کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

نظر حضرت امام در این خصوص چه بود؟

آیا امام(ره) نسبت به حجاب بی‌تفاوت بود؟

برهان , 27 اسفند 1391 ساعت 13:07

خطاب تندبه زن‌هایی است که آرایش می‌کنند اینجا بحث آراستگی نیست بلکه آرایش از نظر قرآن یک خط قرمز است.


به گزارش حدیدنیوز، ضرورت رجوع غیرمتخصص به متخصص از اموری است که عقل هر انسانی آن را تأیید می‌کند. در بررسی تاریخ اما همواره افرادی بوده‌اند که با زیر پا نهادن بدیهیات عقلی و اصولی، سعی در توجیه رفتارها و منحرف کردن اذهان مردم داشته‌اند. متأسفانه در این برهه از تاریخ، که نهال انقلاب اسلامی با همت امام راحل و مردم بزرگ کشورمان در حال به ثمر نشستن است و مظلومان و ستمدیدگان عالم چشم امید به آن دارند، چندی است برخی افراد به دنبال ساختارشکنی و زیر پا گذاشتن اصول اساسی دین و انقلاب برآمده‌اند و دست به اظهارنظرهای غیرکارشناسانه‌ی دینی می‌زنند و از آنجایی که در مقام استدلال، پاسخ‌گوی ذهن بیدار مردم نیستند، سخنان ناصواب خود را به مراجع قابل قبول مردم ارجاع می‌دهند تا از این طریق، اعتباری برای سخنان خود قائل شوند. غافل از اینکه این مسئله خیانت به اسلام، مردم و انقلاب و شهداست.

یکی از افرادی که اخیراً موضع‌گیری‌های عجیب و غیر‌قابل باوری را نسبت به برخی مبانی بنیادین دین و نظام اسلامی وارد کرده‌ خانم نعیمه اشراقی است که علاوه بر اظهارنظر‌ها شاذ و غیرکارشناسانه، در کمال تعجب، آن نظرات را به امام راحل نیز نسبت داده است. با توجه به تبعات این مسئله، «برهان» ضروری دانست تا در گفت‌وگو با سرکار خانم «همیز»، استاد حوزه و دانشگاه؛ از نگاه قرآن و دیدگاه‌های امام راحل، مسائل مطرح‌شده را تبیین نماید. در قسمت قبل به بررسی اهداف شبهه افکنان به احکام و اصول بنیادین دین و نظام و آسیب‌های ناشی از آن پرداختیم. همچنین سیره ی حضرت امام(رحمت الله علیه) را در برخورد با این‌گونه افراد مورد بررسی قرار دادیم. اینک قسمت دوم این گفت‏و‏گو به محضر خوانندگان گرامی تقدیم می‏گردد:

به طور خاص، موضع‌‌گیری حضرت امام درباره‌ی حجاب چه بود؟ آیا طبق شبهات مطرح‌شده، می‌توان ‌گفت حجاب برای ایشان دغدغه‌ی مهمی نبود؟

در کتاب تبیان سیمای زن در کلام امام خمینی (مصاحبه‌ی ایشان در سال ۱۳۵۸ با یک خبر نگار زن به نام اوریانا فالاچی) که بسیار جالب است؛ او از حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه) این‌گونه سؤال می‌کند: «آیا صحیح است که این زن‌ها خود را در زیر چادر مخفی کنند؟ این زن‌ها در انقلاب شرکت کردند، کشته دادند، زندان رفتند، مبارزه کردند، این چادر هم یک رسم از‌قدیم‌مانده‌ای است... حالا دیگر دنیا عوض شده، حالا این صحیح است که خودشان را مخفی کنند؟» امام می‌گوید: «اولاً این یک اختیاری است برای آن‌ها. خودشان اختیار کردند، شما چه حقی دارید که این اختیار را از دست‌شان بگیرید؟ ما اعلام می‌کنیم به زن‌ها که هر کسی چادر می‌خواهد یا هر کسی پوشش اسلامی بیاید بیرون. از ۳۵ میلیون جمعیت ما ۳۳ میلیونش بیرون می‌آید، شما چه حقی دارید که جلوی این‌ها را بگیرید؟... این چه دیکتاتوری‌ای است که شما نسبت به زن‌ها دارید؟» «ثانیاً ما یک پوشش خاصی را نمی‌گوییم، و الا زن‌هایی که به سن و سال شما می‌رسند هیچ چیزی نیست...» «ما زن‌های جوانی که وقتی آرایش می‌کنند می‌آیند یک فوج را دنبال خودشان می‌کشند این‌ها را داریم جلویشان را می‌گیریم. شما دلتان نسوزد.»

نکته‌ی اول: آیا می‏توان با وجود این موضع‌گیری شدید و خطاب سخت در پاسخ به این خبرنگار، می‌توان گفت که حضرت امام (رحمت الله علیه) نسبت به حجاب نظر خاصی ندارد!؟

نکته‌ی دوم: اینکه حضرت امام (رحمت الله علیه) به این خبرنگار سن و سالش را متذکر می‌شود و به قانونی در قرآن اشاره می‌کند که مربوط به آیه ایست که پوشش و حجاب زنان سالخورده را استثناء نموده است و می‏فرماید: زنان سالخورده‏ای که از سن ازدواج آن‌ها گذشته باشد و دیگر امیدی به ازدواج ندارند؛ گناهی بر آنان نیست که لباس‌های روئین خود را بر زمین بگذارند، در حالی که خود را آرایش و زینت ننموده باشند. البته باز هم سفارش می‌فرمایند که خود را بپوشانند بهتر است.

نکته سوم: خطاب تند حضرت امام (رحمت الله علیه) به زن‌هایی است که آرایش می‌کنند و قابل توجه است اینجا بحث آراستگی نیست بلکه آرایش از نظر قرآن یک خط قرمز است. آن وقت شما می‌توانید بگویید امام نظر خاصی راجع به حجاب ندارد؟! امام می‌گوید آرایش اشکالی ندارد؟! امام می‌فرمایند: «زن‌های جوان» چون زن جوان جاذبۀ خودش را دارد، وقتی هم که آرایش کند جاذبه‌هایش دو برابر می‌شود و یک فوج را دنبال خودش می‌کشد؛ یعنی جامعه را تبدیل به نر و ماده می‌کند. پس حضرت امام(رحمت الله علیه) درباره‌ی خصوصیات بیشتری از حجاب نظر قاطعی دادند.

اما در سال ۵۷ قبل از انقلاب شکوهمند اسلامی ایران خبرنگار دیگری به امام می‌گوید: «چون من را به عنوان یک زن پذیرفته‌اید، این نشان دهندۀ این است که نهضت ما یک نهضت مترقی است اگرچه دیگران سعی کردند نشان دهند که عقب‌مانده است. فکر می‌کنید به نظر شما آیا زنان ما باید حتماً حجاب داشته باشند، مثلاً چیزی روی سر داشته باشند یا نه؟»

حضرت امام (رحمت الله علیه) می‌فرمایند: «اینکه من شما را پذیرفتم، من شما را نپذیرفتم، شما آمده‌اید اینجا، من نمی‌دانستم که شما می‌خواهید بیایید اینجا و این هم دلیل بر این نیست که به مجرد اینکه شما آمده‌اید اینجا اسلام مترقی است. به مجرد اینکه شما آمدید اینجا اسلام مترقی است؟ مترقی هم به این معنا نیست که بعضی زن‌ها یا مردهای ما خیال کرده‌اند. ترقی به کمالات انسانی و نفسانی است. بر اثر بودن افراد در مملکت و ملت است، نه اینکه سینما بروند و دانس بروند. این‌ها ترقیاتی است که برای شما درست کرده‌اند و شما را عقب رانده‌اند، باید بعداً جبران کنیم. شماها آزادید در کارهای صحیح و به دانشگاه بروید و هر کاری که صحیح است بکنید و همۀ ملت در این زمینه‌ها آزادند، اما اگر بخواهند کاری خلاف عفت بکنند یا مضر به حال ملت...»

نکته اول: من توصیه می‌کنم همۀ کسانی که به اسم حضرت امام (رحمت الله علیه) مصاحبه می‌کنند این روش امام را اتخاذ بکنند؛

نکته دوم: آن قدر ایشان «شدادٌ غلاظ» برخورد می‌کنند که تعجب می‌کنیم این امامی که عارف است و اشعار عرفانی‌اش همه را به زانو درآورده، چطور با زن خبرنگاری که سؤالی پرسیده به این صورت مقابله می‌کند. برای این است که اسلام باید عزت داشته باشد، نه اینکه هرکسی بتواند بگوید اسلام عقب‌مانده است، حتی در کلام.

ببینید حضرت امام (رحمت الله علیه) تا در کلام این زن خبرنگار کلمه‌ای شنید که بوی ذلت برای اسلام داشت، چطور به او حمله کرد. ما اگر وارث ایشان هستیم باید همین‌طور به آن‌ها حمله کنیم کسانی که اسلام در چشم و دلشان حقیر است و مصداق «اشداء علی الکفار و رحماء بینهم» باشیم.

نکته سوم: اما من تعجب می‌کنم از اینکه بعضی‌ها می‌گویند ما از تمدن عقب‌ مانده‌ایم. ما از توحش آن‌ها عقب ‌مانده‌ایم! این‌ها حتی از وحشی‌ها هم عقب‌مانده‌ترند. کدام حیوانی در نظام خلقت همجنس‌بازی می‌کند؟‌ ولی در انگلستان و کشورهای دیگر مصوبۀ قانونی برای همجنس‌‌بازی وجود دارد. این‌ها از توحش هم عقب‌مانده‌ترند چه برسد به تمدن. حضرت امام (رحمت الله علیه) اینجا به روش‌های حکومتی این تمدن‌ها حمله می‌کند؛

نکته چهارم: خلاف عفت در کلام ایشان، یعنی هر نوع بی حجابی و بدحجابی که به عفت لطمه بزند، حتی زنی چادری سر بکند و یک پر طاووس هم بگذارد بالای شانه‌اش و بگوید این پر طاووس قشنگ و زیباست، خدا هم زیباست و زیبایی را دوست دارد! این می‌شود خلاف عفت. زیرا همۀ مردها می‌گویند این زن پر طاووس را گذاشته برای اینکه ما به او نگاه کنیم، و به جسمش توجه کنیم و از او لذت ببریم!

نکته پنجم: حضرت امام (رحمت الله علیه) می‌فرمایند که «اگر بخواهند کاری خلاف عفت بکنند یا مضر به حال ملت...»؛ ملت ایران کسی است که داعیۀ بزرگداشت اسلام را در همۀ انحاء آن دارد. اگرچه ما الان آن را تجلی ندادیم ولی این داعیه را داریم که قادریم اسلام را در همۀ عرصه‌ها و موقعیت‌های جهانی اجرایی کنیم و قابلیت اجرایی‌اش را به همه نشان دهیم. ملت ایران اکنون این را می‌خواهد و اگر دشمنان دست از سر ما بردارند، همه کار می‌توانیم بکنیم. به طور مثال حضرت علی (علیه‌السلام) که به کمیل می‌فرمایند ای کمیل اگر این‌ها من را مشغول نمی‌کردند، من از این آب نور تهیه می‌کردم تا شما خانه‌هایتان را با آن روشن کنید. منظور حضرت علی (علیه‌السلام) معاویه است که یک سال امام (علیه‌السلام) را به جنگ صفین مشغول کرد و تاریخ گواه است اگرچه کوفه بیست و چند سال تحت حکومت خلفا بوده است اما نان آن‌ها جو بود و آب آن‌ها آلوده اما امام علی (علیه‌السلام) در همان چهار سال حکومت خود قنات درست کرد و آب شرب خوردنی مردم کوفه را به چشمه تبدیل کرد و جو را تبدیل به گندم کرد و.. اکنون هم چرا ملت نمی‌تواند تمام قوانین اجرایی اسلام را در همۀ عرصه‌ها نشان بدهد؟ چون هم دشمنان داخلی، هم جاهلان داخلی، هم دشمنان آگاه خارجی نمی‌گذارند.

آیا می‌توان گفت شرایط آدم‌ها در نوع پوششی که انتخاب می‌کنند اهمیت دارد؟ نظر حضرت امام در این خصوص چه بود؟

من یادم هست که از زبان سرکار خانم طباطبایی عروس محبوب حضرت امام (رحمت الله علیه) مطلبی را شنیده بودیم که ضمناً نشان می‌دهد خاندان حضرت امام با چه رنجی می‌خواستند اسلام را جهانی کنند و ما اکنون نمی‌توانیم و‌ حق نداریم از این ارث امام، که حفظ اسلام است، کوچک‌ترین راهی را برای نفوذ دشمن باز کنیم. ایشان می‌فرمودند که برای اولین بار از طریق لبنان شبانه به نجف رفتیم و امام را ملاقات کردیم. امام صبح جلوی من، به خانم فرمودند که برای ایشان چادر عربی بدوزید. من همان لحظه فهمیدم که نباید بروم حرم حضرت علی(علیه‌السلام) را زیارت کنم و باید صبر کنم چادر عربی‌ام آماده شود و بعد بروم؛ یعنی امام معتقد بودند که نباید با نوع خاصی از حجاب، در آن محیطی که وارد شده‌اید، انگشت‌نما شوید. اگرچه آن‌ها می‌دانستند ایرانی‌ها با چادر ایرانی هستند و چیز عجیبی نبود. شاید بعضی‌ها بگویند چون حضرت امام تحت محاصره‌ی سیاسی بود، برای حفظ جان ایشان چنین سفارشی کردند. به هر صورت، این حرف حکیمانه‌ی حضرت امام (رحمت الله علیه)، چه برای حفظ جان ایشان باشد و چه برای حفظ اصل اسلام، تفاوتی ندارد.

و همچنین سرکار خانم دباغ؛ خانم مجاهدی که در فرانسه با امام بودند و می‌فرمودند که آنجا من با مانتو و شلوار به رنگ کرم و روسری بزرگ کرم رنگ حجابم را حفظ می‌کردم. در ظاهر به عنوان خدمتکار ایشان آنجا حضور داشتم، ولی در پنهان محافظ مسلح حضرت امام بودم. وقتی هواپیمای حضرت امام راهی ایران شد، من نتوانستم با هواپیمای ایشان بیایم و با پرواز بعدی آمدم. وقتی به جماران آمدیم، خدمت ایشان رفتم، همان روز اول ایشان به من حرفی زدند که هیچ جوابی نمی‌توانستم بدهم. حضرت امام (رحمت الله علیه) فرمودند: «خواهر دباغ، اگر پول نداری، بدهم احمد برایت چادر بخرد.» من فهمیدم منظور امام این است که اینجا در بیت من به دلیل شأن اسلام در ایران چادرت را برندار.

این خود نشان می‌دهد که حضرت امام (رحمت الله علیه) اهتمام شدیدی به آن حجاب کامل داشتند؛ اگرچه ایشان حجابشان کامل بود و حتی حضرت امام سرکار خانم دباغ را به عنوان پیام‌رسان توحید به شوروی فرستاده بودند. امام تا این حد به زن احترام می‌گذاشت و ایشان را به دلیل خدمت رسانی به اسلام، ستایش می‌کرد؛ اما در سلیقه‌ی شخصی ایشان هم دست بردند و گفتند حجابت را غیر از این قرار بده. بنابراین اهتمام حضرت امام (رحمت الله علیه) بر این بود تا آن‌هایی که ممتاز هستند باید حجاب ممتاز را انتخاب کنند، ولی حد آن را شرع مشخص کرده است. ما نه جلوتر از شرع می‌رویم و نه عقب‌تر از آن می‌مانیم. شرع گفته است زن به گونه‌ای در کنار نامحرم ظاهر شود که هیچ نوع جاذبه‌ی جنسی برای نامحرم نداشته باشد.

و همچنین یکی از خانم‌هایی که به عنوان زندانی سیاسی دستگیر شده و به زندان رفته بود، در خاطراتشان تعریف می‌کردند که آن موقع هنوز برای زن‌های سیاسی لباس تهیه نکرده بودند. وقتی زندانبان جلوی من تعدادی لباس ریخت که لباسم را تحویل بدهم و لباس زندان بپوشم، من از شلوارهای گشاد مردانه گشادترینش را برداشتم و از پیراهن‌های مردانه‌ای هم که آنجا ریخته بودند، گشادترین پیراهن مردانه را انتخاب کردم. یک پیراهن را هم برداشتم سرم کردم و آستینش را زیر گلویم بستم.

نکته مهم این است که این ابتکار را یک نفر که مجری قانون اسلام است به کار می‌برد این مجری در زندان این‌گونه لباس‌هایش را انتخاب می‌کند بنابراین در این زمانه خودتان قضاوت کنید آیا ما مجری خوبی برای قانون اسلام در صحنه جهانی هستیم یا خیر؟

همچنین سرکار خانم دباغ می‌گفتند وقتی انقلاب پیروز شد، من شکنجه‌گر خودم را دیدم که جلویش یک لیوان آب پرتقال گذاشته‌اند و از او بازجویی می‌کنند. در حالی که چادرم سرم بود و رویم را گرفته بودم، به او گفتم آقای تهرانی، آیا شما هم با آب پرتقال از من بازجویی می‌کردید؟ گفت شما را به جا نمی‌آورم. کمی صورتم را باز کردم، گفت خواهر پتویی! جالب است، خانم دباغ در زندان وقتی هیچ چیز برای پوشش نداشت، تابستان و زمستان خودش را با پتویی که آنجا روی تخت‌ها می‌انداختند حفظ می‌کرد.

بله مجری قانون اسلام نمی‌گوید من چه بپوشم، می‌گوید من چگونه نگذارم قانون اسلام، زمین بماند. به نظر من، این روش برای همه‌ی آن‌هایی است که این مصاحبه را می‌خوانند. این‌ طور نیست که ما بنشینیم و بحث کنیم که مردم چه رنگی بپوشند و چه مدلی بپوشند و... ما باید این هنر داشته باشیم که نامحرم زدایی در درون جامعه به عنوان یک اصل دیده بشود. هم زن‌ها باید نسبت به نامحرم پرهیز داشته باشند و قانون اسلام را اجرا کنند، هم مردها نسبت به زن‌ها این پرهیز را داشته باشند و قانون اسلام را اجرا کنند. همین که انسان قانون اسلام برتر را اجرا کند، انسان برتر می‌شود همان‌گونه که حضرت زهرا (سلام الله علیها) در خطبه‌ی حکیمانه‌ی خویش می‌فرمایند کسانی که پیرو حقیقی اسلام شوند مورد غبطه‌ی جهانیان قرار می‌گیرند (مغتبطَ به أشیاعه[۱]) .

چرا این را به جوانانمان یاد ندهیم؟‌ «الاسلام یعلو و لایعلی علیه» : اسلام برتر است و تو هم برتر خواهی شد. او به هر صورتی مجری خوبی برای اجرای طرح حجاب می‌شود؛ چه با پتو باشد، چه پیراهن گشاد باشد و چه خودش را قایم کند.

کافی است به جوان بگوییم تو می‌توانی این قانون اسلام را اجرا کنی، او اجرایش می‌کند. جالب است که قرآن می‌فرماید ای زن‌ها، زینت‌هایتان را «آشکار» نکنید؛ یعنی زن‌ و زینت دو چیز لاینفک هستند. زن باید بلد باشد چطور خودش را زینت کند. زن گل است، باید خودش را برای شوهرش آراسته کند، اما به گونه‌ای با نامحرم ارتباط برقرار کند که معصیتی ایجاد نشود. مردم خودشان این را بلد هستند. این مصاحبه‌هایی که انجام می‌شود برای القاء اباحه گری است که این شبهات را مطرح می‌کنند و قصدشان اختلاط زن و مرد در جامعه است.

و این اختلاط مایه‌ی اضمحلال جامعه خواهد شد و خداوند هم مهر باطل بر آن می‌زند. قرآن بارها می‌گوید: «کم اهلکنا...» [۲]چقدر اهل قریه‌هایی را هلاک کردیم که حرام خدا را انجام دادند که حتی از شما هم قوی‌تر بودند و برتر بودند. این نکته‌ی جالبی است که قرآن مرتب به ما تذکر می‌دهد، چون قرآن می‌فرماید: «انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون» اینجا دستورات تربیتی قرآن بسیار مهم است که این کتاب دائماً مورد حفاظت خداوند تبارک و تعالی است تا از هرگونه تحریفی در امان باشد و در سوره‌ی مبارکه‌ی مؤمن می‌فرماید: «افلم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عاقبه الذین من قبلهم کانوا اکثر منهم و اشد قوهً و آثاراً فی‌الارض و ما اغنی عنهم ما کانوا یکسبون» آیا سیر نمی‌کنید در بین قوم‌های گذشته که وقتی که قانون تربیتی خداوند عزوجل را زیر پا گذاشتند، ما چطور نابودشان کردیم؟ از شما هم قوی‌تر بودند و آثارشان بعد از هزاران سال هنوز باقی مانده است. منظور آثار ساختمانی‌شان هست که نشان می‌دهد پیشرفت مهندسی در آن زمان بسیار بالا بوده است.

علم داشته‌اند و بی‌سواد و غارنشین نبوده‌اند. قرآن می‌فرماید: «اشد قوهً و آثاراً فی‌الارض» قوی‌ترین آثار را آن‌ها در زمین گذاشتند، اما ما نابودشان کردیم. چون فحشا را در روابط اجتماعی‌شان اراده داشتند. بعد می‌فرماید: «فما اغنی عنهم ما کانوا یکسبون» : و غنی نشدند یعنی از عذاب ما در امان نبودند. بعد به این مطلب می‌پردازد که چرا مردم راجع به این مسائل این گونه فکر می‌کنند و این نظریه‌ها را می‌دهند: «فلما جائتهم رسلهم بالبیِّنات فرحوا بما عندهم من العلم» : دلیل آن این است که وقتی رسولانمان را با بینات روشن برای مردم می‌فرستیم، بعضی‌ که صاحب علم هستند (علمی که خود خدا به این‌ها داده است) تکبر می‌روزند و می‌گویند حرف‌های این رسولان امروزی و قابل اجرا نیست و قرآن می‌گوید: «حاق بهم ما کانوا به یستهزؤن» یعنی همین حرف‌هایی را که علیه رسولان می‌زنند آن‌ها را احاطه خواهد کرد. پس ما حق نداریم در خصوص دستور انبیا و خداوند تبارک و تعالی، نظرات شخصی‌مان را به مردم تحمیل کنیم. وظیفه‌ی ما این است که اسرار اسلام و قوانینی را که انسان را برتر و خدایی می‌کنند را، از پرده‌ی راز دربیاوریم و اجرایی و اجتماعی کنیم. این هنری است که همه‌ی مردم ندارند. اما جوان‌ها را می‌توان به این سمت دعوت کرد.

حضرت امام در مقدمه‌ی کتاب «جنود عقل و جهل»، ‌فرموده‌اند که هر کس احکام اسلام را بدون اشارات عرفانی‌اش برای مردم بیان کند، به اسلام خیانت کرده است. آیا ارائه‌ی نظرات سطحی، حداقلی و غیرکارشناسانه‌ی برخی افراد و انتساب آن به امام خیانت به اسلام و انقلاب نیست؟

دقیقاً همین طور است. امام یک فقیه جامع‌الشرایط و یک فیلسوف کامل بودند که به نظر من نظراتشان حتی از ملاصدرای فیلسوف هم برتر بود، چون فقه می‌دانستند و به قرآن اشراف فوق‌العاده‌ای داشتند. مثلاً ملاصدرا می‌فرماید در آخر عمرم وقتی با آیات قرآن بیشتر مأنوس شدم، حسرت خوردم که ای‌کاش از ابتدا به سراغ قرآن رفته بودم، ولی می‌بینید که حضرت امام (رحمت الله علیه) خواندن روزی چهار جزء قرآن‌ را ترک نمی‌کردند. حضرت امام (رحمت الله علیه) عارف بودند و حتی «ابن‌عربی» در مقابل ایشان از نظر کشف و شهودهای عارفانه مانند جایگاه زمین است در برابر آسمان. با این اوصاف نمی‌توان توقع داشت شاگردان حضرت امام هم به اندازه‌ی ایشان بفهمند، مگر شاگردان خاصشان مثل شهید بهشتی (رحمه‌الله علیه) و حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (دامه عزه) که مغز مطالب حضرت امام (رحمت الله علیه) را درک کردند.

امام شخصیت ممتازی است و هیچ‌ کس نمی‌تواند بگوید من چون از خانواده‌ی ایشان هستم، سخنگوی ایشان هستم. زیرا حضرت امام فرموده بودند من از اطرافیانم سخنگویی ندارم.

در این مصاحبه حق نبود نوه‌ی امام به این میدان کشیده شود و این خیانتی به ایشان است. اصلاً امامی را که توانسته در جهان بیداری ایجاد کند، نباید در سطح فامیل محدود کرد. خود خانواده‌ی ایشان هم چنین اجازه‌ای را نمی‌دهند. اصلاً این مقایسه‌ها کار غلطی است.

نکته‌ی دیگر اینکه اصلاً چرا این قدر مردم روی قوانین اسلام تبصره دارند؟ بعضی‌ها می‌گویند اجباری‌ بودن ممکن است، بعضی‌ها می‌گویند نمی‌شود!؟

در حقیقت اسلام هم به دو عالمی که انسان می‌خواهد وارد شود و هم به سه عالم وجود انسان که الآن باید به کمال برسد، نظر دارد. برنامه‌ی حجاب فقط برای روابط اجتماعی در دنیا طراحی نشده است بلکه آثار آن در برزخ (تا زمانی که خورشید خاموش شود؛ شاید میلیاردها سال) ادامه داشته باشد و همچنین زمانی که در صور دمیده می‌شود و همه‌ی عوالم نابود می‌گردد و در صور دوم همه‌ی انسان‌ها در زمینی دیگر گرد هم می‌آیند و به گواه آیات قرآن کریم[۳] گفته می‌شود (وقفوهم انهم مسؤولون[۴]) آنجا هم حجاب به عنوان عمل صالح در کفه‌ی ترازو در ارزش گذاری‌ها نقش حیاتی دارد پس نمی‌توان حجاب را فقط برای رابطه‌ی زن و مردی در دنیا مورد مداقّه قرار داد.

مثلاً اگر بگوییم خانم نانسی پولوسی، رئیس مجلس پارلمان آمریکا را در نظر بگیرید. قاعدتاً در مملکتی که ۲۰۰ میلیون جمعیت دارد، زن تحصیل کرده ای است که باید در رأس مجلس قرار بگیرد. این خانم شوهر و پنج فرزند دارد و آلوده نیست، ولی حجاب ندارد. به هر حال، یک زن سیاسی و اجتماعی است که از نظر مسائل سیاسی هم بر اساس اهداف آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها با آن‌ها همکاری می‌کند و مقبول همه‌ی ان‌هاست. کار اجرایی سنگینی هم به دستش داده‌اند و ایشان حجاب هم ندارد. بعضی‌ها می‌گویند چه اشکالی دارد؟ او کار سیاسی اجتماعی می‌کند، ولی حجاب ندارد.

و اسلام این را اصلاً‌ قبول ندارد مثلاً بعضی می‌گویند چه اشکالی دارد خانمی وارد یک کار علمی سطح عالی، حتی در سطح انرژی هسته‌ای شود، اما حجاب نداشته باشد؟ برای دنیایش اشکالی ندارد!؟ این قضاوت صحیح نیست زیرا انسان موجودی جاودانه است و برای عوالمی که می‌خواهد به آن‌ها وارد شود باید تمهیداتی را فراهم کرده باشد.

چه اشکالی دارد که زن و مرد در جامعه حضور فعال داشته باشند اما بدون حجاب باشند؟

خداوند تبارک و تعالی در سوره‌ی نور، آیه‌ی ۳۰ می‌فرماید مردان قدرت دارند که نسبت به زنان تجسم ‌کنند: «قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم انّ الله خبیرٌ بما یصنعون» کلمه‌ی «صنع» یعنی ساختن و کلمه‌ی «خبیر» یعنی مطلع‌ بودن از مسئله‌ای پنهانی که کسی از آن آگاه نیست. خداوند می‌گوید من خبیر هستم به چیزی که این‌ها می‌سازند. در تفسیر المیزان، آقای علامه طباطبایی خیلی جالب این مسئله را بررسی می‌کند. که شیطان در پردازش مسائل پلید در ذهن بعضی از مردان بسیار فعال است.

اگر ما نقش ابلیس را در جامعه فراموش کنیم، اصلاً بحث حجاب به نتیجه نمی‌رسد. الآن بسیاری از افراد در بحث حجاب به پارچه، روابط و... نظر دارند؛ اما حجاب یعنی عفیف‌ بودن. همچنین بعضی می‌گویند خانم نانسی پلوسی عفیف است چون شوهر دارد و بچه دارد و همین کافی است؛ بقیه‌اش زیاده‌روی حساب می‌شود.

اما اسلام درباره‌ی این موضوع چنین قضاوتی را نمی‌پذیرد زمانی که حضرت زهرا (سلام الله علیها) خودشان را از یک مرد نابینا هم می‌پوشانند آیا در واقع افراطی عمل می‌کنند!؟ اگر این‌گونه بگویید به معصومیت ایشان توهین کرده‌اید زیرا حضرت امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «مارأیت الجاهلَ مفرطاً او مفرّطا» : جاهل یا افراطی است یا تفریطی.

پس عفیف کسی است که روش حضرت زهرا (سلام الله علیها) را اجرا کند که در مقابل کور خودش را می‌پوشاند. هم برادران سنی ما وجود حضرت زهرا (سلام الله علیها) را بسیار محترم می‌دانند و هم اسم فرزندانشان را فاطمه می‌گذارند و هم شیعیان خودشان را سینه‌چاک ایشان می‌دانند. پس اینکه ایشان عفت را این طور معنی می‌کند که زن حتی در مقابل یک کور هم باید موها و زینت‌های خود را مخفی کند، به این معناست که عفت معنای عمیق‌تر از آن چیزی دارد که ما در روابط اجتماعی‏مان اظهار می‌کنیم.

می‌خواهم اینجا یک بحث جدیدی را مطرح کنم. ما در رفتارهای اجتماعی یا فردی‌مان، باید نقش شیطان را پیدا کنیم. شیطان چه جاهایی دارد برای ما انحراف ایجاد می‌کند؟ این عهدی است که ما با خدا بسته‌ایم. قرآن می‌فرماید: «الم اعهد إلیکم یا بنی آدم ان لا تعبدوا الشیطان[۵]» و سپس در سوره‌ی آل‌عمران می‌فرماید اگر کسی عهد من را اجرا نکند، در روز قیامت هیچ چیز برایش درست نمی‌کنم، نگاهش هم نمی‌کنم و با او حرف هم نمی‌زنم. این عهدی است که خدا با ما بسته است که به دنبال شیطان نرویم. پس باید برای بحث حجاب نقطه‌هایی را کشف کنیم که شیطان می‌خواهد در آنجا کار کند. قرآن می‌فرماید: «انه لکم عدوٌ مبین» یعنی او دشمن آشکار شماست و می‌گوید: «فاتخذوه عدواً» : با او دشمنی کنید. پس در بحث حجاب هم باید در آنجایی که شیطان کار می‌کند با او دشمنی کنیم، آن چیزهایی در حجاب را که شیطان می‌گوید اشکالی ندارد، کشف کنیم و بگوییم اشکال دارد، خواه در لباس باشد یا در رفتار یا نگاه یا در هر چیز دیگری. این یک روش اسلامی متخذ از اصل قرآن کریم و سنت اهل بیت پیغمبر (صل الله علیه و آله و سلم) است. که به ما دستور داده شده است که مودت ائمه(علیهم السلام) را به عنوان اجر رسالت داشته باشیم. مثلاً از امام صادق(علیه‌السلام) سؤال شده است: زنی در مسافرت از دنیا رفته است و هیچ محرمی ندارد برای غسل میت. برای او چگونه باید عمل کرد؟ امام صادق می‌فرمایند:«ولا یکشفها...» او را مکشوف نکنید فقط مواضع تیمم او را به نیت غسل میت آب بریزیر و او را مس نکنید.

خودتان گواهی دهید مواضع تیمم جز پیشانی و پشت دو دست از مچ میباشد وقتی در اسلام حتی مرده‌ی یک زن آنقدر محترم است که هیچ نامحرمی اجازه ندارد به او دست بزند این عالی ترین قانون حفاظتی یک زن در اسلام نیست؟

اسلام دریچه‌ی دیگری را برای فهم قوانینش باز کرده است. رابطه در محیط اجتماعی در نسل‌های آینده تأثیر دارد؛ یعنی رابطه‌ی دو نفر تنها مربوط به خودشان نیست. ما فکر می‌کنیم که حجاب یک مسئله‌ی شخصی است. بعضی‌ می‌گویند حق‌الله است و حق‌الناس نیست، در صورتی که باز هم اشتباه می‌کنند. مثلاً آن مادری را در نظر بگیرید که همه‌ی هستی و وجودش را برای حفاظت فرزندش گذاشته است، اما فرزندش به دلیل رعایت ‌نشدن این اصول در جامعه، به مقصد متعالی خود نمی‌رسد. چه بسیار مادر و پدرهای بسیاری ناله‌شان به آسمان است که جوان ما وقتی وارد اجتماع و دانشگاه شد، از دست رفت؛ دچار یک ازدواج ناموفق شد. ما نمی‌توانیم نسبت به این مسائل بی‌اعتنا باشیم. این نشان می‌دهد موضوع دیگری در بحث حجاب و روابط اجتماعی وجود دارد که آن شیطان‌زدایی از این الگوهایی است که ما برای حجاب ارائه می‌دهیم و این به نظر من، یک حلقه‌ی مفقوده‌ در برنامه‌های تربیتی ما بوده است که به آن توجه نکرده‌ایم.

در تمام قوانینی که برای رفتار اجتماعی‌ تدوین می‌شود، انسان‌هایی که به اجرای آن‌ها همت می‌کنند، اگر خدا مد نظرشان باشد، حتماً به این مطلب می‌رسند، باید شراکت شیطان را در رفتارهای تدوینی و تربیتی برای کودک در سطوح مختلف سنی‌اش، برای ورود او به اجتماع از میان برداریم. اینکه امام می‌فرماید: «آمریکا شیطان بزرگ است» خود نشان می‌دهد که رفتار امامِ عارفِ فقیهِ فیلسوف از نظر سیاسی، این است که باید شیطان را کشف و دستش را قطع کنید. بنابراین ما در تدوین برنامه‌های اجتماعی و ‌حکومتی خود، باید این موضوع را حتماً در نظر بگیریم.

چگونه می‌توان انگیزه‌ی با حجاب بودن را در درون زنان تقویت کرد؟

یک راه ایجاد انگیزه دادن اطلاعات صحیح به اوست زمانی که با یک مرد نامحرم مواجه می‌شود یعنی به زن‌ها اعلام کنید که اگر از شما در نگاه و خیال مرد پلید تصویری مستهجن به وسیله‌ی شیطان ساخته می‌شود؛ شما چقدر این را دوست دارید و می‌پسندید؟ هیچ زنی هرگز نمی‌پذیرد. این را به زن‌ها آموزش بدهید، بعد خودشان حجاب را انتخاب می‌کنند و اصلاً احتیاجی نیست ما بگوییم چه کار کنید. اگر در آموزش‌هایمان به بن‌بست می‌رسیم، به این دلیل است که مثل امام به آن حدود عرفانی دقت نمی‌کنیم. عرفان یعنی معرفت به خدا داشتن در اجرای قانون اسلامی. وقتی زنی معرفت به خدا پیدا می‌کند، در اجرای قانون آن چیزی را ادا می‌کند که حق است. امام در کتاب «چهل ‌حدیث» خودشان، جمله‌ای دارند که حائز اهمیت است.

ایشان می‌فرمایند که انسان به گونه‌ای است که «اگر سلطنت نفس اماره و شیطان در باطنش قوی شد، تمام قوا سر به رقیت و طاعت آن‌ها گذاشتند و خضوع در پیشگاه شیطان و نفس انجام شد، تسلیم تام انجام بشود، آن انسان دیگر قانع به معاصی تنها نمی‌باشد.» و همچنین امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرمایند دو لشکر در وجود انسان برای تصمیم‌گیری حضور دارند؛ لشکر رحمانی و لشکر شیطانی. در اصول کافی می‌فرمایند که هر کدام از این‌ها ۷۵ عضو دارند. وقتی عبادت می‌کنید، برای لشکر رحمانی اسلحه می‌فرستید و خداوند در قلب شما مستقر می‌شود و حکومت قلب از آنِ خدا می‌شود، اما وقتی شما حرامی را انجام می‌دهید، برای لشکر شیطان اسلحه می‌فرستید، و شیطان در قلب شما مستقر می‌شود و حکومت خدا در قلب انسان از آنِ شیطان می‌شود.پس ارتکاب به گناه در او حتمی است در نهج‌البلاغه هم داریم که حضرت علی (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «زمانی که شیطان وارد قلب شد تخم گذاری کرده و تکثیر می‌شود و حکومت قلب از آن شیطان می‌شود شما گواهی دهید که کدامیک از این معارف را در آموزه های غربی می‌توان پیدا کرد؟» این معارف را غربی‌ها ندارند و ما هم به ‌لطف امامان معصوم (علیهم السلام) به این حقایق رسیده‌ایم.

حضرت امام (رحمت الله علیه) در حدیث شانزدهم کتاب چهل ‌حدیث، در بیان اینکه اسارت نفس منشأ همه‌ی اسارت‌هاست، می‌فرمایند وقتی لشکر شیطان به درون انسان می‌آید، نفس «اماره بالسوء» را تقویت می‌کند. وقتی این نفس تقویت شد و در برابر شیطان خاضع شد، آن گاه رفتار خروجی انسان قانع به معاصی تنها نیست و کم‌کم از معصیت‌های کوچک انسان را به معاصی بزرگ، از آن‌ها به سستی عقاید، از آن به ظلمت افکار و از آن به تنگنای جحود، یعنی انکار همه چیز می‌کشاند.

حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه) می‌فرماید: «منکر حجاب منکر اسلام است»، چون فرد قدم به قدم دچار معصیت‌های کوچک و از آن به معصیت‌های بزرگ و سپس به سستی عقاید نسبت به دنیا و آخرت شده است، ظلمت افکار پیدا می‌کند و دیگر افکار نورانی برای نجات بشر ندارد. از آن به تنگنای جحود، یعنی انکار، کشیده می‌شود. مثلاً می‌گوید خمس یعنی چه؟ من خمس را قبول ندارم، من نماز می‌خوانم، ولی خمس نمی‌دهم. اینکه بعضی‌ها اصلاً با ولایت فقیه دشمن هستند از اینجا ریشه می‌گیرد. شما تعجب نکنید بعضی از افراد تصمیم می‌گیرند به شیطان چراغ سبز نشان بدهند. به دلیل اینکه این مسائل در درون نفسشان به وجود آمده است و در تصمیم گیری‌های بیرونیشان هم همین طور اثر گذاشته است.

مسلمان‌های مذهبی هستند، مسجد هم می‌روند، کربلا هم می‌روند، برای امام حسین(علیه‌السلام) و به وجود امام زمان (عجل الله تعالی فرجه شریف) اعتراف میکنند، اما چرا خروجی رفتارشان غیر اسلامی است؟ اینجا امام توضیح می‌دهد و می‌فرماید وقتی حکومت شیطان و نفس در درون برپا شد، رفتار یک مسلمان غیرمهذب این‌ گونه می‌شود و بعد به انکار می‌رسد. بسیاری از ریزش‌هایی که ما در انقلاب اسلامی داریم از اینجا نشئت می‌گیرد. خداوند ان‌شاءالله ما را از این ریزش‌ها محفوظ بدارد. پس نتیجه می‌گیریم این‏که در جامعه‌ی پس از انقلاب اسلامی عده ای به شدت برای حفظ حجاب در همه‌ی عرصه‌ها تلاش می‌کنند و عده ای هم به شدت برای حذف حجاب یا اباحه گری تلاش می‌کنند حق با کدام است؟ تفکر لیبرالی می‌گوید مردم را رها کنید تا برای حکومت مخالف نداشته باشیم غافلند که خداوند حکومت را حفظ می‌کند و تا الان هم همین گونه حفظ شده است و خواهد شد خوب است دوباره آیه‏ی ۵۴ سوره‌ی مائده را بخوانیم «آ ایها الذین امنوا...» تا شامل فضل الهی گردیم و از مخالفت کسانی که مورد ترد خدا هستند نترسیم. جمله مشهور امام را به یاد آوریم تمام آن‌هایی که میگویند زنده باد خمینی اگر خلاف آن را بگویید هم برایم فرقی نمی‌کند. ای کاش برای ما هم فرقی نکند.

استاد به عنوان سؤال آخر اگر نکته‏ای باقی مانده است بفرمایید؟

نکته ی خاصی باقی نمانده است و من ان شاءا... آمادگی پاسخگویی به شبهات بعدی را هم دارم.

پی‌نوشت‌ها:

[۱] . سید محمد کاظم قزوینی؛ از ولایت تا شهادت؛ صفحه ۳۶۱

[۲] . سوره مبارکه قصص، آیه ۵۸

[۳] . سوره ی میارکه نمل آیه ۸۷ و سوره مبارکه زمر آیه ۶۹ و۷۰

[۴] . سوره مبارکه صافات؛ ایه ۳۷

[۵] . سوره مبارکه آل عمران؛ آیه


کد مطلب: 18011

آدرس مطلب :
http://www.hadidnews.com/news/18011/آیا-امام-ره-نسبت-حجاب-بی-تفاوت

حدید نیوز
  http://www.hadidnews.com