با حضور کودکان، دایره مخاطبان این آثار از بزرگسالان به کودکان و خانواده گسترده می شود.
حضور کودکان در سریال های تلویزیونی ماه مبارک رمضان
چگونگی زندگی کودکان در مقابل دوربین سریال های رمضانی
سراج24 , 23 تير 1392 ساعت 16:36
با حضور کودکان، دایره مخاطبان این آثار از بزرگسالان به کودکان و خانواده گسترده می شود.
حضور کودکان در سریال ها می تواند به اتفاق خوشایندی بدل شود، با حضور کودکان، دایره مخاطبان این آثار از بزرگسالان به کودکان و خانواده گسترده می شود. سریال های ماه مبارک رمضان امسال نیز از حضور کودکان و نوجوانان بهره برده اند.
به گزارش حدیدنیوز، حضور کودکان در سریال ها می تواند به اتفاق خوشایندی بدل شود، با حضور کودکان، دایره مخاطبان این آثار از بزرگسالان به کودکان و خانواده گسترده می شود. سریال های ماه مبارک رمضان امسال نیز از حضور کودکان و نوجوانان بهره برده اند.
، در مواجهه با سریال های ماه رمضان این سوال پیش می آید که آیا حضور کودکان در سریال های ماه رمضانی تماشای این سریال ها را برای خود آنها نیز مناسب کرده است؟ نکته دیگر این است که آیا این کودکان با نمونه واقعی خود مطابقت دارند؟
تماشای قسمت های آغازین این سریال ها نشان می دهد اغلب کودکان و نوجوانان حاضر در این آثار، یا بیش از سن شان رفتار می کنند و درگیر ماجراهای بزرگترها می شوند یا بیش از اندازه منفعل هستند، به طوری که با حذفشان هیچ کمبودی در داستان حس نمی شود. از طرف دیگر علاوه بر نقشی که برای این کودکان نوشته شده است، انتخاب کودکانی که بتوانند جلوی دوربین زندگی کنند نیز کار مهم و دشواری است.
سریال «دودکش» شبکه یک/ تجربه کودکانه طعم تیرامیسو
شاید یکی از ابتدایی ترین نکاتی که در سریال دودکش توجه مخاطب را به خود جلب می کند بازی یک دست و باور پذیر کودکان این سریال باشد. کودکانی که حضورشان به اندازه بزرگترها پررنگ است.
حضور کودکان از نوزاد دختر یک ساله(رونیکا) تا پسربچه هفت ساله(پوریا) و دختربچه شش ساله(پریا) از تنوع برخوردار است و این کودکان هستند که بخشی از قصه را پیش می برند و وزن طنز سریال به نوعی بر دوش این بچه ها است.
پوریا از همان قسمت اول با اصرار مادرش برای آن که چای اش را تا انتها بنوشد در حالی که مطمئن نیستیم اصلا صبحانه خورده باشد توسط مادر به دنیای بزرگترها سوق داده می شود. او از جوک هایی که عموی جوانش برایش تعریف می کند خنده اش نمی گیرد و این جوک ها به نظرش ساده و ابتدایی می رسد، پوریای هفت ساله در نقشه های پدرش هم دست می شود و آنقدر این نقشه را پیش می برد که کارش به بیمارستان می کشد.
پریا نیز دختری بازیگوش است که فال گوش می ایستد در مکالمه جدی پدر و مادرش پارازیت می اندازد و خوراکی(تیرامیسو) از آنها می خواهد که جسارت او در تجربه یک طعم جدید همه بزرگترها را درگیر خود می کند. این که این بچه ها تا چه حد به نمونه های بیرونی خود شبیه هستند یک نکته است و این که کودکانی که مخاطب تماشای آنها هستند چه چیزهایی از این بچه ها یاد می گیرند نکته دیگری است. در هر حال چیزی که نمی توان آن را نادیده گرفت آن است که سریال کمدی «دودکش» شخصیتها را در مکانهای عادی مانند محل کار و یا خانه و در حال فعالیتهای روزانه با حرکات و یا دیالوگهای طنز خود که گاهی به لودگی نزدیک می شود؛ بیننده را به خندیدن وا می دارد. خنده ای که ناشی از رفتار بزرگانه این کودکان و یا اشتباهات مضحک آنها است.
سریال «خروس» شبکه دو/ غیرتی شدن یک نوجوان اگزه جره
علت حضور حمیدرضا پسری که در مرز نوجوانی ایستاده با جثه اگزجره اش هیچ چیز جز این که قرار است نمک سریال باشد، نیست. این پسر لحن عجیبی دارد بسیار منفعل است و با اصرار خانواده قاطی مشکلات آنها می شود. زمانی که تنها کارکرد حضور یک کاراکتر نمک فیزیکی آن است می توان تصور کرد که اگر او را از این مجموعه حذف کنیم جز جای خالی فیزیکی اش چیز دیگری آنقدرها حس نخواهد شد زیرا او در پیش برد قصه نقشی ندارد. او که کاریکاتوری است از هم نسل های خود که دائم در حال خوردن و تماشای تلویزیون است، اما برخلاف هم نسلانش شبیه به کودکیِ پدرسالار بر روی خواهر خود غیرت باورنکردنی دارد و دائم در حال خبرچینی اخبار او است. غیرواقعی بودن عجیب این کاراکتر را می توان بر دوش کمدی بودن این سریال گذاشت و تمام ویژگی های اغراق شده او را توجیه کرد.
سریال «مادرانه» شبکه سه/کودک درگیر پدرسالاری
ارسلان تمجید پسر بچه هفت هشت ساله ای که برای حضور در مقابل دوربین بیش از اندازه خجالتی به نظر می رسد و شاید می شد گزینه بهتری را از بین کودکان مستعد جایگزین او کرد. این پسر که مادرش در سه ماهگی رهایش کرده و از پدرش می ترسد؛ بهانه ای است برای این که اشک بیننده را در بیاورد و شقاوت پدر و مادر خود را برجسته کند. بچه ای که کم حرف می زند از پدر خود که تولدش در خاطرش مانده و حتی کادوی ویژه ای نیز برایش خریده می ترسد و آنقدر منفعل است که وقتی پدرش به مادرش می گوید (زنه) از همان پدری که ازش می ترسد و دوستش ندارد و از او فراری است الگو گرفته و مادرش را (زنه) خطاب می کند. کودکی که مثل یک ربات کارهایی که از او می خواهند و نقشی که برایش نوشته شده را ایفا می کند وقتی پدرش عصبانی است در حالی که از او فراری است به گفته دایه اش بالای سرش می رود و برایش دعا می خواند، کودکی که سخت می توان تناقض های کاراکترش را باور کرد. کودکی که هم رده ها و نمونه های واقعی اش در اجتماع فرزند سالاری می کنند اکنون درگیر پدرسالاری شده است.
سریال های ویژه ماه مبارک رمضان به مرور شخصیت هایی تازه و جدید را به جمع خود می پذیرند. باید دید در ادامه هر یک از این سریال ها، نقش این کودکان تا چه اندازه متحول می گردد و چه اتفاق هایی پیش روی آنها قرار می گیرد؟
کد مطلب: 23235