصتی است که این نقاط را بشناسیم و برطرف کنیم.
تحریم هم کارساز نیست برای آمریکا و این را باید بدانند و من گمان میکنم می دانند. دلیل اینکه ما می گوییم که خودشان می دانند تحریم کارساز نیست، این است که تهدید نظامی را هم چاشنی می کنند. اگر تحریم می توانست مقصودتان را برآورده کند چرا تهدید نظامی میکنید؟ نشان میدهد تحریم کارساز نیست. البته تهدیدهای نظامی شان بسیار مشمئز کننده و نفرت انگیزی است. پی در پی تهدید میکنند. به جای تهدید نظامی این و آن بروید اقتصاد ویران شده خودتان را ترمیم کنید. بروید کاری کنید که دولتتان ۱۵- ۱۶ روز تعطیل نشود. بروید قرضهایتان را ادا کرده و فکری به سروسامان دادن کار اقتصادیتان کنید. بدانند ملت ایران همانطوری که گفتیم با همه مردم دنیا و ملت های دنیا، احترام می گذارد اما با متعرض برخورد ملت ایران پشیمان کننده است. آنچنان سیلی به متعرض خواهد زد که هرگز فراموش نکند.(تکبیر حضار)
در مقابل رژیم صهیونیستی و شبکه سرمایه داری صهیونیستی خود را موظف می دانند که گاهی حرفی بپرانند و بگویند. رژیم صهیونیستی در واقع رژیمی است که پایه های آن به شدت سست است. رژیم صهیونیستی محکوم به زوال است. این رژیم یک رژیم تحمیلی است، بازور به وجود آمده و پدیده ای که با زور به وجود آمده قابل دوام نیست. دفاع افرادی که به نحوی وامدار رژیم صهیونیستی هستند از این رژیم، مایه بی آبرویی آنهاست. برخی اروپایی ها هم متاسفانه تملق می کنند و می روند کنار سردمداران رژیم صهیونیستی که نمی شود نام انسان بر آنها گذاشت و درواقع وحوش هستند، خود را کوچک و ملت خود را تحریم می کنند.
فرانسه روزی انگلیس را به خاطر اینکه وابسته به آمریکاست اجازه نداد وارد بازار مشترک با اروپا شود که این مایه اعتبار فرانسه شد. آن روز فرانسه در مقابل آمریکا ایستاد و انگلیس را اجازه نداد وارد بازار مشترک اروپا شود. حالا همان کشور دولتمردانش نه فقط در مقابل آمریکا بلکه در مقابل صهیونیست های نحس نجس می روند ابراز تواضع می کنند که این مایه سرشکستی ملت فرانسه است که خودشان باید علاج کنند.
جوانان! بدانید بدون هیچ تردیدی آینده روشن و امیدبخش این ملت وکشور متعلق به شماست. شما خواهید توانست ملتتان و کشورتان را به اوج افتخار برسانید و الگو و نمونه کامل تمدن نوین اسلامی را در این آب و خاک تشکیل بدهید. برای اینکه بتوانید این کارهای بزرگ را انجام دهید بایستی بتوانید دین و عزت و تقوا و عفت و پاکیزگی روحی را در خودتان هرچه بیشتر تقویت کنید. جوان امروز به علم و دین و تقوا و نشاط کار و امانت و عفت و خدمات اجتماعی و به ورزش نیاز دارد.
شما عزیزان بسیجی من انشاءالله توفیق انجام این کار را داشته باشید.
کد مطلب: 27528