رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام میگوید ۲۵ سال اول انقلاب حرکت تکاملی داشتیم و با افت و خیز به اینجا رسیدیم و پیش بینی من از آینده این است که ۲۵ سال دوم هم این سیر تکاملی ادامه خواهد داشت.
پیشبینی هاشمی رفسنجانی از آینده
9 اسفند 1391 ساعت 12:46
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام میگوید ۲۵ سال اول انقلاب حرکت تکاملی داشتیم و با افت و خیز به اینجا رسیدیم و پیش بینی من از آینده این است که ۲۵ سال دوم هم این سیر تکاملی ادامه خواهد داشت.
به گزارش حدیدنیوز، پایگاه اطلاعرسانی آیتالله هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، گزیده گفتار منتشر نشده وی در سال ۱۳۸۲ درباره آینده نظام اسلامی را منتشر کرد که این گفتار به شرح زیر است:
در مورد آینده نظر من این است که جامعه به طرف اعتدال میرود. مردم در حال تحصیل هستند. دانش و اطلاعات آنها زیاد میشود. کارهای شعاری از نوع این که انبوه تودهها را برای یک هدف خاص به صورت موجی بسیج کنند، سخت میشود.
از طرفی اسلامشناسها، حوزهها و حتی افراد حزباللهی و مقدسها کمکم احساس میکنند بعضی سختگیریها جواب نمیدهد و ممکن است فقط عدهای بمانند. عدهای به اشتباه این مسیر را با سکولاریزه شده اشتباه میگیرند، این حرکت به سمت اسلامیشدن منطقی است.
این یعنی واقعگرایی اسلامی، یعنی نه ما اسلام را فراموش میکنیم و نه آرمانهایمان را. در این مسیر آرمانهای ما هم اسلامیتر و هم واقعبینانهتر میشود. آن طرف هم –یعنی آنهایی که به اصطلاح میخواهند علمی، امروزی و متجدد صحبت کنند –به تدریج به این میرسند که اصول فکری و مبانی اسلامی انقلاب درست است.
یک نمونه در این زمینه عرض کنم. تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام از سوی امام گام بسیار مهم و تاریخی در این همین مسیر بود. تاسیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نشانه بارز عینیت واقعگرایی اسلامی در تفکر فقهی بدیع و نوآورانه امام راحل(ره) بود، یعنی ریلگذاری برای حرکت لازم در مسیر واقع گرایی اسلامی.
یقینا در آینده جهان اسلام به این تفکر و تلقی اسلامی نگاه ویژهای خواهند داشت. شاید به همین خاطر باشد که از زمان تشکیل مجمع تا امروز افراطیها هرگز تصور مثبتی نسبت به جایگاه آن نداشته و ندارند، چراکه اصولاً در دایره خارج از اعتدال اسلامی و اسلام واقعگرا، "تشخیص مصلحت" محلی از اعراب ندارد.
اگر شما در بحث طلبهها بروید، میبینید آنجا ضوابطی داریم. وقتی که مفسده و مصلحت در مقابل هم میآیند، ما باید مصلحت را بگیریم. این حکم اسلامی است. حکم من درآوردی نیست. مجمع تشخیص مصلحت که امام تاسیس کردند، یک کار اسلامی درست است. وظیفه حکومت اسلامی است که جایی داشته باشد تا مصلحت را تشخیص بدهد. ممکن است مسئلهای تا پارسال خلاف شرع حساب میشد و الان که مصالح جامعه ایجاب میکند، میتوانیم بپذیریم که به مصلحت و شرعی است. در قدیمیترین متون فقهی بحث «تزاحم مصالح یا تزاحم مفسده و مصلحت یا مصلحت اقوی یا مصلحت ضعیف» مطرح است و ضوابط محکمی در آن فتاوا دارند و ما از همانها در مجمع تشخیص مصلحت استفاده میکنیم.
اصل اسلام واقعگراست. این واقعیت برای من خیلی روشن است. در بحثهای قبلی که سر مسایل اقتصادی و معیشتی داشتیم، گفتیم که اسلام واقعگرا است و نمیخواهد آنچه را که خداوند در فطرت انسان گذاشته، ندیده بگیرد. معنای دین فطری این است. به جلو که میرویم، با تغییر شرایط باید تغییر موضع بدهیم. پیامبر(ص) و ائمه (ع) ما اینگونه بودند. حتی نسخ در احکام قرآن هم هست.
مبانی ما واقعاً قوی است. یعنی هرچه پیش میرویم، به طرف شناخت بهتر است. با منطبق کردن اسلام با شرایط روز و براساس اعتدال پیش میرویم. افراد افراطی از هر دو طرف همیشه خواهند بود. بعضیها به این مقدار اعتدال قانع نمیشوند اما مزاج جامعه به طرف اعتدال میرود.
من میگویم ۲۵ سال اول حرکت تکاملی داشتیم و با افت و خیز به اینجا رسیدیم و پیش بینی من از آینده این است که ۲۵ سال دوم هم این سیر تکاملی ادامه خواهد داشت - احتمالا با نوساناتی- منتها به طرف اعتدال و واقعگرایی بیشتر و حتی بازبینی در مسایل دینی، آن هم مبنایی نه با سلیقه اشخاص.
من اطمینان دارم دولتی که بخواهد در جمهوری اسلامی بجای روحانیت به آمریکا متکی شود، مثل شاه میشود. آنها هم اگر ببینند دین و مصالح جامعه در خطر است، صبر نمیکنند. اول انتقاد و بعد تهاجم میکنند. عراق را بینید. آیتا... سیستانی یک حرف میزند و آمریکا مستأصل میشود، یعنی همه راههای آمریکا را میبندد. با اینکه مردم عراق در این میدان تازهکار هستند.
روحانیت و نیروهای مذهبی، اصیلترین قشر جامعه هستند. زمانی حرفی زدم که بعضیها خیال کردند شعاری است. من میگویم صدهزار مسجد و حسینیه وجود دارد و در اطراف اینها بخش زیادی از انسانهای خوب هستند و رهبری هم با روحانیت است.
چون الان مسئول هستیم، مساجد باید به مخالفین جوابگو باشند. اگر روزی دولتی بیاید که با این جریان مخالف باشد و اینها در موقعیت اپوزیسیون قرار بگیرند، پدر آن دولت را درمیآورند. در زمان شاه زبانهای ما بسته و مساجد ما تعطیل بود. وعاظ جرأت حرف زدن و نوشتن نداشتند، ولی دیگر دنیا به آن سمت برنمیگردد، یعنی با فرض اینکه میخواهیم آزادی باشد که این حالت اتفاق بیفتد، اگر آزادی باشد، اصیلترین بخش جامعه در مساجد و حسینیهها، یعنی در اطراف اسلام هستند.
کد مطلب: 17116