يكي از زنان ثروتمند و كارآفرين ايراني دلايل موفقيت خود را براي شما ميگويد: براي ثروتمند شدن و به موفقيت رسيدن لازم است به قله فكر كنيد و روي كوهپايهها چادر پهن نكنيد!
بانوی میلیاردر ایران + عکس
9 ارديبهشت 1392 ساعت 10:23
يكي از زنان ثروتمند و كارآفرين ايراني دلايل موفقيت خود را براي شما ميگويد: براي ثروتمند شدن و به موفقيت رسيدن لازم است به قله فكر كنيد و روي كوهپايهها چادر پهن نكنيد!
سیـده فـاطــمه مقیمی، نخستين بانوی زن ایرانی است كه توانست یك شركت بینالمللی حملونقل را به نام خود ثبت كند. زني كه عضو اتاق بازرگاني است و تنها زني بود كه نامش در بين ۳۰ ثروتمند ايراني قرار گرفته اما خودش ميگويد كه فهرست اعلام شده صحت ندارد و اسامي اعلام شده همه عضو اتاق بازرگاني بودهاند اما دليلي كه باعث شد ما سراغ اين بانوي كارآفرين برويم تنها ثروتمند بودن او نبود بلكه این بود که او يك كارآفرين موفق است، نخستين زني است كه مجوز شركت حملونقل را گرفته است، تنها زن عضو اتاق بازرگاني است و صدها دليل ديگر. او سراغ كارهايي رفته كه در جامعه كاملا مردانه شناخته ميشود و براي رسيدن به آنها سختيهاي زيادي متحمل شده است. شايد شنيدن دليل موفقيت مقيمي بسياري از خانمها را به اين فكر بيندازد كه آنها هم ميتوانند. شايد شما هم روزي مثل مقيمي يك زن موفق و ثروتمند شديد. مقام و جايگاههاي كاري كه او تاكنون داشته و دارد ۳ دوره عضویت در هیات مدیره انجمن صنفی شركتهای حملونقل بینالمللی، ۱۲ سال عضویت و ریاست بخش حل اختلاف و رسیدگی به شكایات تجار، شركتها و رانندگان و... است كه برای او جای بسی افتخار است كه توانسته بیش از ۹۵درصد این پروندهها را با صلح و سازش طرفین مختومه كند. او همچنین عضو انجمنهای دوستی ایران و كشورهای مختلف و مدیرعامل انجمن ملی زنان كارآفرین و عضو گروه مطالعاتی و تحقیقاتی كریدور شمال- جنوب است.
كار سراغ شما نميآيد تا وقتي كه شما سمتش نرويد
من بعد از مدتي اشتغال در یک شركت با این وضعیت روبهرو شدم که يكباره ورشكست شد و تصميم گرفتــم تا در شركتي مشابه وارد كار شوم، بنابراين سنديكاي شركتهاي حملونقل را از طريق وزارت راه و ترابريپيدا كردم و به آن سنديكا مراجعه و آمادگي شروع فعاليت خود را در شركتهاي مشابه اعلام كردم تا اينكه طيمدت بسيار كوتاهي، سمت مديريت داخلي شركت را بهعهده گرفتم. من اهداف بلندمدتي داشتم و بايد از يك جايي شروع ميكردم، بنابراين تصميم گرفتم سريعا يك كاري انجام دهم. به وزارتخانه رفتم و تقاضانامه تاسيس شركت حملونقل بينالمللي را دادم. با ناباوري و تمسخر روبهرو شدم و همینطور قبول نشدن تقاضانامه ارائه شده اما هر بار كه به در بستهاي برخورد ميكردم، عزم من جزمتر ميشد.
كار، زن و مرد ندارد
كار زن و مرد ندارد و زنان نبايد از انجام بعضي كارها ممانعت كنند. مهم اين نيست كه چه كاري انجام ميدهيد، مهم اين است كه چه چيزي را دوست داريد، وارد آن حرفه شويد و براي رسيدن به آخرين نقطه تلاش كنيد. اگر زنان خودشان را عقب بكشند، پيشرفتي حاصل نميشود. به ياد داشته باشيد تا يك زن در محيط كاري خودش را باور نداشته باشد، كسي او را جدي نميگيرد. به عقیده من جامعه ما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در زمینه كارآفرینی زنان بسیار متحول شده و خیلی از مسائل برای زنان پذیرفته شده است، از جمله سرویسهای تاكسی تلفنی بیسیم بانوان، استفاده از دختران جوان در طرحهای آماری و... ضمن اینكه دنیا در حال پیشرفت است. در این پیشرفت، هم زنان و هم مردان سهیم هستند و دیگر نمیتوان انسانها را در خانه، محله و شهر خود محصور كرد.
كارآفرینی یا جسارت ؟
در گذشته كارآفرينی در حوزه زنان تا اين حد رشد، پيشرفت و نمود نداشته و اگر هم چيزي بوده، شاید نام آن جسارت بوده است! به عقیده من هر كس كه به كاری مشغول است كارآفرین محسوب میشود. حتی آن خانمی كه خانهدار است هم بهعنوان یك نیروی انسانی كارآفرین نامیده میشود.
باید دید كه انسانها كارآفرینی را چگونه تعریف میكنند؟ من كارآفرینی را نوآفرینی تعریف میكنم، جسارت و شكستن قیود میدانم. اصولا كارآفرینی زنان از ۲مولفه تشكیل شده است؛ یكی سنتشكنی یكسری قیدها كه در باور جامعه معمول نبوده و دیگری ایجاد اشتغال و كارآفرینی برای دیگران كه این نگاه و طرز فكر به كارآفرینی در قدیم هم وجود داشته ولی بسیار محدود بوده است.
مثلا نسلهای قبل، یك دار قالی میزدند و چند نفر با بافتن آن هم امرار معاش میكردند و هم هنر فرشبافی را زنده نگه میداشتند، تا اینكه كسی پیدا شد كه تصمیم گرفت این هنر و كار خود را مثلا فرشبافی، دامداری یا كشاورزی و هر كار رایج آن زمان را در بیرون از خانه عرضه كند تا دیگران هم از محصول كارش بهرهمند شوند و به این صورت بود كه كمكم كارآفرینی زنان به متن جامعه وارد شد.
يك زن كامل باشيد
من منافاتی در كاركردن یك زن در بیرون از خانه و پذیرش مسئولیت در منزل نمیبینم.
در گذشته یكسری شغلهای خاص برای خانمها تعریف شده بود، مثل شغل معلمی، زيرا اینطور تصور می شد یك معلم هرروز تعداد ساعات مشخصی سر كار است و ۳ ماه تابستان را استراحت میكند و تعطیلات نوروز را هم در كنار خانواده است اما من تصور میكنم با برنامهریزی دقیق و تنظیم برنامه، میتوان همه برنامههای خود را هماهنگ كرد. هستند خانمهاي خانهداری كه در خانهاند و در بیرون از منزل كار نمیكنند ولی همیشه احساس میكنند از انجام كارهای خانه عقب افتادهاند.
زمانی كه من در سال ۱۳۶۶ تصمیم به گرفتن گواهینامه پایه یك رانندگی گرفتم با من بهشدت برخورد شد و حدود ۲ سال پرونده من را مرجوع میكردند. زمانی كه از مسئولان میپرسیدم، دلیل امتناع شما از دادن این گواهینامه به من چیست؟ میگفتند: چون زن نمیتواند!
بهدنبال كار در روزنامهها
در سال ۱۳۵۸ پس از اتمام دوره تحصيلات دانشگاهي در رشته مهندسي عمران به ايران بازگشتم تا در رشته تحصيليام مشغول به كار شوم اما متاسفانه با جو ايجاد شده و تفكر مديران در زمينه كارنكردن زن در محيط كارگاهي و ساختماني باعث شد تا كار مورد علاقهام را پيدا نكنم. در ميدان وليعصر كنار باجه تلفن و در صف متقاضيان استفاده از تلفن ايستاده بودم كه دختر خانمي كنار من در انتظار نوبت بود. سر صحبت را با او باز كردم و وقتي مطلع شد كه من به زبان انگليسي تسلط دارم، گفت كه اتفاقا شوهر خواهرش در يك شركت بينالمللي سهامدار است و در آن شركت نياز دارند كه از وجود يك مترجم برايكارهاي بينالمللي خود استفاده كنند. متوجه شدم كه اين يك شركت بينالمللي حملونقل است. هيچگونه آشنايي به اين نوع كار نداشتم و در خانوادهام هم كه خانوادهای فرهنگي بود هيچ شناختياز اين كار نبود اما از این فرصت استفاده کردم و ...
کد مطلب: 19309