شعرهای کتاب چمدانهای قدیمی به انتخاب مبین اردستانی و علی محمد مودب انتخاب شدهاند و به نوعی گزیدهای از تاثیر گذارترین اشعار این شاعر است.
دیدگاه جالب سیدحسن حسینی درباره قزوه
12 دی 1391 ساعت 9:20
شعرهای کتاب چمدانهای قدیمی به انتخاب مبین اردستانی و علی محمد مودب انتخاب شدهاند و به نوعی گزیدهای از تاثیر گذارترین اشعار این شاعر است.
به گزارش حدیدنیوز به نقل از فارس، سیدحسن حسینی در کتاب «گزیده شعر جنگ و دفاع مقدس»، که انتشارات سوره مهر آن را منتشر کرده است درباره غزل «رایحه سیب» علیرضا قزوه می نویسد:
«حافظهام میگوید که از شاعر این شعر شنیدهام که میگفت بعضی از بمبهای شیمیایی، رایحه میوه دارند، مثل رایحه سیب، زردآلو و نظیر اینها. بر این اساس، غزل قزوه را یک غزل شیمیایی میدانم.
قزوه در ذهن من نمایندهی پدیدهای به نام «طلبه شاعران» نیز هست. عناصر متعلق به این پدیده در عرصه ادبیات انقلاب و جنگ هم فوایدی داشتهاند و هم مضراتی. مضراتشان بیشتر به حوزههای مدیریتی در مراکز فرهنگی خالص، یا مراکز نظامی- فرهنگی مثل قسمتهای اداری سپاه، بسیج و نهادهای دیگر برمیگردد.
گهگاه «تئوریزه کردن تنگنظری» زیر عنوان «مصلحتهای انقلابی» به برخی از عناصر این پدیده نسبت داده میشود. صحت و سقم این «نسبت دادن» را گذر زمان کمی روشن کرده و روشنتر نیز خواهد کرد. فوائد اینان جلب اعتماد مدیران کلان برای انجام پروژههای فرهنگی بوده است. آخر طلبه بودن، سالهای سال معادل بوده است با «مورد وثوق و اطمینان بودن». قزوه از این بابت مصدر خدمتهایی بوده است. مخصوصا در صفحه «بشنو از نی» در روزنامه اطلاعات او، من شاهد بودهام که گاه از جیب خود و به نام مدیران موسسه اطلاعات حق التالیفهایی هم پرداخت کرده است!»
قزوه به راستی همان طور که سیدحسن حسینی در آن سالها نوشت هنوز هم طلبه شاعران است و همین طلبگی در شعرش معادل است با اطمینان و وثوقی که در بین جمع شاعران داشته و دارد.
این شاعر که پیش از این رییس مرکز تحقیقات فارسی رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در دهلی نو بود همیشه در شاعر بودن و حضور در صحنهها، پرچمدار است و با شعرهایش در همه بزنگاهها هم حضوری سریع دارد و هم قدرتمند، از سوی دیگر ویژگیهای اخلاقی و منش او باعث شده حلقهای باشد برای گرد کردن شاعران در اطراف خودش. حضور قزوه چنان است که چند تن از شعرا درباره حضور او در همه جاها و همه بزنگاهها اشعاری با قافیه علیرضا قزوه سرودهاند و این نشان از اهیمت این شاعر معاصر در جریان شعر معاصر ما دارد.
شعرهای کتاب چمدانهای قدیمی به انتخاب مبین اردستانی و علی محمد مودب انتخاب شدهاند و به نوعی گزیدهای از تاثیر گذارترین اشعار این شاعر است. انتخاب اشعار به سالهای اخیر هم محدود نشده و اشعاری از سال ۷۲ تا کنون را میتوان در آن یافت.
مطلع اشعار کتاب چمدان قدیمی علیرضا قزوه برای آنهایی که میخواهند بدانند گزیده اشعار این شاعر از نگاه اردستانی و مودب چه اشعاری است، به شرح زیر است:
۱. بعد رفتم به سراغ چمدانهای قدیمی
۲. رفته بودم سنگ بردارم، دستهایم دست شیطان شد
۳. شور به پا میکند خون تو در هر مقام
۴. ای آینهی هر چه غزل، هر چه قصیده
۵. داد زد: چرا کسی به دادمان نمیرسد؟
۶. وانسان هر چه ایمان داشت پای آب و نان گم شد
۷. بهار سفرهی سبزی ست از سیادت تو
۸. نخستین کس که در مدح تو شعری گفت آدم بود
۹. آشفته کن ای غم، دل توفانی ما را
۱۰. فدای نرگس مستت باد، هزار زنبق صحرایی
۱۱. خراسان در خراسان نور در جان تو میچرخد
۱۲. برگشتهام امشب به خود از راه نیشابور
۱۳. مانده بودم غیرت حیدر به فریادم رسید
۱۴. تو محمدرضای اقاسی! بچهی چارراه مختاری
۱۵. در این هزارهی سوم از این هزار یکی کم
۱۶. به پایت ریختم اندوه یک دریا زلالی را
۱۷. بهاران بود و مجنون مرد از بیهمزبانیها
۱۸. عاشق آن صخرههایم، ماه را هم دوست دارم
۱۹. کاروان از هفت شهر عشق و عرفان بگذرد
۲۰. این همه آتش خدایا شعلهاش از گور کیست؟
۲۱. تمام تیمچهها پر شد از نقاب فروش
در یکی از اشعار کتاب میخوانیم:
مانده بودم ،غیرت حیدر به فریادم رسید
در وداعی تلخ،پیغمبر به فریادم رسید
طاقتم را خواهش اکبر در آن ظهر عطش
برده بود از دست،انگشتر به فریادم رسید
انتخابی سخت،حالم را پریشان کرده بود
شور میدان داری اکبر به فریادم رسید
تا بکوبم پرچم فریاد را بر بام ماه
کودک شش ماهه ام اصغر به فریادم رسید
تا بماند جاودان درخاک این فریاد سرخ
خیمه آتش گشت و خاکستر به فریادم رسید
نیزه ها و تیرها و تیغ ها کاری نکرد
تشنه بودم وصل را،خنجر به فریادم رسید
جبرئیل آمد:بخوان!قرآن بخوان!بی سر بخوان!
منبری از نیزه دیدم سر به فریادم رسید
انتشارات شهرستان ادب این کتاب در ۱۲۰ صفحه و ۳ هزار نسخه با قیمت ۳۵۰۰ تومان منتشر شده است.
کد مطلب: 13448