در حالی که ایران در سالهای گذشته از داشتن یک لابی قوی در آمریکا محروم بوده است اینک گروهی از مقام های پیشین و تحلیلگران مسائل ایران در نامه ای خطاب به باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، از او خواسته اند مذاکره با ایران را با جدیت بیشتری دنبال کند. هرچند این نامه بالافاصله با نامه لابی ایپک همراه بود ولی به نظر می رسد سروصدای این نامه به خصوص با ورود جان کری به وزارت خارجه بیشتر بوده است. آیا این نامه برای حمایت از کری بوده است و می تواند تاثیری در سیاست آمریکا در قبال ایران بگذارد؟
به گزارش حدیدنیوز به نقل از دیپلماسی ایرانی، این ها سوالاتی است که با محمد فرهاد کلینی، کارشناس ارشد مسائل استراتژیک در میان گذاشته ایم که در زیر این گفتگو را می خوانید:
این نامه در فضای سیاسی آمریکا از چه اهمیتی برخوردار است. آیا افراد امضاء کننده این نامه از وزن لازم برای تاثیر گذاری بر سیاست خارجی آمریکا و یا افکار عمومی داخلی آمریکا برخوردار هستند؟
این نامه توسط برخی از مقامات نظامی سابق امریکا که در حوزه ستاد ارتش امریکا وهمچنین در بخش های اکادمیک نظامی امریکا وبه همراه برخی از دیپلمات های این کشور تهیه شده بود وبنا به اعلام رسانه های غربی انها در خواست نموده اند تا امریکا یک رویکرد دیپلماسی محور داشته باشد و تاکید کرده اند که این تنها گزینه ای است که می تواند مانع یک ایران مجهز به سلاح هسته ای و نیز وقوع جنگ جدیدی در منطقه شود. نویسندگان مشخصا تاکید کردند که موفقیت در این مسیر نیازمند گام های "دوجانبه” و "کاهش مناسب و به جای تحریم های بین المللی علیه ایران است”.ادامه…
در این نامه به ضرورت یک توافق نامه ای که بر اساس آن توقف غنی سازی اورانیوم ۲۰ درصدی و دادن اجازه برای بازرسی های سرزده بیش تر اشاره شده و ایران نیز از حقوق به رسمیت شناخته شدن غنی سازی اورانیوم به منظور مقاصد صلح آمیز و نیز رفع تحریم ها برخوردارشود.نکته مهم وجود دیدگاه های مختلف برای نحوه مواجهه با موضوع ایران هسته ای در محیط نخبگان امریکا است. البته اطلاع دارید که همزمان لابی ایپک نیز با انتشار نامه ای از اکثریت سنا برای تشدید تحریم ها بر علیه ایران استقبال کرد.
حضور اقای جان کری می تواند فرصتی برای امریکا باشد تا راه های گوناگون برای انتخاب یک رویکرد متعادل را بوجود آورد. در محیط امریکا با توجه به ابعاد حرفه ای و صدا های گوناگون در موضوع هسته ای می تواند مانور دولت جدید امریکا را بالا ببرد.
آیا این نامه می تواند با تحولات در دستگاه دیپلماسی آمریکا و وزارت خارجه جان کری مرتبط باشد؟ آیا این افراد خواسته اند دست او را در انجام تغییرات باز کنند؟
بدیهی است که این نامه تاثیرات خود را خواهد گذاشت ولی میزان و شدت آن مهم است؛ آنها در این نامه با توجه به اعلام رسانه های غربی گفته اند که اهداف کلی آمریکا و دیگر کشورهای عضو ۱+۵ (روسیه، چین، انگلیس، فرانسه و آلمان) باید محدود کردن سطح غنی سازی ایران به زیر ۵ درصد باشد، نه تعلیق دائمی آن باشد و اضافه کرده اند که ” از رئیس جمهور اوباما می خواهند تا تیم جدید دولت را طوری هدایت کند که به مذاکرات جدی و پایدار با دولت ایران منجر شود و نهایتا توافق نامه ای حاصل شود تا مانع از یک ایران مسلح به سلاح هسته ای شود وبرای تحقق چنین توافق نامه ای ابتکار عمل و مصمم بودن هر چه بیش تررا تاکید کرده اند.”
محتوای نامه در اصل تغییر رویکرد از حوزه تقابل به تعامل را در خواست می کند وحاوی یک نقشه راه محدود است. به نظرمی رسد این امکان برای دولت جدید تا حدودی میسر شده است اکنون بایستی دید که تغییر رفتار امریکا چگونه در محیط جدید شکل می گیرد.
اسنادی از ویکی لیکس منتشر شده که جان کری در سالهای گذشته به دنبال برقراری کانالی مخفی برای مذاکره با ایران از طریق امیر قطر بوده است؟ آیا تصور می کنید که جان کری همچنان برنامه پیشین برای مذاکره جدی با ایران را در دستور کار خواهد داشت؟ در این صورت این مذاکرات چگونه خواهد بود ؟
در سیاست نمی توان بر اساس تصور حرف و یا احتمال گنگ قضاوت کرد . اساس هر گونه بررسی ابعاد مختلف دارد وصرفا با اسناد ویکی لیکس نمی توان قضاوت کامل کرد؛ بایستی در چارچوب تغییر عینی و ملموس رفتار ها و نتایج دقیق ارزیابی شده هر گونه اقدام و قدم ها را اندازه گیری کرد. بدیهی است هر گونه تعامل همچنانکه رهبر انقلاب اسلامی اشاره کرده اند بایستی در چار چوب منافع ملی و مردم ایران باشد وغیر از آن مردود است و رهبری اجازه نخواهند تا مناسبات به ضرر منافع مردم و تاریخ ایران هدایت شود لذا هر زمان صلاح دانستند و ارزیابی از تغییر رفتار امریکا کامل شد بایستی کلیه قوای سه گانه در امتداد ان حرکت کنند.