انقلاب مردم مصر در سال ۱۹۵۲که نه تنها باعث افروختن جرقه ای میان اعراب شد بلکه همچون امروز انقلاب را درتمام کشورهای مظلوم برانگیخت.

به گزارش حدیدنیوز این انقلاب های عمومی در همان سال ها موجب به شکل گیری سازمان جنبش عدم تعهد شد که به نوبه خود تلاشی بود از سوی بسیاری از کشورهای جهان سوم برای خروج از گذشته مستعمراتی خود برای آزادکردن سایر مستعمرات موجود از زیر سلطه اروپایی ها و به مقابله برخاستن با دو بلوک غرب و شرق در دوران جنگ سرد که افرادی همانند تیتو از یوگسلاوی سابق ، نهرو از هندو عبدالناصر از از مصر به سرعت تبدیل به رهبران این جنبش شدند.

پس از این اتعداد اعضای این جنبش رو به فزونی نهاد و در کوتاه مدت اعضای آن از تعداد افراد ناتو و معاهده ورشو نیز بالاتر رفت تا جایی که آمریکا وبریتانیا به سرعت جنبش عدم تعهد را به مثابه ی تهدیدی جدی یافتند و تلاش خود برای ایجاد توازن در آن را آغاز کردند وتلاش این دو قدرت در غالب پیمان بغداد نمود یافت.

آمریکا به قیمت منافع بریتانیا در مصر به حمایت فعالانه از انقلاب مصردست زد ایالات متحده دوران ترومن چندین هدف عمده در این رابطه داشت .مهم ترین دلیل آن نشان دادن چهره خیرخواه از آمریکا درجهان بود تا این کشور را حامی جنبش های آزادی بخش عنوان کند و امپراطوری آمریکا راجانشین بریتانیا و تا حدودی فرانسه کند و به شکل دولت ها و سازمانهای جدید را ازحوزه نفوذ اروپا برباید.

آمریکا سعی داشت با نفوذ در بدنه این کشور ها سیاست های سازمانی هم چون جنبش عدم تعهد را آن گونه که خود می خواهد رقم بزند و از سویی دیگر با ایجاد چنددستگی میان اعضا اهداف آنها را در تیررس قرار دهد.به همین دلیل بود که تفکرات پان عربیسمی را روانه خاورمیانه کرد و تلاش های فراوانی را برای شکل گیری اتحادیه و یابهتر بلوک کازابلانکا صورت داد.

آمریکا می خواست که از نفوذ بلوک شرق و شوروی سابق در این دست جریانها جلوگیری کند که به طور حتم می توان گفت همه سیاست هایش تا حدودی شکست خورد و درمواردی توانست این انقلاب ها را به انحراف بکشاند.

نکته حائز اهمیت انقلاب اسلامی مصر در سال ۲۰۱۰ است که نقطه عطف دیگریدر تاریخ بود و می توان گفت همان انقلاب ۱۹۵۲ را تکمیل می کرد .فرق انقلاب جدید با انقلاب کهنه بسیار عمده است که سختی های زیادی را برای آمریکایی ها در پی داشت.

بیداری اسلامی این بار دیوار مستحکم تری را در مقابل آمریکا چیده بود، دیواری که پشتوانه ای به اندازه و عظمت کل تاریخ بشری داشت و دیگر نامی ازاستعمار پلید قرن بیستم هم نبود.

همه اقدامات ترومنی آمریکا در دوران انقلاب ۱۹۵۲ در طی سال ۲۰۱۰ و۲۰۱۱ دوباره رخداد با این تفاوت که این بار جمال عبدالناصری نبود و عرب گرایی جایگاهی نداشت و از طرفی الگوهای انقلاب اسلامی جذابیت بیشتری برای ایجاد وحدت بین المللی داشت تا تکیه بر قومیت گرایی که غرب برای منطقه دیکته کرده بود.

استحکام سازمان جنبش عدم تعهد نیز که سالهای متمادی فکر سران آمریکایی را به خود مشغول کرده بود از سمت دیگر ایالات متحده را به چالش کشیده و از دسترسی به امتیاز گیری های گذشته خود منع می کرد.این سازمان که ،احترام متقابل به تمامیت ارضی و حاكمیت یكدیگر،برابری و منافع متقابل،عدم تجاوز به یكدیگر، همزیستی مسالمت آمیز،عدم دخالت در امور داخلی یكدیگر را درراس امور خود قرار داده بود روند نفوذ مستقیم آمریکا در جوامع بشری را کندتر ازگذشته کرد.

هرچند ایالات متحده سعی داشته تا به امروز سازمان جنبش عدم تعهد را که برگرفته از روحیه ای عدالت خواه است منحرف کندوتلاش های مستمری را برای نفوذ در میان اعضای این سازمان انجام داده است ، اما در حال حاضر و پس از انقلاب های منطقه و در حقیقت بیداری اسلامی و درآستانه برگزاری این اجلاس تاثیرگذار در سطح بین المللی در شهر تهران شکست دیگری برای این کشور است.

به نظر می رسد سیر سعودی حرکت های اسلامی منطقه و همزمانی اجلاس سازمان عدم تعهد با بحران های جهانی می تواند نقش سرنوشت سازی برای کل جهان داشته باشد.