شخص اردوغان و بخش بزرگي از همکاران وي در اصل از همين جنبش ملي گوروس برآمده اند، جنبشي که "نجم الدين اربکان" اولين نخست وزير اسلام گراي ترکيه که چند سال پيش درگذشت آن را پايه گذاري کرده بود. اربکان در واقع به نوعي پدر معنوي و سياسي اردوغان محسوب مي شد اما عمليات کمک رساني به غزه در هر صورت قدرت سياسي ملي گوروس را تاييد و بر آن صحه گذاشت.
به گزارش حدیدنیوز، شفقنا به نقل از روزنامه آلماني دي ولت در گزارشي نوشت: عرصه سياسي جمهوري ترکيه طي سال ها شاهد جنگ قدرتي سخت و دشوار بود. حزب اسلام گراي عدالت و توسعه به رهبري رجب طيب اردوغان، نخست وزير و اليت اقتصادي جديد و اسلام گراي اين کشور طي همه اين سال ها تلاش داشتند که قدرت سياسي نظاميان و متحدان آنان يعني همان "اليت کهنه" را بي اثر کنند و البته در اين راه به پيروزي هم رسيدند. اما امروز مبارزه اي شديد در ميان چهره ها و گروه هاي پيروز درگرفته است يعني جنگ قدرتي تمام عيار ميان گروه هاي اسلام گراي ترکيه.
اولين کشمکش از اين نوع در سال ۲۰۱۰ و پس از رويداد ناوگان کمک رساني ترکيه به نوار غزه اتفاق افتاد. در آن عمليات کمک رساني ۹ شهروند ترک به ضرب گلوله هاي کماندوهاي اسراييلي کشته شدند. اين عمليات اما در واقع نه از سوي دولت ترکيه بلکه توسط جنبش اسلام گراي موسوم به "ملي گوروس" سازماندهي شده بود و دولت اردوغان آگاهانه و با شکيبايي آن را تحمل مي کرد.
شخص اردوغان و بخش بزرگي از همکاران وي در اصل از همين جنبش ملي گوروس برآمده اند، جنبشي که "نجم الدين اربکان" اولين نخست وزير اسلام گراي ترکيه که چند سال پيش درگذشت آن را پايه گذاري کرده بود. اربکان در واقع به نوعي پدر معنوي و سياسي اردوغان محسوب مي شد اما عمليات کمک رساني به غزه در هر صورت قدرت سياسي ملي گوروس را تاييد و بر آن صحه گذاشت.
اما اين رويداد به مذاق يکي ديگر از گروه هاي بزرگ و اسلام گرا و اصلاح طلب ترکيه يعني "جنبش گولن" خوش نيامد. اين جنبش نام خود را از آن واعظ مشهور ترک و مقيم آمريکا يعني "فتح اله گولن" گرفته است. گولن در همان زمان در مصاحبه اي با نشريه وال استريت ژورنال بدون توجه به احساسات ضد اسراييلي و جريحه دار شده مردم مسلمان ترکيه گفت: "بي توجهي به وجهه و اعتبار کشور کار درستي نيست. سازمان دهندگان اين عمليات بهتر است که در پي مصالحه با اسراييل باشند".
ملي گوروس و جنبش گولن خود را جريان هاي اصلاح طلب و مدرن اسلام گرا معرفي مي کنند. ملي گوروس خواهان اسلامي کردن ريشه اي و بنيادين اقتصاد است تا به عنوان پيامد آن سياست و جامعه ترکيه نيز اسلامي شود. اما آن به اصطلاح گولنيست ها بيشتر به کارهاي آموزشي و تربيتي اشتغال دارند و مدارس و دانشگاه ها و خوابگاه هاي دانشجويي را مديريت مي کنند. هدف اين گروه اخير "پيشروي از طريق نهادها" است، نهادهايي که توسط جوانان نسل جديد و دست پرورده گولنيست ها ايجاد شود و از طريق آن اهرم هاي هدايت جامعه در اختيار اين گروه قرار گيرد.
اين هر دو جريان اما روياي يک قدرت جهاني ترکي-اسلامي را در سر مي پرورانند و هر دو زماني از حزب حاکم عدالت و توسعه (و همين طور حزب عدالت و توسعه از آنها) مي خواستند که در کاميابي اسلام سياسي نوين در ترکيه مشارکت داشته باشند.
اما در حال حاضر همه اين همکاري ها و تعارف ها متوقف شده است و دليل اصلي آن بر کسي روشن نيست. آن چه مشخص است اين که اردوغان عليه گولنيست ها وارد عمل شد و آنها نيز در برابر نخست وزير قد علم کردند. همين چندي پيش بود که اردوغان شمار زيادي از بروکرات هاي بلندپايه را که از اعضاي جنبش گولن محسوب مي شدند از مناصب دولتي کنار گذاشت اما به فاصله اي کوتاه برخي از آنان با حکم عبداله گل رييس جمهور ترکيه به پست هاي جديد گمارده شدند، به عنوان مثال "دورموس ايلماز" رييس سابق بانک مرکزي ترکيه که امروز مشاورت رييس جمهوري اين کشور را بر عهده دارد.
اما تقابل ميان دو طرف زماني جدي شد که اردوغان اعلام کرد، در سال ۲۰۱۳ يا ۲۰۱۴ مدارس تحت مديريت گولنيست ها را تعطيل خواهد کرد و گفت که اهميتي نمي دهد که اين کار تا چه اندازه به منافع اين گروه لطمه وارد مي کند. اين مدارس در واقع آموزشگاه هايي گران قيمت هستند که ظاهرا کارکرد کمک آموزشي دارند و بسياري از آنها توسط اعضاي جنبش گولن اداره مي شود.
اما دليل ظاهري اردوغان براي اين تصميم از قرار معلوم اين بود که معلمان مدارس دولتي که از حقوق خود ناراضي هستند در غالب موارد به دانش آموزان خود فشار مي آورند که در شيفت بعدازظهر اين آموزشگاه هاي گران قيمت نام نويسي کنند و در غير اين صورت در امتحانات نمره قبولي نمي گيرند. اين قبيل نهادها در واقع منابع مالي گولنيست ها به شمار مي رود و درآمدهاي سرشاري را نصيب اين گروه مي کند.
اما فتح اله گولن نيز بيکار ننشست و در اقدامي کم سابقه هواداران خود را به مقاومت در برابر تصميم دولت فرا خواند. او در پيامي ويديويي خطاب به هواداران خود گفت:" اگر خانه هايتان را بستند خوابگاه درست کنيد. اگر خوابگاه هايتان را بستند خانه هاي جديد بسازيد. اگر مدرسه هايتان را بستند يک دانشگاه تاسيس کنيد. اگر دانشگاهتان را بستند ده مدرسه جديد بسازيد. به هيچ عنوان نبايد از پيشروي خود دست بکشيد".
اين گفتار رهبر گولنيست ها يادآور آن انالوگ مائوتسه تونگ يعني "راهپيمايي طولاني" و ايده انقلابي هاي سال ۶۸ اروپا يعني "پيشروي از طريق نهادها" است. اين پيام جنجال برانگيز گولن البته خاطره پيام ديگري را نيز زنده کرد که وي در سال هاي گذشته از طريق آن همه را به جنگ عليه نظاميان در آن زمان حاکم فراخوانده بود. اما پيام ويديويي اخير بيشتر به اين دليل جنجال ساز شد که به ادعاي طرفداران گولن اين نوار جعلي و تحريف شده است اما تا به امروز کسي نسخه تحريف نشده و اصلي آن را منتشر نکرده است.
گولن در اين نسخه جنجال برانگيز خطاب به حاضران در آن جلسه مي گويد:" شما بايد بدون آن که کسي متوجه شود به شريان هاي سيستم وارد شويد و تا تصرف کانون هاي قدرت پيشروي کنيد... بايد صبر کنيد تا همه قدرت در دولت را در اختيار بگيريد و همه قدرت نهادهاي قانون اساسي ترکيه تحت فرمان شما درآيد".
اين ويديو با اين جمله پايان مي گيرد که همه صحبت هاي اين جلسه بايد محرمانه بماند و منتشر نشود. به هر حال گولن به دليل اين اظهارات به دادگاه احضار شد اما او بلافاصله به آمريکا فرار کرد و تا به امروز به ترکيه بازنگشته است. البته دادگاه به صورت غيابي تشکيل شد اما گولن در پايان از اتهام "تلاش براي نفوذ به نيروهاي مسلح" تبرئه شد.
اما اين واقعيت که هواداران گولن در سال هاي اخير نفوذ و قدرت قابل توجهي کسب کرده اند در جريان محاکمه اعضاي جريان موسوم به ارگنکون کاملا محسوس بود. در اين مورد صدها کماليست و نظامي به اتهام تلاش براي سرنگوني دولت و حزب حاکم عدالت و توسعه در دادگاه هايي دسته جمعي محاکمه شدند. از نظر حقوقدانان اتهام هاي اين افراد بيشتر تلفيقي از واقعيت و خيال به نظر مي آيد اما نکته جالب توجه در اين ميان جوسازي هاي رسانه هاي وابسته به گولن و احتمالا عناصرطرفدار وي در دادگستري ترکيه است ، افرادي که از نفوذ بالايي نيز برخوردار هستند. رسانه هايي مانند روزنامه زمان پيش از برگزاري دادگاه همه تلاش خود را براي تاثيرگذاري بر قضات و ايجاد جو پيش داوري در جامعه به کار گرفتند و اين روزنامه حتي تهديد کرد که هر کس عليه اين دادگاه ها سخن يا انتقادي مطرح کند از اعضاي ارگنکون محسوب خواهد شد.
به موازات اين اقدامات شمار زيادي از نويسندگان احضار و بازداشت شدند، همان کساني که پيش از اين کتاب هايي افشاگرانه در مورد نفوذ احتمالي گولنيست ها در دستگاه امنيتي نوشته بودند. اگرچه که شخص گولن بازداشت اين افراد را محکوم کرد اما اين موضع گيري وي هيچ اثري بر اقدامات و مناسبات آشکار ميان دادگستري و دستگاه امنيتي نگداشت ، همان نهادهايي که تحت نفوذ هواداران گولن هستند.
تا زماني که اين اقدامات با منافع سياسي اردوغان همسويي داشت او نيز به راحتي بر همه اين اعمال مشکوک چشم بسته بود. اما بالاخره کار به مرحله اي رسيد که اردوغان به صورت تلويحي و در پرده اعتراف کرد که هرگز تصور نمي کرده که گولنيست ها تا اين اندازه پيش بروند و خواهان چنين وضعيتي هم نبوده است. او به طور ضمني اقرار کرد که قدرت متوقف ساختن گولنيست ها را ندارد. اردوغان در همين اظهارات بازداشت "ياشار بوياکانيت" فرمانده سابق ستاد ارتش و روند طولاني دادرسي وي را نيز مورد انتقاد قرار داد.
در عين حال حمله اردوغان به منافع اقتصادي گولنيست ها و اخراج چهره هاي برجسته اين گروه توسط وي اين پرسش را پيش مي آورد که آيا اين گروه از نظر نخست وزير بيش از اندازه قدرتمند شده و دولتي در دولت او تشکيل داده اند؟ ترديدي نيست که اردوغان براي پيروزي در انتخابات رياست جمهوري ترکيه در سال ۲۰۱۴ و نشستن بر صندلي عبداله گل به حمايت اين گروه نياز دارد. يکي از معاونين گولن مي گويد: "اگر گولن از اردوغان حمايت نکند در انتخابات شکست خواهد خورد". و البته اين گزينه را هم مي توان در نظر گرفت که دليل اقدامات اردوغان عليه گولنيست ها، تصميم زودهنگام اين گروه براي جدايي از اردوغان باشد.
آن چه اين روزها کاملا آشکار است اين که رسانه هاي گولن همواره از اردوغان انتقاد و در عين حال نسبت به عبداله گل هيچ انتقادي نمي کنند. اردوغان خواهان منصب گل است و از آن جايي که از نظر قانوني ديگر نمي تواند نخست وزير شود مي خواهد سيستم ترکيه را از جمهوري پارلماني به جمهوري رياستي بدل کند. اما اگر گل حاضر به ترک منصب خود نباشد چه اتفاقي مي افتد؟ او مي تواند براي بار ديگر انتخاب شود و از اين نظر محدوديت قانوني ندارد. تا مدت ها کسي تصور نمي کرد که اردوغان تا اين اندازه قدرت بگيرد و گل با وجود تضعيف موقعيت خود در درون حزب عدالت و توسعه همچنان به اين حزب وفادار بماند.
عبداله گل نمي خواهد که حزب متبوعش تجزيه شود اما به تازگي به صورت سيستماتيک عليه اردوغان وارد عمل شده و نخست وزير را به واکنش هاي عصبي وادار مي کند. هر زمان که اردوغان از اتحاديه اروپا انتقاد مي کند عبداله گل خواهان بازگشت حزب به رويکرد اروپايي مي شود و هر زمان که اردوغان مواضعي تند عليه سياستمداران کرد اتخاذ مي کند، رييس جمهور از آشتي با کردها مي گويد. از سوي ديگر عبداله گل اپوزيسيون را مورد ستايش قرار مي دهد و آنها هم رييس جمهور را تحسين مي کنند. اما همه اين تلاش هاي گل چندان نتيجه بخش نبوده و اردوغان در نظرسنجي ها براي انتخابات رياست جمهوري از گل جلوتر است. در اردوگاه اسلام گرايان نيز اکثريت به انتخاب اردوغان تمايل دارند اما به احتمال قوي عبدال گل مي تواند با حمايت اپوزيسيون بار ديگر انتخاب شود. و چه بسا در اين رقابت از پشتيباني هاي گولنيست ها هم برخوردار باشد.