کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

ایران؛ در نگاه احزاب سیاسی اسرائیل

1 بهمن 1391 ساعت 10:42

«تحریک احساسات میهن‌پرستانه»، بهترین حربه گروه‌های سیاسی برای جلب نظر مثبت رای‌دهندگان است؛ حربه‌ای که احزاب اسرائیلی نیز برای پیروزی در انتخابات کنست به آن متوسل شده‌اند از این رو، از مقابله با ایران سخن می‌گویند.


به گزارش حدیدنیوز به نقل از فارس، قرار بود تا هجدهمین پارلمان اسرائیل (کنست) تا اکتبر ۲۰۱۳ دوام بیاورد اما اختلافات میان «بنیامین نتانیاهو»، نخست‌وزیر اسرائیل و نمایندگان کنست باعث شد تا عمر این دوره از کنست حدود یک‌سال زودتر از موعد مقرر به پایان برسد و نمایندگان در ۱۶ اکتبر ۲۰۱۲ رأی به انحلال کنست بدهند.

در این میان، یکی از موارد اختلافی بر سر قانون مشهور «تال» بود که به موجب آن یهودیان افراطی ارتدوکس از خدمت سربازی اجباری در سرزمین‌های اشغالی معاف می‌شدند. «آیگدور لیبرمن»، وزیر خارجه اسرائیل و رهبر حزب «اسرائیل خانه ما»، از طرفداران جدی این قانون بود اما مخالفان دولت در کنست با آن مخالفت کردند و دیوان عالی قضایی اسرائیل نیز نظر نمایندگان مخالف را تأمین کرد و علیه آن قانون رای داد. رأی دیوان عالی خشم لیبرمن را برانگیخت و به عنوان عضو ائتلافی در کابینه، انحلال کنست و انتخابات زودهنگام را خواستار شد. علاوه بر این، اختلاف نتانیاهو بر سر بودجه و مخالفت او با کاهش بودجه نظامی عامل دیگری بود که به روند انحلال کنست سرعت بخشید تا آنکه با انحلال پارلمان اسرائیل در اکتبر ۲۰۱۲، چشم‌ها به زمان برگزاری انتخابات در ۲۲ ژانویه و اینکه آرایش سیاسی بعد از آن چه خواهد بود، دوخته شد.

در این میان نیز رسانه‌های صهیونیستی هر روز نظرسنجی‌های تازه‌ای از میزان اقبال اسرائیلی‌ها از مهمترین احزاب اسرائیلی منتشر می‌کنند. از آنجائیکه مسئله هسته‌ای ایران یکی از مهمترین موضوعاتی است که در اظهارنظرهای انتخاباتی احزاب مختلف مطرح می‌شود، در ادامه به بررسی دیدگاه و موضع ۸ حزب مهم سیاسی درباره ایران می‌پردازیم.

حزب لیکود 




لیکود که شامل احزاب کوچکتری چون «حیروت»، «کانون آزاد»، «لعام» و «گاهال» است، مهمترین حزب محافظه کار اسرائیل به شمار می‌آید که برای اولین ‌بار به پیشنهاد آریل شارون تشکیل شد. ائتلاف لیکود هر چند رسما در سال ۱۹۷۳ شکل گرفت، اما ریشه تفکرات این ائتلاف و قدمت برخی احزاب تشکیل دهنده آن، به دوران قبل از تاسیس اسرائیل باز می‌گردد. در واقع، لیکود را می‌توان وارث مستقیم ایدئولوژی حزب تجدیدنظرطلب «ژابوتینسکی» دانست. از مشخصات حزب تجدیدنظرطلب که در سال ۱۹۲۵ شکل گرفت، می‌توان به تاکید آنها بر ناسیونالیسم افراطی، ضدیت با سوسیالیسم و گرایش به‌ «نظامی‌گری» اشاره کرد که این مورد آخر در سیاست‌های آنها در قبال برنامه هسته‌ای ایران کاملا مشهود است.

اعضاء این حزب همواره در برهه‌های مختلف بر لزوم بمباران تاسیسات هسته‌ای ایران تاکید کرده‌اند از جمله بنیامین نتانیاهو، رئیس لیکود و نخست وزیر اسرائیل که قول داده، اگر مجددا انتخاب و در مقام خود ابقا شود، متوقف ساختن برنامه هسته‌ای ایران از اهداف اصلی‌ او خواهد بود.

او در این باره گفته: «ما باید در درجه اول جلوی برنامه اتمی ایران را بگیریم چراکه در حال از دست دادن زمان هستیم. از این رو، این نخستین ماموریتم به عنوان رئیس کابینه جدید خواهد بود».

حزب اسرائیل بیتنا 


آویگدور لیبرمن، وزیر خارجه اسرائیل، یهودی مهاجری که از شوروی سابق به سرزمین‌های اشغالی آمده، در سال ۱۹۹۹ حزب اسرائیل بیتنا را که به معنای «اسرائیل خانه ماست»، بنا نهاد. توجه اصلی این حزب به مسائل مهاجران یهودی از جمهوری‌های استقلال یافته اتحاد جماهیر شوروی سابق معطوف است. به همین خاطر هواداران این حزب تنها منحصر به این مهاجران هستند که در جریان انتخابات و نشست‌های مختلف از آن حمایت می‌کنند. در جریان انتخابات پارلمانی سال ۲۰۰۶، حزب اسرائیل بیتنا با به دست آوردن شمار قابل توجهی از آرای یهودیان مهاجر توانست در رده احزاب برتر پارلمان قرار بگیرد.

این حزب نیز همواره مواضع تندی علیه پیشرفت و توسعه برنامه هسته‌ای ایران اتخاذ می‌کند. در واقع، لیبرمن و حزب او برای حفظ موضوع هسته‌ای ایران در صدر دستورکار رهبران کشورها و افزایش فشار بین‌المللی بر تهران، فعالیت گسترده‌‌ای انجام می‌دهند.

با توجه به نزدیکی دیدگاه احزاب لیکود و اسرائیل بیتنا، رهبران این دو حزب در آستانه برگزاری انتخابات کنست با یکدیگر ائتلاف کردند و با تشکیل ائتلاف «لیکود بیتنا» وارد عرصه رقابت‌های انتخاباتی شدند. جالب اینکه آنها، ایران و جنبش‌های عربی و آنچه «تروریست عربی» می‌خوانند، را برگ اصلی خود برای پیروزی در انتخابات کنست قرار داده‌اند آنهم در حالی که مسئله فلسطین در سخنرانی‌های انتخاباتی آنها رنگ باخته و زبان قدرت و جنگ بر آن غلبه کرده است.

برنامه تبلیغاتی این ائتلاف با تکیه بر شعار «اسرائیلی قوی با نخست وزیری قوی» بر فعالیت‌ها و سخنرانی‌های بنیامین نتانیاهو در محافل سیاسی و بین‌المللی تأکید و ادعا می‌کند، او جایگاه اسرائیل را با قانع کردن جامعه جهانی بر اعمال تحریم‌ها علیه ایران مستحکم کرده است.

جالب اینکه نتانیاهو و حزبش از حزب «اسرائیل بیتنا» که جریان قومی و جنگ طلب را نمایندگی می‌کند، تندروتر شده و این مسئله برای به دست آوردن ۱۰ کرسی دیگری است که ممکن است به راستگراهای تندرو اختصاص یابد.

در واقع، نتانیاهو با وجود اعتقاد به خصوصی سازی و اقتصاد آزاد و بازار لیبرال، کاملا از پرداختن به مسائل اجتماعی و اقتصادی خودداری می‌کند، زیرا این مسائل برای رأی دهندگان جذابیت ندارد، در حالی که با به کار گرفتن سناریوی تهدید علیه موجودیت اسرائیل، به گونه‌ای که احساسات مردم را برانگیزد، می‌تواند حزب خود را از تحمل شکست‌های بیشتر نجات دهد.

از این رو، ائتلاف لیکود بیتنا برنامه‌ریزی کرده بر خود نتانیاهو و برنامه سیاسی و امنیتی او در انتخابات تکیه کند زیرا آنها اعتقاد دارند، نتانیاهو در امور امنیتی تخصص دارد و به همین دلیل بر نقش او در برخورد جامعه جهانی با برنامه صلح آمیز هسته‌ای ایران تاکید می‌کنند.

حزب کار 




در سال ۱۹۲۰ کلیه احزاب کارگری اسرائیل تحت عنوان «مبای» گردهم آمدند و یک حزب قدرتمند را تشکیل دادند. این حزب هر چند در ابتدا با مخالفت گروه‌هایی از هواداران و اعضای حرکت جهانی صهیونیسم مواجه بود اما سرانجام توانست با قدرت به راه خود ادامه دهد. حزب مبای توسط بن گوریون رهبری می‌شد که شدیدا خواستار تشکیل یک دولت یهودی در فلسطین بود.

در سال ۱۹۴۸، مبای با ترکیب چند حزب کوچکتر مانند حزب پاسدار جوان و حزب متحد کارگران، حزب «مبام» را تشکیل داد. در سال ۱۹۵۴، حزب مبام بر اثر بروز پاره‌ای اختلافات عقیدتی و تشکیلاتی دستخوش انشعاب گردید. گروه «جنبش برای اتحاد کار» از آن جدا شد و اتحادیه کار ــ کارگران صهیون را تشکیل داد. سه حزب مبام، اتحاد کار و حزب رافی نیز در نهایت در یکدیگر ادغام شدند و حزب کار اسرائیل را به ‌وجود آوردند.

این حزب در حال حاضر اصلی‌ترین حزب کارگری و سوسیالیستی درون اسرائیل به شمار می‌آید که با نام معراخ یا تجمع کارگری در صحنه سیاسی و حزبی اسرائیل فعالیت می‌کند. حزب کار که پس از تاسیس اسرائیل حرکت رسمی خود را آغاز کرد، همواره قدرت اصلی را در عرصه انتخاباتی اسرائیل به خود اختصاص داده، چنانکه تمامی نخست‌ وزیران اسرائیل تا سال ۱۹۷۷ همگی از اعضای این حزب بودند.

شاخص‌ترین و مهمترین افراد بنیانگذار حزب کارگر عبارتند از لوی اشکول، اسحق‌ بن‌ هارون، موشه دایان، شیمون پرز و اسحق رابین.

شهریور ماه گذشته بود که «شلی یخیموویچ» به عنوان رئیس حزب کار برگزیده و جایگزین «ایهود باراک» شد. برای فهم موضع این حزب در قبال مسئله هسته‌ای ایران، نگاهی به مواضع اعضاء شاخص آن بسیار مفید خواهد بود از جمله موضع یخیموویچ که از منتقدان سرسخت بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل به شمار می‌آید. شدت اختلاف نظرهای او با نتانیاهو به حدی است که اردیبهشت ماه سال جاری در مصاحبه با رادیو اسرائیل به صراحت خواستار اتحاد تشکل‌های مخالف برای سرنگونی کابینه نتانیاهو شد.

یخیموویچ همچنین با انتقاد از نتانیاهو به خاطر معرفی ایران به عنوان بزرگترین تهدید برای اسرائیل چنین اظهارنظری را «یک اشتباه وحشتناک» توصیف کرد و هشدار داد: «اقدام نظامی همیشه آخرین گزینه است».

علاوه بر او، «شیمون پرز»، رئیس رژیم صهیونیستی که از اعضاء حزب کار به شمار می‌آید، نیز از مخالفان مواضع نتانیاهو برای حمله نظامی به تاسیسات هسته‌ای ایران است. او که پیشتر در خفا و پشت درهای بسته مخالفت خود را با هر گونه اقدام نظامی علیه ایران اعلام می‌کرد، اخیرا در برنامه تلویزیونی علنا به بیان مخالفت خود با اقدام علیه ایران پرداخت و علت آن را ناتوانی اسرائیل در مدیریت چنین جنگی عنوان کرد.

پرز در گفت‌وگو با تلویزیون اسرائیل گفت: «واضح است اسرائیل توانایی حمله به ایران آنهم بدون کمک آمریکا را ندارد. روشن است ما به تنهایی قادر به اقدام علیه ایران نیستیم». نکته اینکه او هدایت ائتلافی از مقامات دولتی و اعضاء‌ کنست را برعهده دارد که مخالف اقدام اسرائیل علیه برنامه هسته‌ای ایران هستند. حتی گفته شده، او در دیدار با لئون پانه تا، وزیر دفاع آمریکا، با تاکید بر اینکه حمله به ایران ایده خوبی نیست، وی را تحت فشار قرار داده است.

این اظهارنظرها به روشنی نشان می‌دهد اعضاء حزب کار با رویکردهای جنگ طلبانه دو حزب لیکود و اسرائیل بیتنا به شدت مخالفند چراکه معتقدند اسرائیل به خاطر درگیر بودن در مسائل مختلف اقتصادی و اجتماعی قادر به مدیریت جنگ خارجی نیست.

حزب کادیما 



آریل شارون، نخست وزیر اسبق اسرائیل در سال ۲۰۰۵ میلادی حزب کادیما را تاسیس کرد. او پیش از تشکیل کادیما، رهبری حزب لیکود را بر عهده داشت، اما هنگامی که با مخالفت سران حزب خود در زمینه خروج از غزه مواجه شد، از حزب خود کناره گیری کرد و حزب کادیما را شکل داد. در چهارم ژانویه ۲۰۰۶، شارون دچار سکته مغزی شد، از این رو، «ایهود اولمرت»، معاون او که بعدها نخست وزیر اسرائیل شد، در انتخابات سال ۲۰۰۶ به عنوان رهبر حزب کادیما پذیرفته شد. جنگ ۳۳ روزه و شکست اسرائیل در این جنگ و رسوایی مالی که اولمرت به بار آورد، او نیز مجبور به کناره گیری از نخست وزیری و رهبری حزب کادیما شد. در حال حاضر «شائول موفاز»، وزیر جنگ سابق اسرائیل، رئیس این حزب است؛ فردی که مهرماه سال جاری با خارج کردن کادیما از ائتلاف حاکم، علت این جدایی را اختلاف بر سر ایران عنوان کرد و گفت: «علت اصلی اینکه من از ائتلاف با نتانیاهو خارج شدم این بود که من با ماجراجویی نظامی که خطری برای شهروندان اسرائیلی محسوب می‌شود، موافقت نکردم».

بعد از این جدایی بود که او در برهه‌های مختلف به انتقاد از بحث حمله به ایران پرداخت و آن را یک «جنگ فاجعه‌آمیز» برای اسرائیل خواند. او با اشاره به احتمال حمله نظامی اسرائیل علیه ایران، این حمله را «عجولانه و غیر مسئولانه» خواند و تاکید کرد، حمله نظامی تنها می‌تواند برنامه انرژی اتمی تهران را به تاخیر اندازد اما «برای ما جنگی فاجعه‌آمیز به ارمغان می‌آورد».

حزب مرتس

میرتس به معنای زندگی است. حزب میرتس را می‌توان یک فراکسیون پارلمانی دانست که در سال ۱۹۹۲ از ائتلاف سه حزب مبام، راتس و شینوی تشکیل شد. انگیزه اولیه تشکیل این ائتلاف، وحدت ‌بخشیدن به گروه‌های صلح‌طلب اسرائیلی جهت احراز کرسی‌های بیشتر در کنست بود. سه حزب مزبور، علیرغم پاره‌ای اختلاف‌نظرها در زمینه امور اقتصادی و اجتماعی، در مسائل کلی سیاسی با یکدیگر اتفاق‌نظر دارند.

نکته جالب توجه اینکه مرتس در برخی مسائل کاملا خلاف جهت حزب حاکم اسرائیل عمل می‌کند. به عنوان مثال، «زهافا غلئون»، رئیس فراکسیون این حزب در کنست، حمایت خود را از مراجعه محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین به سازمان ملل برای تشکیل دولت مستقل فلسطینی اعلام کرد. رهبر حزب مرتس دی ماه سال جاری نیز در جلسه‌ای در رام الله یک طرح صلح را به منظور پایان دادن به درگیری‌ها بین فلسطینی‌ها و اسرائیل به محمود عباس تحویل داد.

علاوه بر این، مرتس در سال ۸۸، سران رژیم صهیونیستی را مسئول ارتکاب جنایات جنگی در غزه دانست از این رو، از کابینه بنیامین نتانیاهو خواست تا کمیته تحقیقی برای بررسی جنایات جنگی نظامیان ارتش اسرائیل در غزه تشکیل دهد.

البته ساز مخالف زدن‌های اعضاء این حزب صرفا به مسئله فلسطین محدود نبوده و آنها نیز مخالف درگیری نظامی اسرائیل با ایران هستند. هر چند آنها، مانند نتانیاهو، ایران را تهدیدی موجودیتی برای اسرائیل تلقی می‌کنند اما هرگز از بحث حمله به ایران سخن به میان نیاورده‌اند. در واقع آنها بر این باورند، اسرائیل باید از مذاکرات جامعه بین‌المللی با ایران حمایت کند و در صورت ناکامی روش‌های دیپلماتیک، به رویکردهای دیگری متوسل شود که شورای امنیت تعیین می‌کند.

نکته اینکه در برهه‌ای که لفاظی‌های نتانیاهو درباره لزوم حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران شدت گرفته بود، زهافا غلئون، رئیس این حزب خواستار تغییر قانون شد به این معنا که به جای نخست وزیر، تصمیم‌گیری درباره حمله به ایران به کنست واگذار شود.

حزب بلد 

 



بلد به معنای «وطن یا سرزمین»، در سال ۱۹۹۴ تاسیس شد. مهم‌ترین باور اعضای حزب بلد تاکید بر اسرائیل به عنوان جامعه‌ای غیر یهودی، دموکراتیک و سکولار است. این حزب خواستار خروج اسرائیل از همه سرزمین‌های مورد اختلاف با اعراب و ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی است.

«عزمی بشاره»، رهبر این حزب در میانه جنگ ۳۳ روزه لبنان به اتهام همکاری با نیروهای حزب‌الله از سوی رژیم صهیونیستی مورد بازجویی قرار گرفت که در نهایت از فلسطین اشغالی خارج شد. همین امر باعث محرومیت سایر اعضاء این حزب از انتخابات پارلمانی شد که در نهایت با پیگیری‌های دوباره اعضاء حزب بلد، آنها بار دیگر فرصت حضور در انتخابات پارلمانی زود هنگام اسرائیل را به دست آوردند.

این مورد تنها جنجال به پا شده از سوی اعضاء حزب بلد نبوده. چندی بعد، «حنین زعبی»، نماینده زن حزب بلد در پارلمان اسرائیل، دستاوردهای ایران در زمینه انرژی هسته‌ای را ستود. او با خطرناک خواندن حضور اسرائیل به عنوان تنها قدرت هسته‌ای منطقه گفت: «تهدید هسته‌ای ایران، تهدید بالقوه است در حالی که ارتش اسرائیل خود یک تهدید بالفعل است. ارتش اسرائیل همه روزه از خشونت نظامی خود استفاده می‌کند».

زعبی همچنین با قطعی خواندن احتمال بهره گیری اسرائیل از سلاح هسته‌ای، افزود: «خشونت اسرائیل، پیامد این برداشت اسرائیل است که هیچ نهادی قدرتش را محدود نمی‌سازد و هیچ کشور عربی در عمل به اسرائیل اعلام جنگ نمی‌کند».

او همچنین تاثیر ایران بر مسئله صلح فلسطین را «سودمندتر» از تاثیر کشورهایی چون مصر و اردن ارزیابی کرد و گفت: «ایران بیش از بسیاری کشورهای عرب در برابر اشغالگری‌های اسرائیل، ایستادگی می‌کند و این مسئله قطعا به نفع ماست».

هر چند برخی گفته‌اند این صرفا تحلیل زعبی است و موضع او نیست اما با توجه به اینکه حزب بلد یک گروه سیاسی شدیدا ضد اسرائیلی است که عملا موجودیت اسرائیل را نفی می‌کند، داشتن چنین موضعی از سوی کل اعضاء این حزب بعید به نظر نمی‌رسد.

حزب حاداش 


حاداش شکل نوین کمونیست‌های سابق اسرائیلی است که ریشه‌های ضدصهیونیستی دارد. عقب‌نشینی نیروهای اسرائیل به محدوده سال ۱۹۶۷، تشکیل دولت مستقل فلسطینی، بازگشت آوارگان فلسطینی به اسرائیل، پیوستن اسرائیل به معاهده منع گسترش سلاح‌های اتمی از مهم‌ترین مسائلی است که اعضای این حزب بر آنها تاکید دارند.

نکته اینکه اعضاء این حزب از منتقدان سر سخت سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی نتانیاهو هستند و معتقدند کاهش بودجه نتیجه رویکردهای غلط کابینه اوست که موجب بالا رفتن نرخ بیکاری شده.

علاوه بر این، آنها به شدت با حمله اسرائیل به تاسیسات هسته‌ای ایران مخالفند. مجموع این دو عامل باعث شد، آنها شهریورماه سال جاری با برپایی تظاهرات در تل‌آویو و بیت‌المقدس، به همراه چند حزب دیگر مخالفت خود با حمله به ایران را اعلام کنند.

تظاهرات‌کنندگان که اغلب از فعالان حزب چپ اسرائیل بودند، فریاد می‌زدند «نه به جنگ» و همزمان پلاکاردهایی را در دست داشتند که روی آن نوشته شده بود‌؛ «نه به اقدام علیه ایران»، «عدالت اجتماعی به صلح نیاز دارد»، «خاورمیانه را از تسلیحات کشتار جمعی خالی کنید»،‌ »گفت‌وگو، نه بمب» و «ایهود باراک ما را به سوی نابودی سوق می‌دهد». جالب اینکه برخی از معترضان با پوشیدن کفن، روی زمین دراز کشیده بودند.

در همین رابطه بود که «نیو میشل»، یکی از اعضاء حزب «حاداش» گفت: «ما مخالف طرح ایهود باراک و نتانیاهو برای شروع جنگی هستیم که کل منطقه را به خطر می‌اندازد. در واقع،‌ آنها در تلاشند از این طریق توجه افراد را از کاهش بودجه و نرخ بالای بیکاری منحرف کنند».

حزب مذهبی شاس 


خاخام عووادیا یوسف

شاس یکی از احزاب مذهبی است که اندکی پیش از انتخابات سال ۱۹۸۴ توسط یهودیان شرقی حزب اغودات اسرائیل و تشویق خاخام الیعیرز شاخ و خاخام عووادیا یوسف؛ خاخام بزرگ سابق یهودیان شرقی تاسیس شد.

حزب شاس بر این باور است دولت و جامعه باید بر اساس تورات و تعالیم دین یهود (موسوم به هالاخاه) حرکت کنند. گفته می‌شود، این حزب بر مسائل مذهبی، تامین منافع مادی اتباع خود و خدمت به نهادها و تشکیلات وابسته تاکید دارد و به موضوعاتی که به حوزه سیاست خارجی و امنیت مربوط می‌شوند، از قبیل مسائل مربوط به سرزمین‌های اشغالی، موضع در برابر ملت فلسطین و حل مسالمت‌آمیز بحران خاورمیانه اهمیت زیادی نمی‌دهند.

با این حال، آنها به شدت نسبت به حمله نظامی احتمالی اسرائیل به ایران نگرانند. عووادیا یوسف، رهبر معنوی حزب شاس معتقد است حمله نظامی به ایران «هزینه بسیار بالایی» برای اسرائیل به همراه دارد و گزینه نظامی لزوما اسرائیل را به اهداف خود نمی‌رساند.

عووادیا یوسف ۹۱ ساله، از اعضای شورای داخلی نخست وزیر اسرائیل و یکی از ۱۴ عضو کابینه امنیتی اسرائیل است که در نهایت باید گزینه حمله نظامی به ایران را میان خود به رأی بگذارند. به همین دلیل بود که نتانیاهو شهریورماه سال جاری یکی از معاونان خود را نزد او فرستاد تا حمایت وی برای حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران را جلب کند. با این حال، نخست وزیر اسرائیل به موفقیتی در این زمینه دست نیافت چراکه رهبر مذهبی حزب شاس در موعظه‌ای که از تلویزیون اسرائیل پخش می‌شد، صرفا از اسرائیلی‌ها خواست برای نابودی دشمنانشان، به ویژه ایران و حزب الله دعا کنند. علاوه بر او، «الی ییشای»، دبیر کل حزب شاس نیز اظهار داشته، گفت‌و‌گوی مداوم در اسرائیل بر سر گزینه نظامی علیه ایران، «بسیار مخرب» است.

به رغم وجود احزاب متعدد در اسرائیل و اینکه قطعا تعدادی کرسی نصیب هر کدام از آنها خواهد شد، اما رقابت اصلی میان احزاب «لیکود بیتنا»، «کار» و «کادیما» برای تصاحب کرسی‌های بیشتر است.


کد مطلب: 14707

آدرس مطلب :
http://www.hadidnews.com/news/14707/ایران-نگاه-احزاب-سیاسی-اسرائیل

حدید نیوز
  http://www.hadidnews.com